بورس اوراق بهادار 43 ساله كشور در حالي از نبود سهامداران حرفه اي و با دانش رنج مي برد كه طبق آمارهاي غير رسمي از حدود 3.2 ميليون سهامدار حقيقي و حقوقي ، نزديك به 700 هزار سهامدار فعال بوده و از اين تعداد، سهامداراني كه سالانه حداقل يكبار اقدام به خريد و فروش كنند، شايد كمتر از 100 هزار سهامدار به صورت حرفهاي و با استفاده از روش هاي اصولي در اين بازار فعاليت مي كنند.
از طرف ديگر در شرايطي برخي سهامداران حقيقي به طور سنتي و گاه از روي دست ديگران به داد و ستد سهام ادامه مي دهند كه بهروز نادري نژاد يكي از سهامداران حقيقي است كه به گفته خودش يكبار هم به تالار حافظ نيامده اما درعوض سهام بيش از 100 شركت بورسي را در سبد سهام خود جاي داده و حتي در مدت فعاليت حرفه اي 9-8 ساله خود موفق به جذب سرمايه هاي ايرانيان مقيم كشورهاي خليج فارس نيز شده است.
اين سهامدار كه علاوه بر مديريت مالي يك شركت خصوصي مدرس كنكور فيزيك است، بورس و بازار سهام را به مثابه آزمون كنكور مي داند كه پيش بيني در آن نقش بسزايي دارد. نادري نژاد كه به گفته خودش با 100 سهم متفاوت گردش سالانه 1.5 ميليارد توماني دارد بر روال گذشته و حال بازار سهام انتقاداتي دارد اما بر اين باور است كه بورس از زمان مديريت سال 84 با شرايط بسياري بهتري اداره مي شود.
يكي از آروزهاي اين سهامدار حقيقي كه بورس ايران را پولسازتربن بورس دنيا مي داند، نگارش كتابي از روي تجارب و يافته هاي چند ساله و در اختيار گذاشتن آن براي همه سهامداران است .نادري نژاد اميدوار است با بهبود فرهنگ سهامداري روزي همه يرانيان سهامدار شوند.
اين گفت وگوي جالب را در ادامه مي خوانيد.
فارس: ميخواهيم با شما به عنوان كسي كه سال گذشته به دليل دارا بودن سبد سهامي با بيش از 100 شركت به عنوان فعالترين سهامدار حقيقي در جشنواره برترين هاي بورس انتخاب شديد گفتوگويي داشته باشيم، از چگونگي ورودتان به بازار سهام، روشهاي خريد و فروش، درصد بازدهي از بازار، ديدگاهتان در مورد بورس و بورس بازي و... اگر موافقيد از اينجا شروع كنيم كه چطور شد بازار سهام را انتخاب كرديد و وارد اين بازار شديد؟
نادري نژاد: سال72-71 و اوايل دوران دانشجوي ام با 19 - 18 سال سن بود كه يكي از دوستان وارد بازار سهام شده بود و از اين بازار تعريف مي كرد. من هم اول ديد منفي داشتم چون شنيده بودم بورس همه زندگيها را بر باد داده و قمار بازي است و ... اما بهرحال حدود 8 - 7 ميليون تومان سرمايه داشتم.
فارس: اين حجم از سرمايه را آن هم در سن 19 - 18 سالگي آن دوران چطور به دست آورديد؟
نادري نژاد: آن زمان از طريق يكي از شركتهاي تعاوني آپارتماني را جنوب تهران پيش خريد كرده بودم كه حدود 9 - 8 سال طول كشيد تا به ما تحويل دهند .اما در برابر ارزش20 ميليون توماني واحد آپارتماني ما آن هم در طول 9 - 8 سال ، دوستم كه در بورس سرمايهگذاري كرده بود ميلياردر شده بود. اصلا آدم ديگري شده بود. از او پرسيدم چطور شد كه چنين سرمايهاي را بدست آورده. جواب داد از خريد و فروش سهام شركتها 20 تا 300 درصد سود كرده. البته در اين مدت هم مقداري سرمايه به اين دوستم داده بودم كه با توجه به بازدهي خوب اين حجم اندك و خصوصا ثروتمند شدن دوستم اميدوار شدم و فكر كردم اگر كسي به صورت اصولي وارد بورس شود ميتواند بخت و اقبال مناسبي براي سرمايهگذاري داشته باشد. به اين ترتيب بود كه از حدود سال 80 دقيقتر از گذشته وارد بورس شدم. سعيام هم اين بود كه طي 5 - 4 سال بازي بورس را ياد بگيرم.
به همين دليل ابتدا از هر سهمي تا يكي دو ميليون تومان خريد و فروش ميكردم. بعد رفتم سراغ سهام خيلي ارزان. چون فكر ميكردم اين نوع سهام، سهام خيلي خوبي اند كه ارزان هستند و سود زيادي ميدهند. مثلا قيمت يك سهم 150 تومان بود و مديرعامل ميگفت كه 80 تومان سود خواهد داد. ميگفتم عجب، اما بعد ميديدم كه همهاش حرف بود و واقعيت نداشت. آرام آرام با حدس و خطا و مطالعه سايتها و روزنامهها سعي كردم بورس را ياد بگيرم در اين مدت ضررهاي هنگفتي هم كردم و چند بار زمين خوردم و بلند شدم ولي چون سهامي كه داشتم زياد نبود بازي را ياد گرفتم. تا اينكه تا همين سالهاي اخير كه مدير مالي شركتي هستم به طور حرفهاي كار سرمايهگذاري را در بورس را دنبال كردم.
فارس: رشته تحصيلي شما چه بود و در چه شركتي كار مي كرديد و ميكنيد؟
نادري نژاد : مـهندسي طراحي فرايـند و مديرمالي يك شركت خصوصي. چـون با شركتهاي وابسته به رشـته كاريام مانند پتروشيمي ها، پالايشگاهها، نفت و مواد شيميايي و شويندهها مرتبط بودم ، اطلاعات سود و زيانشان را پيگيري كردم و وارد بازار شدم. الان روزانه سه چهار ساعت بر روي سايتها مطالعه ميكنم و به حدود 10 شركت هم اطلاعات خريد مي دهم. من مدرس كنكور و المپياد هم هستم. از اين لحاظ كارم هم دائما پيشبيني است. مؤلف كتابهاي فيزيك. و مدرس اين درسم.
فارس: مگر چند جا كار ميكنيد؟
نادرينژاد: سه روز در هفته آموزش دارم، سه روز هم در كار بورس و شركت هستم اما هر روز بدون استثنا از 20ساعت تا 24 بازار را تحليل ميكنم.
فارس: يعني به نوعي مشاوره؟
نادري نژاد: بله. شركتهايي كه خواهان سرمايهگذاري هنگفتي در بازار سهام هستند ما به آنها مشاوره ميدهيم.
فارس: با اين اوصاف از شغل قبليتان فاصله گرفتهايد يا همان شغلتان را داريد؟
نادري نژاد: نه. مثلا " يك زماني شركت ما خريدي داشت براي سه ماه آينده و يك ميليارد تومان پول هم در حساب بود.با هماهنگي مديران در اين فرصت سه ماهه اقدام به نوسان گيري سهام شركتهايي با بازدهي كوتاه مدت ميكردم كه موفق به كسب سود مناسبي هم مي شدم. با اين اتفاق مديرعامل ما هم چندين شركت ديگر را معرفي كرد تا به آنها هم مشاوره خريد و فروش سهام بدهم. چون به اعتقادم بازار سرمايه از نظر سلامت چرخ صنعت را ميچرخاند.هيچ بازار تورمزايي هم نيست. بازاري نيست كه حباب داشته و مانند بازار مسكن كاذب باشد. هر چه بازار سهام توسعه داشته باشد موجب توسعه توليد كشور ميشود. يعني دماسنج اقتصاد كشور است.بنابراين فكر ميكنم سرمايهگذاري در بورس كار بسيار سالم و مثبتي است كه همه كشورها در حال توسعه اين بازار هستند. متاسفانه مديريتهاي ناصواب و رانتهاي قبلي در بازار سهام موجب شد تا سهامداران غيرحرفهاي ضررهاي هنگفتي ببينند و سريعا " از بازار خارج شوند. تا همين 6 - 5 سال پيش عرصه در دست معدودي از سرمايهگذاران كلان بود و بورس ما هم ناسالم بود.
فارس: آيا دليل و مستندي هم بر اين ادعا داريد؟
نادري نژاد: بله. چند سال پيش قيمت سهام يكي از شركتهاي حاضر در صنعت اندازهگيري را با دستكاري از حدود 250 به 50 تومان پايين آوردند و شركت هم تا سه سال سود نداد. اين اتفاق موجب شد تا اكثر سهامداران حقيقي اقدام به فروش كنند اما بعد ديديم كه ظرف سه روز چندين ميليون سهم آن به قيمت60 تا 80 تومان جمعآوري شد. من هم بر روي قيمت 80 تومان هر سهم اقدام به فروش كردم. خيلي هم خوشحال بودم كه 60 تومان خريده و 80 تومان فروختهام. اما با انجام معامله عمده آن قيمت پايه 90 توماني هر سهم اين شركت به حدود270 يا 300 تومان رسيد و معامله شد. بورس هم خيلي هم خوشحال اعلام كرد كه در عوض قيمت كمتر از 100 توماني اين شركت، اين سهم را به سه برابر فروختيم، اما 6 ماه نگذشت كه هر سهم آن به 1400 تومان رسيد.
خوب اين رويداد را بايد چه ناميد؟ آيا به غير از رانت بود؟ بنابراين تا قبل از سال 84 هر چند مديريت بورس ما حرفهاي بود ولي در جهت منافع عده معدودي از سرمايهگذاران كلان بود كه شايد كمتر از 300 - 200 نفر هم نبودند. با حضور آقاي صالحآبادي در سال 84 من هم به مانند بسياري از سهامداران نگران بودم كه مدير 27 ساله چطور ميخواهد بازاري را جمع كند كه شاخص آن از 13 هزار به حدود 7 هزار واحد رسيده است. من هم معتقد بودم كه اين انتخاب انتخاب خوبي نيست ولي بايد اعتراف كنم كه وي با تدابيري كه انديشيد و با تكيه بر قانون بازار اوراق بهادار (مصوب اول آذر 84) بورس را واقعا دگرگون كرد، نه اينكه صرف بالا رفتن شاخص باشد، نه، از اينكه تمام قوانين دست وپاگير سرمايهگذاران و خصوصا سرمايهگذاران خارجي را حذف كرد.
فارس: چقدر به اين گفته اعتقاد داريد؟
نادرينژاد: واقعيت است. ببيند من 8 متغير براي توسعه بازار و بهبود شاخص دارم. اولين آن هم حذف قوانين دست و پاگير براي سرمايهگذاران خارجي است .دليل آن هم اين است كه چندين ميليارد دلار پول در همين يكسال اخير وارد بازار سهام كشور شده ...
فارس: چنين اتفاقي نيفتاده، چون در اين صورت اولا " از سوي مسئولان حتما اعلام ميشود و هم اينكه آثار آن كاملا در معاملات مشهود ميشد. از طرف ديگر آمار سرمايهگذاري خارجي در بورس كشور آنچنان پايين است كه به يك درصد كل معاملات هم نميرسد.
نادري نژاد: سرمايهگذار خارجي از نظر من يعني ايرانيان مقيم كشورهايي چون امارات و غيره . به طور مثال من مشاور شركتي هستم كه يك شخص حقيقي ايراني مقيم دبي 8 ميليارد تومان سرمايه را در بخش ساختمان تزريق كرده بود اما پولش به 5 ميليارد تومان رسيد. الان خودم راهنمايياش كردهام و پولش را وارد بازار سهام كرده است. از طرفي تعداد سهامداران فعال در گذشته به يك ميليون نفر ميرسيد اما الان سه ميليون سهامدار فعال داريم، شركتهاي كارگزاري هم كه زماني ضرري دادند با هجوم سرمايهگذاران و نقدينگي روبرو هستند.
متغير دوم ركورد بازارهاي رقيب مانند مسكن و ... است.كاهش حجم مبنا و افزايش دامنه نوسان و راهاندازي فرابورس، آموزش و برگزاري سمينارها و همايش ها هم در بهبود چند وقت اخير بورس بسيار موثر است. اين را هم بگويم كه آدم بدون تعصبي هستم.
فارس: بگذريم . اولين سهامي كه خريداري كرديد يادتان هستيد؟
نادري نژاد: حدود سال 80 يا 81 بود كه يكي از سهامداران توصيه كرد براي خريد سهام يك شركت سرمايهگذاري. آن موقع سرمايه اوليه ام حدود 800 هزار تومان بود و نميدانستم كه بايد سبد سهام بدهم. ظرف دو سه سال قيمت سهامي كه خريداري كرده بودم به شدت افت كرد از حدود و 600 - 500 تومان هر سهم آن موقع به 150 تومان در دو سه سال پيش رسيد. با اين اتفاق ضرر خيلي زيادي دادم و پولم نصف شد تا اينكه از اين سهم خارج شدم . در اين اثنا پول جديدي تزريق و سعي كردم تنوع سهام را بيشتر كنم يعني 10 سهم ديگر هم خريداري كردم.
فارس: در اين مدت چه مقدرا پول وارد بازار كرديد؟
نادرينژاد: حدود سه چهار ميليون تومان.
فارس: آيا سرمايه مازادتان بود؟
نادري نژاد: بله . پسانداز حقوقام بود. به هر حال ضمن مطالعه دقيق و بررسيهاي مالي شركتها از هر سهمي كه 40 - 30 درصد سود ميكردم سريع ميفروختم و در عوض سهامي كه افت زيادي كرده بود را ميخريدم.
فارس: از كلاسهاي آموزشي هم استفاده كرديد؟
نادري نژاد: نه از طريق سايتهاي آموزشي و تالارهاي گفتوگو آخرين وضعيت بازار و شركتها را رصد ميكردم. اين را هم بگويم كه تا حال يكبار هم تالار حافظ نرفتهام و حضور فيزيكي نداشتهام. نميدانم اين تالار چگونه است.
فارس: چرا؟
نادري نژاد: چون به عقيده من تالار فضايي فيزيكي است و در آن اطلاعات روزمره و احساسي در بسياري موارد سهامداران آنجا را به اشتباه مياندازد. اطلاعات اصولي شركتها به همراه قيمتهاي لحظهاي محصولات جهاني را بايد از طريق سايتهاي مربوطه استخراج كرد.
وقتي كه ميگويم خودم يعني من به همراه 10 شاخه و زير مجموعه و شركت يا شخص حقوقي كه برخي تا 100 ميليون تومان سرمايه هم داشتند.
فارس: اين ديگران چطور به شما اعتماد كردند؟
نادرينژاد: روش كارم اين طوري است كه با توجه به ترس اكثر مردم از بازار سرمايه ابتدا پيشنهاد سرمايهگذاري با يك ميليون تومان را ميدهم. با آن يك ميليون تومان 10 سهم 100 هزار توماني را با ديدگاه كوتاه مدت و بدون حضور در مجمع سالانه خريداري كرده و در عرض كمتر از يكسال اقدام به خريد و فروش سهام ميكنم، مثلا ميانگين بازدهي سال گذشته صندوق ها و سبدسهام سفارشي 68 درصد بود كه قابل مقايسه با بانك و اوراق مشاركت و حتي مسكن نيست.
بنابراين اعتقاد دارم در بدترين شرايط بورس هم ميتوان سالي40 درصد سود كرد، اما به شرطي كه چند نكته رعايت شود.نبايد طمع كار بود؛ بدون اطلاع نبايد خريدي كرد؛ بايد سبد سهام تشكيل داد و تنوع سهام را در سبد رعايت كرد. اينگونه هست كه فرد سرمايهگذار با كسب درآمد و آشنا شدن با بازار سرمايه اعتمادش را بيشتر ميكند و پول بيشتري را وارد بازار ميكند.
با اين حال هر چند سرمايه شخصي خودم حدود100 ميليون تومان است اما گردش سالانه سبد سهامي كه دارم بيش از 1.5 ميليارد تومان است. با همين 100 ميليون تومان يعني ماهانه حدود 1.5 ميليارد تومان گردش مالي دارم.
فارس: يعني شما عمدتا با ديدگاه كوتاه مدت و با هدف نوسان گيري سرمايهگذاري ميكنيد؟
نادري نژاد: نه . اينكه برخي با سرمايه ميلياردي اقدام به خريد سهام كرده و سود هم كنند امتيازي نمي تواند باشد. چون ممكن است كسي با 10 ميليارد تومان سرمايه و با استفاده از رانت اطلاعاتي موفق شود.اين ارزش نيست. بورس ميگويد زماني كار سهامداران حرفه ايي است كه تنوع سهام رعايت شده باشد. بنابراين من 100 مدل سهم را در يك سال چرخش داشتهام و سهام آنها را خريد و فروش كردهام.
فارس: يعني سهام100 شركت مختلف را معامله كردهايد؟ اين تعداد سهام زياد نيست و خستهتان نميكند؟
نادرينژاد: ببينيد رسيدگي مناسب و روزانه دو سه ساعت وقت ميخواهد.
فارس: سهام اين 100 شركت را به تنهايي اداره ميكنيد؟
نادرينژاد: خير، ما تيم 5 نفرهاي داريم كه مرتب بازار و شركتها را رصد ميكنيم.
فارس: آيا شركتي هم تاسيس كردهايد يا در همان شركتي كه كار ميكنيد، مديريت سبد سهام ميكنيد؟
نادرينژاد: در همان شركتي كه در صنعت تجهيزات فعال است اين تيم را تشكيل دادهايم.
فارس: ميانگين بازدهي تان در 6 ماه اول سال بورس چقدر بود؟
نادرينژاد: در عرض 9 ماه اخير 130 درصد.
فارس: با چه ميزان سرمايه؟
نادرينژاد: در اين يك سال اخير و با توجه به شناختي كه ديگران از من دارند و اعتباري كه به عنوان فعالترين سهامدار حقيقي به دست آوردهام رقم سرمايه شايد تا چند ماه آينده به 200 ميليارد تومان برسد.
فارس: امنيت سرمايهگذاري ديگران را چگونه لحاظ ميكنيد؟
نادرينژاد: كد سهامداري و اسناد مربوط و اوراق ، همه به نام فرد سرمايهگذار است و من فقط وكيل خريد و فروش سهامشان هستم.
فارس: تابحال شده كه سرمايهگذاري از دادن كارانه شما اجتناب كرده باشد؟ آيا قراردادي هم ميبنديد؟
نادرينژاد: قرارداد ما اخلاقي و مكتوب است اما كسي كه مثلا 50 تا 100 درصد سود كرده باشد كمتر از دادن كارانه تداوم همكاري خودداري ميكند ولي چند مورد پيش آمده كه شخص حقوقي يا حقيقي كارانه را پرداخت نكرده باشد.
فارس: روش خريد و فروشتان چگونه است و بر چه مبنايي معامله انجام ميدهيد؟
نادرينژاد: در يك سبدگرداني مناسب ، سرمايه را بايد به 4 قسمت كرد .مثلا اگر10 ميليون تومان سرمايه در دست باشد بايد يك چهارم سرمايه براي ديدگاه بسيار بلند مدت و مثلا 3 ساله كنار گذاشت و اقدام به خريد به اصطلاح سهام مرده اي كرد كه الان در برابر ارزش داراييهايي مثلا 300 توماني هر سهم داراي قيمت 50 توماني در تابلو هستند. يك چهارم ديگر را براي سرمايهگذاري ميان مدت و بخش ديگر را هم براي شركتهايي كه تازه از مجمع آمده و با كاهش قيمت مواجه شدهاند. يك چهارم آخر هم براي كوتاه مدت و دوره يكماه بايد كنار گذاشت.
فارس: از روشهاي سرمايهگذاري تكنيكال و بنيادگرا چطور؟ كدامشان را استفاده ميكنيد؟
نادرينژاد: هرچند كه به طور دائم اين روشها را رصد ميكنم اما اعتقاد چنداني به اين نمودارها و تحليلها با توجه به اقتصاد كشور ندارم. چون نفس يك تحليل تكنيكي كه علمي است در ديگر بورس كشورها جواب ميدهد اما در بورس ايران اين روش براي نوسان 300 درصدي نميتواند جوابگو باشد. يعني اقتصادي است كه گاه يك اظهارنظر سياسي ميتواند بازار سرمايه را تا 30 درصد متاثر كند،بنابراين بايد ارزش ذاتي سهام را با استفاده روش بنيادي مدنظر داشت. ضمن اينكه ممكن است سهامي با تحليل بنيادي سهام بسيار خوب باشد اما بازار تحت تاثير جريانات سياسي قرار داشته باشد.
فارس: با اين حجم سرمايه با چند كارگزار كار ميكنيد؟
نادرينژاد: با 4 شركت كارگزاري و از طريق تماس تلفني مستقيم سفارشهاي خريد و فروش را پيگيري ميكنم. با پول خودم و خانواده درجه يكم صندوقي را راهاندازي كردهايم كه توسط چند نفر از خانواده اداره ميشود. به اين نتيجه هم رسيدهام كه اگر صندوقي با 10 ميليون تومان سرمايه تشكيل و درست مديريت شود، ميتوان حداقل 350 و حداكثر 600 هزار تومان برداشت داشت و ارزش پول را هم حفظ كرد. اين را هم بگويم كه ايجاد صندوقهاي سرمايهگذاري مشترك شاه بيت ابتكار مديريت جديد بورس است. اين صندوقها هر روز با رشد سرمايهگذاران و افراد علاقمند مواجه است.
فارس: به شايعات چطور؟ توجه ميكنيد؟
نادرينژاد: متاسفانه آفت بازار همين شايعات هستند كه دو حالت دارند. يا درستاند يا اينكه به هيچ وجه صحت ندارند. اگر شايعه اي درست باشد براي تصميمگيري دير است چون زودتر از بازار، دارندگان اطلاعات واقعي اقدام به خريد و فروش كردهاند. بنابراين اگر بر اساس شايعاتي همه در حال خريد باشند من اقدام به فروش ميكنم. چون قبل از آن سهم را تحليل كردهام. يعني يك سهامدار حرفهاي بايد برعكس بازار حركت كند. چون بازار اكثر مواقع تابع احساسات است و اغلب شركتها با صفهاي خريد و فروش واهي مواجهاند.
با اين اوصاف انتقادي كه هنوز به بورس دارم اين است كه منافع سهامداران خرد هنوز هم كه هنوز است، رعايت نميشود. هنوز بورس براي آن كارگري كه مقداري پسانداز دارد فكري نكرده است.
در كنار اعتقاد به توانمند بودن مديريت كنوني بازار سرمايه اين انتقاد را هم دارم كه بازار بايد كنترل و شاخص مهار شود. چون بالا رفتن شاخص بورس همانطور كه ميتواند براي اقتصاد مفيد باشد، بسيار هم ميتواند موجب باعث آسيبپذيري شود. مانند ولتاژ برق است كه بايد كنترل شود.
فارس: اما مديران بورس كه نميتوانند شاخص را كنترل كنند و بايد اجازه دهند مكانيزم عرضه و تقاضا به طور طبيعي حركت كند.
نادرينژاد: اتفاقا ميخواهم بگويم كه رشد بيرويه شاخص در برخي موارد حكايت از دستكاري دارد كه ميتواند عمدي يا سهوي باشد. 80 درصد سهام شركتها را بدون حباب ميدانم اما 20 درصد سهام هم داريم كه با رشد كاذب و بدون تغييري در سودآوري وضعيت حبابي دارند. كنترل شدن يعني اينكه مثلا اگر سهمي در يك ماه 30 درصد رشد كرد، نماد معاملاتياش از طرف بورس متوقف شود تا مديران آن شركت شفافسازي كنند و گزارش بدهند. بورس بايد سهام شركتهاي مختلف را امتيازبندي كند و شركتهايي كه مثلا داراي P/E بالاي 60 مرتبهاي هستند بايد وارد ليست سياه كند و حتي براي اين دسته از شركتها تبليغات منفي كند.
فارس: اما فعالان بازار عمدتا وضعيت حبابي يا غير حبابي شركتها را ميدانند. البته نظر شماست و محترم.
نادرينژاد: انتقاد ديگر مربوط به سازمان خصوصيسازي و در رابطه با عرضههاي اوليه است. وقتي خصوصيسازيهاي ديگر كشورها را بررسي ميكنيم، ميبينيم كه دولت قيمت سهام را بيمه ميكند و اقدام به عرضه سهام از طريق تعهدپذيرهنويسي ميكند. اما در بورس ايران با اين نگاه كه بازار آزاد است سهام شركتي مانند بيمه دانا 3 هزار و 610 تومان قيمت ميخورد كه اصلا با اهداف معاملات اسلامي سازگار نيست و به نوعي غش در معامله است. ببينيد بازار زماني درست است كه راهكارهاي عرضه و تقاضاي آن هم درست باشد.
انتقاد ديگر هم اين است كه بورس در مورد توزيع سود شركتها هيچ نظارتي ندارد. مديراني هستند كه اعلام ميكنند 90 تومان سود ميدهيم ميآيد اما ماه بعد همان 90 تومان را ميكنند 17 تومان. چگونه مي شود كه در عرض يكماه سود هر سهم شركتي 80 درصد افت كند؟چرا چنين مديراني توبيخ نميشوند؟ يا اينكه سودي را براي پرداخت تصويب ميكنند، اما عليرغم گذشت 2 سال هنوز هم خبري از توزيع سود نيست.
فارس: حال با توجه به تجربه 9 سالهاي كه داريد آيا مايل هستيد كه در ديگر بورسها هم فعاليت كنيد؟
نادرينژاد: من ديگر بورسها را هم بررسي كردهام اما بورس خودمان را پولسازترين و بهترين بورس دنيا ميدانم. چون فكر ميكنم اققصاد ايران پر رونقترين اقتصاد دنيا است و اگر كسي شامه اقتصادي داشته باشد ميتواند به خوبي از مزاياي اين اقتصاد استفاده كند. به شخصه 15-14 ايراني سرمايهگذار مقيم كشورهايي چون آمريكا و انگيس را ميشناسم كه در برابر وضعيت نامناسب اقتصاد جهان حاضرند در ايران سرمايهگذاري كنند. اگر سازمان بورس با همكاري وزارت امور خارجه برنامهاي براي جلب ايرانيان مقيم كشورهايي چون تركيه و امارات داشته باشد، شايد باورتان نشود كه حدود 30 ميليارد دلار را ميتوان به اقتصاد كشور تزريق كرد.
فارس: آيا خود شما موفق به جلب سرمايه ايرانيان مقيم ديگر كشورها شدهايد؟
نادرينژاد: با 16-15 سرمايه گذار ايراني مقيم دبي مذاكراتي داشته ام كه چند نفرشان مقداري سرمايه را وارد بورس كردهاند.
فارس: فكر ميكنيد تا چه زمان در بورس فعال باشيد؟ آيا تا آخر عمرتان همچنان در اين بازار پر افت و خيز و پيچيده حضور خواهيد داشت
؟
نادرينژاد: واقعيت اين است كه پدرم بازنشسته بود و هم اكنون چندين خانواده از اقوام با حقوق بازنشستگي هستند كه اگر سهام و بورس نبود الان زندگيشان فلج بود. به همين علت صرف سود و زيان به اين بورس نگاه نميكنم. آرزويم اين است كه روزي به جايگاهي برسيم كه بازار سالمي داشته باشيم. خيلي برايم دردناك است كه در مجمع شركتي مديرعاملي بگويد در برابر تحقق سود 40 توماني، 13 ريال سود توزيع ميكنيم و در برابر اين تصميم سهامداري را ببنيم با رنگ و رخ پريده. اينگونه اتفاقات برايم دردناكترين خاطره بورس است. براي همين دوست دارم قوانيني گذاشته شود كه منافع سهامداران خرد را تامين كند. چون سهامدار حرفهاي همه راه و چاهها را ميداند. اصلا يكي از پيشنهاداتي كه دارم اين است كه شركت بيمهاي براي بيمه كردن سهام سرمايهگذاران خرد ايجاد شود.
زماني كه وارد كار تدريس كنكور شدم دوست داشتم كتاب فيزيكي بنويسم كه هر دانشآموزي در هر جاي ايران كه باشد بتواند با خواندن آن بيش از 90 درصد را بزند. الان هم دوست دارم در آينده كتابي در رابطه با روشهاي علمي خريد و فروش بنويسم تا سرمايهگذاران با مطالعه آن كمترين ضرر و بيشترين سود را داشته باشند. دوست دارم يك شركت مشاورهاي داشته باشم تا به همه سرمايهگذاران حقيقي مشاوره بدهم. اميدوارم روزي برسد كه هر ايراني يك سهامدار حرفهاي باشد تا اقتصاد ما شفافتر از هميشه باشد.
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه