اردیبهشت سال ۱۴۰۲ را به یاد آورید تا اردیبهشت امسال تان خراب نشود
به گزارش بورس نیوز، در روزها و هفتههای گذشته و پس از جدیتر شدن مذاکرات ایران و آمریکا، شاهد استقبال و شاید هجوم سرمایهگذاران به بازار سرمایه بودیم. هجوم و استقبالی که بیشتر مربوط به کاهش احتمال درگیریهای نظامی و دورشدن سایه جنگ از کشور بود تا بهبود عوامل بنیادی و افزایش پتانسیل سودآوری شرکتها.
اما سوالی که برای بسیاری از کارشناسان و سرمایهگذاران در هفتههای گذشته به وجود آمده، این است که آیا میتوان به ادامه روند صعودی بازار خوشبین بود یا نمیتوان انتشار اخباری سربسته از مذاکرات را آیتمی تاثیرگذار در روند بلند مدت بازار سرمایه دانست؟
متاسفانه به جز تعداد محدودی از افراد و درصدی ناچیزی از سرمایهگذاران مجرب در بازارهای مالی، انتخاب استراتژیهای کوتاهمدت مبتنی بر اخبار و تغییرات موقت توسط اشخاص، منجر به خسارات و زیانهای هنگفتی خواهد شد. اصولا استفاده از تاثیر اخبار و شرایط ویژه کوتاه مدت، نیازمند بهره مندی سرمایه گذاران از استراتژی و تحلیلهای مالی دقیق و عمدتا کوتاه مدتیست (تکنیکالیستها و تسلط بر پرایس اکشن) که بسیاری از سرمایه گذاران عادی و آماتور فاقد چنین تواناییهایی میباشند.
از این رو آنچه میتواند سرمایه گذاران را از تبعات رفتارهای پرخطر هیجانی و چالشهای معاملات کوتاه مدت در این هفتهها دور نگه دارد، مقید بودن به اصول " مدیریت سرمایه " میباشد. " مدیریت سرمایه " یکی از مهمترین مفاهیم در امور سرمایه گذاری است که موضوعاتی نظیر تفاوت بین سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت، انواع ریسک، میزان سرمایه گذاری، تعادل بین سود و ریسک در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و ... را شامل میشود.
بر خلاف آنکه بسیاری از کارشناسان و حتی برخی مدیران کانالهای تلگرامی، دستیابی به سیگنالهای خرید را برای سرمایهگذاران تازهوارد و غیرمجرب، از اولویتهای اصلی سرمایهگذاری میدانند، لازم به یادآوری است که مباحث مدیریت سرمایه نقشی به مراتب مهمتر را در سودآوری و ماندگاری سرمایهگذاران ایفا می کند.
به عبارتی وقتی نتوانید از طریق مدیریت سرمایه در بازارهای پر نوسان و با ریسک بالا، سرمایههای خود را حفظ کنید، کسب سود و بازدهی در بازارهای مالی برای شما غیر ممکن است.
"وقتی سربازی برای جنگیدن ندارید، قطعا بازندهاید حتی اگر بهترین فرمانده باشید"
انتشار اخبار قابل تامل در خصوص بروز اختلافات اساسی در مذاکرات ایران و آمریکا، توهمات و خوشبینیهای مفرط برخی کارشناسان و عرضههای سنگین در نمادهای تاثیرگذار بازار در روز گذشته باعث شد تا سوژه این هفته را به بررسی شرایط موجود و لزوم اجتناب سرمایه گذاران از رفتارهای هیجانی اختصاص دهیم.
به جای توهم بر حقایق تمرکز کنید
علی رغم آنکه بسیاری از شما خوانندگان عزیز بورس نیوز، همچون ما با مذاکرات ایران و آمریکا موافق و خوشبین هستید، اما هرگز نباید استراتژیهای سرمایه گذاری خود را بر اساس خوشبینیهای مطلق و توهمات تعدادی از کارشناسان و مسئولین ذینفع کشور، پایه گذاری کنید.
ما نیز میدانیم که بیشک یکی از اصلیترین اقدامات حاکمیت در مهار نرخ تورم انتظاری و ایجاد روزنههایی هر چند کوچک برای فرار از مخمصه کنونی کشور، انجام مذاکرات و فراموش کردن کینههای خسارتزا با کشورهای غربی و همسایگان منطقهای است.
ما نیز میدانیم که اگر قرار بود با اتکای محض بر توان داخلی و شایستگیهای افراد نزدیک به حلقه حاکمیت، کشور به جایی برسد تاکنون رسیده بود. بیتردید شما نیز بر این باورید که دنیای کنونی جای یکهتازی و قهر با جامعه بینالملل نیست و احتمالا کمتر کسی آرزو دارد که یکی از ساکنین کشورهای مستقلی همچون کره شمالی، کوبا، سوریه، لبنان، ونزوئلا و ... باشد.
با این حال سوءمدیریت و عملکرد ضعیف حاکمیت در سالهای اخیر، شرایط کشور را به چنان وضعی دچار کرده که نمیتوان با یک دور مذاکرات تکراری و احتمالا توافقاتی کوتاهمدت، به بهبود سریع آن دلخوش کرد. علیرغم آنکه کوچکترین تردیدی در خصوص ضرورت بهبود روابط بینالمللی و خارج شدن از تحریمهای همهجانبه نداریم با این حال دلخوش بودن به توهمات برخی کارشناسان و مسئولین که همه چیز را به مذاکرات و توافقات احتمالی ربط میدهند، اشتباهی مرگبار برای سرمایهگذاران است.
در ادامه به برخی از توهمات موجود در خصوص توافقات و تبعات آن خواهیم پرداخت:
۱- توهمی به اندازه ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در ایران
یکی از مهمترین توهماتی که بسیاری از موافقین مذاکرات و توافق احتمالی با آمریکا را به نشئهای شیرین فرو برده است، توهم سرمایهگذاریهای کلان کشورهای غربی به ویژه آمریکا در ایران است. حتی برخی از فعالان بازار سرمایه نیز بسیار خوشبین هستند که در صورت ورود سرمایههای کلان خارجی به کشور، بازار سرمایه یکی از اصلیترین راههای جذب سرمایه خواهد بود.
اما به راستی شما توهم ورود سرمایههای کلان آمریکایی و اروپایی را به ایران را باور میکنید؟ ۵۰۰، ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاریهای خارجی در ایران؟ به نظر شما دونالد ترامپی که در ۴ سال گذشته بارها و بارها از دستیابی ایران به دهها میلیارد دلار درآمدهای نفتی در زمان بایدن ابراز نگرانی کرده است، مجوز ورود هزاران میلیارد دلار سرمایه خارجی به ایران را امضا میکند؟
شما باور میکنید ترامپی که جلوی بودجه ۲.۲ دلاری بزرگترین و مطرحترین دانشگاه فعال در جهان (هاروارد) را میگیرد یا تصمیم به انحلال وزارت آموزش و پرورش آمریکا آن هم به دلیل مخارج اضافه میگیرد، به راحتی اجازه دستیابی ایران به صدها و هزاران میلیاردها دلار سرمایههای خارجی و یا درآمدهای ناشی از فروش نفت را صادر میکند؟
میدانید یکی از اختلافات بزرگ ترامپ و زلنسکی (رئیس جمهور اوکراین) در موضوع کمکهای مالی آمریکا به اوکراین چیست؟ باورش دشوار است، اما کل کمکهای نقدی و غیر نقدی دولت آمریکا از ابتدای جنگ اوکراین و روسیه به این کشور چیزی در حدود ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار میباشد. ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار کمک در طول ۵/۲ سال، آنهم برای مقابله با روسیه یکی از اصلیترین تهدیدات آمریکا و اتحادیه اروپا.
ماه گذشته ترامپ پیشنهاد کرد که برای تضمین و جبران کمکهای آمریکا به اوکراین، آمریکا مدیریت بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار منافع اقتصادی از صندوقی متشکل از صنایع معدنی اوکراین در اختیار داشته باشد. ۵۰۰ میلیارد دلار منافع اقتصادی در مقابل ۹۰ میلیارد دلار کمکهای نقدی و غیر نقدی آمریکا.
حال شما باور میکنید کشورهای دنیا برای سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری در ایران، کشوری که در سالهای گذشته به واسطه حمایت از گروههای شبهنظامی به یکی از معظلات منطقهای و جهانی تبدیل شده بود، در صف ایستادهاند؟
۲- رونق اقتصادی و پایان یک شبه مشکلات؟
بعید میدانیم حتی خوشبینترین کارشناسان و تحلیلگران هم بتوانند نتایج کوتاه مدت چشمگیری از مذاکرات و توافقات احتمالی را تصور کنند. بیتردید نمیتوان اثرات بسیار مثبت بلندمدت و حتی کاهش نرخهای تورم انتظاری در کوتاهمدت را در صورت توافقات ایران و آمریکا نادیده گرفت، اما به نظر شما ادامه روند موجود در سالهای آتی، چیزی از صنایع و اقتصاد باقی میگذارد که بتوان به آن دلخوش کرد؟
پیش از این در گزارشاتی به معضلات عجیب صنایع در سال جاری و سالهای آتی پرداختیم و بیان کردیم که حفظ شرایط کنونی آب، گاز، برق و نفت کشور به سرمایهای بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار نیاز دارد. توجه کنید، ۷۰۰ میلیارد دلار برای حفظ شرایط کنونی و نه بهبود ملموس در تامین یوتیلیتی.
بخوانید: با دنیا تعامل نکنید، صنعتی در ایران باقی نمیماند که بر سر تصاحبش دعوا کنید
آیا سایر معضلات کشور نظیر تورم و ناترازیهای گسترده بانکی، قحطالرجال، بیسوادی، ناکارآمدی و سوءمدیریتهای ویرانگر در تمام حوزهها، رکود سنگین و کاهش مفرط قدرت خرید مصرفکنندگان، بحران مسکن و ادامه رکود این حوزه و ...، پس از اتمام مذاکرات به یکباره خاتمه خواهد یافت؟
۳- رشد سودآوری شرکتها و رونق بازار سرمایه
برای افرادی که بازار سرمایه سال ۱۳۹۲ (انتخاب حسن روحانی و شروع مذاکرات برجام) تا سال ۱۳۹۷ (خروج آمریکا از برجام و رشد چشمگیر قیمت دلار) را فراموش کردهاند، لازم به یادآوری است که بخش بزرگی از سودآوری صنایع مختلف در ایران، تنها ناشی از افزایش خجالت آور تورم و نرخ دلار و یا انحصار موجود پس از خروج برندها و تولیدکنندگان بزرگ دنیا از ایران است.
درست در سالهایی که خبری از افزایش سرسامآور دلار و خروج برندهایی نظیر سامسونگ و الجی از ایران نبود، نه شرکتها سود چشمگیری محقق میکردند و نه خبری از تشکیل صف برای خرید خودروها و کالاهای معیوب ایرانی بود؛ بنابراین اگر قرار است تا به مذاکرات و توافق با کشورهای جهان خوشبین باشیم، به رشد سودآوری شرکتها که نه حاصل افزایش بهرهوری، افزایش کیفیت، تناژ و تعداد تولید است و نه حاصل افزایش رقابت شرکتها در سطح بینالمللی، خوشبین نباشید.
بخوانید: هشدار: مذاکرات به نتیجه برسد، "بانکها" سودی ندارند که به آن دلخوش کنید
سخن آخر
بیتردید ما نیز همچون شما عزیزان و مخاطبان بورس نیوز، مشتاقانه روند مثبت بازار را دنبال میکنیم، اما رسالت این رسانه ایجاب میکند تا با بیان حقایق موجود، به روند تصمیمگیری منطقی سرمایهگذاران کمک کنیم. اگر ماجراهای اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ را به یاد بیاورید، حتما تصمیمات محتاطانهتری در خصوص استراتژیهای سرمایهگذاری خود خواهید گرفت.
"محتاط باشید. شاید لازم باشد به نتیجه نرسیدن مذاکرات را هم در نظر بگیرید"