بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۴
کد خبر : ۱۳۵۵۳۸

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران

چند روزی است شکل‌گیری صفحه «بچه پولدارهای تهرانی» در شبکه‌های اجتماعی اعتراض برخی کاربران این شبکه‌ها و برخی روزنامه‌نگاران را در پی داشته‌ است. هپی‌های ایرانی وارد گود شده‌اند و از زندگی خوب و خوش‌شان در ایران عکس‌هایی می‌گذارند که برای برخی از رسانه‌ها و کاربران اینترنتی پذیرفته نیست. انتشار گفته‌هایی مثل «ما این صفحه را ایجاد کردیم تا نشان دهیم زندگی در ایران همیشه بد نیست» و عکس‌هایی از ویلاها، پنت‌هاوس‌ها و اتومبیل‌های گران‌قیمت، این شائبه را در اذهان عمومی به وجود آورده که این طبقه از جامعه این همه پول بادآورده را از کجا می‌آورند.

به گزارش جماران، روزنامه ایران در واکنش به بروز و ظهور این پدیده نوشت: اخیراً کسانی که خود را به اصطلاح «بچه مایه‌دارها» معرفی کرده‌اند تصاویری از زندگی تجملاتی خود در اینترنت به نمایش گذاشته‌اند که از دید سایر کاربران اینترنت چنین تصاویری نمایشگر ظهورعده‌ای نوکیسه و شیفته خودنمایی است که از شرایط چند سال اخیر سوء‌استفاده کرده و توانسته‌اند پول‌های رانتی هنگفتی را دست و پا کنند.

در این صفحه تصاویری از ماشین‌های گرانقیمت بالای یک میلیارد تومان به همراه ویلاهایی در شمال تهران نمایش داده شده است که دارندگان چنین اموالی به داشتن آن فخر فروشی کرده‌اند. برخی کارشناسان عنوان کرده‌اند که شرایط رانتی چند سال گذشته عامل اصلی چنین پدیده‌ای است و باید فضا را بر هر نوع رانت‌خواری بست تا شاهد چنین مانور تجملاتی در سطح شهر نباشیم. برخی کاربران هم از اینکه چنین فاصله طبقاتی در کشور ایجاد شده است به شدت انتقاد کرده یا ابراز عصبانیت کرده‌اند.

سایت فردا هم در این باره نوشت: موضوعی که این روزها بسیار جنجالی شده است و باعث شده کاربران این شبکه‌ اجتماعی از آن انتقاد کنند. صفحه ای به نام «بچه پولدارهای تهران» در اینستاگرام است. صفحه ای که در آن کاربران اجتماعی که البته از قشر ثروتمند هستند را تشویق می کند تا تصاویری از خوشگذرانی‌هایشان را در این صفحه به اشتراک بگذارند. در این صفحه تماما تجملات موج می‌زند. ساعت‌های لوکس، استخر و جکوزی، ماشین‌های گران قیمت پلاک موقت و البته خاطراتی از خوشگذرانی ها در اکس پارتی و....تازه به دوران رسیده‌ها یا نوکیسه‌ها اغلب عناوینی است که کاربران این شبکه اجتماعی برای کسانی که عکس‌های خود را در این صفحه به اشتراک گذاشته‌اند به کار برده‌اند. صفحه «بچه‌پولدارهای تهران» در سایت اینستاگرام با واکنش‌های مختلف و اغلب تندی از سوی کاربران ایرانی مواجه شده است. اغلب سوال‌ها و انتقاداتی که از این صفحه می‌شود این است که این جوانان از چه راهی ثروتمند شد‌ه‌اند که به آن افتخار می‌کنند. برخی از کاربران نیز نسبت به برخی از تصاویر و همچنین روایت‌ها از پارتی‌های شبانه و... که برخی از انان نیز حالت اغراق آمیز دارد گله کرده‌اند.یکی از کاربران شبکه اجتماعی به این صفحه در فیسبوک واکنش نشان داده و گفته است: پول‌دارهای تهران» پیجِ رسمی بزنند. بزنند که چی مثلن؟ که عقده‌های حقارت خودشان و ماشین‌های میلیاردی و... را بزنند توی صورت کسانی که هشت‌شان گروی نهِ‌شان است. بله بله! شما هم در قلبِ تهرانِ عاصی جکوزی و فیلان دارید و بقیه ندارند. آفرین! تهوع عبارتی‌ست عاجز؛ از بیان آن‌چه در گلوی آدم بعد از دیدن این عکس‌ها بالا و پایین می‌رود.»


سیدعلی محقق نیز در سرمقاله ابتکار با تأکید بر این مسئله که نکته اصلی در اعتراض‌های صورت گرفته به این خوش‌گذرانی‌ها طرح پرسش «ازکجا آورده ای؟» بوده نوشته‌است:


«واقعیت این است که سرمایه دارها و فرزندان آنها اکنون و پیش از این همواره وجود داشته اند و پس از این خواهند بود. اگرچه همواره نسبت آنها به کل جمعیت کم بوده است اما آنها همیشه بخشی از جامعه ایرانی را تشکیل داده اند؛ چه در دوران قاجار و پهلوی و چه در سه دهه گذشته و حتی دهه شصت و اوج جنگ تحمیلی و سهمیه بندی و کوپن و موشکباران. هر نامی هم که آنها یا ما برایشان انتخاب کنیم، چندان فرقی در اصل ماجرا ایجاد نمی‌کند؛ «طبقه برخودار»، «پولدارها»، «ثروتمندان»، «سرمایه گذاران»، «کارآفرین های موفق»، «تازه به دوران رسیده‌ها»، «نوکیسه‌ها»، «یک درصد» یا هر نام دیگر...


تفاوت اصلی اما در ماهیت ثروتمند شدن و فراز و فرود ثروت افراد در بستر زمان است. هر شهروندی در اطراف خود احتمالا افراد سرمایه دار و موفق زیادی را می‌شناسد که یا تا بوده به صورت خانوادگی از مکنت و سرمایه کافی برخوردار بوده است و یا ثروتمند شدن آنها منطقی از جنس تلاش و زمان دارد و نابرده رنج نیست. گردش مالی آنها معمولا حاصل هوش قانونمند و یک دو دوتا چهارتای منطبق بر واقعیت های علم اقتصاد است.

تجربه نشان داده است که کارآفرینی های هوشمندانه و نوین، سرمایه گذاری‌های عاقلانه و استفاده مناسب از فرصت های قانونی گاهی می‌تواند به لحاظ اقتصادی و در گذر زمان سکوی پرتاب افراد و خانواده هایی از طبقه متوسط یا ضعیف به طبقات بالاتر شود، بی آنکه حقی از کسی یا حقوقی از بیت المال ضایع گردد. چه در گذشته های دور و چه در حال حاضر معمولا این دسته از سرمایه داران عمدتا ثروت و سود خود را در چرخه فعالیت و تولید و یا کسب وکارهای دیگر صرف می‌کنند و کمتر علاقه دارند که با دسترنج خود - هرچند فراوان – خودنمایی کرده و بیش از حد معمول انگشت نما شوند.

به عبارتی تا بوده ثروتمند بودن در ایران (تهرانی، اصفهانی، یزدی، تبریزی، شیرازی و...فرقی نداشت) قواعد و آداب خود را داشته است و دستگیری و دست به خیر بودن اولویت اول و احتمالا خودنمایی و ژست احتمالا آخرین اولویت این آداب نانوشته بوده است.

در کنار این یکی دو روش معمول ثروتمندبودن یا ثروتمند شدن، جامعه ایرانی طی دوران معاصر و به ویژه سال‌های اخیر همواره و البته هرازگاه، شاهد شکل گیری طبقه جدیدی از نوسرمایه داران بوده است. آنها صرفا در مقطعی از زمان بی آنکه هیچ کدام از راههای معقول و معمول گفته شده را طی کرده باشند، معماگونه، طبقه اقتصادی و به تبع آن اجتماعی خود را تغییر داده و به ناگهان در قلل رفیع برخورداری و دارندگی جاخوش کرده اند. شاید بتوان رانت خواری های محلی و جزیی عاملین توزیع کالاهای اساسی و کوپنی در دهه شصت را اولین نشانه های شکل گیری این گونه نوسرمایه داران در سالهای اولیه پس از انقلاب دانست. اما چنان نماند و این پدیده سال به سال ابعاد پیچیده تری به خود گرفت. نشان به آن نشان که طی همه سالهای دور و نزدیک هر تاجر و میلیاردری که پایش به محاکم قضایی و رسانه ها باز شد و محکوم به فساد اقتصادی و ساخت و پاخت و رشوه و رانت خواری و زمین خواری شده است، نمودار زمان – ثروتش فرازهایی ناگهانی و به دور از منطق اقتصاد داشته است؛ بماند که به ازای هر محکوم چند نفر قسر در رفته‌اند.

واقعیت این است که برآمدن‌های این چنینی و یک شبه، بیش از این که نمودی از پویایی و توسعه اقتصادی کشور و نشانه فرصت شهروندان برای توفیق و برخورداری باشد، روایت گرعینی انواعی از بیماری و به هم ریختگی اقتصاد کشور در این مقاطع است. با این تفاوت که در دهه های شصت، هفتاد و هشتاد، هرگاه که مطابق بر نامه ریزی اقتصاد خرد و کلان کشور خواست سربرآورد عده ای سختی کشیدند و عده ای قلیل هم فرصت موج سواری پیدا کردند. این وضعیت اما به گونه ای دیگر و البته مطلق در هشت سال گذشته رخ داد. اقتصاددانان ثروت اندوزی یک طیف و تشدید فقر بخش دیگری از جامعه در دو دهه پیشین را به عوارض و خونریزی های طبیعی ناشی از یک زایمان تشبیه می‌کردند. در این پیوند و در مقام مقایسه اما پدیده فساد بی حد و حصر و ریخت پاش و به هم ریختگی اقتصادی هشت ساله گذشته را می‌توان مرگ خونین زائوی نگون بخت( اقتصاد) حین عمل سزارین نام نهاد. طی این مدت به ویژه در چهارساله دوم، بخش اعظمی از طبقه متوسط به واسطه سیاست های اقتصادی نامتوازن و من درآوردی دولتمردان زیر خط فقر رفتند و بسیاری غرق شدند و گروهی هم فاصله بین صفر تا چند هزار میلیارد را در یکی دو سال طی کردند تا هم شکاف طبقاتی در کشور از زمین تا آسمان شود و هم به مدد رانت و ویژه خواری و حیف و میل، نسل جدیدی از پولدارها و بچه ها پولدارها شکل بگیرند که به هیچکدام از قواعد و اسباب بزرگی و مکنت پای بند نباشند و به جایی برسند که به طعنه بگویند «از یه جایی به بعد، دیگه هیچی نیست که بخریم»

روزنامه تعادل نیز در همین باره نوشت:

«این گروه که می‌توانند حتی تا یک‌میلیارد تومان فقط برای خرید اتومبیل اختصاص دهند، از قشر نوکیسه‌یی است که در ۸ سال فعالیت دولت‌های نهم و دهم مثل قارچ روییدند.باید ریشه‌های آن را جست‌وجو کرد و دید که سرچشمه‌های زاد و رشد نوکیسه‌ها در این چند سال چه فعالیت‌هایی و کدام تصمیم‌ها بوده‌اند. یکی از سرچشمه‌های زاد و رشد نوکیسه‌های افسانه‌یی ایرانی در ۸ سال سپری شده را باید در رانت‌های بازار ارز جست‌وجو کرد. وقتی نماینده مجلس با صراحت گفته است که بانک مرکزی ۱۱میلیارد دلار ارز در اختیار گروه معدودی قرار داده است تا آنها را در بازار توزیع کنند و راه صعود ارزهای معتبر را ببندند و آنها از این مبلغ رانت‌های کلان برده‌اند. یک سرچشمه دیگر رانت‌ها و فسادهایی که زایش نوکیسه‌های استثنایی ایران را ممکن کرده است بازار تجارت بوده است. وقتی یک فرد می‌تواند با مراجعه به سازمان دولتی که مجوز واردات شکر را در اختیار دارد امتیاز می‌دهد و این فرد در یک دوره کوتاه ۲۵۰میلیارد تومان از واردات شکر رانت نصیبش می‌شود، آیا این راه مناسبی برای زایش نوکیسه‌ها نیست. روزی که مسوولان سابق بانک مرکزی با تاسیس اتاق مبادله ارزی و دادن ارز ۱۲۲۶ تومانی، میلیاردها دلار پول به کسانی می‌دهند که تجارت را تسهیل کنند و آنها کالاهای وارداتی را به قیمت‌های آزاد عرضه می‌کنند و میلیاردها تومان رانت نصیب آنها می‌شود آیا نباید این محل فساد را بازکاوی کرد؟ دادن امتیاز انحصاری ساخت جاده، پل، فرودگاه، نیروگاه، ارتباطات و ساخت زیربناها، دانشگاه‌ها و... به یک گروه خاص همان فعالیت‌های فسادزایی است که به زایش نوکیسه‌ها کمک می‌کند. وجود نوکیسه‌هایی که با سودهای بادآورده در پناه اقتصاد دولتی و متمرکز در جامعه ایرانی از هر زهری مهلک‌تر است و آتش غبطه، حسرت و افسردگی میلیون‌ها جوان تحصیلکرده بیکار را شعله‌ور می‌کند و به ناامنی احتمالی سیاسی- اجتماعی منجر می‌شود را باید جدی گرفت و اجازه نداد بار دیگر این شرایط تکرار شود. نوکیسه‌ها راه را برای گسترش حسرت ملی هموار و جامعه را به قطبی اندوهبار تبدیل می‌کنند.»

سایت تابناک نیز با انجام مقایسه‌ای میان برخورد پلیس با «جوانانی که کلیپ "هپی" را تقلید کرده بودند» و «خوش‌گذران‌های رانتی» نوشت: هر کسی صرف نظر از اینکه چه نگاهی به وضعیت حقوقی پرونده هپی‌ها و خصوصی یا عمومی بودن محتوای منتشر شده در فضای مجازی داشته باشد، ترجیح می‌دهد که برخوردها در مورد پرونده‌های مشابه یکسان باشد.اگر چه این ادعا ممکن است کمی گزنده باشد ولی به هر حال و بنا به روایت طرح شده در صدا و سیما، هپی‌ها چند جوان اغفال شده بودند که برای رسیدن به موقعیتی در جامعه هنری و دنیای بازیگری، اشتباهاتی مستوجب مجازات از آنها سر زده است. بنابراین روایت، می‌توان هپی‌ها را چند جوان مستضعف از نوع مالی یا فکری تصور کرد! در چنین فضایی و در شرایطی که تنها چند روز از اعلام حکم هپی‌ها می‌گذشت، این بار فعالیت گروهی دیگر از جوانان ایرانی در فضای مجازی مورد توجه رسانه‌های بین‌المللی قرار گرفته است.صرف‌نظر از هر نوع نگاهی به ماهیت قضایی و حقوقی این قضیه، این را نمی‌توان انکار کرد که این گروه جدید که وضعیت و رفتارشان از نگاه رسانه‌های غربی نتیجه به ضعف کشیده شدن عموم مردم ایران در دوران تحریم و در کنار آن بزرگ شدن سرمایه و امکان کسب رانت عده‌ای دیگر است، در قیاس با هپی‌های مستضعف محتوای به مراتب مجرمانه‌تری در فضای مجازی منتشر کرده‌اند.حال سوال این است که اگر پلیس خود را مسئول برخورد با محتوای مجرمانه در فضای مجرمانه با تفسیری که منجر به دستگیری و محاکمه هپی‌ها شد می‌داند، چه نظری در باره محتوای منتشر شده توسط «بچه مایه‌دارهای تهران» دارد؟ آیا پلیس پذیرفته است که روز به روز امکان کمتری برای برخورد با محتوای منتشره در فضای مجازی دارد یا این که می‌شود با هپی‌های مستضعف برخورد کرد ولی برخورد با بچه‌های طبقه فرادست وجود ندارد؟!

این موج رسانه‌ای در ادامه واکنش مردم را هم برانگیخت، عده‌ای همین حرف‌ها را تکرار کردند که به دست‌آوردن چنین ثروت هنگفتی، از راه معقول و معمول در ایران ممکن نیست و با طعنه‌زدن به گفتمان «عدالت اجتماعی» دستاوردهای آن را برآمدن قشر مرفهی دانسته‌اند که 10 سال پیش خبری از آنها نبود. برخی هم معترضان را متهم به حسادت کرده‌اند و گفته‌اند وجود افراد ثروتمند را هم باید مانند بروز و ظهور قشر زیر خط فقر جامعه پذیرفت. اما مقایسه میان آمار طرفداران این دو گروه در شبکه‌های مجازی حاکی از آن است که هم‌دردی با قشر زیر خط فقر جامعه دست کمی از اظهار تنفر نسبت به مرفهان بی‌درد ندارد. مشکل اصلی اعتراض‌ها «چرا دیگران دارند و من ندارم» نبوده‌است. پرسش اصلی همه ما این است که دلیل رشد چنین قشری چیست؟ آیا تنها راه حل موجود برای تعدیل ثروت قشر «پورشه سوار» و «ساعت رولکس به دست» حذف آنها از لیست یارانه‌بگیران است؟ چک کردن حساب چنین غول‌هایی هم که نه قانونی است، نه منطقی. شاید بهترین راه‌حل در این زمینه تجدید نظر در راه‌های معمول کسب درآمد در ایران و انتشار فهرستی از روش‌های کسب درآمد به سبک ایرانی در اختیار عموم مردم باشد. آن وقت دیگر قشر متوسط تبدیل به فقیر شده هم نسبت به چنین افرادی حسودی نخواهد کرد.

تصاویر مشابه است. فرقی نمی کند که در آمریکا باشی یا در ایران اگر جزء آن یک درصد " اولترا پولدارها" باشی زندگی ات در هر جای دنیا شبیه به هم است.

اخیرا در شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک صفحه ای تحت عنوان " بچه پولدارهای تهران" باز شده که در آن تصاویر تفریحات و خوشگذرانی های جوانان خانواده های پولدار تهرانی انتشار داده می شود.

به گزارشعصر ایرانباز شدن این صفحه بازتاب گسترده ای در رسانه های غربی داشته است و برخی رسانه های غربی با بازنشر تصاویر منتشر شده در این صفحه به تحلیل ابعاد و زوایای جامعه مدرن و شهری ایران پرداخته اند.

روزنامه نیویورک پست آمریکا با اشاره به باز شدن صفحه " اینستاگرامی" بچه پولدارهای تهران می نویسد: تصاویر مشابه است. فرقی نمی کند که در آمریکا باشی یا در ایران اگر جزء آن یک درصد " اولترا پولدارها" باشی زندگی ات در هر جای دنیا شبیه به هم است.

این گزارش می نویسد: صفحه اینستاگرامی بچه پولدارهای تهران از هنگام افتتاح (13 سپتامبر) – کمتر از یک ماه پیش- تا کنون بیش از 75 هزار تعقیب کننده یافته است.

این گزارش می نویسد: تصاویر نوجوانان و جوانان پولدار ایرانی دقیقا مشابه تصاویر جوانان پولدار آمریکایی است، ساعت های گران رولکس، اتومبیل های گران قیمت پورشه، لباس های برند و گران و خانه های بزرگ و استخر و..

یک کارشناس آی تی در تهران به روزنامه تایمز بریتانیا درباره عدم هراس این جوانان که عکس هایشان را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند ، می گوید: پدران بسیاری از این جوانان افرادغیر قابل دسترسی هستند و اگر مشکلی برای این جوانان پیش بیاید ، می توانند آنها را پنهان کنند.

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

گزارش نیویورک پست از صفحه پولدارهای تهران (+عکس)

اشتراک گذاری :
ارسال نظر