بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۰
استانداردهای مورد نیاز برای یک رونق پایدار در بازار

سوتفاهمی مخرب در بازار بورس تهران

ریزش قیمتها مختص بازار ایران نیست و در این روند هرگونه دخالتی در ساز و کار بازار و ایجاد حمایت یا مقاومتهای تصنعی تنها تعادل بازار را بر هم زده و رسیدن قیمتها به سطوح تعادلی را سخت تر و زمان برتر خواهد نمود. بازار بورس تهران فاصله زیادی با استانداردهای یک بازار کارا دارد و از همین امروز تا رسیدن به وضعیت مطلوب در صورت وجود اراده مدیریتی و برنامه ریزی منسجم راهی درازی در پیش است.
کد خبر : ۱۴۸۸۵۷

از دی ماه 1392 تا امروز 18 ماه است که قیمتها در بازار بورس تهران هیچ حمایتی را در روند نزولی معتبر خود نمی شناسند. اندک نوسانات مثبت و ریزش های چند برابر این نوسانهای مثبت آن چیزی است که عاید سرمایه گذاران طی این 18 ماه بوده است. عوامل متعددی طی این مدت در این بیریش ترند دخیل بوده اند که بی شک دو عامل در بین عوامل این ریزش از جایگاه بسیار موثری برخوردارند، اول نحوه عملکرد سیاستگذاران متولی بازار سرمایه و بطور مشخص وزارت اقتصاد به عنوان سیاست گذار پولی و مالی کشور و سازمان بورس به عنوان سازمان ناظر و سیاست گذار اجرایی بازار سرمایه می باشد، و دوم وضعیت ساختاری ناکارای بورس تهران.

در این یادداشت بر آن هستم تا اشاره ای داشته باشم به سوتفاهمی به نام "حمایت" که برای متولیان بازار و سهامداران حقیقی بازار ایجاد شده است و استانداردهایی که بازار بورس تهران برای رونق پایدار به آن نیازمند است.

بازار بورس اوراق بهادار در تمامی کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته آیینه تمام نمای ثبات سیاسی و اقتصادی و دورنمای رشدی یا رکودی اقتصاد و سرمایه گذاری کشور است.

کارکرد این بازار چیست ؟

بورس اوراق بهادار بازار رسمی و سازمان‌یافتهٔ سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت‌ها و اوراق بهادار تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام می‌شود. این بازار مانند کلیه بازارها از قواعد اقتصاد خرد مانند عرضه و تقاضا، تعادل، تاثیر شفافیت اطلاعات و سایر مفاهیم اقتصادی تبعیت می کند.

در تمامی بورس های جهان دوره های رونق و رکود وجود دارد و این امر مختص بورس تهران نبوده و در تمامی بازارهای مالی بورس دنیا وجود دارد. به عنوان مثال اشاره ای می کنم به بورس نیویورک به عنوان بزرگترین بورس اوراق بهادار جهان.

بازار بورس نیویورک، NYSE بزرگ‌ترین بازار بورس، از نظر میزان معاملات و ارزش بازار سرمایه در ایالات متحده آمریکا و جهان می‌باشد.

1. موج آشفتگی اول

در ۱۹۰۷ اولین موج آشفتگی و رکود گریبان‌گیر وال استریت و بورس نیویورک شد. همزمانی این موج با رکود اقتصادی ایالات متحده آمریکا و کاهش ۵۰ درصدی شاخص سهام بازار بورس نیویورک باعث هجوم مردم و سرمایه‌گذاران برای پس گرفتن سرمایه‌های خود از بانک‌ها و موسسات مالی شد.

سرانجام بخشی از این موج به ایالت‌های دیگر آمریکا منتقل شد و بسیاری از بانک‌های بزرگ آمریکا اعلام ورشکستگی کردند. بسیاری معتقدند کنترل این موج و برگرداندن اعتماد مردم و سرمایه‌گذاران به وال استریت توسط سرمایه‌گذاری به نام جی‌پی مورگان صورت گرفت.

در آن زمان آمریکا بانک مرکزی نداشت. مورگان با راضی کردن تعدادی از موسسات مالی و بانک‌های دیگر نیویورک صندوقی برای کمک به وضعیت اقتصادی و بانک‌های ورشکسته تشکیل دادند.

همچنین در نوامبر همان سال، مورگان یک شرکت بزرگ راه آهن را که به علت بالا رفتن بدهکاری بخش زیادی از ارزش سهامش را از دست داده بود خریداری کرد و همین کار بازارهای سهام نیویورک را نجات داد.

2. موج آشفتگی دوم

موج آشفتگی و هراس دوم در سال ۱۹۲۹ گریبان‌گیر وال استریت و سرانجام اقتصاد ایالات متحده آمریکا شد.

در اواخر دهه ۱۹۲۰ بورس بازی در بازار سهام نیویورک رواج داشت. رونق خوب بازار که بر پایه رشد صنایع، استوار بود، هر روز افراد زیادی را به خود جذب می‌کرد. کسبه بورس برای اینکه قیمت پیشنهادی خود را بالاتر ببرند، از وام‌های بانکی کلان استفاده می‌کردند، تا جایی که از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹ قیمت سهام بازار نیویورک تا ۴۰۰٪ درصد افزایش یافت. اما با رکود صنایع، سوددهی سهام این افراد کاهش یافت و بیشتر وام‌های گرفته شده، به بانک‌ها پس داده نشد. همین امر باعث وقوع رکود در بازار بورس نیویورک شد.

در اکتبر ۱۹۲۹ بازار ۳۱ واحد و قیمت شاخص سهام نیز ۴۹ واحد کاهش یافت. تا جایی که در پایان ماه اکتبر همان سال بازار به کلی راکد شد و رو به تعطیلی گذاشت. این اتفاق جرقه بزرگترین رکود اقتصادی آمریکا را رقم زد، که تا جنگ جهانی دوم نیز ادامه پیدا کرد.

3. موج سوم سقوط

در قرن ۲۱ نیز بحران‌های مالی زیادی باعث رکود بازار بورس نیویورک شد. در بین سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ حباب دات کام باعث آشفتگی بازارهای آمریکا و مخصوصاً بورس نیویورک شد. علاوه بر این، بحران مسکن آمریکا در سال ۲۰۰۶ موج آشفتگی و رکود در بازار بورس نیویورک ایجاد کرد.

مشاهده می کنیم که ریزش و رفتن بازار بورس تا پای پرتگاه صرفا مختص بازار بورس تهران نیست، تاریخچه بزرگترین بورس جهان نیز این واقعیت را نشان می دهد.

از نظر وجود روندهای صعودی و نزولی تمام بازارهای مالی مشترکند، اما وجه افتراقی که به طور مشخص بین بازار بورس تهران با بازارهای استاندارد جهانی وجود دارد برهم زدن منطق بازار توسط نهاد ناظر و قانونگذار به عنوان حامی و ساختارهای ناکارای این بازار است. در هیچکدام این بورس ها مدیرعامل یا مدیران میانی سازمان بورس یا کمیته بورس به طور مشخص در NYSE مدام بر صفحه تلویزیون و روزنامه ها مشاهده نمی شوند و مشغول انجام وظایف خود هستند. عملکرد این نهادها به عنوان جزیی از بازار در جهت کمک به رگوله کردن ارکان مختلف بازار و کاراتر نمودن عملکرد بازارا می باشد.

بورس تهران بعد از دوره ای رونق ناشی از Devaluation پول ملی توسط دولت احمدی نژاد جهشی را عمدتا در صنایع دلاری شاهد بود. که هماهنگونه که اشاره شد از دی ماه 92 ریزش قیمتها بدلایل متعدد آغاز گردید. طی این مدت به دفعات شاهد مصاحبه هایی از وزیر اقتصاد و مدیران سازمان مبنی بر حمایت از بازار بودیم که این حمایت در قالب ورود پول مصنوعی یا به عبارتی تزریق مسکن به بیمار در حال احتضار بود.

سوتفاهم بزرگ همینجاست. آیا وظیفه نهاد ناظر و وزارت اقتصاد حمایت از بازار بورس است؟ قطعا این پاسخ از منظر کارشناسی منفی است. نه وظیفه وزارت اقتصاد و نه سازمان بورس مجبور کردن بانکها به خریدن سهم برای تحریک طرف تقاضا نیست، همانگونه که وظیفه آنها اظهار نظر درباره حباب منفی یا مثبت و یا روند بازار به عنوان مثال بعد از توافق لوزان نیست.

کمکی که متولیان قانونی بازار سرمایه می توانند انجام دهند تنها و تنها باید در راستای کمک به نزدیک شدن بازار بورس تهران به استانداردهای یک بازار کارا می باشد. به طور فهرست وار اشاره می نمایم به این استانداردها.

1. شرايط بازار رقابت: آنچه که در کتاب‌هاى اقتصاد در مورد شرايط برقرارى رقابت در بازار مى‌خوانيم، مطالبى است که در اين مورد قابل ذکر است. نکته‌هائى از قبيل تعداد فراوان و کافى عرضه‌کننده و تقاضاکننده در بازار، و يا آزاد بودن ورود و خروج به بازار براى همه مردم و نبودن مانع و يا شرط و شروطى براى اين‌کار، بنابراين، حضور تعداد بسيارى شرکت‌کننده در بازار يکى از شرايط مهم بازار کارا مى‌باشد.

2. اطلاعات بايد به سرعت و فوريت و يا حداقل هزينه به اطلاع دست‌اندرکاران بازار برسد.

3. کسى‌که در اين بازار خريد و فروش مى‌کند، بايد احساس امنيت کند و اطمينان يابد که آنچه بابت اوراق بهاءدار خود دريافت يا پرداخت مى‌کند، به ارزش ذاتى آن نزديک است، يعنى قيمت عادلانه‌اى براى کالاى خود دريافت مى‌کند.

4. معامله در بازار کارا نبايد گران باشد، هزينه‌هاى معامله بسيار کم و به وضعيت بدون خرج بودن نزديک باشد.

5. هيچ معامله‌گرى آنچنان قدرت نداشته باشد که بازار را زير نفوذ خود بگيرد و تأثير مهمى بر بازار بگذارد.

6. افراد مطلع در بازار وجود دارند و اين افراد با اطلاعاتى که دارند. بازار را به کارآئى مى‌رسانند، اما آنها نمى‌توانند از اطلاعات و دانش افزون‌تر خود نتايج بهتر و سود بيشترى به‌دست آورند.

7. در بازار کارا، تعديل قيمت‌ها به سرعت انجام مى‌شود. در اين بازار، افراد زيادى حضور دارند که اطلاعات را دريافت و ارزيابى نموده و ارزش آن را پيدا مى‌کنند و به فوريت اقدام به خريد و فروش مى‌کنند. اقدام فورى آنان باعث مى‌شود که اطلاعات موجود دقيقاً و به سرعت روى قيمت‌ها انعکاس يابد. چون ورود اطلاعات به بازار و تأثير آن بر قيمت‌ها به شکل تصادفى است و وابستگى و تورش خاصى ندارد، پس تغييرات قيمت در اين بازار روند خاصى ندارد و روند تغيير قيمت و الگوى رفتارى آن تصادفى و غيرمنظم است و به‌اصطلاح قيمت تابع قاعده ”گشت تصادفى ـ random walk“ مى‌باشد.

8. شرط لازم براى کارآئى بازار وجود رقابت است. در همه بازارهاى عمده مالى جهان، غير از تعداد زياد معامله‌کننده، تعداد زيادى هم معامله‌گر (Dealer) کارگزار (Broker) و واسطه متخصص (Specialist) خريد و فروش روى سهام وجود دارد. اينها افراد کارشناس در خريد و فروش هستند و آن پختگى را دارند که تأثير اطلاعات را بر قيمت سهم بسنجند .اين توانائى را دارندکه تأثير خاص اطلاعات و جهت تأثير آنها بر قيمت‌ها را درک کنند و اثر زنجيره‌اى مجموعه‌اى از تغييرت و اخبار را بر روى قمت اوراق بهاءدار حدس بزنند.

9. بازار بايد در معرض ترافيکى دوطرفه از اطلاعات باشد به‌عبارت ديگر، بازار کارا طورى است که در هر مقطعى از زمان، عده‌اى در آن خريدار هستند و عده‌اى فروشنده اين‌طور نيست که در زمانى همه خريدار باشند و يا همه فروشنده. يکى از مشکلات بورس تهران آن است که بازارى يک‌طرفه است. در مقطعى از زمان همه صف مى‌بندند که بخرند و دنبال آشنا مى‌گردند که اسباب خريد را فراهم آورد. در مقطعى هم همه صف مى‌بندند بفروشند و اصطلاحاً مى‌گويند که سهام روى ميز مانده است. معنى چنين وضعى اين است که افراد در بازار بورس تهران، دهن‌بين و دنباله‌رو هستند و استقلال رأى و استقلال ارزيابى در آن وجود ندارد. آدم‌هاى متخصصى که بازار را در همه جهت‌هاى آن گسترش بدهند، وجود ندارد. در بازار کارا عده‌اى بايد بر اين باور باشند که خريد به نفع آنها است و عده‌اى هم بر اين باور که فروش به نفع آنها است. تنها در اين وضعيت است که حجم بالاى معامله به‌دست مى‌آيد و بازار راحت‌تر به تعادل عرضه و تقاضا مى‌رسد. آنچه در اينجا مى‌گوئيم، با ويژگى ذکرشده در بند (۱) تفاوت دارد. در بند (۱) عمدتاً گفته شد که شرکت‌کنندگان تعداد زيادى باشند. اينجا مى‌گوئيم که دو گروه باشند: نيمى معتقد باشند که اگر بخرند به صلاح و منفعت آنان است و نيمى ديگر معتقد باشند که اگر بفروشند نفع بيشترى مى‌برند. اين وضعيت زمانى پيش مى‌آيد که شرکت‌کنندگان در بازار آگاه و کارشناسى باشند، نه دهن‌بين و پيرو و مقلد که تا چيزى عنوان شود، همه به دنبال آن بروند. جای خالی این ویژگی بطور پر رنگ در بورس تهران حس می شود.

10. در بازار کارآى سرمايه ابزارهاى مالى بسيار گسترده‌اى وجود دارد که هريک نقش خاصى در بازار دارد و هريک شکافى را در بازار پرمى‌کند، يعنى بازار کارآى سرمايه بازارى پيچيده است که ابزارهاى پيچيده مالى در آن وجود دارد. مثلاً وجود اوراق اختيار معامله و نقش معينى که اين اوراق در بازار به عهده دارد، بازار را کاراتر مى‌کند و تعادل مناسب‌ترى بين عرضه و تقاضا به‌وجود مى‌آ‌ورد.

با مشاهده 10 بند بالا که سعی کردم فهرست وار ذکر کنم مشاهده می شود که بازار ما فاصله بسیار قابل ملاحظه ای با این استانداردها دارد و اگر سازمان بورس بدنبال کمک به بازار است مسیر آن از طریق کمک به بازار در جهت نزدیک شدن به این استانداردها می گذرد. اظهار نظر درباره کف و سقف قیمتها ، روندها و سایر مسائل نه تنها در وظایف سازمان بورس نیست بلکه از ممنوعیت برای این سازمان برخوردار است. اخیرا اقداماتی در خصوص نزدیک شدن به این استانداردها مشاهده می شود ولی متاسفانه بسیار کند و غیر قابل ملاحظه است.

این موارد وزارت اقتصاد و دارایی را نیز شامل می شود. وظیفه وزیر اقتصاد نیز حرکت به سمت سیاستهایی است که رونق را به تولید و سرمایه گذاری در کشور برگرداند و با تغییرات در محیط واقعی اقتصاد و حرکت به سمت بهبود در رشد تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری بازار بورس نیز به عنوان آینه وضعیت اقتصادی و سیاسی این بهبود را منعکس نماید. به طور مشخص وظیفه وزیر اقتصاد درخواست پول از بانکها برای حمایت از بازار نیست، وزارت اقتصاد بعنوان نهاد بالادستی سازمان بورس اگر قصد حمایتی از بازار بورس دارد مسیرش موارد ذکر شده موثر بر اقتصاد کلان و فشار بر سازمان بورس برای انجام اصلاحات ساختاری در 10 بند بالاست.

جمعبندی یادداشت بر این متمرکز است که ریزش قیمتها مختص بازار ایران نیست و در این روند هرگونه دخالتی در ساز و کار بازار و ایجاد حمایت یا مقاومتهای تصنعی تنها تعادل بازار را بر هم زده و رسیدن قیمتها به سطوح تعادلی را سخت تر و زمان برتر خواهد نمود. بازار بورس تهران فاصله زیادی با استانداردهای یک بازار کارا دارد و از همین امروز تا رسیدن به وضعیت مطلوب در صورت وجود اراده مدیریتی و برنامه ریزی منسجم راهی درازی در پیش است.

مهدی رباطی

تحلیلگر بازارهای مالی بین المللی و بورس تهران


اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
سهامدار
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۸
اینکه بورس آیینه تمام نمای اقتصاد یک کشور است یک حقیقت غیر قابل انکار است.اما این حقیقت غیر قابل انکار پذیرفتی نیست چون آن زمانی که مردم را برای ورود به بورس تحریک کردند این حقیقت وجود داشت اما به گونه ای دیگر ارائه شد.الان که همه در ضرر هستند برای از ضرر خارج نشدن این موضوع را بهانه قرار دادندکه در اقتصاد اتفاقی نیافتاده که بازار رشد کند.
ناشناس
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۳
همون عنوان رو خوندم نوشته بازار بورس دیگه نخوندم. درس خونده های مالی دیگه حداقل می دونن خود بورس یعنی بازار، پس بازار بورس معنی نداره میشه بازار بازار سرمایه که غلطه.
محمد
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۳
تو رو خدا واسه من دعا کنید بدبخت شدم با این بورس زندگیم رو هواست .
ناشناس
ROMANIA
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۹
كدام سوئ تفاهم. به عملكرد امروز حقوقي شبندر نگاه كن هدف فروش نيست .كه اگه فروش بود با يك تامل كوچك در صف خريد فروش رو انجام ميداد.
بهروز
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۳
کارشناس عزیز شما درست میگی بشرطی که دخالت های فاجعه بار دولت را هم در نظر بگیری .وقتی خورا ک پترو شیمی 5 برابر میشه یا یکشبه 40 درصد عوارض برای سنگ اهن وضع میشه را هم در نظر بگیری .شما اینها را نمی بینی وفقط این به اصطلاح حمایتهای ابکی و نصفه نیمه برات مسیله شده. ضمن اینکه در بحران سال 2006 دولت امریکا دخالت های فراوان و موثری در بازار داشت.
محمد
سه‌شنبه ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۸
این کارا که کار دولت نبود. اجنه بودن این کارارو کردن!
کارشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
باز یک روز خواست مثبت بشه کارشناسها اومدند .
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۸
چرا مقایسه می کنی بورس نیویورک کجا بورس ما کجا.شما هم لابد از کارشناس بورس نیویورک بیشتر سر در می اری
ناشناس
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۸
واقعا که خجالت هم نمی کیند خودشان را با بورس نیویورک با ان نظم و حساب گری مقایسه می کنند
من جای بورس نیو ورک بودم از این ها شکایت می کردم
شریعتی
SOUTH AFRICA
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۰
کارشناس محترم به تاریخهاییکه گفتید نگاه کنید وکمی در اطهارات خود تامل فرمایید
الان سال 2015 هست و تمام سازو کارها هم براساس همین تجربیات وجود دارد که سرمایه ها ی شرکتها و حقیقی ها به آتیش سپرده نشه
آنزمانها مسایل بیش ماری در سقوط و افول شاخصها وجود داشت الان اخبار مثبت است بازار منفی
در ضمن مقایسه ای غیر منطفی نشان از توجیه سیاستهای دولت است این بازار تحت تسلط دولته و دولت برای کاهش تورم و اعلام ان دست در جیب بازار سرمایه کرده هم برای پرداخت یارانه و هم برای بیچاره کردن سهامداران
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۴
ماشالاااااااااااااااا درساشو خوب خونده
سهامدار
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۰
خداوند به داد تمام سهام داران خرد دنیا برسد چون در تمام دنیا رفتار حقوقی ها مانند هم است
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۹
بخدا دوستان امروز تو یکی از سایت ها بورسی نظرات بعضی کاربهاش میخوندم کفرم در اومد که ما با جه جماعتی سرو کار داریم... طرف هنوز نمیدونه وقتی یه سهم میره مجمع و سود نقدی میده به همان میزان از قیمتش کم میشه بعد نظر گذاشته بود که شرکت تعدیل منفی داده!!!!!!! یا یکی دیگه سوال گذاشته من قبل مجمع سهام داشتم الان تا کی باید سهمو نکه دارم تا سود بهم تعلق بگیره!!!! تورو خدا ببینید با کیا سرو کار داریم خب اینا همون کسایی هستن که کد انلاین هم گرفتن و با ندانم کاری هاشون هم خودشون بدبخت کردن هم مارو...........
متنفر از اصولگرایان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۱
سوتفهام نیست . مدیریت غلط هم دخالت دارد . امروز که بورس مثبت شد گویا سازمان تمام نمادهای بسته را می خواد باز کند!
محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۶
آخه عزیز من کجای اقتصاد ما مثل اقتصاد آمریکاست که میگی بورس ما تا بورس آمریکا فاصله ی زیادی داره چرا یه نگاه به وضعیت بانکداریمون نمیندازی به صنعتمون به کشاورزیمون ، شما کی دیدین رییس جمهور و وزیر اقتصاد آمریکا بیایند مردمشون را به بورس دعوت کنند و بعدش یک سال مدام بورسشون سقوط کنه کدوم سوتفاهم سهامدارا دارن همه چیا به چشم میبینند بنده خودم 7 ساله تو این بورس هستم اینجورش را ندیده بودم .
بله شما درست میگی همین طور پیش بری ان شا الله تا پایان سال یه پست خوب میگیری
ناشناس
سه‌شنبه ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۸
عالی بود.
هاشم
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۳
بسمه تعالی شفافیت یعنی دروغ اشکاراشکاراشکاروکسی هم بشکایتت اعتنائی نکنه؟دیگه اینکه شب بخوابی صبح ازخواب بیداربشی ببینی سهمت 60%ریزش کرده حال انکه قبلش هم 50%افت قیمت روداشته ؟چرایهوبدون دلیل منطقی پیش بینی ای پی اس بیش از80%تعدیل منفی بده این مدیریته؟ کسی دیگه اختلاس کرده تاوانش روبایدبورس بده ؟چرابدهکاربانکی که خریدارپرسپولیس بودپولش رو بلوکه نکردید؟این یعنی چه؟خداییش اگه حرف نزنیدسنگین ترید.
ناشناس
GERMANY
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۶
هدف کسب درآمد از سهامداران است .
ناشناس
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۲
دقیقا.... هیچ هم سو تفاهم نیست هدف جذب تمامی سرمایه سهامداران است
انچه عیان است چه حاجت به بیان است
بهروز
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۸
یک نمونه دیگر دخالت اشکار .دولت قیمت گذاری دولتی و سرکوب قیمتهاست .که مطمینا یکی از عوامل مهم افت بازار است .این را هم در نظر بگیر کارشناس محترم.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۵
جنابعالی خودت فرمودی که مورگان با مجاب کردن بانکها ونهادهای مالی وخرید یک معدن از بازار حمایت کرد بعد حمایت از بازار را غیر منطقی میدونی اینکه ضدو نقسض هست یکبار خودت مرور کن متوجه میشی
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۶
آقا خواهشا" مارو با کافرا مقايسه نکنيد.
حمید
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۰
سوء تفاهم اصلی برای کارشناس محترم پیش آمده است. اقتصاد ایران یک اقتصاد تمام دولتی است که بیش از 90 درصد منابع مالی در اختیار دولت است و مدیریت موءثر این منابع مالی از وظایف مهم آن است. این اقتصاد را نمی توان با اقتصادهای کاملاً آزاد نظیر اقتصاد آمریکا مقایسه کرد.
ناشناس
سه‌شنبه ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۰
آفرین
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۲
سو تفاهم چیه اقا اوضاع از ریشه خراب است
به قول شاعر انچه عیان است چه حاجت به بیان است
mohamad
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۱
بی فایده است به کی داری میگی این حرف عین اب در هاونگ کوبیدن است . نرود در سنگ میخ فولادی
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۴
با بعضی از بندها موافقم، اما بعضی از موارد از لحاظ منطق مشکل دارد.
مثلاً بند (5): چگونه میتوان انتظار داشت که سهامدار عمده و حقوقی یک سهم تاثیر مهمی بر سهم خود نگذارد؟ این بخشی از واقعیت بازار است. مثلاً وقتی یک سهم تقاضای بالایی دارد نمیتوان انتظار داشت حقوقی به منافع خود ضربه زده و با عرضه وسیع،قیمت را پائین بیاورد.
در رابطه با بند (6): تناقض وجود دارد. مسلماً فردی که دانش و قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری دارد، سود بیشتری نیز کسب خواهد نمود. آیا انتظار دارید افراد ناآگاه و بدون دانش تحلیل بازار، با حرفه ای ها راندمان یکسانی داشته باشند؟ آنوقت که میشود بانک با درصد سود یکسان برای همه.
در ارتباط با بند (9): می گوئید همه افراد در بورس افرادی دهن بین و دنباله رو هستند و متخصصی وجود ندارد. شما از کجا اینقدر مطمئن هستید؟ مطمئناً یک اقلیت متخصصی در بازار وجود دارد که با تجزیه و تحلیل و با دانش و تجربه در حال فعالیت هستند.
در ضمن انتظار دارید که در هر زمان نیمی خریدار و نیمی فروشنده وجود داشته باشند. این حرف نیز اشتباه است. مسلماً در یک بازار ایده ال یک سهم خوب و آینده دار تقاضای بیشتری خواهد داشت و برعکس. با استدلال شما(نیمی فروشنده و نیمی خریدار) هیچوقت سهم رشد نخواهد کرد. در حالیکه رشد و کاهش قیمت یک سهم در اثر غلبه تقاضا بر عرضه و یا برعکس و بواسطه تغییرات سود دهی یک سهم ایجاد میگردد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۳۳
اززمان آغاز بکار این دولت تمام کانونهای اقتصادی به بهانه کنترل تورم کلید شد،الآن هم در آستانه انتخابات بفکر رونق بورسند اگر این بورس ۲۰۰٪ هم بازدهی داشته باشد اعتماد مردم به این دولت وبورس تامین نخواهد شد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۰
به دلایل مختلف با نظر این آقا مخالفم.
ایرانی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۸
آقا جان کدام سوا تفاهم
جز این است که ما خودمان آتش به مالمان زده ایم . چرا بدون جهت و بی دلیل به صف
خرید یا صف فروش میرویم . عقل هم خوب
چیزی است . بخدا تا موقعی که خودمان
(حقیقی ها) نخواسته باشیم همین آش و همین کاسه است = بیایید کمپینی راه
بیندازید که همه حقیقی ها برای مدت یکماه بهیچ عنوان فروشنده نباشیم. مطمین باشید که بورس برمیگردد و همه ضررها جبران میشود . از خودمان شروع کنیم.