نرخ بهره بالا و ضعف نقدشوندگی، سرمایهگذاران را از بورس دور کرد
محمد حامدی، تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با بورسنیوز، با اشاره به دلایل تمایل سرمایهگذاران به ماندن در وضعیت نقد اظهار کرد: یکی از مهمترین عوامل، نرخ بهره بسیار بالاست؛ بهطوری که در حال حاضر سود صندوقهای درآمد ثابت به بالای ۳۵ تا ۳۶ درصد رسیده و در طرحهای کرادفاندینگ نیز سودی بین ۴۵ تا ۵۰ درصد سالیانه به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود. طبیعی است که در چنین شرایطی، بازار سهام در مقایسه با این رقبای جدی نهتنها جذابیتی ندارد، بلکه ریسک بالاتری را هم به همراه دارد.
وی ادامه داد: عملکرد بازار در سالهای اخیر این نگرانی را تشدید کرده است؛ بهویژه پس از جنگ که شاهد افت شدید شاخصها بودیم و بسیاری از سهمهای بزرگ و کوچک روزهای متوالی در صف فروش قرار داشتند. در حالی که حمایتها بیشتر متوجه سهمهای بزرگ بود، سهام کوچک حتی قادر به پر کردن حجم مبنا هم نبودند. این موضوع کاهش نقدشوندگی بازار را بهدنبال داشت و باعث شد سرمایهگذاران با هر فرصتی که پیدا میکردند، از بازار خارج شوند.
دامنه نوسان و ناترازی انرژی، ابهام جدی پیشروی سرمایهگذاران
محمد حامدی با اشاره به موانع موجود در مسیر رشد بازار سهام اظهار کرد: دامنه نوسان سهدرصدی و حجم مبنای سنگین موجب شده که حتی در روزهای مثبت، سهام کوچک نتوانند حرکتی متناسب با شرایط بازار داشته باشند. از سوی دیگر، در زمان افت بازار، ریسک نقدشوندگی بالا میرود و سرمایهگذار تمایلی به خرید این سهمها نشان نمیدهد.
وی افزود: عامل مهم دیگر، ناترازی انرژی در کشور است که فضای مبهمی را برای صنایع ایجاد کرده است. در حال حاضر نه سرمایهگذار و نه تحلیلگر نمیتواند برآورد دقیقی از میزان تولید سال آینده شرکتهای پتروشیمی یا فولادی داشته باشد. مشخص نیست که آیا تولید این شرکتها در سطح امسال باقی خواهد ماند یا با کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی روبهرو خواهد شد. این ابهامات جدی درباره ناترازی گاز و برق بسیار تعیینکننده است و حتی احتمال دارد در سالهای آینده بحران ناترازی آب نیز به آن اضافه شود.
حل محدودیتهای ساختاری بورس شرط بازگشت اعتماد سرمایهگذاران
حامدی تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به نگرانی سرمایهگذاران از ضعف بنیادی شرکتها و ریسک نقدشوندگی اظهار کرد: ترس از نقدشوندگی و مشکلات ساختاری شرکتها موجب شده بسیاری از سرمایهگذاران تمایلی به ورود به سهام نداشته باشند. این در حالی است که فشار روانی ناشی از مکانیزم ماشه بیشتر از آنکه بر اقتصاد تأثیرگذار باشد، اثر خود را در فضای روانی بازار نشان داده است.
وی ادامه داد: تأثیر مکانیزم ماشه قابل مقایسه با تحریمهای آمریکا نیست. تحریمهای دلاری، نفتی و محدودیتهای بانکی و مالی که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا اعمال میشود، بسیار عمیقتر و گستردهتر از تحریمهای سازمان ملل است و اثرگذاری آن بر تجارت و اقتصاد کشور شدیدتر بوده است.
این تحلیلگر بازار سرمایه در خصوص مسیر بازگشت اعتماد به بازار گفت: حداقل یک تا دو سال زمان نیاز است تا بتوان اعتماد ازدسترفته را احیا کرد. از سوی دیگر، سازمان بورس باید برای کاهش محدودیتهای ساختاری مانند دامنه نوسان، حجم مبنا و توقفهای طولانیمدت نمادها اقدام جدی انجام دهد. همچنین، موانعی همچون تخصیص ارز برای واردات مواد اولیه و تجهیزات باید برطرف شود؛ چراکه در شرایط فعلی صادرکنندگان نیز انگیزهای برای عرضه ارز خود با نرخهای دستوری ندارند.
رفع ابهام ناترازیها شرط بازگشت سهام به اولویت سرمایهگذاران
حامدی با تأکید بر ضرورت رفع موانع ارزی و حل ناترازیها اظهار کرد: اگر فاصله نرخ ارز کمتر شود، واردکنندگان حاضر خواهند بود حتی با نرخهای بالاتر ارز موردنیاز خود را دریافت کنند. از سوی دیگر، صادرکنندگان نیز در چنین شرایطی تشویق میشوند ارزشان را عرضه کرده و صادرات بیشتری انجام دهند.
وی افزود: یکی دیگر از مشکلات جدی، نبود برنامه مدون برای مدیریت ناترازیهاست. اگر مشخص شود که هر سال چه تغییری در تولید و مصرف صنایع رخ خواهد داد و چه راهکارهایی برای رفع ناترازی انرژی وجود دارد، سرمایهگذار میتواند محاسبه دقیقی از سود شرکتها داشته باشد و بداند در چه قیمتی خرید انجام دهد. اما تا زمانی که این ابهامات پابرجاست، بازار سهام در اولویت آخر سرمایهگذاران باقی خواهد ماند.
پایان مطلب