شرفي حرفهايش را اينگونه آغاز ميكند: «عكسي كه از بازيكن قرقيزستان مقابل تيمملي اميد ايران منتشر شد، بسيار عجيب بود. بازيكن حريف با آن شكم برآمده هيچ شباهتي به بازيكن نداشت و حتي بازيكنان تيم پيشكسوتان هم چنين شكمي ندارند؛ آنوقت تيم ما نتوانست از پَسِ قرقيزستان بربيايد.»او ادامه ميدهد: «بازيكنان تيم اميد در بازيهاي آسيايي خوب نبودند؛ چون در زمين راه ميرفتند و مثل آدم آهني حركت ميكردند. به دنبال توپ نميرفتند كه توپ بگيرند، منتظر ميماندند تا توپ به آنها داده شود.
روحيه جنگندگي نداشتند و در ميانشان يك نفر پيدا نشد كه درگير شود يا لباسش خاكي و كثيف شود. آنها همانطور كه در ابتداي بازي به زمين ميرفتند آخر بازي هم با همان سر و شكل از زمين بيرون ميآمدند.»شرفي خاطرنشان ميكند: «در فوتبال ما آدمهاي كوتهفكر حضور دارند كه چرخ فوتبال را ميچرخانند و آنها نه به دليل تخصص كه به خاطر روابطشان پست گرفتهاند، مثلاً همين آقاي خادم قهرمان سابق كشتي درباره فوتبال تصميم ميگيرد.
يكبار عكسي از او در كنار علي پروين منتشر شد كه بعد متوجه شدم براي آوردن رأي چنين كاري كرده است. يعني در اين فوتبال در حد و اندازههاي خادم كسي را نداريم؟»او در پايان ميگويد: «اينكه فوتبال ما تهي از استعداد شده، درست نيست. ورزش اول ما كشتي است و كشتي در خون ماست اما امروز واليبال و بسكتبال رشد كرده است، چون سياست درست در مورد اين ورزش صورت گرفته است، پس در فوتبال هم ميشود چنين سياستي را در پيش گرفت، البته اگر يك گروه كارشناسي تشكيل شود و مديريت درستي در فدراسيون فوتبال صورت بگيرد.»