از فرش تا عرش درچند پلان
آشنایی با مدیران متخلف بورس تهران و ترفندهایشان
مي گويند بورس تهران خوش استقبال و بد بدرقه است. مصداق اين بي وفايي ظهور سهامداران زيادي در يك محدوده زماني بلند مدت و سقوط آنها به فاصله ناچيز است.
مي گويند بورس تهران خوش استقبال و بد بدرقه است. مصداق اين بي وفايي ظهور سهامداران زيادي در يك محدوده زماني بلند مدت و سقوط آنها به فاصله ناچيز است.
به گزارش خبرنگار بورس نیوز به نقل از فضای مجازی و خبرگزاری ها يكي از مصاديق بارز اين ظهور و سقوط ها، رسول تقي گنجي است. رسول گنجي كه زاييده ودست پرورده اقتصاد بيمار ايران درسال هاي اخيراست، نمونه خوبي از سرمايه گذاران بدخيم ايراني است كه گاهي در سريال هاي تلويزيوني ايران مي بينيم.
مردي كه درپايان فيلم اسير كارهاي بدش مي شود وبه دام قانون مي افتد.با اين تفاوت كه درپايان سريال هاي ايراني،پليس متهم را به دام مي اندازد اما درمورد رسول گنجي زماني حكم صادر مي شود كه او درايران نيست.
یک درصد تولید ناخالص داخلی
سهامداران قديمي بورس و افرادي كه در سال هاي آغازين دهه 80 اقدام به خريد و فروش سهام مي كردند، به طور قطع با نام رسول تقي گنجي آشنا هستند. مردي كه زماني ادعا كرده بود "يك درصد GDP ايران "است.
مرد دو میلیار دلاری بورس تهران
مردي كه درگفت وگويي اعتراف كرده بود كه دربورس تهران 2ميليارد دلار دارايي دارد.گنجي روزگاري قبله آمال سهامداران بود. شخصي كه خريد سهام يك شركت وي، صف هاي خريد و رشد قيمت باورنكردني را براي سهام مزبور در پي داشت. اين جو رواني به گونه اي بود كه حتي شايعه خريد سهام توسط گنجي اثري مشابه خريد واقعي داشت و سهامداران را به ايجاد صف ترغيب مي كرد.
اما اكنون دادگستري تهران رسول گنجي را به زندان وپرداخت جريمه محكوم كرده است.اين درحالي است كه اكثر شركت هاي گنجي يا مدت هاست كه به دليل عدم شفافيت در اطلاع رساني با توقف طولاني مدت نماد مواجه هستند يا دچار زيان عملياتي شده اند كه در نهايت متضرر اصلي سهامداران خرد هستند.
گنجی و زنگی دردناک در آمریکا
گنجي درحال حاضر درايران نيست و به صورت دردناكي در آمريكا به سر مي برد.او قسمت زيادي از بينايي اش را ازدست داده و با ويلچر رفت وآمد مي كند.دولت بخش عمده اي از دارايي هايش را ضبط كرده است.
به طور مثال چيزي حدود 15 ميليون دلار از دارايي هاي گنجي كه به صورت وثيقه در گروي بانك توسعه اسلامي بود،با حكم محاكم قضايي ضبط شده ودراختيار اين بانك بين المللي قرار گرفته است حتي گفته مي شود زماني كه درايران بوده،با حكم قاضي،او را روي تخت بيمارستان مجبور به پرداخت حقوق كارگران يكي ازشركت هاي زيرمجموعه اش كرده اند.اكنون به ياد جمله معروف رسول گنجي مي افتيم كه گفته بود" ما نزديك 75درصد آن چيزي را كه شما دارايي تصور مي‌كنيد، بدهي داريم".
رسول گنجي در گفت وگوي مفصلي كه دراريبهشت سال 1386 با روزنامه توقيف شده "هم ميهن" داشت گفته بود كه او خانواده اش سهام بيش از84 شركت را درپرتفوي دارند.اين پرتفوي، به گفته گنجي دوميليارد دلار ارزش داشته است.
قبله آمال
رسول گنجي روزگاري قبله آمال خيلي از سهامدارن بورس تهران بود.رسيدن به دارايي افسانه اي او،براي خيلي ها آرزويي دست نيافتني به شمار مي رفت.
اوآن روزها مالك شركت هايي هم چون"آرتاويل تاير"،"مهرام"،شيميايي رازي (توليد كننده چسب رازي)" ، "مينو" سرمايه گذاري ملت" وده ها شركت كوچك وبزرگ ديگر بود. چند سال پيش،او با خريد سهام شركت سرمايه گذاري بانك ملت،درميان راديو وتلويزيون هاي لس آنجلسي شهرتي به هم زد."شهرام همايون" مدير شبكه سياسي كانال يك، چندين برنامه عليه گنجي پخش كرد وسعي كرد القا كند كه او(گنجي) يكي از ميلياردرهايي است كه مشاور سرمايه گذاري چند چهره معروف سياسي كشور است."بنياد الزهرا" نام اورا به چند چهره معروف جمهوري اسلامي پيوند زد وباعث شد نام "رسول تقي گنجي" خيلي بيش تر از ارزش پرتفويي كه داشت،درگير حاشيه ميلياردرها شود.
ماجراي مهرام
نام گنجي از ابتداي ورودش به بورس،همراه با حاشيه وحرف وحديث بود.او شركت مهرام را از شاهرخ ظهيري خريد وبابت تسويه حساب،چندفقره چك بانكي با ارقام درشت به اوداد اما با كمك دوستاني كه دربرخي نهادهاي امنيتي داشت يا شايد ادعا مي كرد كه دارد،شاهرخ ظهيري را به حاشيه كشاند وپس ازاين كه مبلغي بابت فروش شركت پرداخته بود،ازدادن بخش عمده اي از ثمن معامله سر باز زد وچيزي حدود يك ميليارد تومان ازبدهي اش را نپرداخت.شاهرخ ظهيري كه او را به نام پدر صنايع غذايي ايران مي شناسند،هنوز داغ مهرام را درسينه دارد.
ماجراي دنا
خيلي ها تبليغات گسترده شركت دنا را در تلويزيون به ياد دارند.نمونه آن چه در شركت مهرام به وقوع پيوست، به شكلي ديگر در شركت دنا تكرارشد. گنجي درمورد حواشي خريد شركت لاستيك دنا گفته است" ما 20درصد سهام دنا را از" بنياد فاطمي" در بورس تهران خريديم.
يعني در رقابت ماشيني و گران‌تر از تابلو هم خريديم. يعني مثلا در تابلو هر سهم سيصد تومان بود، اما من هشتصد تومان خريدم. باقي مانده سهام، تا 63درصد را هم در بورس از مردم خريدم.ه عنوان يك سهامدار عمده قيمت اين سهام را بسيار بالا بردم.
همان طور كه در مهرام اين كار را انجام دادم. تا زماني كه از رفتارهاي يك گروه در كارخانه خسته نشده بودم به فكر فروش آن نبودم. زماني كه آنجا را فروختم به ثمن بخس فروختم. نسيه هم فروختم.هنوز هم 38ميليارد تومان از آن پول را دريافت نكرده‌ام. من 63ميليارد تومان آن سهام را فروختم و هنوز 38ميليارد تومان از اين مقدار را طلبكارم.
به شما اطمينان مي‌دهم هيچ اتفاق ناگواري براي سهامدار نيفتاده است. زماني كه آنجا بودم 40ميليون دلار ماشين‌آلات جديد وارد كردم، خط لاستيك سنگين را توسعه دادم كه خوشبختانه الان فعال شده و يكي از بزرگ‌ترين كارخانه‌هاي لاستيك‌سازي كشور است. همين الان هم با من مذاكره مي‌كنند كه دوباره آنجا را بخرم. البته من تمايلي به اين كار ندارم چون ساختار تغيير نكرده است".البته روايت فروشندگان لاستيك دنا با آن چه گنجي گفته،متفاوت است.
ماجراي سرمايه گذاري ملت
خريد شركت سرمايه گذاري توسط رسول گنجي،درسال 1381 حواشي زيادي به دنبال داشت.گنجي اين شركت را 42 ميليارد تومان خريد كه آن روزها رقم زيادي محسوب مي شد.روزنامه اصلاح طلب بهار،نام گنجي را به بنياد الزهرا پيوند زد ودراين ميان اسمي از چند چهره سياسي صاحب نفوذ برده شد.چند روز بعد، روزنامه بهار توقيف شد واين شائبه به وجود آمد كه جريان قدرتمند پشت بنياد الزهرا بهار را توقيف كرده است.
گنجي درمورد آن روزها گفته است" اصلا من چيزي به نام" بنياد الزهرا" نمي‌شناسم. ما چنين چيزي نداريم. من هيچ وقت هيچ معامله‌اي با "بنياد الزهرا "نداشتم. تمام اينها نشات گرفته از مصاحبه يك نفر با" راديو آزادي" است. آقايي كه به "ريش قرمز" معروف است، پنج سال قبل ، با راديو آزادي مصاحبه كرد و گفت يك "اليگارشي "پنج خانواده‌اي در ايران شكل گرفته است كه خانواده گنجي هم درآن عضويت دارد.
همچنين ايشان گفت در معامله‌اي كه براي خريد" دنا "صورت گرفته است فساد وجود داشته است. تلويزيون‌هاي لس‌آنجلسي اين موضوع را تعقيب كردند و من آن زمان به راديو آزادي زنگ زدم و از آنها سوال كردم چه كسي اين سرنخ ها را به شما داده است؟آنها هم اسم چند نفر را بردند و گفتند شما هم مصاحبه كنيد و گفته‌هاي آنها را رد كنيد.
من گفتم حاضر به مصاحبه با راديو آزادي نيستم و مصاحبه نكردم. اين قضيه باعث به‌وجود آمدن يك ذهنيت شد.سايت سياسي «پيك‌نت» هم كه توسط چپ هاي شكسته خورده اداره مي شود، اين قضيه را تكرار كرد. يك بارهم به آمريكا رفتم . شخصي به نام «شهرام همايون» از يك كانال سياسي بارها با هتل من تماس گرفت و گفت من راجع به شما حرف‌هاي غلط و نادرست به مردم مي‌گويم.
شما 10هزار دلار به "تلويزيون كانال يك "كمك كنيد، من تمام آنها را تكذيب و از شما در تلويزيون تعريف مي‌كنم. من حتي حاضر به صحبت با او نشدم ايشان در تلويزيون مي‌گفت گنجي رفته و بانك ملت را خريده است.به مردم پيشنهاد مي داد كه ؛برويد شيشه‌هاي بانك ملت را بشكنيد چون گنجي آن را خريده است . خيلي خنده داراست".
بنياد فاطميه نه الزهرا
آن روزها تلويزيون هاي لوس آنجلسي گنجي وسرمايه گذاري ملت را به چهره هاي مطرحي ازجمله شيخ محمد يزدي،احمد جنتي وچند روحاني بلند پايه ديگر نسبت مي دادند اما گنجي درگفت وگو با روزنامه هم ميهن به شدت آن را تكذيب كرده وگفته است" من صد در صد اين حرف‌ها را تكذيب مي‌كنم، گرچه كاري ندارم كه جايي به نام" بنياد الزهرا "وجود دارد يا نه؟ فعاليت دارد يا خير؟ "بنياد فاطميه" زماني وجود داشت كه بعد ورشكست شد و از بين رفت.
من با بنياد فاطميه هم از طريق "جواد نادر شاهي" كه مشاور وزير اقتصاد بود آشنا شدم. بعد به بورس رفتم و سهام آنجا را خريدم و بعد از آن هم ارتباطي با آن جا نداشتم. يك بار هم آقاي "يزدي" را در زمان رياست قوه قضاييه در دفترشان ديدم كه مربوط به كار ديگري بود. من صرفا بخش خصوصي هستم. من هماني هستم كه براي شما معرفي كردم.وام‌دار كسي هم نيستم. فقط مقداري به بانك‌ها بدهكارم! هر چه دارم متعلق به خودم وخانواده‌ام است. با كسي هم شريك نيستم. درصدهاي ما در خانواده هم الان ديگر مساوي نيست".
ماجراي مينو
گنجي درمورد شركت مينو گفته است" ما 49درصد «گروه صنعتي مينو» را داريم. 49درصد «پارس مينو» را هم داريم. با وجود اينكه در اداره اين شركت ، هيچ دخالتي نداريم، اما همچنان در آن مانده‌ايم. مي‌دانيد كه 50درصد «مينو» به ستاد آزادگان عزيز تعلق دارد و ما فقط دو عضو هيات‌مديره در اين شركت داريم.
كار ما اين است كه در جلسه‌هاي اين شركت حضور پيدا كنيم، احوالي از دوستان بپرسيم و بعد هم خداحافظي كنيم. اگر افتخاري در اداره اين شركت سراغ داريد، آن را به نام هيات‌مديره «مينو» ثبت كنيد و اگر انتقادي داريد، به خانواده گنجي نسبت ندهيد.ما در اين شركت نقش نداريم. اما با همه اين مسائل، «مينو» را هم خيلي دوست دارم.البته يادآوري يك نكته هم اهميت دارد كه تا حالا ما از شركت مينو، چيزي دريافت نكرده‌ايم. شايد منتظر سود ناشي از افزايش قيمت سهام آن هستيم، اما براي سود سهام شركت، دندان تيز نكرده‌ايم".
ماجراي گنجي وخاموشي
علينقي خاموشي زماني كه مجبور به ترك كرسي اتاق بازرگاني شد،به اتفاق افرادي هم چون رسول گنجي يك شركت سرمايه گذاري تاسيس كرد تا با اعتباري كه دارد،هم چون تجربه كشورمالزي،بزرگ ترين شركت واسطه گري بخش خصوصي را ايجاد كند.
گفته مي شود رسول گنجي مقدارزيادي از دارايي هاي اين شركت تازه تاسيس را بابت بدهي هايي كه داشته به طلبكاران خود داده ودرمقابل،به علينقي خاموشي چك مدت دار داده است.گفته مي شود خاموشي به شدت ازاين جريان برآشفته شده است.
حسين داووديان وريش قرمز
دراطلاعيه دادگستري نامي از حسين داووديان هم برده شده كه اونيز زماني يكي از بزرگ ترين سهامداران بورس تهران محسوب مي شد.او ازطريق هم پيماني با عليرضا احمدي كه دربورس به نام "ريش قرمز" معروف بود،گروه قدرتمندي تشكيل داده بود اما ازمدت ها پيش،اونيز روبه افول نهاد.
نمونه ديگر اين ستاره هاي غروب كرده، حسين داووديان است. داووديان در سال هاي بي بديل بورس به لحاظ رونق و بازدهي (سال هاي 82 و 83) مديرعامل شركت كربن ايران و يكي از نقش آفرينان بازدهي هاي چند صد درصدي سهام گروه سرمايه گذاري پتروشيمي شامل سرمايه گذاري پتروشيمي، كربن ايران، دوده صنعتي، گازلوله و لاستيك سهند بود.
شركت برخي از آنها پس از گذشت 5 سال از آن زمان تا مرحله انحلال و ورشكستگي نيز پيش رفته اند. اما داستان حسين داووديان به گروه پتروشيمي ختم نمي شود. چراكه وي اواخر سال 83 در يك معامله جنجالي، سهام گروه صنعتي، پيام و آزمايش و پارس قوطي را خريداري كرد.
سه شركت نامبرده پس از ورود داووديان، سرنوشتي مشابه گروه پتروشيمي را تجربه كردند به گونه اي كه در آغاز با انتشار شايعاتي از جمله اعلام EPS چندصدتوماني براي آزمايش زيان ده، گروه داووديان شاهد افزايش حبابي قيمت سهام شد و در نهايت انتشار گزارش هاي پي درپي شفاف سازي از سوي بورس، شعله كم جان اين شركت ها را خاموش كرد.
پيام و آزمايشي كه از آزمايش بورس سربلند بيرون نيامدند و اكنون چهار سال است كه نماد آنها را هيچ سهامداري در بورس تهران نديده است. وضعيتي كه باز هم متضرر اصلي آن سهامداران خرد هستند.
به گزارش خبرنگار بورس نیوز به نقل از فضای مجازی و خبرگزاری ها يكي از مصاديق بارز اين ظهور و سقوط ها، رسول تقي گنجي است. رسول گنجي كه زاييده ودست پرورده اقتصاد بيمار ايران درسال هاي اخيراست، نمونه خوبي از سرمايه گذاران بدخيم ايراني است كه گاهي در سريال هاي تلويزيوني ايران مي بينيم.
مردي كه درپايان فيلم اسير كارهاي بدش مي شود وبه دام قانون مي افتد.با اين تفاوت كه درپايان سريال هاي ايراني،پليس متهم را به دام مي اندازد اما درمورد رسول گنجي زماني حكم صادر مي شود كه او درايران نيست.
یک درصد تولید ناخالص داخلی
سهامداران قديمي بورس و افرادي كه در سال هاي آغازين دهه 80 اقدام به خريد و فروش سهام مي كردند، به طور قطع با نام رسول تقي گنجي آشنا هستند. مردي كه زماني ادعا كرده بود "يك درصد GDP ايران "است.
مرد دو میلیار دلاری بورس تهران
مردي كه درگفت وگويي اعتراف كرده بود كه دربورس تهران 2ميليارد دلار دارايي دارد.گنجي روزگاري قبله آمال سهامداران بود. شخصي كه خريد سهام يك شركت وي، صف هاي خريد و رشد قيمت باورنكردني را براي سهام مزبور در پي داشت. اين جو رواني به گونه اي بود كه حتي شايعه خريد سهام توسط گنجي اثري مشابه خريد واقعي داشت و سهامداران را به ايجاد صف ترغيب مي كرد.
اما اكنون دادگستري تهران رسول گنجي را به زندان وپرداخت جريمه محكوم كرده است.اين درحالي است كه اكثر شركت هاي گنجي يا مدت هاست كه به دليل عدم شفافيت در اطلاع رساني با توقف طولاني مدت نماد مواجه هستند يا دچار زيان عملياتي شده اند كه در نهايت متضرر اصلي سهامداران خرد هستند.
گنجی و زنگی دردناک در آمریکا
گنجي درحال حاضر درايران نيست و به صورت دردناكي در آمريكا به سر مي برد.او قسمت زيادي از بينايي اش را ازدست داده و با ويلچر رفت وآمد مي كند.دولت بخش عمده اي از دارايي هايش را ضبط كرده است.
به طور مثال چيزي حدود 15 ميليون دلار از دارايي هاي گنجي كه به صورت وثيقه در گروي بانك توسعه اسلامي بود،با حكم محاكم قضايي ضبط شده ودراختيار اين بانك بين المللي قرار گرفته است حتي گفته مي شود زماني كه درايران بوده،با حكم قاضي،او را روي تخت بيمارستان مجبور به پرداخت حقوق كارگران يكي ازشركت هاي زيرمجموعه اش كرده اند.اكنون به ياد جمله معروف رسول گنجي مي افتيم كه گفته بود" ما نزديك 75درصد آن چيزي را كه شما دارايي تصور مي‌كنيد، بدهي داريم".
رسول گنجي در گفت وگوي مفصلي كه دراريبهشت سال 1386 با روزنامه توقيف شده "هم ميهن" داشت گفته بود كه او خانواده اش سهام بيش از84 شركت را درپرتفوي دارند.اين پرتفوي، به گفته گنجي دوميليارد دلار ارزش داشته است.
قبله آمال
رسول گنجي روزگاري قبله آمال خيلي از سهامدارن بورس تهران بود.رسيدن به دارايي افسانه اي او،براي خيلي ها آرزويي دست نيافتني به شمار مي رفت.
اوآن روزها مالك شركت هايي هم چون"آرتاويل تاير"،"مهرام"،شيميايي رازي (توليد كننده چسب رازي)" ، "مينو" سرمايه گذاري ملت" وده ها شركت كوچك وبزرگ ديگر بود. چند سال پيش،او با خريد سهام شركت سرمايه گذاري بانك ملت،درميان راديو وتلويزيون هاي لس آنجلسي شهرتي به هم زد."شهرام همايون" مدير شبكه سياسي كانال يك، چندين برنامه عليه گنجي پخش كرد وسعي كرد القا كند كه او(گنجي) يكي از ميلياردرهايي است كه مشاور سرمايه گذاري چند چهره معروف سياسي كشور است."بنياد الزهرا" نام اورا به چند چهره معروف جمهوري اسلامي پيوند زد وباعث شد نام "رسول تقي گنجي" خيلي بيش تر از ارزش پرتفويي كه داشت،درگير حاشيه ميلياردرها شود.
ماجراي مهرام
نام گنجي از ابتداي ورودش به بورس،همراه با حاشيه وحرف وحديث بود.او شركت مهرام را از شاهرخ ظهيري خريد وبابت تسويه حساب،چندفقره چك بانكي با ارقام درشت به اوداد اما با كمك دوستاني كه دربرخي نهادهاي امنيتي داشت يا شايد ادعا مي كرد كه دارد،شاهرخ ظهيري را به حاشيه كشاند وپس ازاين كه مبلغي بابت فروش شركت پرداخته بود،ازدادن بخش عمده اي از ثمن معامله سر باز زد وچيزي حدود يك ميليارد تومان ازبدهي اش را نپرداخت.شاهرخ ظهيري كه او را به نام پدر صنايع غذايي ايران مي شناسند،هنوز داغ مهرام را درسينه دارد.
ماجراي دنا
خيلي ها تبليغات گسترده شركت دنا را در تلويزيون به ياد دارند.نمونه آن چه در شركت مهرام به وقوع پيوست، به شكلي ديگر در شركت دنا تكرارشد. گنجي درمورد حواشي خريد شركت لاستيك دنا گفته است" ما 20درصد سهام دنا را از" بنياد فاطمي" در بورس تهران خريديم.
يعني در رقابت ماشيني و گران‌تر از تابلو هم خريديم. يعني مثلا در تابلو هر سهم سيصد تومان بود، اما من هشتصد تومان خريدم. باقي مانده سهام، تا 63درصد را هم در بورس از مردم خريدم.ه عنوان يك سهامدار عمده قيمت اين سهام را بسيار بالا بردم.
همان طور كه در مهرام اين كار را انجام دادم. تا زماني كه از رفتارهاي يك گروه در كارخانه خسته نشده بودم به فكر فروش آن نبودم. زماني كه آنجا را فروختم به ثمن بخس فروختم. نسيه هم فروختم.هنوز هم 38ميليارد تومان از آن پول را دريافت نكرده‌ام. من 63ميليارد تومان آن سهام را فروختم و هنوز 38ميليارد تومان از اين مقدار را طلبكارم.
به شما اطمينان مي‌دهم هيچ اتفاق ناگواري براي سهامدار نيفتاده است. زماني كه آنجا بودم 40ميليون دلار ماشين‌آلات جديد وارد كردم، خط لاستيك سنگين را توسعه دادم كه خوشبختانه الان فعال شده و يكي از بزرگ‌ترين كارخانه‌هاي لاستيك‌سازي كشور است. همين الان هم با من مذاكره مي‌كنند كه دوباره آنجا را بخرم. البته من تمايلي به اين كار ندارم چون ساختار تغيير نكرده است".البته روايت فروشندگان لاستيك دنا با آن چه گنجي گفته،متفاوت است.
ماجراي سرمايه گذاري ملت
خريد شركت سرمايه گذاري توسط رسول گنجي،درسال 1381 حواشي زيادي به دنبال داشت.گنجي اين شركت را 42 ميليارد تومان خريد كه آن روزها رقم زيادي محسوب مي شد.روزنامه اصلاح طلب بهار،نام گنجي را به بنياد الزهرا پيوند زد ودراين ميان اسمي از چند چهره سياسي صاحب نفوذ برده شد.چند روز بعد، روزنامه بهار توقيف شد واين شائبه به وجود آمد كه جريان قدرتمند پشت بنياد الزهرا بهار را توقيف كرده است.
گنجي درمورد آن روزها گفته است" اصلا من چيزي به نام" بنياد الزهرا" نمي‌شناسم. ما چنين چيزي نداريم. من هيچ وقت هيچ معامله‌اي با "بنياد الزهرا "نداشتم. تمام اينها نشات گرفته از مصاحبه يك نفر با" راديو آزادي" است. آقايي كه به "ريش قرمز" معروف است، پنج سال قبل ، با راديو آزادي مصاحبه كرد و گفت يك "اليگارشي "پنج خانواده‌اي در ايران شكل گرفته است كه خانواده گنجي هم درآن عضويت دارد.
همچنين ايشان گفت در معامله‌اي كه براي خريد" دنا "صورت گرفته است فساد وجود داشته است. تلويزيون‌هاي لس‌آنجلسي اين موضوع را تعقيب كردند و من آن زمان به راديو آزادي زنگ زدم و از آنها سوال كردم چه كسي اين سرنخ ها را به شما داده است؟آنها هم اسم چند نفر را بردند و گفتند شما هم مصاحبه كنيد و گفته‌هاي آنها را رد كنيد.
من گفتم حاضر به مصاحبه با راديو آزادي نيستم و مصاحبه نكردم. اين قضيه باعث به‌وجود آمدن يك ذهنيت شد.سايت سياسي «پيك‌نت» هم كه توسط چپ هاي شكسته خورده اداره مي شود، اين قضيه را تكرار كرد. يك بارهم به آمريكا رفتم . شخصي به نام «شهرام همايون» از يك كانال سياسي بارها با هتل من تماس گرفت و گفت من راجع به شما حرف‌هاي غلط و نادرست به مردم مي‌گويم.
شما 10هزار دلار به "تلويزيون كانال يك "كمك كنيد، من تمام آنها را تكذيب و از شما در تلويزيون تعريف مي‌كنم. من حتي حاضر به صحبت با او نشدم ايشان در تلويزيون مي‌گفت گنجي رفته و بانك ملت را خريده است.به مردم پيشنهاد مي داد كه ؛برويد شيشه‌هاي بانك ملت را بشكنيد چون گنجي آن را خريده است . خيلي خنده داراست".
بنياد فاطميه نه الزهرا
آن روزها تلويزيون هاي لوس آنجلسي گنجي وسرمايه گذاري ملت را به چهره هاي مطرحي ازجمله شيخ محمد يزدي،احمد جنتي وچند روحاني بلند پايه ديگر نسبت مي دادند اما گنجي درگفت وگو با روزنامه هم ميهن به شدت آن را تكذيب كرده وگفته است" من صد در صد اين حرف‌ها را تكذيب مي‌كنم، گرچه كاري ندارم كه جايي به نام" بنياد الزهرا "وجود دارد يا نه؟ فعاليت دارد يا خير؟ "بنياد فاطميه" زماني وجود داشت كه بعد ورشكست شد و از بين رفت.
من با بنياد فاطميه هم از طريق "جواد نادر شاهي" كه مشاور وزير اقتصاد بود آشنا شدم. بعد به بورس رفتم و سهام آنجا را خريدم و بعد از آن هم ارتباطي با آن جا نداشتم. يك بار هم آقاي "يزدي" را در زمان رياست قوه قضاييه در دفترشان ديدم كه مربوط به كار ديگري بود. من صرفا بخش خصوصي هستم. من هماني هستم كه براي شما معرفي كردم.وام‌دار كسي هم نيستم. فقط مقداري به بانك‌ها بدهكارم! هر چه دارم متعلق به خودم وخانواده‌ام است. با كسي هم شريك نيستم. درصدهاي ما در خانواده هم الان ديگر مساوي نيست".
ماجراي مينو
گنجي درمورد شركت مينو گفته است" ما 49درصد «گروه صنعتي مينو» را داريم. 49درصد «پارس مينو» را هم داريم. با وجود اينكه در اداره اين شركت ، هيچ دخالتي نداريم، اما همچنان در آن مانده‌ايم. مي‌دانيد كه 50درصد «مينو» به ستاد آزادگان عزيز تعلق دارد و ما فقط دو عضو هيات‌مديره در اين شركت داريم.
كار ما اين است كه در جلسه‌هاي اين شركت حضور پيدا كنيم، احوالي از دوستان بپرسيم و بعد هم خداحافظي كنيم. اگر افتخاري در اداره اين شركت سراغ داريد، آن را به نام هيات‌مديره «مينو» ثبت كنيد و اگر انتقادي داريد، به خانواده گنجي نسبت ندهيد.ما در اين شركت نقش نداريم. اما با همه اين مسائل، «مينو» را هم خيلي دوست دارم.البته يادآوري يك نكته هم اهميت دارد كه تا حالا ما از شركت مينو، چيزي دريافت نكرده‌ايم. شايد منتظر سود ناشي از افزايش قيمت سهام آن هستيم، اما براي سود سهام شركت، دندان تيز نكرده‌ايم".
ماجراي گنجي وخاموشي
علينقي خاموشي زماني كه مجبور به ترك كرسي اتاق بازرگاني شد،به اتفاق افرادي هم چون رسول گنجي يك شركت سرمايه گذاري تاسيس كرد تا با اعتباري كه دارد،هم چون تجربه كشورمالزي،بزرگ ترين شركت واسطه گري بخش خصوصي را ايجاد كند.
گفته مي شود رسول گنجي مقدارزيادي از دارايي هاي اين شركت تازه تاسيس را بابت بدهي هايي كه داشته به طلبكاران خود داده ودرمقابل،به علينقي خاموشي چك مدت دار داده است.گفته مي شود خاموشي به شدت ازاين جريان برآشفته شده است.
حسين داووديان وريش قرمز
دراطلاعيه دادگستري نامي از حسين داووديان هم برده شده كه اونيز زماني يكي از بزرگ ترين سهامداران بورس تهران محسوب مي شد.او ازطريق هم پيماني با عليرضا احمدي كه دربورس به نام "ريش قرمز" معروف بود،گروه قدرتمندي تشكيل داده بود اما ازمدت ها پيش،اونيز روبه افول نهاد.
نمونه ديگر اين ستاره هاي غروب كرده، حسين داووديان است. داووديان در سال هاي بي بديل بورس به لحاظ رونق و بازدهي (سال هاي 82 و 83) مديرعامل شركت كربن ايران و يكي از نقش آفرينان بازدهي هاي چند صد درصدي سهام گروه سرمايه گذاري پتروشيمي شامل سرمايه گذاري پتروشيمي، كربن ايران، دوده صنعتي، گازلوله و لاستيك سهند بود.
شركت برخي از آنها پس از گذشت 5 سال از آن زمان تا مرحله انحلال و ورشكستگي نيز پيش رفته اند. اما داستان حسين داووديان به گروه پتروشيمي ختم نمي شود. چراكه وي اواخر سال 83 در يك معامله جنجالي، سهام گروه صنعتي، پيام و آزمايش و پارس قوطي را خريداري كرد.
سه شركت نامبرده پس از ورود داووديان، سرنوشتي مشابه گروه پتروشيمي را تجربه كردند به گونه اي كه در آغاز با انتشار شايعاتي از جمله اعلام EPS چندصدتوماني براي آزمايش زيان ده، گروه داووديان شاهد افزايش حبابي قيمت سهام شد و در نهايت انتشار گزارش هاي پي درپي شفاف سازي از سوي بورس، شعله كم جان اين شركت ها را خاموش كرد.
پيام و آزمايشي كه از آزمايش بورس سربلند بيرون نيامدند و اكنون چهار سال است كه نماد آنها را هيچ سهامداري در بورس تهران نديده است. وضعيتي كه باز هم متضرر اصلي آن سهامداران خرد هستند.
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه