ثروت افسانهای شاه که در سال ۱۹۸۷ توسط کوتیه تایید شد در زمان انقلاب حدودا همان ۲۲ میلیون دلاری بود که در بسیاری از جراید نیز به آن اشاره شد.
به گزارش افکارنیوز، احمد علی مسعود انصاری از بستگان فرح دیبا همسر شاه بود که در آستانه اتقلاب همراه آنان به خارج رفت و از نزدیک در جریان کارها و روابط شاه قرار داشت. بعد از مرگ شاه وی در کنار رضا پهلوی و به عنوان مسوول دفتر به مدت هشت سال با او همکاری داشت تا اینکه در سال ۱۹۸۹ یعنی ۱۰ سال پس از پیروزی انقلاب با وی اختلاف پیدا کرده و علیه رضا پهلوی اقامه دعوی کرد و کارشان به دادگاه کشید.
نامبرده از این خاندان کناره گرفت و پس از چندی خاطرات خود را در قالب کتاب "من و خاندان پهلوی" منتشر کرد که به مسائل مالی و اختلافات وی با رضا پهلوی میپرداخت و در سال ۱۳۷۹ توسط انتشارات اقبال به چاپ رسید. در این کتاب درباره داراییهای شاه در خارج کشور که از جیب ملت ایران به غارت رفته و به جای آنکه صرف آبادانی کشور شود به بانکهای خارجی منتقل شده بود، چنین میگوید:
ثروت شاه مشتمل بر دو بخش میشد: بخش اول ثروت شاه که لااقل برای اطرافیان بسیار نزدیک او شناخته شده بود، حدود ۶۰ میلیون دلار برآورد میشد و بقایای ثروت شاه نیز از انظار دور مانده بود. تقریبا ۲۰ میلیون دلار از ثروت شاه که علنی بود در زمان حیاتش هزینه شد و بقیه نیز میان وراث تقسیم شد، از دیگر ثروتهای آشکار ویلای سن موریتس بود. (که گویا در سال ۱۹۹۷ توسط خاندان به فروش رسید.)
ثروت افسانهای شاه که در سال ۱۹۸۷ توسط کوتیه تایید شد در زمان انقلاب حدودا همان ۲۲ میلیون دلاری بود که در بسیاری از جراید نیز به آن اشاره شد. به موجب آخرین خبر این مبلغ با افزوده شدن بهره چندساله به حدود ۳۵ میلیارد دلار (تا سال ۱۳۷۹) میرسد. این همان مبلغی است که رضا پهلوی در انتظار رسیدن به ۲۰۰ میلیون دلار از آن بود و به این امید نیز پایان یافتن مشکلات را به من نوید میداد.
اما نظر به اینکه برداشت از این دارایی کار بسیار مشکلی به نظر میرسد من نمیدانم رضا بر چه اساسی خود را قادر به برداشت ۲۰۰ میلیون دلار از آن سرمایه میدانست. به طوری که کوتیه برای من شرح داد تقسیم این ثروت تنها به صورت زیر امکانپذیر است: هر فردی از خاندان پهلوی که به سلطنت ایران برسد، مالک این ثروت خواهد بود خواه این فرد خود رضا باشد و خواه با کنار رفتن او علیرضا به پادشاهی برسد به هر حال ثروت به فردی تعلق خواهد یافت که در مسند پادشاهی قرار گیرد. تنها راه دیگر تقسیم این ثروت اعلام اعضای خاندان است مبنی بر اینکه دیگر امیدی به احراز مقام سلطنت در ایران نداشته و هرگونه ادعای خود را در این زمینه لغو و باطل میکنند. در این صورت دارایی مورد بحث میان اعضای خاندان قابل تقسیم خواهد بود. یکی دیگر از ثروتهای شاه که جنبه نسبتا مخفی یافت زمینهای اسپانیا است. من از آنجا که ماموریت فروش این زمینها را بر عهده داشته و از جزئیات آن کاملا مطلعم به تشریح موضوع میپردازم.
زمینهای اسپانیا را به سه بخش میتوان تقسیم کرد: ۱- زمینهایی که به نام شرکت کورتیوگامبرو است. یک قطعه از این زمینها در میهاش به وسعت ۱۳۶ هکتار و قطعه دیگر در کونیز به وسعت ۹۶ هکتار است. ۵۰ درصد از شرکت کورتیو گامبرو موسوم به شرکت والتزه است. شرکت اخیر به شاه تعلق داشت. در مورد مالکیت شرکت والنزه نیز کسی جز من و وکلای مربوطه اطلاع نداشت.
۲- زمینی که به نام شرکت بامیالاس روکاس است و در شهر مانیلوا مشرف به جبلالطارق به وسعت ۶۷ هکتار واقع است. ۵۰ درصد از سهام این شرکت نیز به نام شرکت والنزه است.
۳- زمین دیگر در آلماریا به وسعت ۱۸۷ هکتار به نام شرکت توریسیمونا داگاسیون است. ۵۰ درصد از شرکت مزبور به نام بانک سرمایهگذاریهای خصوصی است. بانک مذکور در واقع نماینده خاندان در شرکت یادشده است. ثالثا ثروت دیگری که میتوان مورد اشاره قرار داد، جواهرات و مخفی نگه داشتن آن، شرکتهایی تاسیس شد و با شرایطی که شرح خواهم داد به ثبت رسید.
اکنون که خاندان پهلوی برای تصاحب این ثروت بادآورده و غارتشده روزشماری میکنند دمی نمیاندیشند که به قیمت فقر و بدبختی چه تعداد از انسانها این ثروت انباشته شده است.
نامبرده از این خاندان کناره گرفت و پس از چندی خاطرات خود را در قالب کتاب "من و خاندان پهلوی" منتشر کرد که به مسائل مالی و اختلافات وی با رضا پهلوی میپرداخت و در سال ۱۳۷۹ توسط انتشارات اقبال به چاپ رسید. در این کتاب درباره داراییهای شاه در خارج کشور که از جیب ملت ایران به غارت رفته و به جای آنکه صرف آبادانی کشور شود به بانکهای خارجی منتقل شده بود، چنین میگوید:
ثروت شاه مشتمل بر دو بخش میشد: بخش اول ثروت شاه که لااقل برای اطرافیان بسیار نزدیک او شناخته شده بود، حدود ۶۰ میلیون دلار برآورد میشد و بقایای ثروت شاه نیز از انظار دور مانده بود. تقریبا ۲۰ میلیون دلار از ثروت شاه که علنی بود در زمان حیاتش هزینه شد و بقیه نیز میان وراث تقسیم شد، از دیگر ثروتهای آشکار ویلای سن موریتس بود. (که گویا در سال ۱۹۹۷ توسط خاندان به فروش رسید.)
ثروت افسانهای شاه که در سال ۱۹۸۷ توسط کوتیه تایید شد در زمان انقلاب حدودا همان ۲۲ میلیون دلاری بود که در بسیاری از جراید نیز به آن اشاره شد. به موجب آخرین خبر این مبلغ با افزوده شدن بهره چندساله به حدود ۳۵ میلیارد دلار (تا سال ۱۳۷۹) میرسد. این همان مبلغی است که رضا پهلوی در انتظار رسیدن به ۲۰۰ میلیون دلار از آن بود و به این امید نیز پایان یافتن مشکلات را به من نوید میداد.
اما نظر به اینکه برداشت از این دارایی کار بسیار مشکلی به نظر میرسد من نمیدانم رضا بر چه اساسی خود را قادر به برداشت ۲۰۰ میلیون دلار از آن سرمایه میدانست. به طوری که کوتیه برای من شرح داد تقسیم این ثروت تنها به صورت زیر امکانپذیر است: هر فردی از خاندان پهلوی که به سلطنت ایران برسد، مالک این ثروت خواهد بود خواه این فرد خود رضا باشد و خواه با کنار رفتن او علیرضا به پادشاهی برسد به هر حال ثروت به فردی تعلق خواهد یافت که در مسند پادشاهی قرار گیرد. تنها راه دیگر تقسیم این ثروت اعلام اعضای خاندان است مبنی بر اینکه دیگر امیدی به احراز مقام سلطنت در ایران نداشته و هرگونه ادعای خود را در این زمینه لغو و باطل میکنند. در این صورت دارایی مورد بحث میان اعضای خاندان قابل تقسیم خواهد بود. یکی دیگر از ثروتهای شاه که جنبه نسبتا مخفی یافت زمینهای اسپانیا است. من از آنجا که ماموریت فروش این زمینها را بر عهده داشته و از جزئیات آن کاملا مطلعم به تشریح موضوع میپردازم.
زمینهای اسپانیا را به سه بخش میتوان تقسیم کرد: ۱- زمینهایی که به نام شرکت کورتیوگامبرو است. یک قطعه از این زمینها در میهاش به وسعت ۱۳۶ هکتار و قطعه دیگر در کونیز به وسعت ۹۶ هکتار است. ۵۰ درصد از شرکت کورتیو گامبرو موسوم به شرکت والتزه است. شرکت اخیر به شاه تعلق داشت. در مورد مالکیت شرکت والنزه نیز کسی جز من و وکلای مربوطه اطلاع نداشت.
۲- زمینی که به نام شرکت بامیالاس روکاس است و در شهر مانیلوا مشرف به جبلالطارق به وسعت ۶۷ هکتار واقع است. ۵۰ درصد از سهام این شرکت نیز به نام شرکت والنزه است.
۳- زمین دیگر در آلماریا به وسعت ۱۸۷ هکتار به نام شرکت توریسیمونا داگاسیون است. ۵۰ درصد از شرکت مزبور به نام بانک سرمایهگذاریهای خصوصی است. بانک مذکور در واقع نماینده خاندان در شرکت یادشده است. ثالثا ثروت دیگری که میتوان مورد اشاره قرار داد، جواهرات و مخفی نگه داشتن آن، شرکتهایی تاسیس شد و با شرایطی که شرح خواهم داد به ثبت رسید.
اکنون که خاندان پهلوی برای تصاحب این ثروت بادآورده و غارتشده روزشماری میکنند دمی نمیاندیشند که به قیمت فقر و بدبختی چه تعداد از انسانها این ثروت انباشته شده است.
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
اونا در مقابل پولایی که اکنون به انواع مختلف غارت میشه مطمئن باشید عددی نیستند.
فقط چند میلیون دلار!
جناب بورس نیوز هر چند شاه ثروت افسانه ای!! جمع کرد ولی کشور را غارت نکرد.
در دوره احمدی نژاد نفت بیشتر از 5 برابر شد تنهایی چیزی که ما دیدیم واردات بی رویه دوستان اونم نه کالای باکیفیت اروپایی و امریکایی بلکه اجناس بنجل چینی بود. البته از شاهکارهای دیگه دوستان پرونده 3 هزار میلیاردی و بابک زنجانی و ... بود که در همین زمان باران دلار انجام شد.
شاه هم دیکتاتور بود درست. سلطه پذیر و ضعیف النفس بود قبول ولی دستاوردهای ارزشمند کم نظیری هم داشته. نمیشه منکر اینا شد.
که الان خاندان حاکم بر بحرین هزار بلا رو سر شیعیان می آرن و هیچکس هم تا حالا حرفی نزده
همچین مفت هم نبوده. در ازاش شرافتمون در مقابل غرب لکه دار نشده. با اینکار مشت محکمی بر دهان استکبار غرب زدیم و استکبار شرق رو بیخیال.
دوستان استکبار ستیز دو آتیشه که بعضیاشون ادعا میکنن روحانی هر چی از فحش بدتره رو باید نثار آمریکا و انگلیس کنه در این مورد نظری ندارن؟
برای چندتا سانتریفیوژ کمتر یا بیشتر خاک وطن رو فروختن رفت. به غیر لجبازی و تهدید حمله هم چیزی نصیبمون نشده.
همین روسیه که خاکمون رو دادیم بهش دو سه سال پیش تو شورای امنیت سازمان ملل پشتمون رو خالی کرد و قطعنامه رو وتو نکرد. هم از آخور خورد هم از توبره.
دوستان دلواپس بخدا اینا هم دلواپسی داره ها.
و بعد از گذشت ٢٠ سال ثروت آنها چند خواهد شد؟
اگر می خواست ثروتی از ایران خارج کند آیا واقعا راهش را بلد نبود؟
مورد مشابه مرحوم خیامی (مالک ایران خودرو) است که حتی مبلغی برای پرداخت حقوق کارگران تا فروردین 59 بصورت نقدی در حساب های شرکت باقی گذاشت!