عضو شوراي روابط خارجي امريکا در گفتوگو با «ايران»: اختلافهاي کليدي ايران و امريکا حل شده است
کد خبر : ۱۵۱۴۰۴
مذاکرات هستهاي به حساسترين روزها و شايد ساعتهاي خود رسيده است. ايران و
کشورهاي گروه «1+5» طي دو سال گذشته راه دشوار و پرفراز و نشيبي را پيمودهاند تا
به نقطهاي رسيدهاند که دستيابي به توافقي نهايي، بيش از هر زمان ديگري محتمل است.
در حاشيه گفتوگوهاي حساس «وين» با «ديويد سنگر»، تحليلگر برجسته امريکايي
گفتوگو کرديم. او از صاحبنظران با نفوذ امريکايي و از اعضاي برجسته «شوراي روابط
خارجي» امريکا و همچنين استاد مدعو دانشگاه و مؤلف دو کتاب در زمينه سياست خارجي
امريکاست. «سنگر» در اين گفتوگو از وضعيت کنوني مذاکرات ، چالشهاي باقيمانده و
پيامدهاي توافق احتمالي سخن گفته و معتقد است حتي در دوران پسا توافق هم ترميم
رابطه ايران و امريکا بسيار زمانبر خواهد بود. زيرا دو طرف نيازمند کار درباره
موضوعات مشترکي هستند که «داعش» يکي از آنهاست. «سنگر» همچنين هشدار ميدهد که
بزرگترين خطري که ميتواند توافق احتمالي را تهديد کند «تفسير اشتباه» آن از سوي
هر دو طرف مذاکره است. گفتوگو با اين صاحبنظر امريکايي را
ميخوانيم:
مذاکرات هستهاي بنا برخبرها و روايت مقامات مذاکره کننده ايران و کشورهاي گروه 1+5 به ايستگاه آخر رسيده و احتمال دستيابي به توافق بيش از هر زمان ديگري تقويت شده است. مهمترين موضوعات مورد اختلافي که در حال حاضر به محل دغدغه طرفين تبديل شده و دستيابي به توافق را با تأخير مواجه کرده است از نظر شما چيست؟
در حال حاضر چند نگراني براي هر دو طرف مذاکره وجود دارد. از يک سو، براي ايران مهمترين مسأله برداشتن کليه تحريم هايي است که اساساً با هدف لغو آنها مذاکره با کشورهاي 1+5 را آغاز کرده است. در مذاکرات دور پاياني؛ اگرچه با برداشته شدن بيشتر تحريمهاي مالي و اقتصادي ايران موافقت شده است اما لغو تحريمهاي تسليحاتي، موضوعي نيست که کشورهاي طرف مذاکره با ايران، براحتي با آن موافقت کنند.
براي مقامات ارشد ايران بسيار مهم است که به مردم خود اعلام کنند همه تحريمهاي تصويب شده يکجا برداشته خواهد شد و ايران مشمول هيچ تحريمي حتي تسليحاتي نخواهد بود. البته فرمول خاصي براي حل اين مسأله در مذاکرات مطرح شده که شايد گره گشاي اين اختلاف ديدگاه باشد. ولي اين مسأله به قطعنامه شوراي امنيت هم گره خورده است. ايران ميخواهد لغو تحريمهاي تسليحاتي در قطعنامه شوراي امنيت اعلام شود اما امريکا ملاحظاتي براي قيد شدن اين مسأله در قطعنامه دارد. البته با توجه به رايزنيها و تلاش ديپلماتها، به نظر ميرسد اين مسأله هم در مرحله حل شدن است. نگراني ملموس ديگر ايران؛ دغدغه احتمال بازگشت تحريمهاست که دغدغه بجايي هم هست. از آنجايي که بارها طرفين مذاکره اعلام کردهاند که تحريمهاي مربوط به مسأله هستهاي برداشته خواهد شد و لغو تحريمها، ساير حوزهها مانند حقوق بشر يا تروريسم را شامل نميشود. ايران اين دغدغه را دارد که مبادا تحريم هايي که در چارچوب اين توافق برداشته ميشود، پس از مدتي توسط کشورهاي غربي تحت عناوين غيرهستهاي (مانند حقوق بشر يا مبارزه با تروريسم) مجدداً اعمال شود. ضمن اينکه هنوز زمانبندي رفع تحريمها حل نشده و دو طرف هم قرائتهاي مختلفي از اين موضوع ارائه ميدهند. اما آن سوي ميز هم، کشورهاي غربي، نگراني قابل ملاحظهاي درباره اين توافق دارند. طرف غربي بيم دارد که به موجب توافق نتواند سيستم نظارت و راستي آزمايي مؤثري بر برنامههاي هستهاي ايران داشته باشند.
چه عواملي را در پيشرفت مذاکرات و رسيدن آن به اين مقطع کنوني و احتمال دستيابي به توافق از سوي هر دو طرف تأثيرگذار ميدانيد؟
مذاکرات در حالي به اين نقطه رسيده که به نظر ميرسد، دو مسأله مهم، حل و فصل شده است. يک نگراني اساسي امريکا که در سخنان اوباما هم مشهود بود، مسأله «گريز هسته اي» ايران است. امريکا همواره اين نگراني را مطرح کرده که ايران در حال خريد زمان است تا سوخت کافي براي ساخت تسليحات اتمي توليد کند. امريکاييها زمان لازم براي رسيدن ايران به چنين هدفي را حداقل دو سال برآورد ميکنند. ولي مقامات ايراني در پاسخ به اين نگراني تأکيد دارند که دستيابي به سلاح اتمي از اهداف تهران نيست. طبيعي است، وقتي ايران دنبال ساخت تسليحات هستهاي نيست، ميتواند بر سر تعداد سانتريفيوژها و ميزان و کم و کيف توليد سوخت مورد نياز براي اهداف مسالمتآميز هستهاي وارد گفتوگو شود.
از زماني که مونيز و صالحي وارد گفتوگوها شدند اين مشکل را حل کردند. به اين ترتيب که ايران هيچ تجهيزات هستهاي خود را نابود نکند و در عوض، سوخت توليد شده خود را به حالتي تبديل کند که براي ساخت سلاح هستهاي، قابل استفاده نباشد. اين موفقيت بزرگي است. از ديگر نگرانيهاي امريکا، مسأله «فردو» بود اما با کاهش تعداد سانتريفيوژها و بازطراحي رآکتور اراک، بهگونهاي که توليد پلوتونيوم را منتفي کند، اين نگراني «کاخ سفيد» هم برطرف شده است. البته در کنار اينها برقراري سيستم نظارت قوي بر برنامههاي هستهاي ايران هم عامل ديگري است که دغدغههاي امريکاييها را کاهش خواهد داد. در مقابل همه اينها، ايران هم ميتواند غنيسازي خود را ادامه دهد و علاوه بر آن، تحريمها عليه تهران نيز لغو ميشوند.
آيا توافق هستهاي پايدار خواهد بود؟
فراموش نکنيد که ما الان با 3 توافق طرفيم و نه يک توافق. يک توافق ميان ظريف و کري، يک توافق هم بين مقامات ايران در داخل و توافق ديگرهم ميان اوباما و کنگره. تغييرات و يا مخالفتهايي از سوي هريک از اين سه جريان، ميتواند توافق اصلي را بر هم زند و اين مسأله نشان دهنده شکننده بودن توافق هم خواهد بود.
توافق احتمالي چه پيامدهايي براي منطقه خاورميانه خواهد داشت؟ آيا مشکلات منطقهاي که ايران و امريکا به نوعي درگير آن هستند با اين توافق قابل حل و فصل خواهد شد؟
در پاسخ به اين سؤال ابتدا بايد پرسيد که آيا اين توافق ميتواند مسير جديدي در روابط ايران و امريکا ايجاد کند يا نه؟ پاسخ اين است که ترميم رابطه ايران و امريکا بسيار زمانبر خواهد بود. دو طرف نيازمند کار درباره موضوعات مشترکي هستند که «داعش» يکي از آنهاست. ايران و امريکا بايد به يک سري توافقات مشترک در عراق، سوريه و يمن برسند و دستيابي به هيچ يک از اينها آسان نخواهد بود. وقتي نيکسون (رئيس جمهوري وقت امريکا) حدود 40 سال قبل برقراري مناسبات با چين را در دستور کار قرار داد، سالهاي متمادي طول کشيد تا دو کشور به سطح خوبي از روابط برسند. البته اين رابطه به معناي همپيماني و نزديکي دو متحد نيست.
آنها در پارهاي موارد مانند کار درباره تغييرات آب و هوايي همکاري هايي دارند اما در خصوص حملات سايبري با يکديگر دچار اختلاف هستند ولي مهم اين است که آنها به تدريج زمينههاي مشترک براي همکاري يافتهاند. بنابراين، آينده روابط ايران و امريکا به آن بدي که برخي تصور ميکنند، نخواهد بود.
احتمال تغيير سياست امريکا در قبال همپيمانانش در منطقه از جمله عربستان سعودي و اسرائيل که جزو مخالفان توافق هستهاي هستند، تا چه حد امکانپذير است؟
اسرائيل و عربستان بشدت نگران تغيير گرايش امريکا در منطقه هستند. البته اين اتفاق خواهد افتاد اما در يک فرآيند بلند مدت و آهسته. به خاطر بياوريد که امريکا و ايران در دوره قبل از انقلاب اسلامي ايران همکاريهاي مشترکي در زمينههاي هستهاي داشتند. رآکتورهاي تحقيقاتي تهران از امريکا وارد شده است. اين مسأله به شما ميگويد که امريکا زماني قبول داشته است که ايران ميتواند توانايي هستهاي داشته باشد. حالا آيا شاهد تکرار شدن اين اتفاق خواهيم بود؟ خب در يکي از ضمايم اين توافق احتمالي، همکاريهاي هستهاي ايران با کشورهاي طرف مذاکره مطرح شده و امريکا هم ميتواند در راهاندازي يک رآکتور صنعتي هستهاي به ايران کمک کند. رآکتوري که خروجي آن به آساني، قابليت تبديل به سلاح هستهاي را ندارد. چنين رآکتوري، ميتواند در ايران عملياتي شود مانند آنچه در بوشهر در حال حاضر، راهاندازي شده است.
چه خطراتي توافق احتمالي هستهاي را تهديد ميکند؟
بزرگترين خطري که توافق را تهديد ميکند «تفسير اشتباه» آن از سوي هر دو طرف مذاکره است. به عنوان نمونه مسأله بازرسي از سايتهاي نظامي حاصل تفسير غلطي از توافق احتمالي بوده است که اگر خوب مديريت نشود از کنترل خارج خواهد شد. اما اگر نگاهي به 18 ماه قبل داشته باشيم ايران تمام وظايف محوله در (Joint Plan Of Action) را بخوبي و تمام و کمال انجام داده است که نشانه پايبندي اين کشور به تعهداتش است. امريکا هم هر تحريمي را که بنا بوده بردارد، برداشته است. اين نشانه خوبي است اما اگر طرفين از تعهدات خود پا پس بکشند قدرتهايي هستند که ميتوانند کل ماجرا را به سوي يک نزاع هدايت کنند.
ارزيابي شما از عملکرد تيم ايراني و ظريف چيست؟
آنان در انجام مأموريتي که دارند، بسيار خبره، ماهر و خوب هستند و بخوبي ميتوانند منافع ملي کشورشان را تأمين کنند. ظريف؛ هميشه لبخند به لب دارد. ديگر اعضاي تيم هم تحصيلکرده هستند و به مسائل روز و سياست داخلي امريکا اشراف دارند.
همين نکات، ديد بهتري به آنان ميدهد تا بتوانند مذاکره با کشورهاي غربي را بخوبي انجام دهند. برخي از اعضاي تيم ايراني، تحصيلکرده دانشگاههاي امريکا هستند و زندگي آنان در اين کشور به بهبود کيفيت ديپلماسيشان کمک زيادي ميکند. همين که شما در امريکا زندگي کنيد متوجه ميشويد که امريکاييها چگونه فکر ميکنند. همان طور که چينيها و سران کشور چين فرزندانشان را براي تحصيل به امريکا و به «ام آي تي»، «ييل»،«هاروارد» و ساير دانشگاههاي معتبر امريکايي ميفرستند و ايالات متحده نيز متقابلاً ساليانه هزاران دانشجو براي تحصيل روانه چين ميکند. تصور کنيد، اگر ما همين تبادل دانشجو را ميان ايران و امريکا داشته باشيم، اين مناسبات تا چهانداره زمينه نزديکي ايجاد ميکند.
عدهاي معتقدند هم اکنون فرصتي استثنايي براي سران ايران و امريکا مهيا شده تا به چالش ديرينه هستهاي پايان دهند، شما با اين ارزيابي موافقيد؟
بله. اين فرصت فراهم شده است. روحاني زماني که انتخاب شد وعده داد که با حل مسأله هستهاي تحريمها را از ميان بردارد. به هر حال انتخابات مجلس ايران هم در ماه مارس(اسفندماه) در راه است و آقاي روحاني بايد تا آن موقع از مشکل تحريمها رها شده باشد تا بتواند به مردم بگويد به وعدههاي خود، عمل کرده است.
مذاکرات هستهاي بنا برخبرها و روايت مقامات مذاکره کننده ايران و کشورهاي گروه 1+5 به ايستگاه آخر رسيده و احتمال دستيابي به توافق بيش از هر زمان ديگري تقويت شده است. مهمترين موضوعات مورد اختلافي که در حال حاضر به محل دغدغه طرفين تبديل شده و دستيابي به توافق را با تأخير مواجه کرده است از نظر شما چيست؟
در حال حاضر چند نگراني براي هر دو طرف مذاکره وجود دارد. از يک سو، براي ايران مهمترين مسأله برداشتن کليه تحريم هايي است که اساساً با هدف لغو آنها مذاکره با کشورهاي 1+5 را آغاز کرده است. در مذاکرات دور پاياني؛ اگرچه با برداشته شدن بيشتر تحريمهاي مالي و اقتصادي ايران موافقت شده است اما لغو تحريمهاي تسليحاتي، موضوعي نيست که کشورهاي طرف مذاکره با ايران، براحتي با آن موافقت کنند.
براي مقامات ارشد ايران بسيار مهم است که به مردم خود اعلام کنند همه تحريمهاي تصويب شده يکجا برداشته خواهد شد و ايران مشمول هيچ تحريمي حتي تسليحاتي نخواهد بود. البته فرمول خاصي براي حل اين مسأله در مذاکرات مطرح شده که شايد گره گشاي اين اختلاف ديدگاه باشد. ولي اين مسأله به قطعنامه شوراي امنيت هم گره خورده است. ايران ميخواهد لغو تحريمهاي تسليحاتي در قطعنامه شوراي امنيت اعلام شود اما امريکا ملاحظاتي براي قيد شدن اين مسأله در قطعنامه دارد. البته با توجه به رايزنيها و تلاش ديپلماتها، به نظر ميرسد اين مسأله هم در مرحله حل شدن است. نگراني ملموس ديگر ايران؛ دغدغه احتمال بازگشت تحريمهاست که دغدغه بجايي هم هست. از آنجايي که بارها طرفين مذاکره اعلام کردهاند که تحريمهاي مربوط به مسأله هستهاي برداشته خواهد شد و لغو تحريمها، ساير حوزهها مانند حقوق بشر يا تروريسم را شامل نميشود. ايران اين دغدغه را دارد که مبادا تحريم هايي که در چارچوب اين توافق برداشته ميشود، پس از مدتي توسط کشورهاي غربي تحت عناوين غيرهستهاي (مانند حقوق بشر يا مبارزه با تروريسم) مجدداً اعمال شود. ضمن اينکه هنوز زمانبندي رفع تحريمها حل نشده و دو طرف هم قرائتهاي مختلفي از اين موضوع ارائه ميدهند. اما آن سوي ميز هم، کشورهاي غربي، نگراني قابل ملاحظهاي درباره اين توافق دارند. طرف غربي بيم دارد که به موجب توافق نتواند سيستم نظارت و راستي آزمايي مؤثري بر برنامههاي هستهاي ايران داشته باشند.
چه عواملي را در پيشرفت مذاکرات و رسيدن آن به اين مقطع کنوني و احتمال دستيابي به توافق از سوي هر دو طرف تأثيرگذار ميدانيد؟
مذاکرات در حالي به اين نقطه رسيده که به نظر ميرسد، دو مسأله مهم، حل و فصل شده است. يک نگراني اساسي امريکا که در سخنان اوباما هم مشهود بود، مسأله «گريز هسته اي» ايران است. امريکا همواره اين نگراني را مطرح کرده که ايران در حال خريد زمان است تا سوخت کافي براي ساخت تسليحات اتمي توليد کند. امريکاييها زمان لازم براي رسيدن ايران به چنين هدفي را حداقل دو سال برآورد ميکنند. ولي مقامات ايراني در پاسخ به اين نگراني تأکيد دارند که دستيابي به سلاح اتمي از اهداف تهران نيست. طبيعي است، وقتي ايران دنبال ساخت تسليحات هستهاي نيست، ميتواند بر سر تعداد سانتريفيوژها و ميزان و کم و کيف توليد سوخت مورد نياز براي اهداف مسالمتآميز هستهاي وارد گفتوگو شود.
از زماني که مونيز و صالحي وارد گفتوگوها شدند اين مشکل را حل کردند. به اين ترتيب که ايران هيچ تجهيزات هستهاي خود را نابود نکند و در عوض، سوخت توليد شده خود را به حالتي تبديل کند که براي ساخت سلاح هستهاي، قابل استفاده نباشد. اين موفقيت بزرگي است. از ديگر نگرانيهاي امريکا، مسأله «فردو» بود اما با کاهش تعداد سانتريفيوژها و بازطراحي رآکتور اراک، بهگونهاي که توليد پلوتونيوم را منتفي کند، اين نگراني «کاخ سفيد» هم برطرف شده است. البته در کنار اينها برقراري سيستم نظارت قوي بر برنامههاي هستهاي ايران هم عامل ديگري است که دغدغههاي امريکاييها را کاهش خواهد داد. در مقابل همه اينها، ايران هم ميتواند غنيسازي خود را ادامه دهد و علاوه بر آن، تحريمها عليه تهران نيز لغو ميشوند.
آيا توافق هستهاي پايدار خواهد بود؟
فراموش نکنيد که ما الان با 3 توافق طرفيم و نه يک توافق. يک توافق ميان ظريف و کري، يک توافق هم بين مقامات ايران در داخل و توافق ديگرهم ميان اوباما و کنگره. تغييرات و يا مخالفتهايي از سوي هريک از اين سه جريان، ميتواند توافق اصلي را بر هم زند و اين مسأله نشان دهنده شکننده بودن توافق هم خواهد بود.
توافق احتمالي چه پيامدهايي براي منطقه خاورميانه خواهد داشت؟ آيا مشکلات منطقهاي که ايران و امريکا به نوعي درگير آن هستند با اين توافق قابل حل و فصل خواهد شد؟
در پاسخ به اين سؤال ابتدا بايد پرسيد که آيا اين توافق ميتواند مسير جديدي در روابط ايران و امريکا ايجاد کند يا نه؟ پاسخ اين است که ترميم رابطه ايران و امريکا بسيار زمانبر خواهد بود. دو طرف نيازمند کار درباره موضوعات مشترکي هستند که «داعش» يکي از آنهاست. ايران و امريکا بايد به يک سري توافقات مشترک در عراق، سوريه و يمن برسند و دستيابي به هيچ يک از اينها آسان نخواهد بود. وقتي نيکسون (رئيس جمهوري وقت امريکا) حدود 40 سال قبل برقراري مناسبات با چين را در دستور کار قرار داد، سالهاي متمادي طول کشيد تا دو کشور به سطح خوبي از روابط برسند. البته اين رابطه به معناي همپيماني و نزديکي دو متحد نيست.
آنها در پارهاي موارد مانند کار درباره تغييرات آب و هوايي همکاري هايي دارند اما در خصوص حملات سايبري با يکديگر دچار اختلاف هستند ولي مهم اين است که آنها به تدريج زمينههاي مشترک براي همکاري يافتهاند. بنابراين، آينده روابط ايران و امريکا به آن بدي که برخي تصور ميکنند، نخواهد بود.
احتمال تغيير سياست امريکا در قبال همپيمانانش در منطقه از جمله عربستان سعودي و اسرائيل که جزو مخالفان توافق هستهاي هستند، تا چه حد امکانپذير است؟
اسرائيل و عربستان بشدت نگران تغيير گرايش امريکا در منطقه هستند. البته اين اتفاق خواهد افتاد اما در يک فرآيند بلند مدت و آهسته. به خاطر بياوريد که امريکا و ايران در دوره قبل از انقلاب اسلامي ايران همکاريهاي مشترکي در زمينههاي هستهاي داشتند. رآکتورهاي تحقيقاتي تهران از امريکا وارد شده است. اين مسأله به شما ميگويد که امريکا زماني قبول داشته است که ايران ميتواند توانايي هستهاي داشته باشد. حالا آيا شاهد تکرار شدن اين اتفاق خواهيم بود؟ خب در يکي از ضمايم اين توافق احتمالي، همکاريهاي هستهاي ايران با کشورهاي طرف مذاکره مطرح شده و امريکا هم ميتواند در راهاندازي يک رآکتور صنعتي هستهاي به ايران کمک کند. رآکتوري که خروجي آن به آساني، قابليت تبديل به سلاح هستهاي را ندارد. چنين رآکتوري، ميتواند در ايران عملياتي شود مانند آنچه در بوشهر در حال حاضر، راهاندازي شده است.
چه خطراتي توافق احتمالي هستهاي را تهديد ميکند؟
بزرگترين خطري که توافق را تهديد ميکند «تفسير اشتباه» آن از سوي هر دو طرف مذاکره است. به عنوان نمونه مسأله بازرسي از سايتهاي نظامي حاصل تفسير غلطي از توافق احتمالي بوده است که اگر خوب مديريت نشود از کنترل خارج خواهد شد. اما اگر نگاهي به 18 ماه قبل داشته باشيم ايران تمام وظايف محوله در (Joint Plan Of Action) را بخوبي و تمام و کمال انجام داده است که نشانه پايبندي اين کشور به تعهداتش است. امريکا هم هر تحريمي را که بنا بوده بردارد، برداشته است. اين نشانه خوبي است اما اگر طرفين از تعهدات خود پا پس بکشند قدرتهايي هستند که ميتوانند کل ماجرا را به سوي يک نزاع هدايت کنند.
ارزيابي شما از عملکرد تيم ايراني و ظريف چيست؟
آنان در انجام مأموريتي که دارند، بسيار خبره، ماهر و خوب هستند و بخوبي ميتوانند منافع ملي کشورشان را تأمين کنند. ظريف؛ هميشه لبخند به لب دارد. ديگر اعضاي تيم هم تحصيلکرده هستند و به مسائل روز و سياست داخلي امريکا اشراف دارند.
همين نکات، ديد بهتري به آنان ميدهد تا بتوانند مذاکره با کشورهاي غربي را بخوبي انجام دهند. برخي از اعضاي تيم ايراني، تحصيلکرده دانشگاههاي امريکا هستند و زندگي آنان در اين کشور به بهبود کيفيت ديپلماسيشان کمک زيادي ميکند. همين که شما در امريکا زندگي کنيد متوجه ميشويد که امريکاييها چگونه فکر ميکنند. همان طور که چينيها و سران کشور چين فرزندانشان را براي تحصيل به امريکا و به «ام آي تي»، «ييل»،«هاروارد» و ساير دانشگاههاي معتبر امريکايي ميفرستند و ايالات متحده نيز متقابلاً ساليانه هزاران دانشجو براي تحصيل روانه چين ميکند. تصور کنيد، اگر ما همين تبادل دانشجو را ميان ايران و امريکا داشته باشيم، اين مناسبات تا چهانداره زمينه نزديکي ايجاد ميکند.
عدهاي معتقدند هم اکنون فرصتي استثنايي براي سران ايران و امريکا مهيا شده تا به چالش ديرينه هستهاي پايان دهند، شما با اين ارزيابي موافقيد؟
بله. اين فرصت فراهم شده است. روحاني زماني که انتخاب شد وعده داد که با حل مسأله هستهاي تحريمها را از ميان بردارد. به هر حال انتخابات مجلس ايران هم در ماه مارس(اسفندماه) در راه است و آقاي روحاني بايد تا آن موقع از مشکل تحريمها رها شده باشد تا بتواند به مردم بگويد به وعدههاي خود، عمل کرده است.
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اگر آمریکا مذاکرات را بر هم نمیزد، توافق هستهای مدتها پیش حاصل میشد/ شروط آمریکایی عزت و استقلال هر ملتی را زیر سؤال میبرد/ تغییر موضع ناگهانی آمریکاییها گویای این مساله است که تمایلی برای توافق ندارند
«رادنی مارتین» با یادآوری رفتار تاریخی آمریکاییها در مذاکرات مهم در سطوح بالای بینالمللی گفت مذاکره با آمریکا بسیار خطرناک است و مذاکره کنندگان آمریکایی هیچگاه با نیت خوب در مذاکرات حاضر نمیشوند