تفاوت مدیریت بازار "ارز" با " بورس " از زمین تا آسمان است !

همچنین در این روز "حکشتی" با 49 واحد افزایش شاخص، بیشترین تأثیر مثبت را بر جا گذاشت و در مقابل "اخابر" با 69 واحد کاهش، بیشترین تأثیر منفی را بر روی شاخص داشت.

شاخص فرابورس نیز با 5 واحد کاهش به رقم 720 واحد رسید.

گفتني است ارزش كل معاملات در بازار بورس به رقم 2061 میلیارد ریال و ارزش کل معاملات در بازار فرابورس به رقم 1618 میلیارد ریال رسید.

دیگر دیدن وگفتن از بازار قرمز و نزولی برای اهالی تالار عادی شده است، امروز هم شاخص ها و قیمت سهام شرکت ها همچون روزهای گذشته فارغ از هر گونه توجه به اخبار و اتفاقات سیاسی و اقتصادی روند کاهشی به خود گرفتند و در نهایت آنچه شد که نباید و مدار 63 هزار واحدی آرامگاه آخر شاخص در اولین روز از معاملات هفته جاری گشت.

بر اساس گزارش بورس نیوز، درحالی امروز شاهد افت دسته جمعی اغلب نمادهای فعال بورس و فرابورس بودیم که این بازار اخباری همچون احتمال کاهش مجدد سود بانکی، بازگشایی دفتر دیپلماتیک ایران و آمریکا، طرح 3 فوریتی نمایندگان مجلس برای توقف مذاکرات تا قطع تهدیدات آمریکا، رای مثبت سنای آمریکا به بررسی چگونگی توافق هسته ای با ایران از سوی کنگره و طرح 2 فوریتی مجلس شورای اسلامی برای نظارت قوه مقننه بر توافق هسته ای را با خود به همراه داشت. به هر حال از قدیم گفتن گل بود به سبزه نیز آراسته شد، این حکایت امروز سهامداران بورس ما بود.

بر این اساس آنچه که مهم است و باید به آن دقت کرد، عکس العمل بازار به اخبار مثبت رسیده از موضوعات اقتصادی و سیاسی است چراکه خبر منفی تأثیری مشخص دارد و تا به امروز نیز تا آنجا که امکان داشته تأثیرش را بر بازار سرمایه نشان داده است اما این اخبار مثبت است که در چنین شرایطی می تواند سبب گمراهی اهالی تالار و اتخاذ تصمیمات نادرست شود.

در جاییکه صحبت از کاهش نرخ تورم، رشد اقتصادی، تعاملات بین المللی و نزدیک شدن به توافق هسته ای می شود ما نباید شاهد چنین بازار سرمایه ای باشیم حتی اگر این روند نتیجه مدیریت نا صحیح و اقدامات خلق الساعه متولیان بازار سرمایه باشد.پس باید برای رسیدن به نتیجه درست به دو چیز شک کرد، یا اخبار واقعی نیست یا روند دماسنج اقتصاد طبیعی نیست.

از همین رو با تحلیل و بررسی های انجام گرفته آنچه که در این دو کفه ترازو خودنمایی می کند عدم همسانی اخبار مثبت اقتصادی با واقعیات موجود اقتصادی کشور است چراکه علی رغم اخبار مثبت رسیده از کاهش نرخ تورم و رشد اقتصادی و پویایی اما در عمل آنچه که از صورتهای مالی شرکت های بورسی و حتی عملکرد شرکت های خارج بورسی نمایان است وجود دو عامل رکود و نبود نقدینگی کمر صنایع را خم کرده و با تهدید جدی مواجه ساخته است. باید قبول کرد که با حلوا حلوا گفتن کام کسی شیرین نمی شود. شاید دیگر باید قبول کنیم که بازار سرمایه همینی است که می بینیم و اگر در شرایط فعلی انتظار جامه سبز بر تن بازار سرمایه داریم تنها دلیل آن انتظار بیش از حدی است که برخی اخبار و آمار و اطلاعات اقتصادی برای ما سهامداران به وجود آورده است.

می خواهیم قبول کنیم که روند فعلی طبیعی است، می خواهیم چشم خود را بر روی دیگر بازارها ببندیم تا باور این موضوع بر ایمان راحت تر گردد اما خیلی سخت است. با چه تحلیلی باید قبول کنیم که رشد قیمت نفت و افت آن بر بورس تأثیر منفی دارد؟ چطور باور کنیم که کاش نرخ سود بانکی بر شاخص های بورس تأثیر منفی دارد؟ کدام تحلیل می گوید برداشته شدن سنگین ترین سایه بر بورس که همان تحریم ها و موضوع هسته ای است کاری با بازار سرمایه می کند که تحریم ها نکرده است!

می خواهیم منطقی نگاه کنیم، اگر روند بورس نزولی است و برای این روند دلیل منطقی دارد پس باید در بازار ارز عکس این وضعیت را هر چند با شدتی کمتر شاهد باشیم اما بازار سرمایه در حالی هر روز مدارهای نزولی را یکی پس از دیگری فتح می کند که بازارهای موازی با نوسانی اندک و ثبات قابل قبول در حال حرکت هستند براستی چگونه این همه تفاوت در مدیریت این دو بازار است اگر اخبار برای بورس بد است و افت می کند باید برای ارز خوب باشد و رشد کند و بالعکس پس چرا اینگونه نیست ؟ 

متأسفانه منطق تحلیل این روزها ی بورس نه تنها با منطق بورس های دنیا وکلان اقتصاد داخلی خودمان منطبق نیست بلکه با منطق باری به هر جهت این روزهای خودش هم جور در نمی آید نمی دانیم .