ققنوس بر می خیزد ؟

این است داستان پرنده ای اساطیری که پایانش آغازیست مجدد از میان شعله های آتش ...

تنها کمتر از یک ماه تا مهلت مقرر جهت تعیین تکلیف و رسیدن به نتیجه در مذاکرات هسته ای زمان باقیست . کاری به اظهارات بعضا متناقض طرفین که حتی در طول 24 ساعت در دو جهت متفاوت است نداریم اما آنچه مشهود است این است که توافق هسته ای آرزوی هر دو طرف دعواست و بازار سرمایه و سرمایه گذاران آن پیش از هر کس و جریان دیگری به این امر پی برده اند و این را می توان در افزایش حجم معاملات روزانه مشاهده کرد.

در هفته اخیر حجم معاملات نسبت به هفته های گذشته حدودا 2 برابر افزایش را نشان میداد و این یعنی نقدینگی آن هم عموما از جانب حقیقی ها در حال ورود به بازار سرمایه است . در حالی که کمتر از یک ماه تا 3 آذر زمان باقیست این مسئله بیانگر این است که جریان خوش بینی به حصول نتیجه در مذاکرات هسته ای بر جریان بدبینی غلبه کرده است.

اینجاست که تصمیم صحیح سرمایه گذاران می تواند افق روشن آینده مالی آنها را رقم بزند. لازم به ذکر نیست که در صورت دستیابی به توافق هسته ای چه اتفاقی برای بازار سرمایه خواهد افتاد. بسیاری از سهم ها در قیمت های فعلی تبدیل به خاطره ای حسرت آمیز خواهند شد اما در صورتی که توافق شکل نگیرد نهایتا شاهد افت 20 درصدی قیمت ها از سطوح فعلی آن هم در برخی از سهم های بدون حامی خواهیم بود.

پس 2 گزینه پیش روی هر سرمایه گذاری است . اینکه با پذیرش ریسک منطقی در این مقطع وارد بازار شود و در کمتر از یک ماه الماس را بدست آورد یا منتظر روشن شدن نتیجه مذاکرات شود و به آبنبات اکتفا کند.

در این یک سال روزهای سختی بر فعالان بازار گذشته است . بازار بورس ایران یک سال در میان شعله های آتش ضجه زده است . آتشی که کسی برای خاموش کردنش حتی یک سطل آب هم بر آن نپاشیده است . اما باید دید در پایان این ماجرا از میان شعله های آتش چه برخواهد خواست . خاکستری اسیر دست باد یا ققنوسی زیبا که وقتی بالهایش را بگستراند تمام دشت مبهوت عظمت او خواهد بود.

ققنوس بر می خیزد ؟

اما در روزهای پایانی هفته اعلام شد که برنامه مناظره روز جمعه که ساعت 16:30 از شبکه اول سیما پخش می شود با حضور نمایندگان مجلس و برخی از فعالان بازار سرمایه اختصاص خواهد داشت به بررسی علل نوسانات شاخص بورس . قبل از هر چیز باعث بسی خوشحالی و مسرت است که سرانجام رسانه ملی به این نتیجه رسید که باید برنامه ای هم برای جامعه 6 ملیون نفری بورس ایران تهیه کند و در آن مشکلات این عرصه را بررسی کند اما از همین الان نگرانیم که صحبت ها قرار است در چه سطحی باشد.

هنوز خاطره حضور وزیر محترم اقتصاد در برنامه پایش و اظهارات عوامانه و سطحی مجری برنامه را از خاطر نبرده ایم آنجا که نهایت گفتگوی مجری و وزیر اقتصاد به این ختم شد که نوسانات جزیی از بازار بورس است ! و هرکس بازده بالاتری می خواهد باید ریسک بالاتری هم بکند ! اظهاراتی بی محتوا که فقط نمک بر زخم سهامداران بود.

کسی هم نبود بگوید بله نوسان در ذات بازار سرمایه است همانطور که مرگ حق است و کسی را از مرگ گریز نیست اما دلیل نمی شود چون مرگ حق است کسی که قتل انجام می دهد مجرم نباشد و جلوی آدم کشی گرفته نشود !

پیشاپیش آرزو می کنیم هر کسی که به نمایندگی از جامعه بورسی در این برنامه شرکت می کند نه جهت خودنمایی و ارائه بحث های کلان و کلی بلکه جهت استیفای حقوق فعالان بازار صحبت کند و با ذکر مصادیق اجازه ندهد بحث ها به بیراهه کشیده شوند.

دیگر صحبت هایی چون حباب و امثالهم اینقدر نخ نما و کهنه شده اند که طرح مجدد آنها می تواند فسیل بودن اطلاعات شرکت کنندگان را به رخ بکشد نه چیزی دیگر

اما در متن بازار چه خبر بود ؟

هفته اخیر مهمترین و تاثیر گذارترین اتفاق در بازار بورس بحث گزارش 6 ماهه ایران خودرو بود. گزارشی که خیلی ها چشم امیدشان به آن بود و اتفاقا نا امید هم نشدند. در میان خیل عظیم گزارشات خنثی که تنها نقطه قوتشان پوشش مناسب بودجه بود ، ایران خودرو با تعدیل مثبت 102 درصدی پیش بینی خود بازار را سبز کرد . تعدیل مثبتی که ناشی از افزایش تولید و فروش و افزایش سود عملیاتی و بهبود اوضاع بنیادی شرکت بود. نکته مثبت دیگر گزارش خودرو پوشش 65 درصدی پیش بینی جدید در 6 ماهه اول سال بود .

بررسی وضعیت صورت های مالی این شرکت خودرو ساز نشان می دهد که احتمالا در گزارش 9 ماهه نیز شاهد تعدیل مثبت دیگری از سهم خواهیم بود و کماکان دست مدیران شرکت جهت اعلام سودهای بالاتر باز خواهد بود.

در حال حاضر قیمت 300 تومان می تواند سطح تعادلی خوبی برای ایران خودرو باشد اما اگر زمزمه های توافق هسته ای جدی تر شود این سهم قابلیت رشد بالاتر را نیز خواهد داشت.

از آنجایی که عموما در بورس ما روال بر این است که تعدیل مثبت یک سهم پیش از اطلاع رسانی عمومی پیش خور شود این امر موجب این شده است که توجهات به بقیه سهم های گروه خودرو که هنوز تا قیمت های واقعی خود فاصله زیادی دارند جلب شود.

در هفته گذشته از جمله سهم های خودرویی یا مرتبط با خودرو که شاهد اقبال سرمایه گذاران بودند می توان به خزامیا، وساپا ، ختراک ، خکاوه، ورنا ، خبهمن ، خگستر ، تکمبا اشاره کرد.

در این بین سهم های زامیاد با توجه به در پیش بودن افزایش سرمایه سنگین ، خبهمن با توجه به تغییر رسمی فعالیت های شرکت از تولیدی به سرمایه گذاری و ناو بالای آن و وساپا با توجه به پتانسیل های بنیادی سهم و فاصله بسیار زیاد آن با ارزش ذاتی اش با اقبال بیشتر سرمایه گذاران و صفوف خرید سنگین تری از بقیه مواجه شدند.

پیش بینی می شود تا زمانی که این فضای خوش بینی بر مذاکرات هسته ای حاکم باشد گروه خودرو کماکان گروه پیشتاز بازار باشند و کما فی السابق لیزینگی ها و قطعه سازان را هم به دنبال خود بکشانند. قطعه سازانی که در گزارشات خود دقیقا مطابق انتظارات نبودند اما نا امید کننده هم ظاهر نشدند.

اما پس از مدت ها خبری داشتیم از گروه پالایشی . طبق اطلاعیه درج شده در کدال شتران تصمیم بر افزایش سرمایه ای 1578 درصدی از محل اندوخته ، انباشته و مطالبات دارد . امری که اگر در زمان باز بودن نماد سهم اتفاق می افتاد می توانست موجب افزایش قیمت سهم و رونق گروه شود اما کماکان سهامداران گروه پالایشی پس از چند ماه در برزخ بسته بودن نمادهایشان گرفتارند.

درست است که تا حدی بسته بودن نمادهای پالایشی در دوران افت بازار به نفع سهامدارانشان شد اما ادامه روند موجود باعث خواهد شد که آنها از دوران رونق هم بی نصیب بمانند به ویژه که در برخی از گروه ها رشد دسته جمعی نمادها آغاز شده و در چنین شرایطی سهامداران پالایشی می توانستند با یک جابه جایی به موقع از این فرصت استفاده کنند.

باز شدن نمادها هم که کماکان درگیر کاغذ بازی های بین سازمان بورس و شرکت پالایش و پخش است و بیشترین داستان شبیه یک لج بازی می ماند تا کار اصولی مخصوصا آنجا که شاهدیم بسیاری از نمادها با ابهامات فراوان بدون یک روز بسته شدن نماد کماکان در حال معامله هستند !

در پایان هم دود تمام این داستان ها به چشم سهامداران پالایشی خواهد رفت. در شرایطی که ممکن است بسیاری از آنها به مبلغ سهامشان نیاز مبرم و حیاتی داشته باشند اما در حال حاضر دستشان به هیچ جایی بند نیست.

در گروه ساختمان وساخت پس از یک رالی صعودی پر سرعت سرانجام در معاملات روز گذشته متعادل شد و رنگ قرمز را در معاملات خود مشاهده کرد.

تقریبا تمام نمادهای گروه به جز ثنوسا و ثاباد و ثفارس هم وضعیتی مشابه دارند . به نظر می رسد ثاباد هم همان راه ثنوسا را می رود .

هفته گذشته در گزارش هفتگی بازار به وضعیت مبهم ثنوسا و سفته بازی آشکاری که در آن جریان دارد اشاره داشتیم و پیگیری های صورت گرفته منجر به شفاف سازی ای شد که طی آن شرکت اعلام کرد عملا اتفاقی که بتواند توجیه کننده این رشد غیر منطقی باشد اتفاق نیفتاده است اما بازار بی توجه به این شفاف سازی به بازی خود بر روی سهم ادامه می دهد و فردا روزی که سهم در صفوف فروش قفل شود همان هایی که امروز بی توجه به هشدارها سرمست از رشد سرمایه خود هستند کاسه ی چه کنم دست می گیرند ، به زمین و زمان بد و بیراه می گویند و یک شبه به این نتیجه می رسند که فعالیت بازار بورس قمار است .

گروه بانک یکی از گروه هایی است که با چشم انداز توافق در مذاکرات هسته ای می تواند شاهد رشد دسته جمعی نمادها باشد و اقبال این هفته بازار به این گروه هم از همین منظر ارزیابی می شود.

اما در چنین شرایطی تصمیم خردمندانه این می تواند باشد که سهامی از گروه بانکی انتخاب شوند که در هنگام تشکیل صفوف خرید و رشد قیمت ها شاهد امواج سهمگین عرضه نباشند . البته به دلیل جلوگیری از ایجاد جو منفی از ذکر نام سهم های فوق خودداری می کنیم ولی مراجعه به سابقه معاملات سهم های گروه و فروش به ویژه حقوقی ها می تواند راهگشای خوبی جهت تصمیم گیری سهامداران باشد.

در این هفته کماکان 3 تفنگدار بازار شاهد معاملات پر حجم و جالبی بودند. ونفت ، پترول و فاذر که به دلیل ظرفیت های بالقوه بسیار و طرح های توسعه و قراردادهای متعدد جزو پر پتانسیل ترین سهم های بازار هستند و توانستند با وجود عرضه های افسارگسیخته ی حقیقی و حقوقی باز هم خود را در سطوح مناسبی حفظ کنند.

در صورتی که این 3 سهم در هفته پیش روی در همین قیمتی که قرار دارند کف سازی کنند و این سطوح را از دست ندهند در آینده باز هم مستعد رشد بیشتر خواهند بود.

یکی از مهمترین و در عین حال استراتژیک ترین بحث هایی که در هفته اخیر مطرح شد و کمتر به آن توجه شد بحث افزایش قیمت برق و برنامه ریزی های کلان کشور جهت افزایش سهم صادرات این محصول استراتژیک بود .

افزایش راندمان نیروگاه ها ، واقعی کردن قیمت برق و تشویق واحدهای تولیدی به سرمایه گذاری بیشتر در این بخش امری است که می تواند در نیمه نخست سال 94 اثرات خود را بر سهم هایی چون بمپنا ، مپنا و وخارزم بیش از پیش نشان دهد و موتور محرک این سهم ها باشد.

البته هنوز بازار توجه لازمه را به این امر ندارد و این می تواند فرصت مناسبی باشد برای کسانی که از قافله برخی از سهم های بنیادی جا مانده اند.

مطلب اندکی به درازا کشید . سخن زیاد است و مجال اندک چیزی به خاموش شدن آتش باقی نمانده است و اسطوره ها همیشه به موقع در داستان های تاریخ سر بزنگاه حاضر بوده اند . آنجایی که دیوی نعره می کشیده است رستم و آنجایی که مرزهای کشورمان در گروی پرتاب تیری بوده است آرش کمانگیر و ...

به شخصه چیزی در دل آتش می بینم . همان چیزی که بازار هم دیده است و امیدوار می مانم به اینکه پاسخ این سوال مثبت باشد . تنها 25 روز زمان باقی مانده است . آیا از پس شعله های رو به زوال این آتش سوزان ققنوس بر می خیزد ؟