آیا نمادهای کوچک دارای ریسک کمتری هستند؟
به گزارش بورسنیوز، ریسکهای سیاسی دوباره موجب قرمزرنگی بورس شده است. در چنین شرایطی، وقتی بازار با تردید مواجه میشود، اولین واکنشی که نشان میدهد احتیاط است و در این فاز، جریان پول به نمادهای شاخصساز کمتر توجه میکند و به سمت سهامهای کوچکتر هدایت میشود. در حال حاضر، توجه سرمایهگذاران بیشتر معطوف به سهمهای کوچکتر است. سهامداران به دلیل نگرانی از تحولات غیرقابل پیشبینی، تمایل دارند وزن فروش سهمهای خود را افزایش دهند. از سوی دیگر، برخی اقدام به خرید نمادهای کوچکتر کردند که نقش صندوقهای حمایتی و حقوقیها در این زمینه بیشتر احساس میشود.
با توجه به مذاکراتی که پیش رو است، اینبار ممکن است نتایج آن به سناریوسازی بازار منجر شود و بسیاری از سرمایهگذاران بر اساس این سناریوها اقدام به خرید و فروش سهام کنند. با اعلام زمان مذاکرات که احتمالاً هفته آینده خواهد بود، حجم معاملات در بازار کاهش یافته و احتیاط و محافظهکاری در خرید و فروش بیشتر خواهد شد. این وضعیت را میتوان از چهارشنبه هفته گذشته در بازار مشاهده کرد، اما این تمامی ماجرا نیست؛ نقطه تلاقی تحولات سیاسی و بنیادی نیز جذابیتهای خاص خود را به بازار میبخشد.
بخش عمدهای از جریان پول تاثیرگذار در بازار متعلق به صندوقها و حقوقیهای بزرگ است که خرید آنها بیشتر بر اساس گزارشهای تحلیلی و سودآوری صورت میگیرد. منبع این تحلیلها، به طور قطع، صورتهای مالی شرکتها و اطلاعات ارائه شده در کدال است. برخی از معاملهگران به علت عدم رشد برخی سهمها نسبت به دیگران، گلایهمند هستند که این موضوع به تحلیلهای بنیادی آنها برمیگردد.
مقایسه شرکتها از بعد نموداری ممکن است منطقی باشد، اما باید به وضعیت فعلی نیز توجه کرد. در شرایط مثبت سیاسی و در میان عوامل منفی، شرکتهایی که به درستی در مسیر بنیادی و ارزندگی قرار دارند، پیشرفت خواهند کرد. حتی در بدترین شرایط، سهامهای بنیادی به سهامداران فرصتی برای خروج از بازار میدهند. به طور کلی، این روزها بازار تحت تأثیر رفتارهای سیاسی قرار دارد و پیگیری این وضعیت میتواند به تشدید تنشها منجر شود.
نکتهای که باید در نظر داشت این است که هرگاه بازار در یک بازدهی بالا قرار داشته باشد، تحولات سیاسی و بنیادی ممکن است بر روی فشار فروش تاثیر بگذارد و فضا را تغییر دهد. احتیاط معاملهگران در شرایطی که ابهامات سیاسی و اقتصادی بر فضای بازار سایه افکنده، طبیعی است.
نوسانات نرخ ارز و مذاکرات ایران و آمریکا، عواملی هستند که بازار را در حالت انتظار قرار دادهاند. با این حال، تابآوری بازار در برابر فشار فروش و حفظ ارزش معاملات در سطح بالای ۱۵ هزار میلیارد تومان، بیانگر پویایی نسبی بازار است.
در پاسخ به سؤال عدم تعادل بازار، افت شاخصها همزمان با تغییر جریان سرمایه نشاندهنده واکنش سریع بازار به متغیرهای سیاسی است. به رغم رشد نرخ ارز و تاثیر آن بر دیگر بازارها، نباید فراموش کرد که در دورههای مشابه، بازار سرمایه به مقصد اصلی نقدینگی تبدیل شده است.
تفاوت امروز با گذشته این است که بازار به جای پیشخور کردن توافقات، به دنبال تحقق واقعی آنهاست. اصلاحات قیمتی میتواند زمینه رشد مبتنی بر تحلیل و سودآوری را فراهم کند.
در این راستا، با قرار گرفتن بازار در حاشیه بازارهای موازی، هر سیگنال مثبت میتواند محرکی برای ورود نقدینگی باشد. اما این چرخش تنها در صورتی محقق خواهد شد که سیاستگذاریها ثبات نسبی داشته باشند و ریسکهای غیراقتصادی کاهش یابند. اگرچه افت شاخصها و خروج پول حقیقی نشانهای از ارزیابی ریسکهاست، اما بازار سرمایه هنوز از منظر بنیادی ظرفیت رشد دارد و با وجود چالشها، امکان حرکت به جلو وجود دارد. بورس ممکن است آرام باشد، اما از بین نرفته است.
منبع: بازار
انتهای پیام/
این خبر توسط هوش مصنوعی بورس نیوز تهیه شده است.