بازار سرمایه، گرفتار ریسکهای پسا جنگ و سیاستهای ناپایدار
آراد پورکار، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با بورسنیوز با بیان اینکه بررسی بحران بورس پس از پایان جنگ، موضوعی ساختاری است، اظهار داشت: نمیتوان گفت این بحران بهطور کامل پایان یافته یا صرفاً یک مقطع کوتاه پس از جنگ بوده است و میتوان ریزشهای اخیر را جزو پارامترهای پسا جنگ در نظر گرفت.
وی در توضیح وضعیت فعلی بازار گفت: بازار اکنون به دلیل افزایش ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک، در جا میزند و سمت تقاضا برای ورود به معاملات تحریک نمیشود. در حالی که اگر شرایط نرمال بود، نمادهای بنیادی بازار که حتی پی برای فوروارد آنها زیر ۳ است، میتوانستند مورد تقاضای سرمایهگذاران قرار بگیرند.
پورکار تأکید کرد: از قبل بحرانها داشت شکل میگرفت، اما مسئله فعلی این است که سمت تقاضا به دلیل ریسکهای موجود تحریک نشده و این موضوع باعث رکود و توقف حرکت بازار شده است.
سه عامل کلان اقتصادی عامل بیاعتمادی
آراد پورکار درباره وضعیت کنونی بازار و عوامل مؤثر بر آن توضیح داد: تاثیر همزمان سه عامل کلان اقتصادی شامل نرخ بهره بالا، نرخ ارز غیرواقعی و قیمتگذاری دستوری موجب افزایش بیاعتمادی در بازار سرمایه شده است.
بیشتر بخوانید: ورود مخاطبان قدرتمند به بازار سهام با آغاز عرضههای اولیه جذاب
وی بیان کرد: این موضوع باعث میشود شرکتها
نتوانند سود واقعی خود را که باید به سهامداران برسد، شناسایی کنند و بخشی از منابع به جای آنکه به تولید و توسعه اختصاص پیدا کند، به سمت توزیع رانت هدایت شود. به این ترتیب، شرکتهای تولیدی نمیتوانند بهرهوری واقعی خود را محقق کنند و سهامداران نیز از منافع واقعی محروم میشوند.
اثر نرخ بهره بالا بر تولید
پورکار درباره اثر نرخ بهره بالا توضیح داد: نرخ بهره بالا باعث میشود که سرمایهها از سمت تولید خارج شوند و به داراییهای کمریسک و با دوره بازگشت سرمایه کوتاهتر حرکت کنند، یعنی سرمایهگذاران ترجیح میدهند در ابزارهای با ریسک پایینتر و بازده تضمینشده سرمایهگذاری کنند. این وضعیت در نهایت به ضرر تولیدکنندگان و کاهش بازدهی واقعی آنها منجر میشود.
نرخ ارز غیرواقعی و قیمتگذاری دستوری
وی همچنین تأکید کرد: نرخ ارز غیرواقعی موجب ایجاد رانت شده و قیمتگذاری دستوری هم به سمت توزیع رانت پیش میرود و هم شرکتهای تولیدی را به سمت زیانسازی سوق میدهد. این سه عامل با هم، روند طبیعی و سالم بازار را مختل کرده و تأثیر مستقیم و منفی بر عملکرد بورس و سرمایهگذاران دارد.
سیاستهای انقباضی دولت و اثر آن بر بازار
آراد پورکار درباره آینده بازار سهام در شرایط سیاستهای انقباضی دولت توضیح داد که این سیاستها در حال تشدید هستند، اما بازار سرمایه تا حدی این شرایط را قیمتگذاری کرده است. با توجه به ساختارهای تامین مالی فعلی، فروش اوراق و نرخ بهره، بازار تا حدودی این وضعیت را پیشخور کرده است. یعنی اگر سایه ریسکهای جنگ و منطقهای را نداشتیم، بازار میتوانست مسیر صعودی بیشتری را تجربه کند.
پورکار درباره اثرات بلندمدت سیاستهای انقباضی تأکید کرد: در نهایت، این سیاستها باعث رکود اقتصادی میشوند، جریان نقدینگی بین بازارها مختل میشود و چرخه تولید و اقتصاد نمیچرخد. سرمایهها بیشتر به سمت داراییهای کمریسک هدایت میشوند و فروش اوراق دولت باعث میشود بخش زیادی از پولها در این اوراق حبس شود که این روند رکود اقتصادی را تشدید میکند.
پایان مطلب