افرادی که ملانیا کناوس را در کودکی می‌شناختند، افتخار می‌کنند که ممکن است این دختر آرام و ملایم به‌زودی بانوی اول آمریکا شود. آن‌ها علیرغم سخنان ترامپ درباره زنان، علاقه‌ای به انتقاد از او ندارند.
ملانیا در سال 1970 در یوگسلاوی کمونیست متولد شد و فرزند آمیلیا (کارگر نساجی) و ویکتور (فروشنده ماشین) است.
ملانیا (دومی از راست) در مسابقه مد در سال 1977
ییلانکیک همکلاسی و همسایه سابق او می‌گوید: "ملانیا بسیار فهمیده و عاقل بود و بسیار خوب و سنتی تربیت‌شده بود. از این لحاظ با ما بسیار متفاوت بود." اگر دونالد در سال‌های اولیه زندگی‌اش کودکی مشکل‌ساز بوده، باید گفت ملانیا کاملاً برعکس بوده است. "او بسیار مؤدب بود و زمانی که دعوا می‌شد هرگز فحش نمی‌داد. همیشه فکر می‌کرد و راهی برای آشتی پیشنهاد می‌داد."
آپارتمانی که ملانیا در آن بزرگ شد
در دوران مدرسه او و دوستانش می‌توانستند دستکش، ژاکت و جوراب ببافند و در مجلات مد دنبال مدل می‌گشتند که ملانیا را از سن پایین به خود جذب کرد. ییلانکیک می‌گوید: "ملانیا هرگز نمی‌خواست مدل شود؛ او می‌خواست طراح شود. اما همیشه حس می‌کردم سونیستا خیلی برایش کوچک است."
امروزه ماریانا ییلانکیک مدیر مدرسه‌ای است که ملانیا در آن درس خواند.
بسیارمحتاط
در سال 1987 عکاسی به نام استین جرکو متوجه ملانیا شد که خارج سالنِ یک نمایش مد منتظرش دوستش بود. جرکو می‌گوید: "ابتدا کمی خجالتی بود، اما خیلی زود یاد گرفت. بار دوم بسیار خوب بود و دقیقاً مثل یک مدل رفتار می‌کرد." بااینکه سال‌هاست با هم حرف نزدند، جرکو حرفه ملانیا را از راه دور دنبال کرده است. او عقیده دارد ملانیا بانوی اولِ" می‌شود و می‌تواند در جریان مبارزات انتخاباتی وظایف دیگری بر عهده بگیرد. جرکو گفت: "حس می‌کنم اندکی از مسیر اصلی خارج‌شده است؛ او خیلی محتاط است و به‌اندازه کافی در میدان حضور نداشته."
ملانیا از اواخر تابستان حضور کمی داشته است زیرا سخنرانی‌اش در مجمع ملی جمهوری خواهان به‌عنوان یک سرقت و کپی‌برداری از سخنرانی میشل اوباما، جنجال‌برانگیز شد. این سخنرانی مهم‌ترین لحظه برای او در این انتخابات بود که به انحرافی شرم‌آور برای مبارزات انتخاباتی همسرش تبدیل شد.
ملانیا در سال‌های دبیرستان
آخرین اتهامات علیه ترامپ افراد بسیاری را در اسلوونی عصبانی کرده است. بااینکه به ملانیا افتخار می‌کنند (که دومین بانوی اولِ خارجی در تاریخ آمریکا خواهد بود)، اما اکثر اسلوونی‌ها نگران رفتارهای ترامپ هستند. یک دانشجوی حقوق در لیوبلیانا می‌گوید: "ترامپ عقاید وحشتناکی درباره زنان و نحوه رفتار با آن‌ها دارد. حق ندارد با مردم این‌گونه رفتار کند تنها به این دلیل که پولدار و قدرتمند است."
همکلاسی‌های قدیمی ملانیا دیپلماتیک تر هستند. پترا سیدیج می‌گوید: "برای هیچ زنی راحت نیست که چنین حرف‌هایی درباره شوهرش بشنود، اما می‌دانم خوب می‌داند چگونه از پسش بربیاید." او و ملانیا باهم در کلاس‌های طراحی شرکت می‌کردند. "ملانیا خیلی شوخ‌طبع بود. هردو مد و طراحی را دوست داشتیم و هر دو دخترهای ساکتی بودیم. از مهمانی‌های شلوغ خوشمان نمی‌آمد."
ملانیا در یک کافه با پیتر بوتولن آشنا شد. آن‌ها مدت کوتاهی باهم ارتباط داشتند. ستاد ترامپ ارتباط میان این دو را تکذیب می‌کند.
پیتر بوتولن
بوتولن درباره او می‌گوید: "ملانیا سیگار نمی‌کشید و مشروب نمی‌خورد. ذهنی قاطع و متمرکز داشت و اعتقاد داشت هر کاری بخواهد می‌تواند بکند." بولتولن می‌گوید رابطه آن‌ها چند ماه بیشتر طول نکشید زیرا او به ارتش ملحق شد و حرفه مدلینگ ملانیا نیز آغاز شده بود.
وداع با اسلوونی
اوایل دهه 1990 ملانیا برای همیشه اسلوونی را ترک کرد. او از دانشگاه صرف‌نظر کرد و در عوض به نمایش‌های مد در میلان و پاریس رفت. در سال 1998 (دو سال پس از مهاجرت به آمریکا) در یک مهمانی با دونالد ترامپ آشنا شد. آن‌ها در سال 2005 در مراسمی باشکوه باهم ازدواج کردند.
توصیه شهردار به ترامپ
ملانیا در آمریکا از چشم عموم مخفی‌شده است، اما در کشور خودش تقریباً وجود ندارد. بااینکه کارها و حرف‌های شوهرش در اسلوونی در صفحه اول اخبار قرار می‌گیرند، اما کسی آخرین باری که ملانیا با رسانه‌های اسلوونیایی مصاحبه کرد را به یاد ندارد.
در سونیتسا، دوستان و خانواده‌اش می‌گویند سال‌هاست که ملانیا را ندیده‌اند. والدینش هنوز در شهر خانه دارند. اما از زمان تولد نوه‌شان در سال 2006، بیشتر وقت خود را در نیویورک سپری می‌کنند.
شهردار سونیتسا سعی می‌کند توضیح دهد پیروزی ترامپ و درنتیجه ملانیا در هشتم نوامبر چه تأثیری خواهد داشت. سرکو اوکویرک می‌گوید: "این پیام را برای نسل جوان دارد که حتی افرادی از کشورهای کوچک نیز می‌توانند به موفقیت‌هایی در عرصه جهانی برسند." او به‌عنوان یک سیاستمدار به ترامپ توصیه می‌کند: "من اول فکر می‌کنم و بعد سخن می‌گویم. این توصیه را برای ترامپ هم دارم."
