برقراری دوباره ارتباط ایران با بیش از 52 درصد اقتصاد جهان
سهم دلواپسان از ریاضت اقتصادی چقدر است؟ این سوالی است که این روزها در مقابل رفتار برخی دلواپسان که با روند مذاکرات و توافق هسته ای به دست آمده مخالفت های بسیاری کرده و از ضرورت تحمل مشکلات اقتصادی توسط مردم دم می زنند، مطرح می شود.
به گزارش بورس نیوز، این گروه در حالی پس از حصول توافق هسته ای بیکار ننشسته اند، بلکه به موضوعات اقتصادی کوچ کرده اند که نگاهی به اندازه و سهم تولید ناخالص اسمی یعنی نوعی از GDP که با تورم تطبیق داده نشده، به وضوح می تواند بیان گر واقعیت موجود بوده و پاسخ مناسبی به دلواپسان باشد تا شاید هواداران عدم توافق به این امر بایندیشند که سهم خودشان از این ریاضت ملی چیست؟ حال آنکه در حالی این گروه بر طبل بی اهمیت بودن لغو تحریم ها می کوبند که بنا بر اتفاقات سال های اخیر بعید نیست خودشان از فردای لغو عملی تحریم ها و اجرایی شدن توافق برجام در صف نخست سهم خواهی از منابع مالی آزاد شده بایستند تا این دارایی های بلوکه شده را همچون گوشت قربانی میان خود تقسیم کنند.
اما تصویر ذیل پاسخ دندان شکنی است به این دلواپسان که طی دوره مذاکرات و حتی در لحظات پیشین اعلام توافق نهایی تنها شعار بی تأثیری تحریم ها را سر می دادند.
همانطور که در این تصویر مشاهده می شود سهم ایران از تولید ناخالص اسمی در اقتصاد جهانی تنها به 0.54 درصد محدود شده است.
اما نکته اینجاست که کشوری همچون آمریکا به تنهایی بیش از 23 درصد از کل تولید ناخالص داخلی اسمی اقتصاد جهانی را در اختیار داشته و پس از آن چین حدود 14 درصد از کل مساحت این دایره را در بر گرفته است.
به عبارتی با اندکی تأمل می توان دید که ایران در حالی با گروه 1+5 به توافق رسیده که کشورهای عضو آن یعنی آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه به اضافه کشور آلمان در مجموع بیش از 52 درصد از کل GDP اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده اند. بر همین اساس در حالی دلواپسان بر عدم توافق در مذاکرات و بی تأثیری تحریم ها همزمان با لزوم تحمل شرایط ریاضت اقتصادی توسط مردم پا فشاری می کردند که ایران در حال گفتگو با کشورهایی بود که بیش از نیمی از اقتصاد دنیا را به تنهایی می چرخانند و این شش قدرت بزرگ با متحدان خود رقم بیشتری را نیز در بر می گیرند.
گرچه نمی توان ظرفیت ها و پتانسیل های بالای اقتصادی ایران را در عرصه اقتصاد جهانی از نظر دور داشت و این توافق زمینه ها و فرصت های لازم جهت ورود سرمایه گذاران را به چنین بازاری فراهم می سازد، اما قطع به یقین این کشور ما است که به اقتصاد شش کشور قدرتمند و برتر جهان وابسته بوده و از برقراری ارتباط با آنها منتفع می شود؛ بطوریکه به وضوح مشخص است که اقتصادی با حجم و اندازه 0.54 درصدی در GDP کل جهان نمی توانند چندان اثری بر کشورهایی با اقتصاد در این وسعت اعمال کند. آنچنان که نمی توان گفت تحریم ها مانعی بوده تا آنها از مزایای حضور در چنین اقتصادی بی بهره باشند.
هم اکنون نیز وقت آن فرا رسیده که با توجه به حصول توافق نهایی در مذاکرات هسته ای به جای اظهار نگرانی و دلواپسی به دنبال مدل های همکاری اقتصادی در شرایط پساتحریم باشیم. چرا که بررسی های تاریخی نیز نشان می دهد که در اعصار گذشته کشورهای قدرتمندی بوده اند که امروز دیگر نام آنها در میان کشورهای ثروتمند وجود ندارد و بر عکس کشوری همانند آمریکا به آنچنان قدرت و جایگاهی رسیده که به تنهایی یک چهارم از تولید نا خالص داخلی جهان را عرضه می کند.
ربطی هم به دلواپسان نداره.
پول و باید برداشت و در رفت
والبته دستهای خائن به این بازار را هم قطع کرد
1- نان و ارزاق مردم بعد از 12 سال انتظار ارزان شد
2- دلار به شدت پایین امد
3- بورس به شدت رشد کرد البته به جز ده دقیق اول روزاول توافق
4- ماشین خارجی برای ثروتمندان ارزان شد
همه چیز ارومه
تو بخواب ما بیداریم
2- اونایی که مدام میگن تورم 15 درصد نیست و چه میدونم 30 درصده خرداد 92 که تورم 45 درصد اعلام شد هم همه میگفتیم 100 درصده نهایتش اینه که بگیم به همون روشی که یه زمانی تورم 45 بود الان شده 15 درصد یعنی شیب رشد قیمتها کمتر شده که همین هم خودش خوبه مگر اون موقع که درآمد نفتی 110 میلیاردی داشتیم و تحریم هم در کار نبود تورم منفی بود و چیزها ارزون میشد؟
اما هی گفتید توافق توافق ... اینم توافق . چی شد حالا ؟
با توجه به لزوم بررسی انطباق سند برجام با خطوط قرمز تعریف شده نظام در شورایعالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، ملاحظاتی در رابطه با محور تحریمهای اقتصادی برجام ارائه میشود.
مطابق خطوط قرمز نظام، رفع تحریمها در سند برجام باید مبتنی بر چهار ویژگی زیر انجام شود:
1.تمامی تحریمهای اقتصادی با تاکید بر تحریمهای بنکی و مالی باید در روز امضای توافق برداشته شود.
2.تحریمها باید یکجا برداشته شود و نه به طور ناقص.
3. تحریمها باید لغو شود و نه تعلیق.
4. لغو تحریمها باید منوط به اجرای تعهدات ایران و راستی آزمایی آن از سوی آژانس نباشد.
به عبارت دیگر از آنجا که ایران (همانند طرف مقابل) حق وتو نداشته و امکان بازگشت پذیری سریع بعد از اجرای تعهدات ندارد(بر خلاف سرعت بازگشت پذیری تحریمها)، باید همزمان با تعهد حقوقی ایران به توافق نهایی، تحریمها به طور یکجا برداشته شود.
بعد از بیانیه لوزان یکی از انتقادات به تیم هسته ای عبور از این خطوط قرمز بود. متن فکت شیت آمریکا و بیانیه لوزان حاکی از تعلیق تدریجی تحریمهای آمریکا و اروپا و آنهم بعد از اجرای تعهدات ایران و راستی آزمایی آژانس بود. در آن زمان تیم ایران با اتکا به تفسیر خود از بیانیه لوزان بر گزینه لغو تحریمها تاکید میکرد و منتقدین را به سوء برداشت از متن متهم میکرد. اما متاسفانه بررسی محور تحریمها در سند برجام نشان میدهد تمامی ایرادات وارد بر بیانیه لوزان و فکت شیت آمریکا در این سند اصلاح نشده و به عبارت دقیقتر متن توافق نهایی در راستای فکت شیت آمریکاییها تدوین شده است:
این دقیقا همان زمانی است که باید کار کرد و کار اثربخش انجام داد و سریع ضعف مدیریتی و بی سوادی و بی کفایتی مشخص می شود.
پس ایشاله به زودی شاهد یک شخم اساسی خواهیم بود.
سپاس