عقبگرد نماگر بازار سرمایه در دولت یازدهم / امسال و صد دریغ از پارسال
بازار سرمایه طی دو سال اخیر افت و خیزهای فراوانی را پشت سر گذاشت و نوسانات متعدد شاخص کل و روند قیمتی سهام شرکت های بورسی موجب شد تا فعالان بازار سرمایه روندهای متفاوتی را تجربه کنند که البته در نهایت این امر به تجربه ای تلخ برای سهامداران منجر شد.
از این رو، در این گزارش به بررسی روند شاخص کل به عنوان دماسنج اقتصاد کشور و فاکتوری که اغلب فعالان بازار سرمایه توجه ویژه ای به آن دارند، پرداخته شده و مسیر نماگر بازار سرمایه طبق نمودار زیر از 12 مرداد ماه سال 92 یعنی درست زمانی که دولت یازدهم روی کار آمد و رسماً فعالیت خود را آغاز کرد تا روز گذشته مورد بررسی قرار گرفته که با اتفاقات سیاسی و اقتصادی حائز اهمیتی طی 12 دوره زمانی همراه بوده است.
براساس گزارش بورس نیوز، در تاریخ 12 مرداد ماه سال 92 سکان دولت یازدهم به حسن روحانی به عنوان هفتمین رییس جمهور پس از انقلاب اسلامی تحویل داده شد و شاخص کل بورس در چنین روزی در محدوده 57 هزار و 397 واحدی قرار داشت. دولت یازدهم با کابینه سیاسی و اقتصادی خود که از افرادی با دانش و اطلاعات کافی در این حوزه ها تشکیل شده بود در شرایطی آغاز به کار کردند که اظهارات و برنامه های آنها نوید ایجاد بهبود در وضعیت سیاسی کشور و در پی آن اوضاع اقتصادی و بازار سرمایه را به عموم جامعه بویژه فعالان بازار سرمایه می داد.
حس امیدواری نسبت به دولت جدید درحالی به طور روز افزون در دل سهامداران تقویت می شد که این امر موجب گردید تا شاخص کل بورس در پی رشد قیمتی اغلب سهام شرکت های بورسی متأثر از جو مثبت حاکم بر بازار سرمایه از مدار 58 هزار واحدی نیز عبور کند و هنگام رای اعتماد مجلس به کابینه دولت یازدهم در نهایت به مرز ورود به کانال 60 هزار واحدی نزدیک شود.
در این بین پیگیری های رییس جمهور و کابینه سیاسی آن برای بهبود شرایط سیاسی همچنان مصرانه ادامه یافت و در پنجم مهرماه 92 هنگامی که حسن روحانی با همراهی هیئت ایرانی شرکت کننده در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد قصد بازگشت به ایران را داشت، گفتگوی تلفنی 20 دقیقه ای را با باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا انجام داد. این اقدام از آنجا که نخستین تماس تلفنی رییس جمهور ایران با رییس جمهور آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، به نوعی نخستین تماس شفاهی مقامات ارشد دو کشور به شمار می رفت و در رسانه های داخلی و خارجی عکس العمل های متفاوت و شدیدی داشت.
اما، بورس اوراق بهادار تهران نیز نسبت به انتشار این خبر واکنش مثبت نشان داد و شاخص کل با صعود سه هزار پله ای به محدوده 63 هزار و 455 واحد رسید.
بر اساس اطلاعات موجود، توافق نامه شش ماهه و قابل تمدید ژنو بر روی برنامه هسته ای ایران میان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 در سوم آذرماه 92 امضاء شد و تعهداتی را برای دو طرف مذاکره کننده به همراه داشت. انتشار این خبر هیجان و امید برای بهبود هر چه بیشتر اوضاع سیاسی و اقتصادی را بیش از پیش کرد و رفتار هیجانی سهامداران و فعالان بازار سرمایه موجب شد تا از سوم مهرماه 92 یعنی هنگام تماس تلفنی حسن روحانی و اوباما تا سوم آذرماه همان سال یعنی طی دو ماه، شاخص کل با تحقق بازدهی مثبت 261 درصدی و با عبور از 17 کانال در نهایت به مدار 80 هزار واحدی وارد شود.
در ادامه این روند و در پی برگزاری جلسه ای میان متولیان بازار سرمایه و سهامداران حقوقی در راستای حمایت از این بازار و سهامداران آن طی 14 دی ماه 92، نماگر بازار سرمایه نیز در بالاترین سطح خود طی دوره مورد بررسی یعنی در 74 قدمی ورود به قله 89 هزار واحدی قرار گرفت. براین اساس شاخص کل از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم تا 14 تیرماه 92 یعنی طی پنج ماه، صعود بیش از 31 هزار واحدی را تجربه کرد.
این درحالی بود که برخی از اقدامات نمایندگان مجلس شورای اسلامی و دولت، بازار سرمایه را به ورطه نا امیدی و بی اعتمادی نسبت به عملکرد متولیان آن کشاند، به گونه ای از نیمه دی ماه همان سال به تدریج ریزش ها و روند منفی بورس آغاز شد و حتی وعده وزیر اقتصاد برای حمایت پنج هزار میلیارد تومانی از بازار سرمایه در تاریخ 30 فروردین ماه سال 93 کارساز نشد و اولین ریزش شاخص کل به ثبت رسید، به گونه ای که از 88 هزار و 926 واحد به 73 هزار و 637 واحد طی 30 فروردین ماه 93 نزول یافت.
در این شرایط توقف نماد شرکت های پالایشی به دلیل ابهام در نرخ فروش محصولات و قیمت خوراک مصرفی یکی از اقدامات دولتمردان و مقامات مسئول بود که موجب تشدید روند نزولی بورس و رخت بر بستن اعتماد از بازار سرمایه گردید.
در ادامه این روند نزدیک شدن به سوم آذرماه 93 یعنی زمانی که یک سال از امضای توافق نامه ژنو می گذشت و سهامداران انتظار کسب نتیجه مثبت و قطعی از دوره بعدی مذاکرات در تاریخ مذکور داشتند، بهانه ای شد تا بازار سرمایه کمی تغییر مسیر دهد و روند صعودی را در پیش گیرد که در نتیجه آن شاخص کل با قرار گرفتن در مدار 75 هزار و 949 واحدی، خود را برای صعودهای بیشتر آماده کرد. البته این حرکت صعودی با تمدید مذاکرات در سوم آذرماه 93 متوقف شد و شاخص بار دیگر در سراشیبی نزول قرار گرفت. به طوریکه تغییر رییس سازمان بورس در تاریخ 25 آذرماه 93 که برخی از کارشناسان بازار سرمایه آن را برنامه ای کارآمد برای برون رفت از وضعیت نا بسامان بورس بر می شمردند، موثر واقع نشد و شاخص کل همچنان در مسیر نزولی رکودهای سقوط به کانال های پایین تر را یکی پس از دیگری سپری می کرد. در این شرایط نامناسب بازگشایی نماد مجموعه های پالایشی طی 26 اسفند ماه 93 به نوعی قوز بالای قوز شد و معاملات روزهای پایانی سال 93 بورس با توقف شاخص در نیمه 61 هزار واحدی به پایان رسید.
براساس این گزارش، ارائه بیانیه مشترک لوزان طی 13 فروردین ماه امسال اتفاقی بود که برای فعالان بازار سرمایه به عنوان یکی از بزرگترین دستاورد های کابینه سیاسی دولت فعلی بسیار حائز اهمیت بود و نمود آن در روزهای ابتدایی معاملات بورس نمایان شد و بازار سرمایه جان تازه ای گرفت و توانست پس از تجربه تلخ 15 ماه روند نزولی سال جدید را با امیدواری و چشم اندازی روشن آغاز کند. به گونه ای که شاخص کل در 15 فروردین ماه امسال اولین صعود خود را به ثبت رساند و در قله 67 هزار و 827 واحدی ایستاد.
اما در این شرایط عرضه قابل توجه سهام توسط حقوقی های بازار سرمایه مجال نفس کشیدن را به بازار سرمایه و سهامداران آن نداد و این امر در کنار عرضه های اولیه سهام چند شرکت در بورس همچون آب سردی عطش سهامداران برای خرید سهام را پس از ارایه بیانیه لوزان فروکش کرد. به گونه ای که در تاریخ 20 اردیبهشت ماه امسال شاخص کل به محدوده ای رسید که تقریباً دو سال قبل از آن زمانی که اولین تماس تلفنی روحانی با اوباما برقرار شده بود، قرار گرفت.
بر این اساس می توان گفت اگرچه نماگر بازار سرمایه طی سه تا 4 ماه ابتدایی آغاز به کار دولت یازدهم رکوردهای قابل توجهی را در روند صعودی ثبت نمود، اما بعد از آن بیش از یکسال در مسیر نزولی حرکت کرد و این بار رکوردها را در عقبگرد به کانال های پایین تر به ثبت رسانید و اکنون نیز در ادامه این روند در نیمه راه 63 هزار واحدی حرکت می کند که این روند ضرب المثل "هرسال دریغ از پارسال" را یادآور می شود.
به خدا قسم برای جبران بلایی که بر سرمان آوردند تمام کسانی را که بردم پای صندوق انتخایات تا به روحانی رای دهند می برم پای صندوق انتخابات مجلس تا...
اهالی تالار به شدت به دولت اعتماد کردند بیشتر از سرمایه گذاران سایر بازار ها اما بیش از همه متضرر شدند همه میگن از هول حلیم نباید داخل دیگ افتاد من در آذر سال 92 وقتی دیدم بهترین و مفیدترین بازار بورس است از طریق یک صندوق وارد بورس شدم اما الان همان صندوق بیش از 40 درصد متضرر شده!اینا که حرفه های بازارند و من هم هیجانی کار نکردم پس چرا اینجوری شد؟
یعنی تلویزیون و دولت و کارشناسای محترمی که در زمان صعود بازار وعده شاخص 100 هزار واحدی را می دادند دروغ گفتندیا این که من خوابم!!!!!! یعنی دولت هرچی میگه باید برعکسش رو انتظار داشت میگه نون گرون نمیشه میگه بنزین گرون نمیشه میگه به مردم فشار نمی آد میگه ظرف 6 ماه همه چی رو دست می کنه و... اما نمیگه که تمام امیدش به توافق با غربی های پیمان شکنیه که تا ما رو نابود نکنن بی خیالمون نمیشن.
نمیگه که تولید خوابیده و با سودای 30 یا 40 درصدی وام های بانکی دیگه نمی تونه کمر راست کنه و نمیبینه که در آینده ای نه چندان دور توافقی صورت نمیگیره و کشور با این اوضاع تولید ورشکسته میشه و اون موقع اگه تمام هسته ای رو هم پلمپ کنن دیگه تاثیری نداره و غربی ها جز به تغییر حکومت راضی نمیشن تحریم ها رو بردارن به نظرم دولت روحانی بیش از چهار سال دوام نمیاره اینو حداقل تمامی اهالی بازار فهمیدن و میگن...
بیعرضگی دولت تدبیر مشکل بزرگتری است
هر وقت پول بخواهند فوری تو جیب ما دست میکنند
ولی ین خیالش هم نیست که یک تدبیری بیاندیشه و یک امیدی به سهامدارها بده.
گرانی راه خودشو میره و رکود شدید و شدیدتر میشه و دولت جرات نداره سود بانکی را پایین بیاره و همچنین جرات نداره یارانه ثروتمندان را قطع کنه.
همه بین زمین و هوا سرگردانیم فقط برنده آنهایی شدند که 2سال پیش داروندارشونو و سهماشونو فروختند و گذاشتند تو بانک و موسسات برای سود 27%!!!!
یکی از یکی بدتر
خبر کاملا موثقه!
هر کاری دلت می حواد بکن
اگه سهامداران عمده تقلب میکنند ، اگر شرکتها و حسابرسان و بازرسان اهل فن نیستند ، اگر این بازار کاذب مردم را گول میزند ،چه ربطی به دولت دارد؟
دولت اگر بتواند تنشهای ایجاد شده از سال ۸۴تا ۹۲ را اندکی کاهش دهد شاهکار کرده است.
مگر بازار بورس عملأ چه نفعی به حال تولید و اقتصاد کشور دارد که دولت از سایر مردم بگیرد و در راه منافع عده ای خرج کند.
انصاف هم خوب چیزی است . پولهایی که عده ای در بورس بدست آوردند در حقیقت با زیان عده ای دیگر جبران میشد . پس بقیه افراد در اینخصوص چکاره اند که دولت از حقوق آنها بردارد و در قالب حمایت بریزد به جیب عده ای بورس باز که میخواهند یک شبه ره صد ساله بپیمایند.
من اطمینان دارم که بورس نیوز این کامنت رو درج نمبکنه ولی حداقل از نظرات غیر قابل انتشار درک میکنه که نظر مردم چیه.
من یک متخصص امور بورس هستم . هم فعال بازار بوده ام و هم مدیر سهام یک شرکت بورسی و فقط بخاطر رانتهایی که در این امر دیدم از کل جریانات بورس و سهام نفرت دارم.
به دوستان هم توصیه میکنم بهیچ عنوان به بورس و سهام نزدیک نشوند.
همه جای دنیا بورس رکود و رونق داره یعنی نمیشه نداشته باشه.ایران هم از دیگر جاهای دنیا استثنا نیست. شما ها انتظار داشتید شاخص بورس به 200 هزار برسه و پی به ای بازار بشه 20؟
در مورد بازار های دیگه هم باید گفت وقتی دولت قبل میاد هرچی بودجه بود ریخت تو ساختمان و ساختمان اشباع شد حالا دولت هم میومد بودجه رو الکی میریخت توی ساختمان و به ازای هر نفر دو تا خانه میساخت؟خب بعدش چیکار میکرد دوباره بازم شروع به ساختمان در دشت و کویر میکرد؟ سیکل های اقتصادی همه جای دنیا هست دوره رکود توی ایران به دلیل کاهش 50 درصدی قیمت نفت طولانی تر شد تحریمها هم که سوغاتی دولت قبل هست باعث شدیدتر شدن این رکود شد.
در مورد بازار دلار و طلا هم مگه کار بدی که ثبات ایجاد شده؟اگه محمود بود که الان دلار شده 10000 تومن.
یه کم انصاف داشته باشین مسئول ضرر خودتون باشید کدوم آدم عاقلی میره شبندر 1800 تومنی میخره؟ خب میره میخره ضرر میکنه بعد دولت تدبیر و امید فلان کارو کرد و....
من قول میدم شاخص 6 ماه مثبت بشه همه شماها دوباره شروع میکنید به شعار دادن.درود بر دولت تدبیر امید و...
واقعا دلم به این دولت میسوزه چون بلد نیست مثل دولت قبل دروغ بگه
وارد بد بازی ای شدی
مگه سودشو به کسی میدادی که حالا ضررتو کس دیگه ای بده؟