بیمه میهن، اسیر مشکلات مدیریتی/ چگونه ریخت و پاشها، زیان خالص به بار آوردند؟
به گزارش بورس نیوز، بیمه میهن، نامی آشنا در صنعت بیمه کشور، در سالیان اخیر مسیری پر فراز و نشیب را طی کرده است. گرچه درآمدهای عملیاتی این شرکت با رشدی دلگرمکننده همراه بوده و نمودار سود ناخالص نیز رویهای بهبودیافته را نشان میدهد، اما پشت این ظاهر پررونق، واقعیتی تلخ نهفته است؛ این واقعیت، عدم مدیریت اساسی و زیاندهی میباشد. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، افزایش لجامگسیخته هزینههای اداری و تشکیلاتی است که به جان بودجه شرکت افتاده است. این ریخت و پاش ها، نه تنها منابع مالی را به باد میدهد، بلکه فرهنگ سازمانی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. عجیبتر آنکه، حتی با افزایش تعداد پرسنل و افزایش دستمزد و مزایای آنها، نه تنها گرهای از مشکلات باز نشده، بلکه زیان انباشته با سرعتی باورنکردنی در حال رقابت با سرمایه شرکت است و این، زنگ خطری جدی برای آینده میهن به شمار میرود.
سرمایهگذاریهای شرکت نیز که موتور محرک رشد و توسعهاند، در این میان رشدی خاص و چشمگیری را تجربه نکردهاند و این رکود به پازل پیچیده مشکلات میهن ابعاد تازهای میبخشد. در مجموع، بیمه میهن با وجود پتانسیلها و نامی که از گذشته به یادگار دارد، امروز نیازمند یک بازنگری عمیق و جدی در ساختارها و رویکردهای خود است. برای بازگشت به دوران اوج و بازیابی اعتماد سهامداران و بیمهگذاران، لازم است که مدیریت شرکت با قاطعیت، ریشههای این مشکلات را شناسایی و مسیر سودآوری و ثبات را هموار سازد. این شرکت بیمهای با ارزش بازار ۱۲۹۰ میلیارد تومانی در بورس، باید دوباره به خانهای امن برای بیمهگذاران و یک فرصت طلایی برای سرمایهگذاران تبدیل شود؛ چراکه در زمان تامین مالی و جذب سرمایه، سخنی از زیان انباشته و P/E منفی نبود!
رشد چشمگیر، سود پنهان!
جمع درآمدهای عملیاتی این شرکت از ۱۴۰۲ میلیارد تومان به ۲۴۷۳ میلیارد تومان رسیده است؛ بله درست شنیدید، یک رشد ۷۶ درصدی در یک سال و این تنها خبر خوب ماجرا نیست. در سال مالی ۱۴۰۳، سود ناخالص شرکت به ۲۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته که رشدی ۱۰۴ درصدی را نشان میدهد. پس از سال ۱۴۰۰ که دوران زیاندهی بود، اکنون شاهد یک روند رو به رشد در سود ناخالص هستیم. این ارقام شگفتانگیز و نویدبخش به نظر میرسند، اینطور نیست؟ اما صبر کنید… آیا این همه رشد و افزایش، واقعا به سود سهامداران و پایداری شرکت منجر شده است؟ اینجاست که سوالات اساسی مطرح میشود!
با وجود این همه درآمد عملیاتی و سود ناخالص رو به رشد، چه چیزی باعث شده است که این سود ناخالص به زیان خالص تبدیل شود و سالها به شکل انباشته باقی بماند؟ آیا سرمایهگذاریها و درآمدهای عملیاتی، با تمام بزرگیشان، هنوز هم ناکافی هستند؟ یا نکند هیولای هزینههای اداری و عمومی، افسار پاره کرده و بدون هیچ کنترلی، هر آنچه را که شرکت به دست میآورد، میبلعد؟ با کمال تعجب و تاسف به نظر میرسد پاسخ در گزینه دوم نهفته است! هزینههای اداری و عمومی در سال ۱۴۰۳ با افزایشی ۶۱.۹ درصدی نسبت به سال قبل، به رقم ۳۸۷ میلیارد تومان رسیدهاند؛ این رشد چشمگیر، سود ناخالص شرکت را به کلی از بین برده و منجر به زیاندهی شده است. مگر در این شرکت بیمهای چه فعالیتی انجام میدهند که هزینههای اداری را نسبت به سه سال قبل ۴۳۸ درصد و نسبت به پنج سال قبل ۸۴۴ درصد افزایش دادهاند؟
نهادینه شدن زیان و زنگ خطر ماده ۱۴۱!
بیمه میهن، اساسا با مشکلی عمیق در سودآوری دست و پنجه نرم میکند؛ به طوری که گویی زیاندهی و بیبرنامگی، نه تنها یک اتفاق، بلکه به بخشی جداییناپذیر از هویت آن تبدیل شده است. این شرکت طی ۶سال اخیر، به غیر از سال ۱۴۰۱، هر سال زیان خالص به بار آورده و با انباشته شدن این زیانها، زنگ خطر ماده ۱۴۱ قانون تجارت را نیز از خواب بیدار کرده است. همانطور که میدانید، فعال شدن این ماده قانونی، پیامدهای جدی برای یک شرکت سهامی دارد! سال ۱۴۰۳ نیز، با ۱۸۵ میلیارد تومان زیان خالص به پایان رسید که رشدی ۳۶ درصدی نسبت به سال قبل و ۴۹۷ درصدی نسبت به پنج سال قبل را نشان میدهد. زیان انباشته نیز، از ۱۱۶ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۲ به ۲۳۵ میلیارد تومان (به اندازه ۷۰ درصد از سرمایه پایه) در سه ماهه نخست ۱۴۰۴ افزایش یافته است. این دیگر فقط یک رشد نیست، یک فاجعه آماری است که آینده شرکت را در هالهای از ابهام فرو میبرد.
استخدام ۷۵ نفر برای کشتی در حال غرق؟
اگر قرار بود این کشتی به این زودی در طوفان ضرر غرق شود، چرا طی سه سال اخیر ۷۵ نفر به این مجموعه اضافه شدند؟ این استخدامهای بیوقفه در حالی صورت گرفته که بازدهی منفی داراییها و نسبت ناامیدکننده دارایی به بدهی، نشانهای آشکار از عدم سودآوری و توان پرداخت تعهدات است. وقتی شاخص بهرهوری در سال ۱۴۰۳ به ۷۱ درصد رسیده، دیگر نمیتوان ضعف را به گردن پرسنل انداخت؛ اینجا بوی مدیریت ضعیف و ناکارآمدی ساختاری به مشام میرسد، نه کمکاری کارکنان. میانگین دستمزد و مزایای ماهانه ۴۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی به ازای هر نفر پرسنل، رقم قابلتوجهی است که در مقایسه با سایر شرکتها، چشمها را خیره میکند. کاهش ۳۲.۶ درصدی ارزش اسمی کل سرمایهگذاریها و افزایش ناچیز ۱۰.۹ درصدی بهای تمامشده پرتفوی شرکتهای سرمایهپذیر، نشان میدهد این هزینههای سنگین، آوردهای برای شرکت نداشته است!