بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۸ - ۱۰:۴۱
کد خبر : ۲۸۰۵۳
حسين شريعتمداري مدير مسئول روزنامه کيهان روز يکشنبه در ستون يادداشت اين روزنامه نوشت: نامه سرگشاده محسن رضايي به رهبر معظم انقلاب و بيانيه اخير مهندس موسوي دو روي يک سکه اند.

به گزارش ايرنا در اين يادداشت تحت عنوان "از شما بعيد بود...!" آمده است: 

"خوشبيني حکم مي کند که نامه سرگشاده آقاي محسن رضايي به رهبر معظم انقلاب را ناشي از درک سياسي اندک ايشان تلقي کنيم ولي برخي از شواهد و قرائن موجود و آنچه در متن اين نامه آمده است زمينه چنداني براي خوشبيني باقي نمي گذارد و بيم آن مي رود که خوشبيني و حمل به صحت درباره اقدام ايشان مصداق حمله به صحت! باشد. 
و اما، اگر ماجرا به خود آقاي رضايي ختم مي شد و دنباله ديگري در پشت صحنه نداشت، نوشتن اين يادداشت نيز ضروري نبود، ولي با عرض پوزش از آقاي رضايي بايد گفت نامه سرگشاده ايشان به رهبر معظم انقلاب و بيانيه اخير مهندس موسوي دو روي يک سکه اند که با دو ادبيات به ظاهر متفاوت نوشته شده اند، به همين علت، اشاره به نکاتي در اين باره ضروري به نظر مي رسد. 

1- با توجه به دسترسي آسان و سريع آقاي محسن رضايي به بيت رهبر معظم انقلاب و ارسال مستقيم نامه به محضر ايشان، انتخاب نامه سرگشاده و انتشار عمومي آن، ترديدي باقي نمي گذارد که مخاطب اصلي آقاي رضايي در اين نامه سرگشاده، رهبر معظم انقلاب نبوده است و نامه ياد شده با هدف ديگري نوشته شده. 

راستي چرا آقاي رضايي نامه اي را که ظاهرا خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته است، پيشاپيش در رسانه ها منتشر مي کند؟! مگر نامه خطاب به رهبري نبوده است؟!... استقبال گسترده و ذوق زدگي بي حد و حصر مقامات و رسانه هاي آمريکايي و اسرائيلي و به به و چه چه منافقين، بهايي ها، سلطنت طلبان و همه دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب براي آقاي محسن رضايي مي تواند، پاسخ گويا و روشني به اين پرسش باشد. 

2- يک روز بعد از انتشار اين نامه سرگشاده خبرنگار خبرگزاري ايلنا - خبرگزاري نزديک به سران فتنه- از محسن رضايي مي پرسد؛ «با توجه به صدور نامه شما به مقام معظم رهبري که بلافاصله پس از صدور بيانيه ميرحسين موسوي بود، آيا شما با معترضين- بخوانيد اهانت کنندگان به ساحت امام حسين(ع) در روز عاشورا- هماهنگي داشته ايد»؟ و آقاي رضايي که ظاهرا انتظار اين سؤال را نداشته است در پاسخ مي گويد «من نامه به مقام معظم رهبري را از قبل آماده کرده بودم و وقتي بيانيه آقاي موسوي صادر شد، بخش هاي مربوط به آن را در نامه ام اضافه کردم»! 

اين در حالي است که نامه آقاي رضايي از شروع تا پايان با استناد به بيانيه منافقانه موسوي نوشته شده است و در آن تقريباً هيچ جمله يا پاراگرافي را نمي توان يافت که بيرون از اين موضوع و بدون استناد به بيانيه موسوي باشد.
 
بنابراين بايد از آقاي رضايي پرسيد اگر آن گونه که ادعا مي کنيد نامه سرگشاده شما قبل از بيانيه موسوي و بدون هماهنگي با تهيه کنندگان آن نوشته شده است، چرا در تمامي متن آن به بيانيه منافقانه موسوي استناد کرده ايد؟! و چنانچه - باز هم به قول خودتان- بعد از صدور بيانيه موسوي، بخش هاي مربوط به بيانيه را در نامه خود گنجانده ايد، مشخص بفرماييد که بخش هاي مورد ادعا در کجاي نامه شما آمده است؟! جز در يک جمله که به هنگام توصيف حضور حماسي مردم از صحنه تظاهرات ديروز ياد مي کنيد که البته مي تواند نشانه تهيه نامه قبل از بيانيه موسوي باشد، ولي اين توصيف نيز نهايتا در توجيه بيانيه مهندس موسوي به کار گرفته شده است! 

3- آقاي محسن رضايي از يک سو مي نويسد حضور باشکوه و ميليوني و يکپارچه ملت ايران در روز چهارشنبه در خيابان هاي تهران و شهرستان هاي سراسر کشور، شرمندگي ناشي از اهانت به مراسم عاشورا را جبران کرد و از سوي ديگر بدون کمترين اشاره به اين که اهانت کنندگان به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام چه کساني بوده و در حمايت از چه کساني به صحنه آمده بودند؟! نسخه وحدت با آنها را مي پيچد و مي نويسد صحنه تظاهرات ديروز مصداق بارز پيام وحي بود که واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا»! آقاي رضايي توضيح نمي دهد اگر منظور ايشان وحدت ملت مسلمان و عاشقان امام حسين(ع) با يکديگر است که تحقق اين وحدت به قول خود ايشان در تظاهرات چند ده ميليوني روز چهارشنبه به وضوح ديده شده است و اگر مقصودشان وحدت با اهانت کنندگان به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام است که بايد به ايشان يادآور شد، اسلام با کفر و نفاق قابل جمع نيست و در همان پيام وحي آمده است «کساني که به خدا و روز قيامت ايمان دارند هرگز با دشمنان خدا و رسول دوستي نمي کنند، هرچند که آن دشمنان پدران و فرزندان و برادران و خويشاوندان آنها باشند» سوره مبارکه مجادله آيه 2.2 آخر چگونه مي توان با دشمن امام حسين عليه السلام دوستي کرد و با اهانت کنندگان به ساحت مقدس ايشان نرد وحدت باخت؟! جناب آقاي رضايي! از جنابعالي خيلي بعيد بوده و هست. 

4- آقاي محسن رضايي بيانيه منافقانه مهندس موسوي را مثبت! ارزيابي کرده و مي نويسد «عقب نشيني آقاي ميرحسين موسوي از انکار دولت احمدي نژاد و پيشنهاد سازنده ايشان به اين که مجلس و قوه قضاييه به وظايف قانوني خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هرچند ديرهنگام بود ولي مي تواند سر آغاز يک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضين با ديگران باشد»! دراين باره گفتني است که؛ 

الف: کجاي بيانيه موسوي، مثبت! و به قول آقاي رضايي نشانه عقب نشيني است؟! او اهانت کنندگان به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام را «مردم خداجوي» ناميده است! آيا جناب رضايي با اين نظر الحادي موافق هستند؟! موسوي درباره هتاکي هواداران خود به عاشوراي حسيني(ع) بدون آن که هتاکي آنها را محکوم کند مي نويسد، اين مردم خداجوي! بر اثر اقدامات تحريک آميز، شعارهاي آنچناني داده اند؟! آقاي رضايي! بر فرض که ادعاي موسوي درباره تحريک را بپذيريم، آيا مردم خداجوي! اگر تحريک شوند، به امام حسين(ع) اهانت مي کنند؟! از موسوي انتظاري نيست چرا که او مأمور بيگانه است ولي شما را چه مي شود جناب رضايي؟! کدام انسان خداجوي را سراغ داريد که به امام حسين(ع) و عاشوراي حسيني اهانت کند؟! أين تذهب؟! 

ب: و اما، مي دانيد که اراذل و اوباش اجاره اي با نقشه قبلي- دستور العمل صريح راديو اسرائيل- و با سوءاستفاده از حضور مردم در مراسم عزاداري و سينه زني به خيابان آمده و دست به آن جنايت زدند و بلافاصله بعد از اطلاع و حضور مردم، پا به فرار گذاشتند.

اگر مردم به هنگام اهانت آنها حضور داشتند که به آنان فرصت اهانت و جسارت نمي دادند. آيا غير از اين است؟ ديديد و ديديم که چنين بود. 

5- معلوم نيست آقاي محسن رضايي در نامه سرگشاده خود با تظاهرات چند ده ميليوني مردم همراهي مي کند و يا - خداي نخواسته- عليه آن موضع مي گيرد ؟! چرا که همه حرف مردم در راهپيمايي بي نظير روز چهارشنبه، خشم و خروش عليه اهانت کنندگان به عاشوراي حسيني(ع) بود و خواسته آنان، محاکمه و مجازات سران فتنه، از جمله موسوي و کروبي و خاتمي. آقاي رضايي مي نويسد که خود از ميدان فردوسي تا دانشگاه تهران در جمع راهپيمايان بوده است. 

بنابراين از خواسته و شعارهاي آنان باخبر است. شعارها و خواسته هايي که با شور و شعور بر زبان ها جاري و روي پلاکاردها دست نويس شده بود و صدا و سيما و رسانه ها از انتشار بسياري از آنها خودداري ورزيدند. 

خب! آقاي رضايي اگر با مردم همراه هستيد- که انشاءالله هستيد- چرا برخلاف نظر يکپارچه مردم از موسوي حمايت مي کنيد؟! و بيانيه منافقانه او را که در آن از اهانت کنندگان به ساحت امام حسين(ع) با عنوان مردم خداجوي! ياد کرده است، مثبت!! ارزيابي مي فرمائيد؟! و اگر خداي نخواسته حامي سران فتنه هستيد! چرا تظاهرات چند ده ميليوني مردم را با شکوه و در ادامه پيروي از امام حسين عليه السلام مي دانيد؟! اين تناقض را چگونه توجيه مي فرمائيد؟! با يک دل که نمي توان «صد دله» بود! 

در کلام وحي آمده است که «ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه... خدا درون يک انسان دو قلب قرار نداده است» سوره مبارکه احزاب آيه 4. بديهي است که مي دانيم جنابعالي چنين نيستيد ولي باور بفرمائيد که فريبتان داده اند. 

6- آقاي محسن رضايي براي اين که بيانيه موسوي را مثبت جلوه دهد! مي نويسد «آقاي ميرحسين موسوي از انکار دولت احمدي نژاد عقب نشيني کرده است» که اگر خوش بينانه به اين بخش از نامه رضايي نگاه کنيم، بايد از ساده انديشي و کم دانشي ايشان ابراز تأسف کرده و به وي اين مسئله بسيار بديهي را يادآور شد که اولاً موسوي در جايگاهي نيست که دولت برخاسته از رأي مردم را بپذيرد يا نپذيرد، وانگهي مگر موضوع فتنه و اهداف فتنه گران، دولت احمدي نژاد بوده است که اکنون از انکار آن عقب نشيني کرده باشند؟ آيا جناب رضايي اين نکته بديهي را نمي داند که «انتخابات» و «تقلب در انتخابات» و «دولت احمدي نژاد» و... فقط بهانه فتنه گران بوده است و سران فتنه آشکارا عليه اسلام، امام و نظام به صحنه آمده بودند. مخالفت با احمدي نژاد و فلان معضل اقتصادي و فلان انتقاد به سياست خارجي و... چه ربطي به حمايت از اسراييل و آمريکا و بهاييان و منافقين و اهانت به امام حسين(ع) و حضرت امام(ره) و... دارد؟ يعني بعد از اين همه شواهد و قرائن و اسناد و مواضع خصمانه سران فتنه عليه اسلام و امام و رهبري و انقلاب هنوز آقاي رضايي- با آنهمه ادعاي سياستمداري!- نمي داند که هدف اصلي فتنه، اسلام و انقلاب و امام(ره) و رهبري بوده و هست؟! 

7- آقاي رضايي به خيال خود، هوشمندي به خرج داده و مي نويسد «شک ندارم که افراط گرايان هر دو طرف با رفتارهاي نادرست از يک سو و دشمنان کمين کرده ملت ايران با بغض و عصبانيت از سوي ديگر تلاش خواهند کرد آثار و دستاوردهاي اين حرکت عظيم- تظاهرات روز چهارشنبه- را خنثي کنند». 

با اين بخش از نوشته ايشان موافقيم که دشمنان داخلي و خارجي نظام سعي مي کنند دستاوردهاي حضور حماسي و بي نظير مردم در دفاع از ساحت امام حسين(ع)، حضرت امام، رهبري معظم و نظام اسلامي را خنثي کنند ولي سؤال اين است که چه کساني دست به اين حرکت خائنانه زده و مي زنند؟ مگر غير از اين است و مگر آقاي رضايي نمي بيند و نمي داند که آمريکا، اسراييل، اروپا، بهايي ها، منافقين، سلطنت طلب ها و همه دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب بلافاصله بعد از حماسه عظيم روز چهارشنبه، با بهره گيري از هزاران سايت اينترنتي، صدها شبکه تلويزيوني و خبرگزاري و... براي خنثي کردن اين حضور حماسي دست به کار شده و همان مردمي که آقاي رضايي از حضور «باشکوه» آنها سخن مي گويد را به دريافت پول و ساندويچ و سانديس براي حضور در راهپيمايي متهم مي کنند؟! آقاي رضايي! برادر عزيز! به کجا مي رويد؟! 

8- و بالاخره خطاب به برادر محسن- واژه متداول در ميان برادران سپاه براي ناميدن آقاي رضايي- بايد مشفقانه گفت؛ مراقب خود و فريب فتنه گران باشيد و از توده هاي عظيم مردم خدا دوست و عاشورايي فاصله نگيريد. 

دشمن درپي فريب شماست و متاسفانه و با عرض پوزش در مقصود خود چندان هم ناموفق نبوده است. انتظار از جنابعالي آن است که «قطع اين مرحله بي همرهي خضر» نکنيد تا مانند توده هاي عظيم ملت- همان ها که در نامه خود آنان را ستوده ايد- از کيد و فريب دشمنان در امان باشيد. انشاءالله." 
اشتراک گذاری :
ارسال نظر