جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۰

شکنجه با کشیدن اتوی داغ روی بدن!

«یوسف مسیحی» به آنها گفته بود که به امام فحش بدهند تا آزادشان کند، اما آنها امتناع کرده بودند و یوسف هم روی بدنشان اتو کشیده بود.
کد خبر : ۱۳۴۹۳۳

به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز:

آنجا "یوسف" نامی بود. او بدتر از همه کتک می زد. حتی خود عراقی ها از او حساب می بردند. او نه با باتوم که با سیم بکسل می زد. روزی سرهنگ برای بازدید آمد و خبردار- بنشین و پاشو و همان شعار رهبر خمینی. سرهنگ با غیظ نگاه مان کرد و گفت: "از این به بعد هرکس شعار بدهد اسلحه را می گذارم روی پیشانی اش و شلیک می کنم."و بدین ترتیب شعار دادن ما هم به پایان رسید.

 

دوباره صادق را که مسئول اطلاعات جنوب بود، به عنوان مسئول بند انتخاب کردیم. چند روز به وضع ناراحت کننده ای سپری شد تا اینکه صادق را با چند نفر دیگر بی هیچ اتهامی لو دادند. آنها را نیمه جان بردند و در گوشه محوطه به اتاقکی انداختند؛ بدون آب و غذا و دستشویی.

 

"یوسف مسیحی" به آنها گفته بود که به امام فحش بدهند تا آزادشان کند؛ اما آنها امتناع کرده بودند و یوسف هم اتویشان کشیده بود. بعد آنها را درحالی که رو به مرگ بودند، آوردند و در آسایشگاه انداختند و گفتند که به وضع شان رسیدگی کنیم. سرتا پا گل آلود بودند و صورت و چشم هایشان زخمی و بدن شان هم یکپارچه کبود. هوای قلعه، هوای کتک آلودی بود. علاوه بر کتک، سخت گرسنگی می دادند. همان روزی که صادق را زخمی و لگد مال شده آوردند و در آسایشگاه رهایش کردند، سطل دستشویی ها را برداشتند و درهای آسایشگاه را بستند.

 

سه شبانه روز درآسایشگاه ماندیم. بدون آب و غذا و امکان دستشویی! روز سوم به آن شدیم تا چاره ای بیندیشیم. بعد  فکر کردن به این نتیجه رسیدیم که چند نفر از حال بروند و چنین شد که چند نفر خود را به غش زدند و بیش از ده نفر هم واقعاً از حال رفتند. افسر آمد و دید نصف بیشتر افراد هر آسایشگاه از حال رفته اند.

 

درها را باز کردند و قریب پانصد نفر در صف دستشویی ایستادند. البته ما قبلاً مقداری شکر برای روز مبادا پشت پنجره پنهان کرده بودیم. گاه گاه مقداری از آن را به خورد بچه ها می دادیم. بعدها با شگرد مأموران قلعه آشنا شدیم. آنها سه چهار روز و حتی یک هفته در داخل آسایشگاه همه را حبس می کردند. در این مدت تنها یکبار آب می دادند. غذا نمی دادند. یا به عکس، یکبار غذا می دادند، آب نمی دادند.

اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
این بعثی ها به مردم خودشونم رحم نمیکنن و بمبارانشون کردن از این آدما چه انتظاری میشه داشت