بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
سه‌شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۰
کد خبر : ۱۶۱۵۶۰
مرتضی ابراهیمی – فضای سرمایه‌گذاری و فعالیت اقتصادی ایران در سال‌های اخیر به سمت سوی علمی‌تر شدن حرکت کرده‌است و فعالان اقتصادی برای هر گونه تصمیم‌گیری مهم و اثرگذار پیش از هر اقدامی به بررسی کافی اقدام می‌کنند. یکی از مهم‌ترین گروه‌های فعالان اقتصادی که دیگران به روند تصمیم‌گیری‌های آنان نگاه می‌کنند و خود را با روند حرکت اقتصادی آنان هم‌آهنگ می‌کنند، مدیران فعال در بازار سرمایه هستند. در این میانه هم مدیران کارگزاری‌های بورس تهران بیش از سایر بازیگران بازار مورد توجه هستند.
به همین دلیل برای ارائه تصویر مناسبی از چشم‌انداز فضای اقتصادی ایران در سال آینده پای صحبت دکتر عبدالله رحیم‌لو بنیس، مدیرعامل شرکت کارگزاری بانک انصار نشسته‌ایم.
تحلیل‌های این مدیر فعال در بازار سرمایه در باره بورس تهران، بودجه سال ۱۳۹۵، روند کاهش نرخ سود بانکی، اثر انتخابات بر فضای اقتصادی، تأثیر راه‌اندازی بورس ارز بر بازار ارزی کشور، بورس کالا و روند رشد آن، صنعت بیمه و حضور شرکت‌های بیمه و بانک‌های خارجی و اثر آن بر بازار مالی داخلی را در خلال گفت‌وگوی تحلیلی جهان اقتصاد با او بخوانید:
چشم انداز بازار بورس در سال ۹۵ را چگونه می‌بینید؟
من چشم انداز بازار بورس در سال ۹۵ را خیلی خوب می‌بینم. زیرا بنده در حدود یک سال نیم است که در کارگزاری بانک انصار مشغول به کار هستم و در تمام یک سال نیم گذشته بر این نکته در خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های مختلف تاکید کرده‌‌ام که اقتصاد داخلی ایران آنقدر حجیم و پر قدرت است که یک بازار حجیم بازار سرمایه ۳۵۰ هزار میلیارد تومانی را خوب مدیریت کند و همیشه مخالف این موضوع بوده‌‌ام که تحریم‌ها را عامل رونق نیافتن بازار سرمایه بدانیم زیرا باید اقتصاد از داخل به نحو مناسبی مدیریت شود، این روزها بزرگ‌ترین دلیلی که می‌توانم بیاورم چرا سال ۹۵‌‌‌، سال خوبی برای بازار بورس خواهد بود، این است که مدیریت اقتصادی را می‌توان این روزها در دولت مشاهده کرد. به عنوان نمونه، تنظیم بازار پولی که با تدبیر به سمت جلو حرکت می‌کند و هیچ‌گونه شوکی در آن روی نداده است و سود سپرده‌ها به خوبی مدیریت می‌شود و مرتب کاهش می‌یابد، هرچند به‌نظر من باید شیب کاهش سود بانکی بیشتر از این باشد. و یا گشایش‌های خارجی به خوبی مدیریت می‌شود و نخستین صادرات پتروشیمی و اولیت صادرات نفت به اروپا در هفته پیش محقق شد. در این رابطه شنیده‌‌ام که شرکت شل پرداخت بدهی خود را به ایران شروع کرده است و شرکت نفت ایتالیا نیز به زودی پرداخت بدهی خود را شروع خواهد کرد.
یکی از موارد دیگری که دولت آن را به خوبی مدیریت می‌کند، قراردادهایی است که دولت با طرف‌های خارجی می‌بندد به اقتصاد ایران رونق می‌بخشد، مانند قراردادهای ایران خودرو، سایپا، ریلی، توسعه بنادر و… و نگاه دولت در این رابطه، نگاه توسعه محور است و تمام این‌ها نشان می‌دهد که مدیریت اقتصادی با تدبیر به سمت جلو حرکت می‌کند.
از نظر شاخص‌های بودجه‌‌‌ای‌‌‌، چیزی در حدود ۶۵ هزار میلیارد تومان اعتبارات عمرانی برای سال ۹۵ در نظر گرفته شده است. افزایش اعتبارات عمرانی به این معنی است که صنعت فولاد‌‌‌، صنعت سیمان‌‌‌، صنعت برق و انرژی و… را رونق خواهد بخشید و این صنایع در سال ۹۵ سال خوبی را پشت سر خواهند گذاشت.
با توجه به این که بودجه دولت کاملا انبساطی بسته شده است، بعید است که سال ۹۵ کشور دچار کسری بودجه شود، زیرا قیمت نفت در سال ۹۵ افزایش خواهد یافت و قیمت نفت به ۵۰ دلار خواهد رسید. از همه مهم‌تر این است که اعتماد به مردم برگشته است و با برگزاری موفق و خوب انتخابات مجلس و دسترسی به یک خروجی متعادل از انتخابات که هم‌سو با جریان دولت باشد، این اعتماد عمومی پایدار‌تر خواهد شد.
همان طور که مجله بیزینس ساینس اشاره کرد‌‌‌، بازار بورس ایران پرجاذبه‌ترین بورس دنیا است. طبق بررسی‌هایی که کرده‌ایم، در یک بازده ده روزه اول دی ماه با ده روز قبل دی ماه، سرمایه‌گذاری خارجی در بازار سرمایه ایران دقیقا ده برابر شده است.
اگر نتایج انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی خوب باشد، سال ۹۵ سال بسیار خوبی از لحاظ اقتصادی خواهد بود.
به نظر شما در سال ۹۵ کدام گروه‌ها لیدر رشد بازار سرمایه خواهد شد؟
گروه خودرو سازری با توجه با قرار‌داد‌های خارجی که بسته‌اند، گروه پتروشیمی با توجه به گشایش اعتبار و گروه پالایشگاهی با توجه به پیش‌بینی افزایش قیمت، لیدر بازار بورس در سال ۹۵ خواهند بود. با توجه به این که اقتصاد اروپا و هند در حال رونق گرفتن است گروه فلزات اساسی به‌ویژه فولاد تحت تاثیر این موضوع قرار خواهند گرفت.
بورس ارز در سال ۹۵ چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
بورس ارز یکی از الزامات توسعه اقتصاد کشور ما است. پس از برجام هیئت‌های اقتصادی زیادی به کشور ما آمده‌اند که عمده‌ترین نگرانی آن‌ها نوسانات نرخ ارز است و ما در جواب مهمانان خارجی می‌گوییم که آن‌قدر جذابیت اقتصاد و بازده اقتصاد در کشور ما زیاد است که ریسک نوسان نرخ ارز را به نحو احسنت پوشش می‌دهد، اما جواب ما فقط توجیه است، زیرا وقتی خارجی‌ها یک دلار را به قیمت هزار تومان به ایران می‌آورند، می‌خواهند همان یک دلار را به قیمت هزار تومان از ایران خارج کنند. یکی از روش‌هایی که ریسک نوسان نرخ ارز را کاهش می‌دهد، همین بورس ارز است و اگر کشور ما به دنبال جذب سرمایه‌گذاری خارجی است راهی جز راه اندازی بورس ارز نداریم. به‌ویژه در بازار سرمایه، و در بخش‌هایی که می‌خواهند پول بیاورند و پول ببرند، و این‌ها حق سرمایه‌گذار خارجی است. انشا الله در بهار بورس ارز راه‌اندازی می‌شود.
چرا دولت اقدام جدی‌تری برای تک‌نرخی کردن ارز انجام نمی‌دهد؟
دولت از تک نرخی کردن ارز می‌ترسد. البته دولت باید از تک‌نرخی کردن ارز بترسد، زیرا نمی‌توان به راحتی ارز را تک‌نرخی کرد، مگر این که برای ان سیاست‌گذاری کنیم. یعنی تمام الزامات باید فراهم شود تا خود به خود ارز تک‌نرخی شود و اگر شرایطی رخ دهد که دولت دستور تک‌نرخی کردن ارز را بدهد، به مانند این است که یک آفت زیان‌بار وارد اقتصاد شده است. پس تک‌نرخی کردن ارز نیاز به بستر‌سازی دارد و اگر بسترسازی به صورت خود جوش روی دهد، خود به خود ریسک نوسانات نرخ ارز پوشش خواهد داد و تا زمانی که تک‌نرخی شدن ارز به صورت واقعی روی ندهد بورس ارز راه‌اندازی نمی‌شود.
چشم انداز بورس کالا را در سال ۹۵ چگونه می‌بینید؟
بورس کالا، بورسی است که از اقتصاد واقعی تأثیر می‌پذیرد و هرچه‌قدر اقتصاد واقعی تحرک بیشتری داشته باشد، بورس کالا نیز تحرک و رشد بیشتری خواهد یافت. بنابراین فکر می‌کنم سال ۹۵ سال خوبی برای بورس کالا خواهد بود، مشروط بر آن‌که کج فهمی و سلیقه‌های شخصی از فضای بورس کالا دور شود تا اتفاقاتی مانند خروج پتروشیمی از بورس کالا روی ندهد.
بورس کالا مزیت‌های زیادی دارد که باید از ان استفاده کرد مانند حذف رانت، گسترش و تسهیل صادرات‌‌‌، حذف هزینه زنجیره تامین تا عرضه را دارد.
بسیاری از شرکت‌های بورسی در آخر سال ۹۴ اقدام به افزایش سرمایه کرده‌اند و بسیاری از شرکت‌های دیگر نیز در حال برنامه‌ریزی برای افزایش سرمایه هستند. چرا شرکت‌ها در چنین موقعیتی (رفع تحریم‌ها) اقدام به افزایش سرمایه کرده‌اند؟
هدف اول از افزایش سرمایه تامین نقدینگی است. دوم، شرکت‌ها می‌توانند با افزایش سرمایه EPS سهم را مدیریت می‌کنند. سوم، تقویت اهرم‌های مالی شرکت است تا بتواند ظرفیت تامین مالی خود را از سیستم بانکی داخلی و خارجی افزایش دهد. مشاهدات نشان داده است که در حال حاضر اکثر شرکت‌هایی که اقدام به افزایش سرمایه نموده‌اند، از طریق تجدید ارزیابی دارایی‌ها افزایش سرمایه داده‌اند و این روز‌ها خیلی کم افزایش سرمایه از طریق آورده‌های نقدی سهام‌داران مشاهده شده است. افزایش سرمایه از طریق تجدید ارزیابی دارایی‌ها معمولا برای تقسیم توزیع EPS است و بیشترین افزایش قدرت آن اهرم مالی شرکت است. این موضوع برای بازار سرمایه اقدام مبارکی است و نشان می‌دهد که شرکت‌ها برای سال ۹۵ با قدرت بیشتری در بازار سرمایه فعالیت خواهند کرد.
کاهش سود بانکی چه تأثیری بر بازار سرمایه دارد؟
در اقتصاد چندین مسیر سرمایه گذاری وجود دارد که ریسک و سود آن مشخص است، اما سرمایه‌گذاری داخلی همیشه به دنبال این بوده که با کم‌ترین ریسک بالاترین بازده را کسب کند. به همین دلیل در چند سال اخیر سرمایه‌ها از بخش مسکن، طلا و بازار سرمایه جدا شده و به سمت بانک کوچ کرده است. این موضوع موجب شد تا اگر کسی یک کفش فروشی در میدان فردوسی داشت، آن مغازه را فروخته است و پول آن را داخل بانک گذاشته و سود مشخصی را هرماهه بدست می‌آورد، بدین ترتیب مشکل مالیاتی‌‌‌، مشکل بیمه کارگر و دیگر مشکلات را ندارد و زندگی خود را به خوبی اداره می‌کند. این اتفاق در همه بخش‌ها به‌ویژه در بخش کشاورزی روی داده است. زیرا تولید در کشور بازده بالاتر از ۲۵ درصد ندارد اما بانک ۳۰ درصد سود می‌دهد. واگر شغلی هم بازدهی ۳۰ درصد داشته است آن شغل در بخش‌های غیر مولد مانند دلال بازی بوده است. به همین دلیل سرمایه در طی چند سال گذشته به طرف بانک کوچ کرده است.
این که پول‌ها به طرف سیستم بانکی می‌رود، بد نیست به شرط این که سیستم بانکی درست مدیریت شود، زیرا یکی از مسئولیت‌های ذاتی دولت‌ها تجمیع پس‌انداز‌های خرد و کلان برای سرمایه گذاری در مسیر‌های هدف گذاری شده اقتصادی است.
متأسفانه به دلیل افزایش مطالبات معوق بانکی و هم‌چنین ۶۷ درصد وام گیرندگان وام را در بخش‌های غیر مولد سرمایه‌گذاری کرده‌اند. از سوی دیگر ۹۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی موجب شده است تا اقتصاد به انحراف کشیده شود. این موارد موجب شده است تا اقتصاد با دو مشکل رکود (نبود نقدینگی) و انباشت نقدینگی رو به رو شود. این مشکلات ناشی از سوء مدیریت است و اگر سیستمی خوب مدیریت نشود باید آن را پس زد.
حال سوال اساسی این جاست که با کاهش سود بانکی پول‌ها به کجا می‌رود. آیا پول‌ها به سمت تولید می‌رود؟ ولی ما کاری برای رونق بخشیدن به تولید انجام نداده‌ایم، از سوی دیگر در بودجه ۹۵ پیش‌بینی شده است تا مالیات ۳۰، ۴۰ درصد افزایش یابد که این موضوع به نفع تولید نیست. اگر بخواهیم تولید را رونق ببخشیم باید مالیات را کم کنیم. بنابراین دولت باید مراقب حاشیه‌های حرکت نقدینگی به سمت تولید باشد.
معافیت مالیاتی، بخشودگی مالیاتی، کمک‌های بیمه‌ای، مبارزه با قاچاق، اصلاح سیستم بانکی، این‌ها مواردی است که تولید را رونق می‌بخشد اما متاسفانه دولت هیچ کار عینی برای حمایت از بخش تولید انجام نداده است.
در سال ۹۵ به دلیل این که بخش کشاورزی و مسکن در رکود است، سرمایه‌ها وارد بازار سرمایه می‌شود. از سوی دیگر نقدینگی که در بانک جمع شده است به سبب کاهش سود بانکی و همچنین افزایش سود اوری وارد بازار سرمایه خواهد شد و بازار سرمایه پیش از پیش رونق خواهد یافت.
در حدود ۴۵ درصد اقتصاد واقعی ایران در بازار سرمایه جمع شده است و وقتی اعلام می‌کنیم که بازار سرمایه در حال شکل گرفتن است بدین معنی است که ۴۵ درصد اقتصاد در حال شکل گرفتن است.
کیفیتی که در بازار سرمایه وجود دارد، در هیچ بازار دیگری وجود ندارد، حتی در سیستم بانکی زیرا بانک منابعی را که به دست می‌آورند، وارد سیستم دلالی می‌کند و بنده با اطمینان به شما بگویم که کم‌ترین بخشی که بانک‌ها به آن بخش تسهیلات پرداخت کرده‌اند، بخش تولید بوده است. اما با ورود سرمایه به بازار سرمایه، پول‌ها به بخش مولد و واقعی اقتصاد تزریق خواهد شد.
چرا بانک‌ها سرمایه‌های خود را وارد بخش تولید نکرده‌اند؟
زیرا تولید‌کننده در ایران مذاکره کننده قوی نیستند و به دلالی آشنایی ندارند و دوست دارند نان بازویشان را بخورند، به همین دلیل تولید‌کننده‌ها عمدتاً افرادی زجر کشیده هستند و این افراد وقت ندارند در پشت در سیستم بانکی منتظر جواب مدیر بانک بمانند. اما دلالان مذاکره کننده خوبی هستند و وقت زیادی را برای مذاکره صرف می‌کنند. دلالان خوب می‌توانند طرف مقابل خود را قانع کنند و خوب می‌توانند تشخیص دهند در کدام بانک وام بگیرند. این افراد وام تولید می‌گیرند اما این پول را خرج واردات پورشه می‌کنند.
غیر‌مفید‌ترین و غیر‌مؤثر‌ترین و حتی زیان‌بار‌ترین فعالیت اقتصادی از طریق سیستم بانکی تأمین مالی می‌شود.
کدام بانک‌های خارجی در ایران شعبه افتتاح خواهند کرد و این موضوع چه تاثیری بر بانک‌های داخلی دارد؟
یک بانک مالزی ویک بانک ایتالیایی به زودی در ایران شعبه خود را افتتاح خواهد کرد. بانک‌های خارجی باید در ایران شعبه افتتاح کنند و حضور این بانک‌ها در اقتصاد ایران ضروری است و این بانک‌ها تأثیر خوبی بر اقتصاد ایران دارند.
سیستم بانک‌های ایران بسیار عقب‌مانده است، در حالی که در ۱۰ سال گذشته بانک‌داری الکترونیک رشد گسترده‌‌‌ای داشته است. در چند سال پیش اگر بانکی صد شعبه داشت که در این صد شعبه یک هزار نفر پرسنل مشغول به فعالیت بودند. اما امروز آن بانک هزار شعبه دارد با ده هزار پرسنل، در حالی که چند سال پیش بانک‌داری الکترونیک وجود نداشت و هر روز شاهد بودیم که صف طولانی از افراد تشکیل می‌شد که در دستشان قبض برق، گاز‌‌‌، آب و… بود. اما الان آن صف‌ها از‌بین رفته است. بنابراین باید تعداد شعب و تعداد کارمندان شعب کاهش یابد، اما برعکس شاهد هستیم که تعداد شعب و تعداد کارمندان بانک به شدت افزایش یافته است. این موضوع نشان می‌دهد که بهره‌وری در سیستم بانکی ایران به شدت ضعیف است. به دلیل بهره‌وری بالای سیستم بانکی کشور ژاپن، نرخ سپرده‌گذاری منفی است و نرخ سود بهره بانکی چهار دهم درصد است. و این یعنی هزینه سیسم بانکی ژاپن بسیار کم است و تازه از این چهار دهم درصد بانک نیز سود می‌برد. اما در کشور ما اگر دولت بخواهد پول رایگان را از طریق سیستم بانکی در کشور توزیع کند، به دلیل این که سیستم بانکی ایران هزینه بر است، بانک ۱۰ درصد کارمزد دریافت خواهد کرد. واین موضوع به خوبی نشان می‌دهد که سیستم بانکی ایران بسیار ضعیف، عقب‌مانده‌‌‌، غیر تجاری و سنتی است که اصلاً به فکر افزایش بهره‌وری و توسعه بانک نیستند.
در این اوضاع اگر بانک خارجی به ایران ورود کند، خود به خود سیستم بانکی ایران پیشرفت خواهد کرد و ورود بانک خارجی به ایران مانند ورود بازیکن خارجی به تیم فوتبال ایران است. یکی دیگر از مزیت‌های ورود بانک‌های خارجی به ایران افزایش رقابت بین بانک‌ها است که خود عامل توسعه بانک‌ها است.
اوضاع صنعت بیمه را چگونه می‌بینید و آیا ارزیابی رییس کل بیمه مرکزی صحیح است که گفته‌اند متوسط سود شرکت‌های بیمه یازده درصد است؟
صنعت بیمه در طی سال‌های گذشته بدترین دوران خود را سپری کرده است.
بیمه یک دارایی را پوشش می‌دهد به همین دلیل در طی چند سال اخیر بیمه‌های جدیدی را ایجاد کرده‌ایم. در حالی که حداقل در طی سه یا چهار سال گذشته رشد مثبت اقتصادی را تجربه نکرده‌ایم. یعنی اگر قبلا یک کیک صد گرمی را ۴ نفر می‌خوردند که همگی سیر می‌شدند، الان آن کیک را ۱۰ نفر می‌خورند و هیچ کدام هم سیر نمی‌شوند. از سوی دیگر بیمه‌ها به دلیل کاهش کیفیت حاشیه سود خود را از دست داده اند. که این موضو بازدهی و هم‌چنین پرداخت خسارت بیمه شده را تحت تأثیر قرار داده است.
بحث دیگر رقابت‌های ناسالم صنعت بیمه است. در چند سال گذشته شاهد بودیم که شرکت‌های بیمه‌ها کوچک‌تر می‌شدند اما تعداد شرکت‌های بیمه افزایش می‌یافت. این موضوع شرکت‌های بیمه را مجبور می‌کرد تا برای پوشش هزینه‌های خود رقابت خود را افزایش بدهند و به عنوان مثال بیمه شخص ثالث را با تخفیف بیشتری به فروش برسانند. این موضوع موجب شد تا سود‌دهی شرکت‌های بیمه به شدت کاهش یابد. از سوی دیگر امروز نرخ متوسط خسارت صنعت بیمه ۵۰ درصد است و این موضوع برای صنعت بیمه بسیار وحشتناک است.
هم‌چنین قوانینی در کشور است که موجب فشار بر شرکت‌های بیمه می‌شود زیرا همه افراد بیمه شخص ثالث را به یک قیمت می‌خرند که این موضوع در هیچ جای دنیا به این شکل نیست.
تا آن جایی که بنده اطلاع دارم، متوسط سود صنعت بیمه بین ۹ تا ۱۱ درصد است، در حالی که نرخ سود صنعت بیمه باید خیلی بیشتر از این باشد.
سبب اصلی سود بسیار کم صنعت بیمه مدیریت بیمه است، زیرا در ایران مدیری که بتواند مسائل مختلف را به طور هم زمان مدیریت کند، نداریم. حال یک سوال اساسی مطرح می‌شود که چرا در ایران ما این چنین مدیرانی در کشور نداریم؟ قانون نواقصی دارد که موجب می‌شود مدیر با تجربه تحویل جامعه ندهیم، به عنوان نمونه یک مدیر عامل شرکت بیمه باید ۵ سال عضو هیئت مدیره صنعت بیمه بوده باشد، بنابراین دولت یک محدودیت‌هایی برای شرکت‌های بیمه ایجاد می‌کند و محدوده مدیران را مدام محدود می‌کنند و اجازه حضور مدیران مجرب و متخصص نمی‌دهیم بنابراین بیمه مرکزی می‌تواند مدیران صنعت بیمه را به شکل‌های دیگری تایید کنند.
مسئله دیگر این‌جا است که آیا بخش خصوصی را بپذیرم یا خیر. یعنی سهام‌دار عمده یک شرکت بیمه را تحت الزامات بیمه مرکزی راه‌اندازی می‌کند و این شخص چنان‌چه بخواهد پست مدیریت را به پسر خاله خود واگذار کند، و این حق سهام‌دار عمده شرکت است که هر کس را که خواست به عنوان مدیر انتخاب کند. اما بیمه مرکزی این مدیر را تأیید نمی‌کند. بنابراین بیمه مرکزی باید کنترل خود را بر شرکت‌های بیمه تغییر دهد. به عنوان نمونه بیمه مرکزی، کفایت سرمایه، نرخ خسارت، کیفیت قرارداد‌ها و … شرکت‌های بیمه را کنترل کند و کاری با انتخاب مدیرعامل شرکت بیمه نداشته باشد. به همین دلیل است که دامنه انتخاب مدیران بیمه محدود شده است و با توجه به تعداد محدودی که مدیران بیمه در کشور وجود دارد، موجب می‌شود، مدیر شرکت بیمه الف به شرکت بیمه ب می‌رود و مدیر شرکت ب، به شرکت بیمه ج می‌رود.
به زودی چند شرکت بیمه خارجی به ایران می‌آیند، ورود شرکت‌های بیمه خارجی چه تأثیری بر صنعت بیمه دارد؟
شرکت‌های بیمه خارجی که به ایران می‌آیند باید به صورت شرکت‌های بیمه اتکایی به ایران بیایند، و بیمه‌نامه‌های خرد جذابیتی برای شرکت‌های بیمه خارجی ندارد
چشم انداز شرکت‌های تأمین سرمایه را در سال ۹۵ چگونه می‌بینید؟
مبنا در در اقتصاد مقاومتی این است که پروژه‌های بزرگ باید از طریق بازار سرمایه تأمین مالی شوند به همین در سال ۹۵ دو هزار میلیارد تومان سهم بازار سرمایه در تدارکات مالی پروژه‌ها پیش‌بینی شده است. این موضوع موجب شده است که هر روزی که می‌گذرد اهمیت شرکت‌های تأمین سرمایه افزایش یابد، بنابراین شرکت‌های تأمین سرمایه باید هم از کثرت و هم از نظر کیفیت افزایش یابد.
با توجه به اهمیت شرکت‌های تأمین سرمایه بانک انصار نیز چند سالی است که به فکر ایجاد شرکت تأمین سرمایه است، اما بنده خبر ندارم که تأسیس این شرکت در چه مرحله‌‌‌ای قرار دارد.
اشتراک گذاری :
نظرات کاربران
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
سه‌شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۹
افرین فقط دولت باید همه چیز را بیشتر تسریع دهد