بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۹
کد خبر : ۱۶۴۶۹۴

در شعبه اول بازپرسی دادسرای ویژه سرقت مادر و دختری نشسته‌اند. چهره‌شان نشان می‌دهد که حال و روز خوشی ندارند و استرس عجیبی در چشمانشان موج می‌زند.

به گزارش انتخاب به نقل از «شهروند»، آنها دو شاکی پرونده‌ای هستند که در آن سه سارق زورگیر با حمله به خانه‌های ویلایی، زنان تنها را هدف سرقت‌های خشن خود قرار می‌دادند. این سارقان افغان، پس از شناسایی خانه‌های ویلایی که مردی در آنجا ساکن نبود، نقشه یک دزدی را می‌کشیدند و با ورود به این ویلاها زنان و دختران را به شدت کتک می‌زدند. بعد از آن هر چه پول و طلا بود، سرقت می‌کردند و متواری می‌شدند. سردسته باند پس از دستگیری در بازجویی‌ها گفت: «من در کارهای ساختمان فعالیت می‌کردم و هر بار که جایی مشغول به‌ کار می‌شدم، همه ساکنان ساختمان را زیر نظر می‌گرفتم. من آپارتمان‌هایی که مردی در آنجا حضور نداشت را شناسایی می‌کردم. بعد از شناسایی خانه‌های مورد نظر، نقشه‌ام را با ٢ نفر از دوستانم در میان گذاشتم و قرار شد به خانه‌ها دستبرد بزنیم.»

پس از آن بود که شاکیان زیادی که از سوی آنها هدف سرقت قرار گرفته بودند، شناسایی شدند که دو نفر از این شاکیان همین مادر و دختر هستند. حالا این مادر و دختر به دادسرا آمده‌اند تا جزئیات بیشتر این ماجرا را شرح دهند. آنها قرار است تا دقایقی دیگر بار دیگر با سارقان خانه ویلایی‌شان مواجه شوند. دقایقی که می‌گذرد، صدای زنجیر جلوی در شعبه شنیده می‌شود. دو متهم افغان این پرونده را به داخل شعبه منتقل می‌کنند و آنها در مقابل بازپرس نصرتی می‌نشینند. در همین لحظه ناگهان دختر جوان با دیدن متهمان به شدت می‌لرزد. او جیغ می‌کشد و ناگهان ازحال می‌رود، مادرش سعی می‌کند او را آرام کند و اسپری آسم دخترش را به او می‌دهد. این زن که خودش هم به‌ شدت گریه می‌کند، با صحبت‌هایش دخترش را آرام می‌کند.

حالا نوبت به بیان جزئیات ماجرای سرقت از زبان دو شاکی رسیده است. زن میانسال جزئیات ماجرا را بار دیگر برای بازپرس تعریف می‌کند و می‌گوید: «از آن روز به بعد من و دو دخترم به شدت ناراحت و عصبی هستیم. هرکدام از سایه خودمان هم می‌ترسیم. آن روز من و دو دخترم در خانه بودیم که حال و روز دختر بزرگم را خودتان می‌بینید. از حال و روز دختر کوچکم هم نگویم که خیلی بهتر است. او هم دچار ترس شده و مرتب او را پیش روانشناس می‌بریم تا حالش کمی بهتر شود.»

بعد از آن متهمان با انکار این سرقت‌ها، به بازپرس می‌گویند: «ما کارگر ساختمانی هستیم و هیچ‌وقت سرقتی انجام ندادیم. این دزدی‌ها کار علی، متهم دیگر این پرونده است که الان در زندان به سر می‌برد. ما در این سرقت‌ها نقشی نداریم و نمی‌دانیم چرا دستگیر شده‌ایم.»

در ادامه، یکی از متهمان می‌گوید: «من خودم مشکل بینایی دارم و به‌ خاطر همین مشکل اصلا نمی‌توانم دست به چنین سرقتی زده باشم.»

این در حالی است که دخترجوان یکی از همین متهمان را شناسایی می‌کند و به بازپرس می‌گوید که خودش این متهم را دیده است، اما مادر این دختر می‌گوید که چون آن روز عصبی شده و دزدان نیز چشمان او را با دست بسته‌اند، نمی‌تواند چهره‌شان را به یاد بیاورد.

در حاشیه این جلسه، دخترجوان که در تمام لحظات به ‌شدت می‌لرزد و گریه می‌کند، جزئیات ماجرای آن روز وحشتناک را تعریف می‌کند:

* چرا با دیدن متهمان حالت بد شد؟

خودم هم تصور نمی‌کردم که با دیدن آنها تا این اندازه حالم بد شود. وقتی آنها را دیدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم. دوباره آن روز و آن لحظات را به یاد آوردم. خیلی سخت بود. دیدن متهمان باعث شد دچار استرس و ترس زیادی شوم. برای همین حالم بد شد. هنوز هم حال خوبی ندارم. از آن روز به بعد از سایه خودم هم می‌ترسم و نمی‌توانم به آرامش برسم. هر لحظه احساس می‌کنم کسی در خانه است. از آنجایی هم که آسم دارم، مرتب حالم بد می‌شود. بیچاره مادرم، مرتب باید من و خواهرم را آرام کند.

* اولین‌ بار بود که متهمان را می‌دیدی؟

بله. من بعد از دستگیری تا به حال آنها را ندیده بودم. حتی برای شناسایی‌شان هم به آگاهی نرفتم و این اولین‌ بار بود که آنها را دیدم. برای همین حالم بد شد.

* آن روز با مادر و خواهرت در خانه تنها بودی؟

بله. خانه ما یک خانه ویلایی در فرمانیه است و از آنجا که پدر و مادرم از هم جدا شده‌اند، من و خواهر و مادرم با هم زندگی می‌کنیم. آن روز ساعت ١٢ ظهر بود که من در اتاقم خواب بودم. ناگهان صدای زنگ درآمد و چند لحظه بعد هم صدای فریاد مادرم را شنیدم. سراسیمه از اتاق بیرون رفتم که ناگهان یک مرد از پشت ‌سر مرا گرفت و به سرم کوبید. یکی دیگر از دزدان هم مادرم را گرفته و دست و چشمانش را بسته بود. خیلی ترسیده بودم و هنوز نمی‌دانستم آنها از ما چه می‌خواهند. دزد خشن مرا کشان‌کشان به داخل اتاق برد و مدام می‌گفت جای پول و طلاها کجاست. من هم که به‌ خاطر آسم نفسم گرفته بود و ترسیده بودم، یادم رفته بود جای پول و طلاها کجاست. دزد جوان که لاغراندام بود، با چاقو و شوکر مرتب تهدیدم می‌کرد و هربار که می‌گفتم جای پول و طلاها را نمی‌دانم، با دست به سرم می کوبید و کتکم می زد. او چشمانم را گرفته بود تا او را نبینم. بعد از چند دقیقه همدستش فریاد زد که بیا برویم. آنجا بود که مرا رها کردند و رفتند. همان لحظه توانستم چهره شخصی که مرا تهدید کرده و کتک می‌زد را شناسایی کنم.

* پس یعنی الان مطمئن هستی که او خودش است؟

بله. مطمئنم. چون زمانی که مرا تهدید می‌کرد، زیرچشمی توانستم چهره‌اش را ببینم. این مرد کنار چونه‌اش کمی فرورفتگی دارد که آن لحظه درست در ذهنم ماند. الان هم با اینکه ریش گذاشته اما همچنان این فرورفتگی را دارد. برای همین مطمئن هستم که او خودش است.

* پول و طلاها را هم سرقت کردند؟

گویا سارقان آنقدر مادرم را کتک ‌زده بودند که در نهایت مادرم هم جای پول و طلاها را به آنها گفته بود. برای همین این سارقان پس از سرقت طلاها ما را رها کردند و متواری شدند.

* در کل چقدر پول و طلا سرقت شد؟

حدودا ١٥٠ میلیون طلا و سکه بود که سرقت کردند.

* این سرقت چند دقیقه طول کشید؟

یک‌ ساعت تمام این دزدان خشن درخانه ما بودند و مرتب کتکمان می‌زدند. خیلی وحشت کرده بودم. مادرم هم همین‌طور. بیچاره به‌ خاطر صدای فریادهای من، تصور کرده بود که این سارقان مرا مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. حالا ببینید در آن لحظات چه حسی داشته و چقدر عذاب کشیده است. خواهر کوچکم هم همین‌طور. آنها هرکدام از ما را جداگانه کتک می‌زدند و ما در آن لحظات از سرنوشت همدیگر و اینکه چه بلایی به سرمان می‌آید، خبر نداشتیم.

اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۶
صدا سیما دوباره میگه آمریکا خیلی ناامنه چرا این اخبار را نمیگه چسبیده به آمریکا
ناشناس
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۴
بيخال بابا، آمريكا رو نديدي. باور نميكني از صداسيما بپرس
ناشناس
RUSSIAN FEDERATION
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۱
سریعاً باید اعدام گردند.
محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۱
خب محاکم قضایی ما باید قاطع عمل کنند نه اینکه دو روز بعد اینها را در خانه هایمان ببینیم که ایندفعه پر رو شدند و جنایت هم میکنن
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۶
أين برادران افغان رو اعدام كنيد تا حساب كار دستشان بياد نگن أين كشور براي ماست
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۴
دست پخت احمدی نژاداست کم مردم را تشویق به خرید سکه می کرد 120 هزارتن طلا فقط درگاوصندقهای مردم خاک می خورد که حالا مسئولین دم از رونق تولید می زننددولت قبل هم هست هم مسئولین وقت چراپاسخگونیستن چرایک بارهم که شده سئوالی دراین مورد نشد؟رئیس جمهور روسیه {پوتین}اززمان تحریم تاالان کل نقدینگی کشورش رابه طلا تبدیل کرد که مبادا ارزش پولش کاهش پیداکند ولی احمدی نژادطلاهاوسرمایه مملکت رابه ریال تبدیل کرد که نمونش یک شبه دلارشد 4000هزار تومان
ايراني
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۹
فابل توجه صدا وسيما شبكه يك هرروز از افغانها تعريف وتمجيد كرده و آنهارا عارف ودانشمند معرفي مي كند
نشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۵
چرا این افغانی ها هر غلطی بخوان میکنن و این همه سر و صدا نداره ولی قضیه ستایش توی تمام جهان پیچید و کلی سران افغان سر و صدا در آوردند چند سال پیش را هم که به یک بچه عقب مانده ذهنی تجاوز کرده بودند به یاد بیاورید
ملت
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۱
برادران افغانی در این مملکت طعم همه چیز را چشیده اند جز طعم قانون و برخوردهای قانونگذاران این مملکت را !
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۶
کل افغانها رو باید با کتک از ایران بیرون کنند.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۷
آن ....که افغانها را پاک ترین افراد میدانند و حتی استفاده از مدارس ما را برای فرزندان انها مجاز میشمارند جوابگو باشند.
کوروش
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۸
افراد بدکار باید جریمه و مجازات شوند، اما دیگر افاغنه نباید به سبب زشتکاری عده ای متهم و ملامت شوند.
علی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۸
افغانها باید ساماندهی شوند و افراد غیر قانونی از مملکت اخراج شوند همه جا پر شده از افغانی.هم خوب داره هم بد ولی باید این دو نفر اعدام شوند تا سرلوحه بقیه خلافکاران باشد چه ایرانی چه افغانی.ضمنا مملکت پر از دزد و مزاحم ناموس مردم شده و متاسفانه پلیس ضعیف عمل میکنه.
علي
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۸
ايران نا امن ،بيان دورود لرستان منطقه انگشته رو اروم كنن اراذل مسلح
محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۳
این افغان ها در ایران سه دسته هستند .
دسته اوئل آدم های مومن و آرامی هستند که با کسی کاری ندارند .
دسته دوم کارگران ساختمانی هستند که اغلبشان حاضر به هر جرم و جنایتی هستند
دسته سوم عناصر تندرو اسلامی از قبیل طالبان هستند که در کل ایران پراکنده شده اند و وای به روزی ک ه حکومت مرکزی کمی ضعیف شود و قدرت کنترل اینان را نداشته باشد .
در طول تاریخ ما همواره از افغان ها و بلوج ها صدمه خورده ایم و در این دوران هم م نتظر باشید تا ببینید.
دشمن را به راحتی به داخل کشورتان راه داده اید
یاحق
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
سه‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۲۴
بسمه تعالی
ایران شده افغانستان؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!