و اینگونه شد که به جای بانک های ورشکسته، زندگی مردم را شخم زدند!
به گزارش بورس نیوز، در حالی که تورم افسارگسیخته ۴۵.۳ درصدی، ریال را به ورطه نابودی کشانده و سفره مردم را خالی کرده است، مدیران بانکها به جای حفظ ارزش پول ملی و خلق ارزش، با تراکتورسواری و پرداخت تسهیلات کلان از جیب سپردهگذاران، زیانی ۶۵۷ همتی را به بار آوردهاند که باعث نابودی بهترین فرصتها شد.
در این اقتصاد پریشان حال، به جای رسیدگی به اوضاع نابسامان صنعت بانکداری کشور و تلاش در جهت بهبود شرایط، مدیرعامل یک موسسه به خودیها تسهیلات کلان پرداخت میکند و سهامدار عمده موسسه میشود؛ مدیرعامل بانک دیگر با پول سپرده گذاران و بینوایان، پروژههای چند صد هزار میلیاردی خود را تکمیل میکند؛ دیگری با سپردههای مردم در داخل و خارج کشور، سهام و داراییهای مختلف را تصاحب کرده است و مواردی از این قبیل که از رانت، فساد و مشکلات مدیریتی نشات میگیرند. نرخ اسمی تورم نقطه به نقطه ایران در شهریور ماه ۱۴۰۴ رسما به ۴۵.۳ درصد رسیده، ریال به بیارزشترین پول ملی در جهان تبدیل شده، مردم دست و پا زده در باتلاق فقر و گرانی چشم به انتظار یک مدیر مسئولیت پذیر، دلسوز و متخصص هستند، بانکها زیانده شدهاند؛ آن وقت رئیس کل بانک مرکزی کشور ما دقیقا در زمان رشد افسارگسیخته نرخ دلار، تراکتور سواری میکند!
سختی انجام وظیفه؛ لذت تراکتورسواری
آقای فرزین، ریاست محترم بانک مرکزی؛ تنها خواستهای که مردم از شما دارند تا در حد توان و اختیارات خود انجام دهید، پیگیری مستمر و رسیدگی قاطع به اوضاع مالی و مدیرتی بانکها میباشد. بازدید از مجموعه تراکتورسازی را به عهده مسئولین دیگر بگذارید؛ در سیستم اقتصادی و مدیریتی کشور آن قدر حقوق بگیر وجود دارد که وظیفه بازدید از اینگونه مجموعههای تولیدی را میتوان به آنها محول کرد. از وظایف اصلی بانک مرکزی میتوان به حفظ ارزش پول ملی، تنظیم مقررات و دستور العمل ها، تنظیمکننده نظام پولی و اعتباری و نظارت بر بانکها اشاره کرد که اگر بخواهیم واقع بینانه به ماجرا نگاه کنیم، متاسفانه و شوربختانه در این کشور کسی به این موارد اهمیت نمیدهد؛ چراکه شاخصهای فلاکت در صنعت بانکداری هم به اوج رسیدهاند.
صنعت بانکداری با هزار و یک معضل مواجه شده؛ از بهرهوری بسیار پایین پرسنل گرفته تا ریخت و پاشهای هزاران میلیاردی تحت عناوین گوناگون که منجر به زیانسازی و انباشت آن شده است، آن وقت مدیران خواب هستند و رؤسا در حال تراکتورسواری ... بانکهای مرکزی در جهان، نقش مهمی در حفظ ارزش پول ملی، تنظیم مقررات و دستور العمل ها، تنظیمکننده نظام پولی و اعتباری و نظارت بر بانکها ایفا میکنند؛ اما در ایران، نقشها و وظایف، زمین تا آسمان فرق میکند! لطفا به قضیه جدیتر نگاه کنید؛ صنعتی که یکی از ستونهای اصلی اقتصاد کشور است، بیشترین زیان انباشته و زیرساختهای ویران دارد، آن وقت مسئولین ما به فکر بازدید از مجموعههای تولیدی غیرمرتبط هستند.
بانک مرکزی در ایران، با دلار نیما دهها تن شمش طلا وارد و با دلار آزاد ۶۰ درصد گرانتر به مردم قالب میکند؛ چون حباب و قیمت عرضه هر چه بیشتر، جذابیت و تقاضا بالاتر!
بانک مرکزی در ایران، به جای کنترل سنتیمنت و نرخ دلار در بازار آزاد، صرافیها را محدود میکند؛ چون دیوار کوتاهتر از استارتاپها و نهادهای خصوصی پیدا نمیشود.
بانک مرکزی در ایران، تا خرداد ماه ۱۴۰۴ به بخشهای دولتی ۷۸۳ همت تسهیلات پرداخت کرده است؛ چون برخلاف کل دنیا، مستقل نیست و ابزار تحت کنترل دولت میباشد.
بانک مرکزی در ایران، تا خرداد ماه ۱۴۰۴ به بانکها و موسسات اعتباری ۷۳۱ همت پول تزریق کرده است؛ چون هیچ حد و مرزی وجود نداشته و منابع بین رانتخواران و بانکخواران خیرات میشوند.
شعار، بانکداری اسلامی؛ در عمل، ربا و رانت
ما در ایران، بانکداری اسلامی را فقط شعار میدهیم، اما کشورهای دیگر به آن عمل میکنند. نرخ اسمی تورم ۴۵.۳ درصد است که بانکها و موسسات اعتباری ایران، تنها ۲۴ درصد سود پرداخت میکنند؛ به تولید کننده، بیمار و کارگر روزمزد تسهیلات بدون بهره پرداخت نمیشود، آن وقت جیب اعضای هیئت مدیره، کارمندان بانک و همچنین، دلالان پر میشود؛ میانگین تقسیم سود پنج بانک بزرگ بورس کشور در سال ۱۴۰۳ به ۷.۵ درصد کاهش یافته است؛ ارزش سرمایه گذاری بانکها کاهش یافته و بهترین فرصتهای از دست رفته تبدیل به هزینههای سنگین و زیان انباشته شدند. قبول کنیم یا نه، بانکداری اسلامی بدون ربا، رانت و فساد در ایران وجود ندارد؛ چون اگر داشت، ایرانمال و بانک آیندهای وجود نداشت.
برج سازی با سپردههای بینوایان
طی یک سال اخیر، نرخ طلای ۱۸ عیار به میزان ۱۶۸ درصد، تمام سکه ۱۳۲ درصد، شاخص کل بورس ۴۸ درصد، بیت کوین ۱۸۰ درصد، صندوقهای درآمد ثابت ۳۲ درصد و تامین مالی جمعی ۴۲ درصد بازده مثبت داشته است. سود سالانه ۲۴ درصدی بانک در مقابل هزینه فرصتهای از دست رفته چه ارزشی دارد؟ ارزش سرمایه گذاریهای پنج بانک بزرگ کشور در اوراق بهادار نسبت به سه سال قبل، تنها ۵۵ درصد افزایش یافته و از ۹۴ همت در سال ۱۴۰۰ به ۱۴۶ همت در سال ۱۴۰۳ رسیده است. این یک فاجعه است! این پولها که از سپرده گذاران جمع آوری میشود به کجا میرود؟ رشد ارزش سرمایه گذاری و سود سپرده با نرخ تورم حرکت نمیکند؛ چراکه این پولها از طریق رانت و تسهیلات بلاعوض به جیب برخی از مدیران و مسئولین سرازیر میشوند.
بازده تحقق یافته سرمایه گذاریهای اوراق بهادار پنج بانک بزرگ کشور در سال مالی ۱۴۰۳ به ۱۴.۷ درصد رسیده است؛ این بانکها که لیدر هستند، وای به حال بانکهای دیگر که نه سرمایه گذاری قابل توجهی دارند و نه سود کسب شدهای! با نرخ ۴۵.۳ درصدی تورم و رشد چشمگیر قیمت داراییهای ریسک گریز، ۱۴.۷ درصد چه ارزشی برای سرمایه گذاران، سپرده گذاران و مردم دارد؟ آیا مدیران و مسئولین صنعت بانکداری از این نرخها شرمسار نیستند؟ آقای فرزین؛ برنامه ریزی برای سرمایه گذاری مولد، کسب سود و به کارگیری سپردههای مردم در راستای تولید، خلق ارزش و سودآوری بسیار مهمتر از تراکتورسواری است. برخی از بانکها و موسسات با سپردههای مردم به فکر ساخت برجهای آسمانخراش و سرمایه گذاری شخصی هستند؛ تمامی این موارد نظارت میخواهد.
تبدیل فرصت به رویا با سوء مدیریت
زیان انباشته ۶ بانک ورشکسته شناخته شده (آینده، دی، ملل، سرمایه و ایران زمین) تا سه ماهه نخست ۱۴۰۴ به رقم نگرانکننده ۶۵۷ همت رسیده است که نسبت به دوره مشابه سال قبل ۴۵ درصد و سه سال قبل ۳۰۵ درصد افزایش یافته است. با همین زیان انباشتهای که به لطف بانکخواران و برخی از مدیران به وجود آمده است، میتوان چندین نیروگاه برق، پروژههای آب شیرینکن، شرکتهای تولیدی، بیمارستان، مراکز آموزشی و بسیاری از طرحها را احداث کرد، اما کل فرصتها و منابع را به آتش کشیدند. بسیار خب، میگوییم شرکت و نیروگاه و پروژههای اقتصادی دیگر نمیشود؛ بانکهای ورشکسته همان ۶۵۷ همت زیان انباشته را دلار و طلا انباشت میکردند، اکنون، قطع به یقین در این وضعیت بحرانی قرار نداشتند.
تفاوت مدیران توانمند با مدیران بیسواد سیستم بانکی را از آمار و ارقام مالی میتوان مشاهده کرد. بانک صادرات ایران با ۲۰ هزار و ۴۴۱ نفر پرسنل، شاخصهای مالی خود را روز به روز بهبود میبخشد؛ جالب است بدانید سود خالص بانک صادرات نسبت به پنج سال قبل ۱۹۰۴ درصد و حقوق صاحبان سهام در همین مدت ۴۵۷ درصد افزایش یافته است که در حال حاضر، تحت مدیریت محسن سیفی کفشگری میباشد یا حتی بانکهای ملت، اقتصاد نوین، پست بانک و تا حدودی پاسارگاد که در حال رقابت هستند، آن وقت بانک آینده و امثالهم در حال تلاش برای ساخت زیان بیشتر و افزایش بدهیها میباشد.
بهرهوری پایین در برابر ریخت و پاشها
ضریب هزینههای اداری و عمومی به درآمدهای عملیاتی پنج بانک ورشکسته و زیانده کشور به ۷۹ درصد در سال ۱۴۰۳ رسیده است که نشانگر فاجعه عظیمی میباشد! این بانکها مدیر و سرپرست ندارند؟ مگر چنین چیزی امکان دارد که ۷۹ درصد کل درآمد یک بانک صرف امور اداری و پرسنلی شود؟ در شرکتهای خصوصی به پرسنل متخصص و باسواد ریالی اضافه پرداخت نمیکنند، آن وقت به کارمند بانک ورشکستهای که کار روتین و روزانه آن، چک کردن چند سایت و اکسل است، تسهیلات میلیاردی بدون بهره پرداخت میشود.
اجازه دهید بهرهوری پایین منابع انسانی این بانکها را کمی علمیتر مورد بررسی قرار دهیم؛ شاخص HCROI پرسنل این پنج بانک ورشکسته، در سال ۱۴۰۳ به رقم ناچیز ۳ درصد رسیده که نشان میدهد کارمندان بانک حتی به اندازه افزایش ۲۰ درصدی حقوقشان هم بهرهوری ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند مازاد ارزشی برای مشتریان، سیستم بانکی و اقتصاد کشور ایجاد کنند.پ
هادی بهرامی_ پژوهشگر بازار سرمایه