بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
پنجشنبه ۰۲ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۱
در حال حاضر قدرت خرید 45 هزار تومان پرداخت شده به هر ایرانی به میزان 15 هزار تومان بر مبنای قیمتهای سال 1389 است. 15 هزار تومان به خودی خود و در وضعیت اقتصاد فعلی ایران، برای یک خانواده ایرانی رقم قابل اعتنایی نیست.
کد خبر : ۱۵۴۸۵۶

پرده اول؛ آغازی سرخوشانه

شبانگاه 27 آذر ماه 1387، رئیس جمهور وقت با حضور در سیمای ملی، آغاز طرح هدفمندی یارانه ها را عنوان کرد. منطبق بر این طرح در طول پنج سال قیمت کالاهای بنزین، گازوئیل، گاز، نفت، برق، آب، گندم، شکر، برنج، روغن و ... به قیمت بازارهای منطقهای خواهند رسید.

پرده دوم؛ اهدافی در رویا


از آذر 89 تا شهریور 94، 56 ماه از طرح هدفمندی در اقتصاد ایران گذشته است. طرحی که قرار بود ضمن ایجاد تحول در فضای کلان اقتصاد ایران، بخش تولید و مصرف را توامان تحت تاثیر قرار دهد. در یک سو با افزایش قیمت 16 قلم کالایی و رساندن قیمتهای داخلی به قیمتهای مابه ازای منطقه‌ای، مصرف را کنترل کند تا دیگر شاهد رکوردهای ایرانیان در مصرف اقلامی چون بنزین، روغن، شکر، نان و ... نباشیم و در دیگر سوی با تزریق 30 درصد ارزشهای آزاد شده ناشی از فروش به قیمتهای آزاد به بخش تولید، سیاست روانسازی تولید را در پیش بگیریم.

پرده سوم؛ راه‌های تامین کسری دولت


افزایش شدید قیمت ارز در کنار کسری بودجه دولت در سال 90 و 91، شایعه تامین منابع هدفمندی یارانه‌ها از این افزایش و ما به تفاوت نرخ ارز رسمی و غیررسمی را تقویت کرد. در این خصوص تحلیلهای بسیاری در دوره زمانی 1391 تا انتهای دولت وقت انجام شد.

پرده چهارم؛ مقایسهای اسفناک


مطابق آمار، مصرف لیتری بنزین در سال 1393 با وجود افزایش قیمت نسبت به سال پیش از آن، 1.18 درصد افزایش یافته است. سهم مصرف برق خانگی در سال 92 از کل تولید برق بر مبنای کیلو وات ساعت، 31.7 درصد بوده که در سال 93 به سطح 32.2 درصدی رسیده است. مصرف گاز در کشور با رشدی 9 درصدی از 29.7 در سال 92 به 32.5 میلیارد متر مربع در سال 93 رسیده است. در حالی که قیمت گاز نیز در سال 1393 افزایش یافته است. اینها بخشی از اطلاعاتی است که پیرامون تحلیلهای مقایسهای در نتایج این طرح و در حوزه مصرف مردم، قابل استناد است. در ابعاد تحلیلی، عین حال سیار تاسف بار خواهد بود چنانچه محققین سطوح مصرف فوق را در کنار آمارهای مصرفی سال 1389 در سال 92 و 93 قرار دهند.

پرده پنجم؛ آنچه می‌گیریم


همزمان با افزایش تورم و با ثابت ماندن مبلغ پرداخت نقدی، قدرت خرید مبالغ نقدی پرداخت شده به سرپرست خانوارها کاهش چشم گیری یافته است. جدول زیر این برابری قدرت خرید را محاسبه کرده است.



 

1389

1390

1391

1392

1393

1394

قدرت خرید یارانه نقدی نسبت به سال 1389

450,000

370,370

280,584

208,303

180,193

156,962

نرخ تورم (درصد)

-

21.5

32

34.7

15.6

14.8



مطابق جدول بالا بر اساس تعدیلات بر مبنای تورم اعلامی، قدرت خرید 450 هزار ریال در سال 1389 به میزان 65 درصد در سال 1394 کاهش یافته است. روند کاهش این قدرت خرید تنها در سالهای 93 و 94 به دلیل کاهش چشمگیر تورم کاهشی بوده است. معنای ساده جدول فوق اینگونه است؛ هر نفر ایرانی از بخش نقدی یارانه‌ها در حال حاضر یک سوم قدرت خرید خود را در سال 1389 دارد. چنانچه هدفمندی یارانهها به شکل حاضر ادامه یابد، 450 هزار ریال پرداختی به هر ایرانی با نرخ تورم 14 درصد در سال 1396، 120 هزار ریال به قیمتهای سال 1389 ارزش دارد.

پرده ششم؛ اعداد بزرگ!


چنانچه میزان ماه‌های پرداخت نقدی را 56 ماه و جمعیت بهره برده را هفتاد میلیون نفر فرض کنیم، رقم پرداخت شده در طرح هدفمندی یارانه‌ها به مردم 175 هزار میلیارد تومان خواهد شد. این رقم 59 برابر بزرگترین اختلاس تاریخ اقتصادی ایران است.
صرف نظر از منابع درآمدی ناشی از یکسانسازی قیت کالاها با ما به ازای منطقه ای، به منظور مشخص شدن ابعاد و بزرگی این رقم برای خواننده دو مورد زیر را در نظر بگیرید.

فرض کنیم قیمت تمام شده هر بشکه نفت برای ایران 20 دلار و هر دلار 33000 ریال باشد. بهای فروش هر بشکه نفت ایران را نیز 50 دلار در نظر گیرید، پس خالص سود هر بشکه نفت برای ایران 30 دلار یا با تقریب صدهزارتومان خواهد بود. برای دستیابی به این رقم به صورت خالص و پرداخت نقدی آن به هر فرد ایرانی، کشور ایران باید یک میلیارد و هفتصد و پنجاه میلیون بشکه نفت بفروش برساند. فرض کنید صادرات ایران در روز یک میلیون بشکه نفت است. بنابر محاسبات برای تامین این رقم، کشور باید 1750 روز و روزانه یک میلیون بشکه نفت بفروش رساند؛ قریب به پنج سال!

بیایید مثالمان را از فروش دارایی‌های سرمایه‌ای مانند نفت تغییر دهیم. فرض کنید رشد تولید اقتصاد ایران سالانه به طور متوسط 5 درصد باشد! برای فهم بهتر، این رشد را با اندکی اغماض بازده فعالیتهای اقتصادی فعالان کشور در نظر میگیریم. چنانچه اقتصاد ایران بخواهد در هر سال به میزان صد و هفتاد و پنج هزار میلیارد تومان بازده خالص داشته باشد تا بتواند با حساب پرداخت نقدی یارانه‌های 56 ماه اخیر سر به سر شود، تولید ناخالص ایران باید رقمی در حدود سه میلیون و پانصد هزار میلیارد تومان به قیمتهای جاری باشد، این رقم در حال حاضر یک میلیون و هشتاد هزار میلیارد تومان است. برای رسیدن رقم فعلی تولید ناخالص ملی، به عدد سه میلیون و پانصد هزار میلیارد تومانی، با نرخ رشد 5 درصد، ایرانیان باید 163 سال صبر کنند.

محاسبات بر مبنای قیمتهای ثابت، نشان میدهد برای تامین هزار میلیارد تومان پرداخت نقدی به قیمت ثابت در 56 ماه گذشته، ایرانیان باید 51 سال با نرخ رشد 5 درصد بر روی تولید ناخالص ملی به قیمتهای ثابت، صبر کند. به دیگر سخن در سال 1445، تولید ناخالص ایران به اندازه‌ای خواهد بود که رشد پنج درصدی آن، همین رقم خالص نقدی پرداخت شده در 56 ماه آینده است. در مثال اخیر رویکرد بین نسلی و حقوق نسلهای بعدی کاملا قابلیت مشاهده را دارد.
نسل ایرانیان در سال 1445 باید کار کنند تا هزینههای پرداخت نقدی یارانه‌ها در حد فاصل سالهای 1389 تا 1394 اجداد خود را تامین کنند.

این دو مورد به جهت تنویر افکار خواننده از بزرگی رقم صد و هفتاد و پنج هزار میلیارد تومان بیان شده است. مواردی از این دست بسیار زیاد است. مثلا با این رقم ایران می توانست 535 دستگاه جنگنده اف 35 سری سی را خریداری نماید. این میزان 1.25 برابر تعداد ناوگان جنگی اسرائیل غاصب است.
امثالی دیگر برای شناخت بزرگی این رقم، هزینه‌های ساخت بیمارستان است. مطابق آمارها در آذرماه 1393 هزینه احداث یک بیمارستان تخصصی با 100 تخت معادل 80 میلیارد تومان است. با رقم 175 هزار میلیارد تومان، 2188 بیمارستان در سراسر کشور با ظرفیت دویست و بیست هزار تخت میتوان احداث کرد. شاید برای خواننده جذاب باشد بدانیم در حال حاضر در کشور تنها 900 بیمارستان فعال با ظرفیت 110 هزار تخت فعال وجود دارد.

پرده هفتم؛ بازگشت مأیوسانه از تصویر آینده به حال


در شرایط حال حاضر، دولت جمهوری اسلامی به عنوان یک بنگاه بزرگ اقتصادی وضعیت زیر را دارد؛ بنابر گفته‌ها در جراید، بدهی دولتی به پیمانکاران بخش خصوصی در حدود 94 هزار میلیارد تومان است. بدهی دولت به بانکها مطابق همین منابع خبری، حدود صد هزار میلیارد تومان است. از سایر بدهیهای دولت صرف نظر کرده و همین دو مورد را بررسی میکنیم. در حالیکه دولت در 56 ماه اخیر در حدود صد و نود هزار میلیارد تومان به دو بخش بانکی و پیمانکاران بخش خصوصی مقروض بوده است، صد و هفتاد و پنج هزار میلیارد تومان بین آحاد جامعه ایرانی به صورت نقد، پرداخت انتقالی داشته است. خود را یک بنگاه اقتصادی فرض کنید، شما در صورتی که بدهکار باشید در اولین فرصت تلاش میکنیم با پولی که به دستتان رسید قرض خود را تسویه نمایید! یادمان نرود دولت یک بنگاه اقتصادی است! این بنگاه در چند سال اخیر هر روز بدهکارتر شده. بیایید اندکی بدهی دولت را واکاوی کنیم! بخشی از بدهی دولت به پیمانکاران است. پیمانکاران در ازای ارائه خدمت پول دریافت میکنند. این دریافتی چرخه فعالیت آنها را تداوم میبخشد. پیمانکاری که در ازای انجام پروژه پولی دریافت نکند، بعد از اندکی به سمت ورشکستگی خواهد رفت. ورشکستی در ادامه و در دوره‌های بعد دامن اشتغال را میگیرد. اولین چیزی که هر خانواده ایرانی برای جوان خود آرزو دارد چیست؛ اشتغال. اشتغالی که بدلیل ناتوانی دولت در تامین بدهی خود هر روز دستخوش کاهش میشود.

بخش دیگری از بدهیهای دولت، به بانکهای تجاری است. تصویر بدهی‌های دولت به بانکهای تجاری به این ترتیب است؛ بانک تجاری دو بنگاه بزرگ متقاضی تسهیلات در برابر خود دارد، دولت و بخش خصوصی، دولت به دلیل دولت بودن در مقام برتری در گرفتن تسهیلات است. این مسئله سبب محدودیت در منابع بانکی برای ارائه تسهیلات به بخش خصوصی و مولد میشود. تقاضای تسهیلات توسط بخش خصوصی از منابع باقی مانده بسیار بیشتر است. این تقاضای بالا در اولین گام باعث افزایش نرخ تسهیلات شده و بر افزایش نرخهای بهره بازارها تاثیر خواهد گذاشت. امروز در همه بازارهای اقتصادی کشور همه فعالان اقتصادی از نرخهای بهره بالا و منکوب کننده تولید صحبت میکنند. به معنای دیگر با بالا بودن نرخهای بهره بین بانکی و بانکی، اکثر فعالان اقتصادی، فعالیت سرمایه‌گذاری با بازده‌های 20 درصد را نیز توجیه پذیر نمیدانند. فعالان اقتصادی به این نکته توجه کنید؛ بخشی از مشکل بالا بودن نرخهای بهره، در بدهکاری دولت و تامین منابع وی از بانکها است.
در یک کلام میتوان گفت در 56 ماه گذشته آنچه بر مدیریت دولتی رفته است مقروض شدن به بخشهای مختلف به جهت تامین منابع نقدی هدفمندی یارانهها به میزان 175 هزار میلیارد تومان بوده است. این مقروض شدن در یک تحلیل ساده دامن اشتغال را میگیرد و از سوی دیگر نرخهای بهره بالا. تولید ملی دچار آسیب میشود و در ادامه دامنه این اشکالات به سایر بخشهای اقتصادی نظیر بورس اوراق بهادار نیز سرایت خواهد کرد. در حالی که خانواده ایرانی 175 هزار میلیارد تومان را حق خود میداند، دولت بدهکار برای تامین آن مجبور به استفاده از روشهایی است که در بلندمدت باعث ایجاد آثار منفی اقتصادی برای مجموعه خانواده کشور ایران خواهد شد.

پرده هشتم؛ اشتغالی که کم میشود


در حالی که بدهی دولت به پیمانکاران دولتی به دلیل سربار پرداخت هدفمندی یارانه‌ها از اولویت پرداخت توسط دولت خارج میشود، نگاهی دیگر ابعاد غمانگیزی را تصویر میکند. مطابق آخرین آمار ایجاد یک شغل در کشور نیازمند سرمایه‌گذاری 200 میلیون تومانی است. در نظر بگیرید خانوارهای ایرانی 175 هزار میلیارد تومان در 56 ماه دریافت نقدی داشته‌اند. این اهرم مالی بر دوش دولت و عدم توان دولت در تسویه با پیمانکاران باعث بیکاری عده زیادی از هموطنان شده است. این یک سوی داستان است. چنانچه دولت 175 هزار میلیارد تومان را در ایجاد اشتغال سرمایه‌گذاری کرده بود، در حال حاضر یک میلیون شغل جدید در کشور ایجاد شده بود. شاید در اینجا سوالی در ذهن خوانندگان خطور کند. آیا پرداخت نقدی به مردم از منابع درآمدی ناشی از هدفمندی یارانهها تامین نمیشود؟ برای پاسخ ذکر یک مورد کافی است. بنا به گفته آقای نوبخت، دولت تا 48 امین پرداخت نقدی يارانهها، 47 هزار ميليارد تومان از خزانه، 5700 میلیارد تومان از بانك مركزي و 5600 ميليارد تومان از صندوق توسعه برداشت کره تا کسری خود را جبران کند.
 
پرده آخر؛ از رنجی که میکشیم


همانگونه که عنوان شد در حال حاضر  قدرت خرید 45 هزار تومان پرداخت شده به هر ایرانی به میزان 15 هزار تومان بر مبنای قیمتهای سال 1389 است. 15 هزار تومان به خودی خود و در وضعیت اقتصاد فعلی ایران، برای یک خانواده ایرانی رقم قابل اعتنایی نیست. در حالی که با قرارگیری کنار هم این پرداختی به تک تک افراد جامعه ایرانی، این مبلغ رقمی قابل توجه است. در واقع در حالیکه پرداخت نقدی یارانهها در سبد درآمدی خانوار ایرانی به دلیل تورم هر روز جایگاه کوچکتری پیدا میکند، برای دولت بدهکار ما، این رقم هر روز بزرگ و بزرگتر میشود. تامین سالانه 37 هزار میلیارد تومان برای دولت مسببی بر تهدید اشتغال، تحدید منابع بانکی و اعتبارات، کسری بودجه دولت، چاپ پول پر قدرت، عدم تسویه با پیمانکاران بخش خصوصی، و در یک کلان تضعیف اقتصاد ملی ایران است.

ادامه این مسیر و یا بازگشت آن، بر عهده دولت است و البته نخست با ملت که حضرت حافظ فرموده است:
رنج ما را كه توان برد به يك گوشه چشم         شرط انصاف نباشد كه مداوا نكنی
این رنج ما است و رنج نسل های آینده ایران تا 5 دهه ...

* دانشجوی دکتری اقتصاد

اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
جمعه ۰۳ مهر ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۲
سلام یارانه حال باید 200000هزار تومان باشد ویارانه به صنعت مونتاز ووارذاتی اشتباه محظ است صنعت جوشیده از داخل به همه جا می رسد وصنعت وارداتی از هر مرضی بدتر است
مرتضي
ROMANIA
شنبه ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۸
مقاله بدون منطقي است
به عنوان مثال در رد مقاله فوق إعداد زير را داشته باشيد
تفاوت قيمت در قبل از شروع هدفمندي ١٠٠براي بنزين و اكنون ١٠٠٠ تومان به ازاي هر ليتر
٩٠٠ تومان است

اگر اين تفاوت در مصرف ٦٩.٥ مليون ليتر روزانه ضرب و براي ٣٠ ماه محاسبه و بر ٧٤ مليون نفر يارانه بگير تقسيم شود
عدد ٢٥٣٥٨١ ريال در هر ماه بدست مي أيد

دولت فقط از طريق افزايش قيمت بنزين به ازاي هر نفر در ماه حدود نصف مبلغ يارانه اي را كه پرداخت ميكند از مردم ميگيرد

در حاليكه اگر افزايش قيمت مابقي كالإها را هم محاسبه كنيم
خواهيم يافت كه دولت بعد از هدفمندي در هر ماه حدود ٧٠٠٠٠٠ ريال به ازاي هر نفر درامد داشته و ٤٥٥٠٠٠ ريال از اين مبلغ را به مردم عودت داده است
علاوه بر اينكه رشد مصرف كاهش داشته است

مشكل دولت اين است كه به تنبلي عادت كرده است
دولت بايد بجاي بهانه گيري براي حذف يارانه مردم
نسبت به خصوصي سازي سريع تر اقدام و هر چه بيشتر بدنه دولت را چابك سازي كند
ملت
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
شنبه ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۱
دولت هر ماه بیش از 700000 ریال از هر نفر میگیرد و تنها 455000 ریال به عنوان یارانه پرداخت میکند
لطفا كمي فكر كنيم!!!
دولت در اين چند ساله يارانه خيلي از كالا ها را حذف كرده از جمله بنزين گازوييل.نفت سفید نفت کوره گازوئیل گاز طبیعی نآن. برق. سوخت. گندم شکر برنج و ،،،،،،
من فقط يارانه چند قلم عمده را براي شما در ماه حساب ميكنم

1- درآمد دولت از حذف یارانه بنزین به ازای هر نفر در ماه : 253581 ریال
مصرف متوسط روزانه بنزين 69.5مليون ليتر در روز در سال 1393 بوده است
بنزين از 100 تومان به 1000 تومان رسيده پس 9000 ريال در هر ليتر و ضرب در 69.5 مليون ليترمتوسط مصرف روزانه در کشور و طي 30 روز ماه
ميشود 18765مليارد ريال نفع دولت از حذف يارانه بنزين در ماه
اگر عدد فوق را بر تعداد يارانه بگيران يعني 74 مليون نفر تقسيم كنيم ميشود
253581 ريال در ماه به ازاي هر نفر فقط بدليل حذف يارانه بنزين ميشود

2- درآمد دولت از حذف یارانه گازوئیل به ازای هر نفر در ماه : 212899 ریال
مصرف متوسط روزانه بنزين 90مليون ليتر در روز در سال 1393 بوده است
گازوئیل از 16.5 تومان به 6000 تومان رسيده پس 5835 ريال در هر ليتر و ضرب در 90 مليون ليترمتوسط مصرف روزانه در کشور و طي 30 روز ماه
ميشود 15754مليارد ريال نفع دولت از حذف يارانه بنزين در ماه
اگر عدد فوق را بر تعداد يارانه بگيران يعني 74 مليون نفر تقسيم كنيم ميشود
212899 ريال در ماه به ازاي هر نفر فقط بدليل حذف يارانه بنزين ميشود

3- درآمد دولت از حذف یارانه گاز طبیعی خانگی به ازای هر نفر در ماه : 74940 ریال
مصرف متوسط روزانه گاز طبیعی در کل کشور 390 مليون متر مکعب در روز است
که نصف آن شامل مصرف خانگی است بالغ بر 195 مليون متر مکعب در روز
بهای گاز در حداقل پایه از 13.2 تومان به 108 تومان رسيده پس 94.8 تومان در هر متر مکعب و ضرب در 195 مليون متر مکعب مصرف روزانه در کشور و طي 30 روز ماه
ميشود 554مليارد ريال نفع حداقل دولت از حذف يارانه گاز طبیعی خانگی در ماه
اگر عدد فوق را بر تعداد يارانه بگيران يعني 74 مليون نفر تقسيم كنيم ميشود
74940 ريال در ماه به ازاي هر نفر فقط بدليل حذف يارانه بنزين ميشود

4- درآمد دولت از حذف یارانه برق مصرفی خانگی به ازای هر نفر در ماه : 20886 ریال

مصرف متوسط کل برق در کشور 200 هزار ملیون کیلو وات ساعت در سال است
که یک سوم آن شامل مصرف خانگی است بالغ بر 67 هزار ملیون کیلو وات ساعت در سال
معادل 184 ملیون کیلو وات ساعت در روز
بهای برق خانگی در حداقل پایه از 12.9 تومان به 40.9 تومان رسيده پس 28 تومان در هر کیلو وات ساعت و ضرب در 184 ملیون کیلو وات ساعت مصرف روزانه در کشور و طي 30 روز ماه
ميشود 1545مليارد ريال نفع حداقل دولت از حذف يارانه برق خانگی در ماه
اگر عدد فوق را بر تعداد يارانه بگيران يعني 74 مليون نفر تقسيم كنيم ميشود
20886 ريال در ماه به ازاي هر نفر فقط بدليل حذف يارانه بنزين ميشود

جمع مبالغ فوق بالغ بر 562306 ریال به ازای هر نفر و برا ی74 ملیون نفر جمعیتی است که دولت به ان یارانه پرداخت میکند
حال اگر منافع دولت از
حذف یارانه برق صنعت
حذف یارانه برق تجاری
حذف گاز صنعتی
حذف یارانه ارد و نان
حذف یارانه شکر روغن


را به ان اضافه کنیم دولت در ماه به ازای هر نفر بیش از 700000 ریال از مردم دریافت میکند و تنها 455000 ریال به هر نفر میپردازد
پس اینکه دولت مدام بیان میکند که در پرداخت یارانه با کسری مواجه است دروغی بیش نیست و بهانه ای است برای حذف یارانه مردم
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
سه‌شنبه ۰۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۷
طبق قانون باید 50 درصد درامد یارانه ها به مردم پرداخت بشه دولت اقتصاد را از روکود خارج کنه این سود افسانه ایی بانکها را تک رقمی کنه درامدش خوب میشه کسری بودجه برطرف میشه تو این روکود اقتصادی خیلیها از یارانه تغدیه میکنن
مهدی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۷
یارانه افراد زیادی از مردم بیش از نصف جمعیت قطع کرده اند و مابقی افراد هم این یارانه برایشان از نان شب واجبتر است
بهتر است بنویسید:
هزینه گزاف سیاست خارجی و اقتصاد نحیف