آینده بورس ایران در سایه آتشبس شکننده
علی دهدشتینژاد، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری پارند، در گفتوگو با بورسنیوز با اشاره به تأثیر مخرب جنگ بر بازارهای مالی، بهویژه بازار سرمایه، اظهار داشت: همانطور که مشخص است، جنگ یکی از بزرگترین ریسکهای سیستماتیک برای بازارهای مالی محسوب میشود و از اینرو میتوان آن را بدترین اتفاقی دانست که ممکن است بر این بازارها تحمیل شود.
وی ادامه داد: در شرایط جنگی، بهویژه در زمان بازگشایی بازارهای مالی، افتهای هیجانی و شدید امری کاملاً طبیعی است و این موضوع نهتنها مختص بازار ایران، بلکه پدیدهای جهانی و رایج در تمامی بورسهای دنیا محسوب میشود.
فروشندگان مضطر، قربانیان اقتصادی جنگ
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری پارند با اشاره به رفتار سرمایهگذاران در چنین شرایطی، خاطرنشان کرد: بخشی از فشار فروش ناشی از ترس عمومی نسبت به آینده مبهم بازار است، اما در کنار آن، دستهای از فروشندگان نیز از نظر اقتصادی در مضیقه قرارگرفتهاند. این گروه ممکن است به دلیل تعطیلی کسبوکار در زمان جنگ، یا کاهش درآمد، برای تأمین هزینههای زندگی ناگزیر به فروش بخشی از داراییهای خود از جمله سهام شده باشند.
دهدشتینژاد تأکید کرد: در نتیجه این عوامل، بازار سرمایه در مواجهه با بحرانهایی نظیر جنگ، بهطور طبیعی با ریزشهای سنگین و افت شدید مواجه میشود؛ وضعیتی که ریشه در ترکیب هیجانات روانی و نیازهای اقتصادی دارد و نمیتوان آن را پدیدهای غیرمنتظره قلمداد کرد.
اگر آتشبس پایدار بود...
علی دهدشتینژاد، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری پارند، در تحلیل شرایط ناشی از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، معتقد است درصورتیکه این درگیری تنها محدود به همان بازه زمانی میماند و آتشبس حاصلشده دائمی تلقی میشد و احتمال نقض آن از سوی اسرائیل وجود نداشت، شرایط بازار سرمایه میتوانست به شکل طبیعیتری ترمیم شود و نیاز چندانی به حمایت فوری و گسترده از سوی دولت یا بانک مرکزی احساس نمیشد.
وی خاطرنشان کرد: در چنین حالتی، وزن روانی فروشندگان هیجانی بهمرور کاهش مییافت، قیمتها در بازار سهام به سطوح جذابتری میرسید و سرمایهگذاران با دید بلندمدت مجدداً برای خرید وارد میشدند. این روند میتوانست موجب بازگشت سریع بازار به مدار رشد شود و حتی شاخصها را به سطح قلههای قبلی بازگرداند.
تردید در پایداری آتشبس، مانع اصلی بازگشت اعتماد
دهدشتینژاد، اما بر این نکته تأکید دارد که آنچه شرایط را پیچیده کرده، تردید و بدبینی عمومی نسبت به پایداری آتشبس است. به گفته وی، بخش زیادی از فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران بر این باورند که احتمال نقض آتشبس وجود دارد و ممکن است در آینده، حمله مجددی از سوی اسرائیل رخ دهد. همین نگرانی، فضای بازار سرمایه را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و بازگشت اعتماد را دشوار کرده است.
وی هشدار داد: در چنین فضایی، نقش دولت بسیار حیاتی است. خروج شتابزده منابع مالی از بازار سهام نهتنها بر وضعیت بورس اثر منفی میگذارد، بلکه با هدایت این نقدینگی به سمت بازارهای موازی مانند طلا و ارز، میتواند موج جدیدی از التهاب را در اقتصاد ایجاد کند. از همین رو، لازم است اقدامات حمایتی بهسرعت اجرایی شود تا از گسترش آسیبها به سایر بخشهای اقتصادی جلوگیری گردد و اعتماد ازدسترفته سرمایهگذاران مجدداً ترمیم شود.
حمایتهای کوتاهمدت کافی نیست
دهدشتینژاد با تأکید بر ضرورت ورود دولت بهصورت منسجم و برنامهریزیشده به عرصه حمایت از بازار سرمایه تصریح کرد: در شرایط فعلی، دولت باید با اتخاذ رویکردی جامع، حمایتهای هدفمند و مؤثری را در دستور کار قرار دهد. استفاده از منابع موجود در صندوقهای مختلف برای تزریق نقدینگی، تنها یکی از راهکارهاست؛ در کنار آن، بهرهگیری از ابزارهای مالی متنوع و نقشآفرینی فعال بازارگردانها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی افزود: مدیریت بحران در بازار سرمایه صرفاً با اقدامات مقطعی و تزریق موقتی نقدینگی ممکن نیست؛ اگر این اقدامات بدون پشتوانه برنامهریزی دقیق صورت گیرد، ممکن است برای چند روزی بازار را از حالت فروش خارج کرده و بهظاهر روندی صعودی ایجاد کند، اما این وضعیت پایدار نخواهد بود و احتمال بازگشت بازار به مدار نزول وجود دارد؛ که در آن صورت، جبران مجدد شرایط بسیار دشوارتر خواهد شد.
بیشتر بخوانید: افزایش نرخ دلار؛ فرصتی برای سودآوری یا تهدیدی برای اقتصاد؟
نیاز به اجماع فعالان بازار و نهادهای مالی
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری پارند این مقطع زمانی را بسیار حساس توصیف کرد و گفت: لازم است مجموعهای از اقدامات هماهنگ و برنامهریزیشده، متکی بر توان بازارگردانها، فعالان حرفهای بازار و سایر ابزارهای حمایتی اجرایی شود. تنها در صورت اجرای چنین رویکردی است که میتوان به بازگشت اعتماد و ثبات نسبی در بازار سرمایه امیدوار بود و مانع از سرایت بحران به دیگر بخشهای اقتصادی شد.
علی دهدشتینژاد، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری پارند، در تحلیل چشمانداز پیشروی بازار سرمایه با توجه به تحولات اخیر، تأکید کرد که پیشبینی دقیق آینده بازار در شرایط فعلی، امری دشوار و وابسته به متغیرهای متعددی است که هنوز قطعیت مشخصی ندارند.
تناقضهای سیاسی، بازار را بلاتکلیف کردهاند
وی با اشاره به پیچیدگیهای جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل، عنوان کرد: ازآنجاکه هم آغاز و هم پایان این درگیری با روندی غیرمعمول و پیشبینینشده همراه بود، نمیتوان انتظار داشت بازار سرمایه در چنین فضایی رفتار قابل پیشبینی یا مبتنی بر منطقهای مرسوم داشته باشد. طبیعتاً در شرایط غیرعادی، تنها راهکار معقول، طراحی سناریوهای مختلف برای آینده و آمادهسازی واکنش مناسب برای هر سناریو است.
بازار زیر سایه تحولات دیپلماتیک
دهدشتینژاد با بازخوانی برخی رویدادهای کلیدی هفتههای گذشته، تصریح کرد: تنها دو روز مانده به دور جدید مذاکرات هیئتهای ایرانی و آمریکایی، زمانی که بسیاری از فعالان اقتصادی به بهبود روابط و کاهش تنشها امیدوار بودند، بهطور ناگهانی درگیری نظامی شکل گرفت. از سوی دیگر، در روزی که ایران حملهای مستقیم به پایگاه العدید آمریکا در قطر انجام داد و همه پیشبینیها حاکی از تشدید بحران بود، ناگهان آتشبس اعلام شد. همین رفتوآمدهای سریع و متضاد نشاندهنده سطح بالای پیچیدگی و ابهام در شرایط کنونی است.
وی افزود: بازار سرمایه در حال حاضر بهشدت به تحولات این آتشبس و چشمانداز سیاسی و امنیتی منطقه وابسته است؛ بنابراین بهجای ارائه یک پیشبینی قطعی، باید مسیرهای احتمالی و سناریوهای مختلف را در نظر گرفت و تحلیلها را بر اساس تحولات آتی تطبیق داد. تنها در این صورت میتوان واکنشهای سنجیده و واقعبینانهای در قبال نوسانات بازار ارائه کرد.
بیشتر بخوانید: نرخ بهره بالا، نقدینگی کم؛ آینده سرمایه گذاری در ایران چه میشود؟
سناریوی اول: ثبات در آتشبس، بازگشت آرام بازار
علی دهدشتینژاد، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری پارند، در بررسی سناریوهای محتمل پیشروی بازار سرمایه، به سه مسیر متفاوت بر اساس نوع و میزان تداوم تنشها میان ایران و اسرائیل اشاره کرد.
او نخستین سناریو را «پایداری آتشبس و عدم بازگشت به درگیری نظامی» دانست و اظهار داشت: درصورتیکه آتشبس فعلی بهصورت پایدار حفظ شود و نه از سوی اسرائیل و نه از سوی ایران حملهای صورت نگیرد، شرایط برای بازگشت تدریجی اعتماد به بازار سرمایه فراهم خواهد شد. در این وضعیت، حمایتهای دولت از بازار میتواند اثربخش واقع شود. هرچند زمانبر خواهد بود، اما بهتدریج ذهنیت سرمایهگذاران نسبت به حذف ریسک جنگ تغییر میکند و این مسئله به بازگشت تدریجی تقاضا و رشد قیمت سهام منجر خواهد شد. در صورت تثبیت این وضعیت، احتمالاً بازار قادر خواهد بود قلههای قبلی خود را بازیابی کند.
سناریوی دوم: تکرار الگوی تنش و آتشبس مقطعی
دهدشتینژاد سناریوی دوم را مبتنی بر تکرار الگوی جنگ ۱۲ روزه اخیر دانست و گفت: اگر آتشبس نقض شود و اسرائیل بار دیگر حملاتی مشابه دور نخست انجام دهد – یعنی هدف قرار دادن مراکز نظامی، موشکی و هستهای –، اما پس از مدتی دوباره آتشبس برقرار شود، بازار ممکن است مجدداً با شوک منفی شدید روبهرو شود. در چنین شرایطی، نقش دولت در مداخله و حمایت از بازار بسیار پررنگتر خواهد بود و اقدامات حمایتی باید عمیقتر و سریعتر صورت گیرد. حتی با فرض برقراری آتشبس دوم و تداوم صلح بعدازآن، بازار احتمالاً دیگر توان بازگشت سریع به مسیر صعودی را نخواهد داشت و ممکن است با وجود حمایتها، تنها بر روی یک شیب نزولی ملایم تا حداقل یک سال آینده حرکت کند.
سناریوی سوم: حمله به زیرساختهای اقتصادی
وی سناریوی سوم را بدترین حالت ممکن توصیف کرد و هشدار داد: اگر آتشبس بار دیگر نقض شود و این بار علاوه بر مراکز نظامی، زیرساختهای اقتصادی کشور همچون تأسیسات نفتی، پالایشگاهی و نیروگاهها موردحمله قرار گیرند، بازار سرمایه با ضربهای بسیار سنگین و عمیق مواجه خواهد شد. در این وضعیت، حتی حمایتهای گسترده نیز ممکن است نتوانند مانع سقوط بیشتر بازار شوند. واکنش بازار در این سناریو بهشدت وابسته به دامنه تخریبها، میزان خسارات و تابآوری اقتصاد کشور خواهد بود. در صورت گسترده بودن آسیبها، اثرات این بحران ممکن است نهتنها کوتاهمدت نباشد، بلکه تا مدتها بازار را در رکود و بیاعتمادی نگه دارد.
امید به سناریوی اول
برای آینده بازار سرمایه میتوان سه سناریوی محتمل را متصور بود: یا آتشبس بهصورت دائمی برقرار خواهد ماند و دیگر درگیری نظامیای رخ نخواهد داد که در این صورت، همانطور که پیشتر توضیح داده شد، بازار با عبور از دورهای کوتاهمدت، میتواند به مسیر صعودی خود بازگردد؛ یا سناریوی دوم، تکرار جنگ ۱۲ روزه و بازگشت به همان الگوی تنش و آتشبس مقطعی است؛ و یا در بدبینانهترین حالت، سناریوی سوم یعنی بروز یک جنگ فراگیر و گستردهتر که طبیعتاً میتواند تأثیرات سنگینتری بر بازار سهام داشته باشد.
البته شخصاً امیدوارم که سناریوی اول محقق شود. تنها نکتهای که باید به آن اشاره کرد، این است که به دلیل پیچیدگی شرایط و ماهیت غیرقابلپیشبینی تحولات اخیر، نمیتوان با قطعیت گفت کدامیک از این سناریوها در نهایت رخ خواهد داد؛ اما درهرحال، امیدواریم که گزینه اول تحقق یابد و بازار، هرچند پس از پشت سر گذاشتن یک دوره کوتاه افت، بتواند با حمایتها و برنامهریزیهای صحیح دولت، بار دیگر به مسیر رشد و ثبات بازگردد.
پایان مطلب