بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۱
کد خبر : ۱۶۲۱۹۲
جهان صنعت:  در شرایطی بازار سهام در دی ماه سال گذشته بعد از رکود طولانی‌مدت دوساله و پیش از اجرای قطعی «برجام» روند رو به رشد را آغاز کرد که این وضعیت تا روزهای آغازین سال 95 تداوم یافته است.

پیش‌بینی‌ها از چشم‌انداز بازار سهام در سال 95 با توجه به عوامل سیاسی و اقتصادی و همچنین متغیرهای داخلی و خارجی حکایت از روزهای روشن و پرامید دارد؛ روزهایی که می‌توان امیدوار بود فعالان بورسی بعد از حضور کمرنگ یا غیبت طولانی‌مدت در بازار سهام حاضر شوند و اقدام به سرمایه‌گذاری با دید میان و بلندمدت کنند.

در این میان حسین عبده‌تبریزی، مشاور وزیر راه‌وشهرسازی در امور مدیریت و تامین مالی در گفت‌وگویی روند معاملات بورس در سال جاری را مورد توجه قرار داد و پیش‌بینی کرد با توجه به پیش‌بینی نرخ رشد اقتصادی بین چهار تا پنج درصد، بازده بورس در سال 95 به قدر کافی مثبت باشد.

پیش‌بینی شما در تابستان گذشته مبنی بر اینکه به زودی بورس رونق خواهد گرفت، تحقق یافت ولی با کمی تاخیر به واقعیت پیوست. دلیل آن پیش‌بینی چه بود و چرا با کمی تاخیر به وقوع پیوست؟

دلیل این پیش‌بینی آن بود که تمام برون‌ریزهای (externalities) «برجام» در محاسبه دوستان معامله‌‌گر لحاظ نشده بود. توافق هسته‌ای در ذات خود با مجموعه‌ای از منافع همراه بود که در قیمت‌ها بازتاب نیافته بود. به‌علاوه، احساس اینجانب آن بود که قیمت کالاهای اساسی به کف رسیده و پیش‌بینی‌های بین‌المللی زیادی ندیدم که قیمت‌ها را باز هم پایین‌تر پیش‌بینی کرده باشند. در مورد تاخیر زمانی باید بگویم که پیش‌بینی‌ زمان در بورس هرگز نمی‌تواند خیلی دقیق باشد و در آینده نیز چنین نخواهد بود.

چشم‌انداز بورس در سال 95 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نرخ بازده بورس در سال 95 از سپرده بانکی قطعا بالاتر خواهد بود. نرخ رشد سال جاری بین چهار تا پنج درصد پیش‌بینی می‌شود بنابراین نرخ بازده سالانه بورس باید به قدر کافی مثبت باشد. اگر بازار تند برود، در اواخر اردیبهشت می‌تواند به مشکل برخورد و جهت عوض کند. البته اینجا هم دوباره تعیین تاریخ معین می‌تواند دقت لازم را نداشته باشد و هر کس تاریخ اعلام می‌کند، ریسک می‌کند.

بازار سهام در سال جدید به چه الزاماتی برای بهبود هر چه بیشتر خود نیاز دارد؟

همیشه بازار به شفافیت بیشتر نیاز دارد. متاسفانه بخش قابل‌ملاحظه‌ای از کل اقتصاد خود وضعیت شفافی ندارد. امیدوارم با قانون مالیات‌های جدید و ضرورت شفاف‌سازی درآمدها، وضعیت در سال 95 بهتر شود. با سطح جاری فساد، بعید می‌دانم در نرخ رشد اقتصاد پایداری داشته باشیم.

وضعیت بازارهای رقیب بازار سهام را در سال 95 چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ آیا شما اصولا بازار سرمایه را رقیب آن بازارها می‌دانید؟

سرمایه‌گذاری فقط در دو بازار پول و سرمایه باید صورت گیرد. سرمایه‌گذاری در کالای فیزیکی توسط عامه‌ مردم در واقع سرمایه‌گذاری عقیم است. سرمایه‌گذاری در بازار مسکن (برای سفته‌بازی)، طلا و ارز توسط مردم به اقتصادهای بیمار و سفته‌بازانه تعلق دارد. با کاهش نرخ تورم، دامنه این سفته‌بازی محدودتر شده است. امیدوارم از یاد مردم برود که می‌توانند به سفته‌بازی در طلا، ارز و مسکن (به مثابه‌ کالای سفته‌بازانه) بپردازند.

به عنوان یکی از اعضای شورای عالی بورس که بیش از دو سال هم ریاست بورس کشور را عهده‌دار بوده‌اید، چه پیشنهادات و برنامه‌هایی برای توسعه بازار سرمایه مدنظر دارید؟

در حال حاضر توسعه بازار بدهی در بورس امکان‌پذیر است و ظرفیت‌های عظیمی دارد. سبدگردانی فعالیت دیگری است که باید توسعه یابد و مردم عادی از خرید تک‌سهم پرهیز کنند. برای گسترش فعالیت تامین سرمایه‌ها در حوزه‌ صندوق‌های سرمایه‌ اختصاصی (private equity fund) باید کار کرد.

کشور نیازمند تامین مالی است و این صندوق‌ها باید وظیفه تامین مالی طرح‌ها و کسب‌وکارهای کوچک و متوسط را برعهده گیرند. همه اینها مشروط به ایجاد شفافیت بیشتر در بازار است و بورس برای تقویت شفافیت به پایگاه‌های اطلاعاتی بیشتری نیازمند است. به این معنی که نیاز است سخت‌افزار و نرم‌افزار بیشتری خریداری شود.
اصلاح قانون بازار اوراق بهادار بعد از 10 سال از تدوین آن در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ جنابعالی به عنوان یکی از پدید آورندگان اصلی این قانون و در نقش یک خبره مالی چه پیشنهاداتی برای اصلاح آن مدنظر دارید؟

پاره‌ای از کاستی‌‌های قانون بازار اوراق بهادار در سال 1388 با تصویب مجموعه‌ای مکمل رفع شده است. قطعا می‌توان مجموعه‌ای دیگر از مسایل مبتلابه‌ بازار را که قانون 1388 به آنها پاسخ نداده، به شکل لایحه‌ قانونی جدیدی تنظیم کرد.

این کار بهتر از آن است که بخواهیم در برنامه‌ ششم این کاستی‌ها را جبران کنیم. مثلا نحوه‌ رای‌گیری در شرکت‌ها و امکان رای‌ دادن از طریق اینترنت برای توسعه دموکراسی در شرکت‌های سهامی عام ضرورت دارد؛ صدای سرمایه‌گذاران کوچک از آن طریق شنیده می‌شود. در آن حوزه‌ها باید حرکت کرد.

آیا بازار سرمایه کشور با ساختار کنونی می‌تواند پذیرای سرمایه‌گذاران خارجی باشد؟ موانع پیش‌روی این رویداد را با توجه به رفع تدریجی تحریم‌ها در دوران پسابرجام شامل چه مواردی می‌دانید؟

مشکلی برای ورود سرمایه‌گذار خارجی نیست. ظاهرا مسایل مربوط به بازکردن حساب هم حل شده است. بدیهی است که برای سرمایه‌گذاری خارجی در سبدسهام باید حد و سقف قائل شد چراکه در صورت ریزش بازار و تصمیم خارجی‌ها به خروج از بازار، مشکل ارزی نیز بروز می‌کند. البته این مساله در مورد سرمایه‌گذاری عمده در شرکت‌های بورسی صادق نیست.

آنها می‌توانند تا جایی که علاقه‌مند باشند سهام بخرند و شرکت‌ها را اداره کنند اما در مورد سرمایه‌گذاری در سبد سهام باید سقفی را تعیین کرد که در طاقت بازار باشد. در حال حاضر نیز هنوز صفی از سرمایه‌گذاران مشتاق خارجی نمی‌بینیم که دنبال تعیین محدودیت باشیم هر وقت مبلغ سرمایه‌ خارجی زیاد شد، باید به فکر تعیین سقف باشیم.

اخیرا پنجمین رکود سنگین و بلندمدت بورس را پشت سر گذاشتیم (رکودهای بیش از یک‌سال همراه با افت سنگین قیمت‌ها و شاخص). در رکودهای قبلی دولتیان وارد می‌شدند و با واردکردن یکی، دو شوک به بازار موجب تعدیل رکود و حتی رونق می‌شدند. در رکود آخر دولت فقط نظاره‌گر بود. چرا؟

دولت و مقامات بورسی نباید کاری به کار شاخص داشته باشند. نه به بالا رفتن آن بنازند و نه از کاهش آن بهراسند. سرمایه‌گذاران بورس باید تصمیم بگیرند و می‌گیرند؛ آنها هستند که قیمت‌ها را بالا و پایین می‌کنند.

وظیفه دولت و مقامات بورس شفاف و سالم نگاه داشتن فضای معاملات است. کار دولت در حوزه‌ واقعی اقتصاد است. کار بانک مرکزی اعمال درست سیاست پولی است.

کار دولتیان ثبات متغیرهای کلان اقتصاد است که اجازه دهد معاملات درست انجام شود. آنها نباید دور و ور شاخص بچرخند و بحث شاخص نباید سر از مجلس شورای اسلامی در آورد. باید تلاش کنند اقتصاد از رکود خارج شود، اما بهتر است نظاره‌گر تغییرات شاخص در بورس باشند.

در پیش‌بینی‌های تابستان گذشته مبنی بر ورود قریب‌الوقوع بورس به رونق نگران رفتارهای هیجانی برخی از بازیگران و فعالان بودید. آیا گمان نمی‌کنید که هیجان اصولا بخشی از ماهیت حضور در این نوع بازارهاست؟ مگر ممکن است که مانع عکس‌العمل‌های هیجانی که ناشی از تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها و سرعت عمل‌هاست، شد؟

البته که هیجان بخشی از بازار است. این هیجان‌ها انتظارات را شکل می‌دهد. به حرف‌های کینز در مورد شکل‌گیری انتظارات رجوع کنید. مباحث «مالی رفتاری» مگر نه این است که از این حوزه بحث می‌کند؟ دینامیسم بازار بالاست. اما، بازارها به لحاظ رفتار اقتصادی غالب در دولت‌های نهم و دهم بیشتر از آنکه سیاست‌های محتاطانه، بلندمدت و بیمه‌گرانه اتخاذ کنند؛ نمود نوسان‌گیرانه، کوتاه‌مدت و سفته‌بازانه یافته‌اند.

کمتر کسی یا نهادی به دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت است. این وضعیت باید اصلاح شود و بنده موافقم که سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت (مثلا خرید و فروش زیر سه ماه) مالیات‌ بالاتری داشته باشد تا شاهد آرامش و تامل بیشتری در بازار باشیم. هیجان خوب است اما بازار کاملا هیجانی به اقتصاد کمک نمی‌کند. ایجاد هیجان‌های کاذب از طریق جریان‌سازی در رسانه‌های اجتماعی هم به زیان اقتصاد است.

بازار سرمایه هم یکی از بازارهای مالی است. اگر این بازار به قدری بزرگ و قوی و پربازده شده باشد که ظرفیت جذب نقدینگی و سرمایه‌ها را در خود ببیند، آیا موجب نگرانی است؟ به عبارت دیگر، آیا دولت‌ها از قوی‌شدن بیش از حد بازار سرمایه نگران می‌شوند.

قطعا پاسخ منفی است. دولت‌ها از بازار قوی سرمایه خوشحال می‌شوند. اما قوی به چه می‌گوییم؟

آیا فقط به حجم بازار می‌گوییم؟ آیا به بالارفتن مداوم قیمت می‌گوییم؟ به نظر من، در این برهه‌ زمانی بازاری مورد علاقه دولت است که توان تجهیز منابع داشته باشد آن موقع قوی تلقی می‌شود.

حالا با این سنجه، در مورد بازار قضاوت کنید و بگویید قوی است یا نه.
اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
ROMANIA
يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۰:۴۳
عمرا"""""" به همین خیال باشید حباب بورس بزودی فرو خواهد نشست....