آلبرت بغزیان در گفتوگو با فارس در پاسخ به این سؤال که رفتارهای اقتصادی مردم در چهارچوب خانواده تا چه حد منطقی و برنامهریزی شده است و اشکالات رفتار اقتصادی خانوادهها چیست،گفت: قبل از هدفمندی یارانهها مردم از نظر هزینهکردن روی برخی از اقلام مانند گاز و انرژی تا حدودی رفتار غیر اقتصادی داشتند، یعنی علیرغم اینکه میتوانستند کمتر مصرف کنند صرفهجویی نمیکردند و آن را هدر میدانند.
* هدفمندی یارانهها مردم را در مصرف انرژی مقتصد کرد
وی افزود: ولی در حال حاضر با توجه به تغییر قیمت حاملهای انرژی عکسالعمل مردم در تغییر مصرف کاملا محسوس است، بطوری که مصرف خانوادهها پس از هدفمندی یارانهها در خصوص انرژی کاهش و راههای صرفهجویی در این زمینه را پیدا کردهاند.
این کارشناس اقتصادی بیان داشت: از نظر مخارج نیز بجز تعدادی از خانوادهها که رفتارهای مخصوص ایرانی همچون چشم و همچشمی دارند و به صورت ناصحیح درآمدشان را خرج میکنند باید بگویم اغلب خانوادهها دنبال کسب حداکثر مطلوبیت از درآمدشان هستند و این طور نیست که حداقل مطلوبیت را از درآمدشان کسب کنند، بلکه خانوادههایی که درآمد ثابت دارند با توجه به شرایط اقتصادی و گران بودن برخی از کالاهای مصرفی و اقلام خوراکی همواره به دنبال محصولات جایگزیناند تا بتوانند از درآمدشان مطلوبیت حداکثری را بدست آورند.
بغزیان گفت: به عنوان مثال با گران شدن گوشت خانوادهها معمولا از لبنیات برای جایگزینی پروتئین استفاده میکنند و در حال حاضر که قیمت لبنیات نیز افزایش یافته است خانوادها به دنبال جایگزینی محصولاتی مانند میوه و سبزیجات هستند که با گران شدن این محصولات نیز باید منتظر عواقب این گرانیها در جامعه باشیم.
وی در خصوص الگوی اقتصادی خانواده گفت: باید دید منظور از الگوی اقتصادی چیست؟ از طریقی درآمدی برای خانوار فراهم میشود و خانواده با توجه به تابع هدف و مطلوبیت آن درآمد را اختصاص میدهد به یک سری کالا و خدمات و این را میتوان یک الگوی اقتصادی نامید.
این کارشناس اقتصادی گفت: اگر درآمد بیشتر از هزینهها باشد، پسانداز میکند و بعد تصمیم میگیرد که در کدام زمینهها پسانداز و سرمایهگذاری کند یا اینکه پساندازش را صرف خرید کالاهای با بادوام و مورد نیازش بکند، این هم یک الگوی اقتصادی است.
بغزیان گفت: اینکه این الگوی اقتصادی و بسته هزینهای که خانواده انتخاب میکند درست است یا خیر، بین کالاهای داخلی و خارجی جنس خارجی را ترجیح میدهد زیرا با دوامتر است و به کالای داخلی نمیتواند اعتماد کند در اینجا ما نباید از خانواده اشکال بگیریم زیرا مصرفکننده نمیتواند پولش را دور بریزد و ما او را وارد کنیم که کالای داخلی مصرف کند، زیرا با بالا و پایین رفتن تعرفهها و افزایش قیمت ارز این در نهایت مصرف کننده است که تصمیم میگیرد کالای داخلی یا خارجی مصرف کند.
وی افزود: خانواده با توجه به شرایط اقتصادی جامعه مدل اقتصادی خود را با شرایط فعلی وفق میدهد و برای خود یک الگو بوجود میآورد یا ممکن است اقتصادی غلتان را انتخاب کند که مسلما الگوی غلتان بسیار ضربهپذیر است و ممکن است بصورت ناگهانی با سقوط یک بازار سهام و یا متوقف شدن رشد قیمت طلا و ارز دچار ورشکستگی شود.
این کارشناس اقتصادی افزود: تولیدکننده هم الگوی تولید دارد اگر شرایط رابرای تشویق به مصرف کالای داخلی و اعتماد مصرفکننده جلب کند خانوادهها کالای داخلی میخرند و تولیدکننده از این طریق الگوی مصرف را میتواند به یک الگوی مثبت تبدیل کند.
بغزیان در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر پسانداز خانوادهها عمدتا به صورت طلا است و از آن تحت عنوان سرمایهای برای آینده یاد میکنند، آیا راهکار دیگری برای پسانداز و سرمایهگذاری وجود ندارد و چه آموزشهایی میتوان در این زمینه به خانوادهها داد گفت: خانواده وقتی مشاهده میکند که تورم قدرت خریدش را کاهش میدهد بنابراین به دنبال راههای جبران میرود بعنوان مثال ممکن است به سمت خرید سکه، طلا و ارز روی بیاورد یا اینکه ممکن است خانه و زمین خریداری کند و با گران شدن آن را بفروشد.
وی افزود: خانوادهها هم تصورشان بر این است که برای حفظ ارزش پولشان درست عمل میکنند در حالیکه پرداختن به این امور در نهایت به ضرر جامعه است، یعنی نفع شخصی لزوما به نفع جمعی منتهی نمیشود و این رفتار گلهای و هجوم به یک بازار برای خرید و فروش محصول گران شده که گاها دولت برای مهار آن وارد عرصه میشود تبعات زیادی را در پی دارد.
این کارشناس اقتصادی گفت: برای جلوگیری از ایجاد بحران و تبعات رفتارهای اقتصادی غلط مردم در جامعه باید از سوی سیاستگذار و مدیر جامعه به مردم هشدار داد و آنها را رهنمون کنند که این گونه رفتارها در نهایت به ضرر خودشان تمام خواهد شد.
* سودهای موقتی و زوده بازده انگیزه تولید را کم کرده است
بغزیان گفت: رکود سرمایه باعث میشود کارهای مولد ارزشش از دست برود و همه به دنبال یک سود موقتی و زوده بازده بروند و انگیزه تولید کم شود، بنابراین دولت باید زمینههای سودآوری چنین بازارهایی را کم کند تا خانوادهها پساندازهایشان را تبدیل به سپرده در بانکها کنند،سپردهها نیز در بانکها تبدیل به وامهای تولیدی شود و به این ترتیب زمینههای رونق اقتصادی جامعه فراهم شود.
* هجوم مردم برای خرید کالای گران شده تورم را افزایش میدهد
بغزیان در پاسخ به سؤال دیگر خبرنگار فارس در مورد اینکه با توجه به شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی و رکود فکر میکنید سبک زندگی مردم نیازمند چه تغییراتی است، گفت: باعث ایجاد بخشی از تورم خود مردم هستند، زیرا وقتی قیمت کالایی افزایش مییابد مردم برای خرید آن کالا دستپاچه میشوند از طرفی برخی از فروشندگان، تولیدکنندهها و واسطهها که که فرصت طلبند و دست مردم را خواندهاند و میدانند چه وقت مردم برای خرید کالا هجوم میآورند از این شرایط سوء استفاده کرده و آنان نیز به نوعی سبب افزایش قیمتها میشوند.
وی افزود: با بروز تورم مصرفکننده به دنبال جایگزین کردن کالاهای ارزان و بیکیفیت به جای کالای گران و با قیمت است و این واکنش و عکسالعمل در شرایط تورم و رکود اقتصادی خود به خود به وجود میآید،البته ریخت و پاشها هم کم شده و حتی ممکن از نظر تأمین مواد غذایی مردم با مشکل مواجه شوند.
این کارشناس اقتصادی گفت: در شرایط تورم و رکود اقتصادی خانوادهها برای اینکه بتوانند درآمدشان را افزایش دهند به دنبال راههای دیگری برای کسب درآمد میروند از جمله مسافرکشی و حتی ممکن است در این مسیر برخی افراد بیانصافی کنند و برای جبران کسری درآمدشان از مسافر هزینهای بیشتر دریافت کنند یا اینکه اگر فردی کارمند است و در ادارهای مشغول کار است ممکن است از کار کم بگذارد و در حین کار روزانهاش در اداره به خرید و فروش و این قبیل کارها روی بیاورد.
بغزیان گفت: جامعهای که دچار فقر اقتصادی شود در پی آن معضلات اجتماعی از قبیل دزدی و ... را هم شاهد خواهد بود.
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه
نظرسنجی
نظر شما درباره نحوه واگذاری سهام دو تیم استقلال و پرسپولیس چیست؟