به گزارشخبرلندهبه نقل ازشبکه اطلاع رسانی راه دانا، احسان علیزاده طی یادداشتی نوشت: کشور یمن با مساحت ۵۲۷ کیلومتر و جمعیت حدود۳۰ میلیونی دارای ۱۰۰ کیلومتر مرز آبی با خلیج عدن بوده و در شمال تنگه باب المندب و جنوب کشور عربستان واقع شده است.
حدود ۳۵ درصد جمعیت یمن را شیعیان و زیدی‌ها تشکیل داده‌اند که در زمان حکومت علی عبدالله صالح سهمی در قدرت نداشتند در شمال یمن حدود ۴۰۰ قبیله زیدی زندگی می‌کند که الحوثی یکی از آن‌هاست. علاوه بر تبعیض‌های اقتصادی و سیاسی علیه زیدی‌ها در زمان صالح گروه‌ها و سازمان‌های تبلیغی وهابیت با حمایت و سیاست‌گذاری عربستان اقدام به سنی کردن بسیاری از جوانان و مردم مستضعف زیدی و تضعیف حوزه‌های علمیه شیعه می‌کردند.
در واکنش به سیاست‌های پاکسازی مذهبی در یمن چند نفر از علمای زیدی یمن ازجمله علامه بدرالدین الحوثی پدر عبدالملک الحوثی (رهبر جریان انصارالله) در راستای احیای عقاید شیعه و نشر آن بین جوانان قیام کردند. تداوم این قیام علمی و فرهنگی موجب شکل‌گیری جنبش الحوثی گردید.
در انقلاب ۲۰۱۱ مردم یمن علی عبدالله صالح از قدرت برکنار و «عبد ربه منصور هادی» از چهره‌های زیدی وابسته به عربستان روی کار آمد. عربستان تلاش کرد با این تغییر ظاهری شور و حرارت انقلابی را سرد و اوضاع یمن را به حالت اولیه بازگرداند.
پس از انقلاب ۲۰۱۱ مطالبه جنبش الحوثی اموری از قبیل برقراری اهداف و نتایج کنفرانس گفتگوی ملی در زمینه مقابله با فساد، افزایش مشارکت دموکراتیک مردم و تقسیم قوا که طی سال‌های اخیر در پی سرنگونی عبدا... صالح آغاز شده بود و غیره بود. ازاین‌رو مردم و قبایل مختلف نیز در مسیر طرح مطالبات انقلاب از جنبش الحوثی حمایت کردند.
در این مدت دولت منصور هادی با بی‌توجهی به مطالبات مردم و مصوبات کنفرانس گفتگوی ملی و سیاست‌های کژدار و مریز بنا را بر عدم هماهنگی با مجلس مردم گذاشت. این در حالی بود که القاعده یمن نیز در راستای ناامن شدن یمن فعال شده و درصدد ایجاد جنگ فرقه‌ای و درگیری با جنبش الحوثی بود.
مشاهده نشدن پیشرفتی از سوی دولت منصور هادی در جهت حل مشکلات ، ایجاد تغییرات و انسجام، پس از ۴ سال موجب شد که جنبش الحوثی تصمیم به تصرف صنعا گرفت. در این تصرف بدون خونریزی رییس‌جمهور و نخست‌وزیر به بازداشت خانگی درآمدند و جنبش الحوثی اعلام کرد می‌خواهد طی دو سال حکومت را به‌طور موقت به دست بگیرد تا دوران گذار و اعمال تغییرات در قانون اساسی صورت گیرد.
جنبش الحوثی سامان بخشی به اوضاع را شروع کرد و جمال بن عمر اعلام کرد احزاب یمنی بر سر تشکیل شورای ملی انتقالی توافق کرده‌اند.( رویترز 2/12/93) وی همچنین خبر داد در چارچوب فرمول جدید، مجلس نمایندگان قدیمی یمن با 301 کرسی و متشکل از نمایندگان حزب حاکم سابق و طرفداران جنبش انصارا... با همان ترکیب قبلی به فعالیت خود ادامه و در کنار آن مجلس مردمی دربردارنده نمایندگان گروه‌های سیاسی تشکیل گردد، که در پارلمان نماینده‌ای ندارند و مردم جنوب یمن دست‌کم 50 درصد کرسی‌های مجلس مردمی را در اختیار خواهند داشت
در همین اثنا عربستان و امریکا تصمیم گرفتند سناریوی دوم را اجرا کنند[چرا که سناریوی اول یعنی تغییر یک مهره و جایگزینی یک مهره وابسته به نام منصور هادی با هدف سرد شدن و خاموش کردن انقلاب در یمن ناموفق بود.].
ازاین‌رو منصور هادی با هدایت عربستان مخفیانه به عدن (منطقه‌ی سنی نشین جنوب یمن) فرار کرد و آنجا را مرکز حکومت خود اعلام کرد. وی با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: «تمامی اقداماتی که توسط حوثی‌ها صورت گرفته است باطل و غیرقانونی است.»
عربستان همچنین اقدام به تحریک گروه‌های افراطی جنوب یمن مانند جنبش حراک و القاعده نموده و این گروه ها با توجیه جلوگیری از پیشروی نیروهای الحوثی شروع به نیروگیری از قبایل نموده و فضای جنگ‌های قبیله‌ای را با هدف اخلال در موفقیت «شورای ملی انتقالی یمن» را فراهم کردند و شرایطی را برای تجزیه یمن (سناریوی دوم) به وجود بیاوردند.
در عرصه سیاسی و بین‌المللی نیز همین راهبرد پیگیری شد.
۱) سفارتخانه‌های کشورهای امریکا، عربستان، قطر، انگلیس، فرانسه و چندین کشور دیگر از صنعا به عدن (محل حضور منصور هادی) منتقل شد.
۲) درحالی‌که فرار منصور هادی در ۳ اسفند ۹۳ و اعلام حکومت در عدن دقیقاً در راستای تجزیه یمن به یمن جنوبی(سنی) و یمن شمالی(شیعه) بوده است در تاریخ ۱۲ اسفند ۹۳ جمال بن عمر نماینده ویژه سازمان ملل در یمن در دیدار با منصورهادی ایده تشکیل دو کشور یمن شمالی و جنوبی را مطرح می‌کند.
۳) چند روز بعد در ۱۷ اسفند سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان از ورود منصور هادی به شهر عدن استقبال و خواهان شکل‌گیری دوباره کشور یمن جنوبی شد وی افزود عربستان با مسلح کردن قبایل جنوب یمن، از منصورهادی می‌خواهد شهر عدن را به‌عنوان پایتخت موقت این کشور اعلام و با جنبش مردمی انصارالله مقابله نماید.
پس از این اقدامات عربستان تصمیم به تهاجم نظامی علیه الحوثی می‌گیرد و حملات هوایی و موشکی خود علیه الحوثی را از ابتدای فروردین آغاز می‌کند که موجب کشتار مردم بی‌دفاع و تخریب بی‌هدف منابع ، امکانات و زیرساخت‌های یمن (مخصوصاً مناطق شمال آن ) شده است.
عربستان با راه‌اندازی ائتلافی متشکل از چند کشور ازجمله امریکا و رژیم صهیونیستی اقدام به محاصره دریایی یمن کرده است. در شرایط فعلی عوامل داخلی تأثیرگذار در یمن به شرح زیر است:
۱) جنبش الحوثی و قبایل حامی آن
۲) القاعده و جنبش انصار الشریعه
۳) حزب اصلاح یمن و آل احمر
۴) قبایل حامی منصور هادی.
القاعده :یمن پس از عربستان بیشترین تعداد مجاهدان را در جنگ افغانستان و شوروی داشت. بازگشت این مجاهدان به کشور موجب تشکیل القاعده یمن شد. این جریان افراطی که همواره مورد بی‌توجهی امریکا و نهادهای بین‌المللی بوده است در یمن به‌طور آزادانه در جهت ترویج و تبلیغ عقاید سلفی از نوع وهابی تبلیغ می‌کنند و دارای مراکز تبلیغاتی متعددی در مناطق مختلف یمن است.عربستان در شرایط کنونی با هدف مبارزه و سرکوبی الحوثی از القاعده یمن حمایت مالی و لجستیکی می‌کند و این جریان در حال گسترش متصرفات خود در جنوب یمن است.
حزب اصلاح:ازآنجایی‌که در زمان حکومت حسن البناء افسران نظامی یمن در مصر آموزش نظامی و فنی را طی می‌کرده‌اند با تفکر اخوان المسلمین آشنا شده و هسته اولیه اخوان المسلمین یمن (حزب اصلاح) در میان نظامی‌ها به وجود آمد. امروزه حزب اصلاح یمن قوی‌ترین و بزرگ‌ترین حزب سیاسی یمن محسوب می‌شود و ازنظر عربستان حزب اصلاح تنها قدرتی است که در عرصه سیاسی می‌تواند با جنبش الحوثی رقابت کند.
به لحاظ قومی آل احمر از حامیان حزب اصلاح هستند. رهبری حزب الاصلاح همواره بر عهده آل احمر بوده است. همچنین سرتیپ علی محسن الاحمر از فرماندهان نظامی ارشد در ارتش یمن و از مخالفان جنبش الحوثی و انقلاب یمن است که چندی پیش با شاهزاده محمد بن نایف جانشین ولیعهد عربستان دیدار داشته است.
ازاین‌رو با توجه به طرح ارائه‌شده ایران و روسیه در مورد گفتگوهای یمنی و حل سیاسی مسئله یمن عربستان تلاش گسترده‌ای را جهت همراه سازی حزب اصلاح صورت داده است: طبق گزارش المسیره در ۳۰ فروردین، «ریاض مبالغ زیادی را به آل احمر و تعداد دیگری از رهبران حزب اصلاح پرداخت کرده» تا با جنبش الحوثی مبارزه کنند. سرمایه‌گذاری روی حزب اصلاح نشان از ناامیدی عربستان از موفقیت عملیات نظامی خود علیه جنبش الحوثی دارد.
اهداف عربستان در یمن:کشور یمن پس از سقوط نظام امامت در دهه ۶۰ میلادی به حیات خلوتی برای دولت سعودی تبدیل شده بود که با خرید شخصیت‌های سیاسی و سران برخی قبایل به‌شدت در امور یمن دخالت می‌کرد و شریک امریکا در غارت منابع یمن به بهانه مبارزه با القاعده بوده است.
بی‌شک انقلاب یمن و برکناری علی عبدالله صالح عنصر وابسته به عربستان و همچنین قدرت گرفتن گروهی از شیعیان در مرزهای جنوبی عربستان و ترس عربستان از الهام گیری شیعیان شرق کشور از جریان الحوثی همه و همه از عوامل دخالت عربستان در انقلاب یمن و تلاش برای از بین بردن جنبش الحوثی است.
اهدافی که عربستان در این حمله دنبال می‌کرد را می‌تواند این‌گونه تحلیل کرد: هدف اصلی سرکوبی جنبش الحوثی و بازگرداندن قدرت به عناصر وابسته بود. هدف دوم ایجاد جنگ داخلی جهت ناکارآمد جلوه دادن انصارلله هدف سوم تجزیه یمن و قطع ارتباط الحوثی با جهان خارج و نجات باب المندب و هدف چهارم تقویت و متحد نمودن جریان‌های سنی علیه الحوثی.
که در صورت عدم موفقیت در هر هدف به اولویت بعدی پرداخته است.در شرایط کنونی پالس‌هایی باهدف اتمام عملیات طوفان از سوی عربستان به گوش می‌رسد برخی خبرگزاری‌ها مدعی شده‌اند عربستان جهت پایان جنگ یمن چند شرط ازجمله پرداخت غرامت به الحوثی و تشکیل شورای ریاستی جدید با حضور نمایندگان الحوثی را از طریق عمان به ایران اعلام کرده است.
جنبش الحوثی: با توجه به حمایت غرب از تهاجم عربستان به الحوثی، رسانه‌های غربی و کشورهای سلطه تلاش دارند این جریان را به‌عنوان یک جریان تروریستی و افراطی به جهان معرفی کنند. و با برجسته کردن احتمال دستیابی این گروه تروریستی بر آبراهه‌ی دریایی تنگه باب المندب به دنبال ایجاد اجماع جهانی علیه جنبش الحوثی و انقلاب یمن هستند.ازاین‌رو جنبش الحوثی با درایت تمام در قبال حملات هوایی عربستان به تقابل جدی نمی‌پردازد.
انصار الله تحقق اهداف انقلاب و تکامل این حرکت مردمی را دنبال می‌کند و معتقد به مشارکت و حضور همه‌ی جریان‌های یمنی در عرصه‌ی قدرت و رسیدن به استقلال ملی است و این مسیر را با منطقی الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران دنبال می‌کند؛ ازاین‌رو دخالت‌های خارجی در درازمدت مقبولیتی برای جریانات داخلی یمن نخواهد داشت.
اکنون با اعلام آتش‌بس پس از 27 روز حمله عربستان علیه مردم مظلوم یمن، با توجه به اهداف عربستان از ورود به یمن می توان دریافت که هیچ یک از اهداف عربستان از حمله به یمن محقق نشده است و در واقع روسیاهی به سعودی ها باقی ماند.
