بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۷

استراتژی‌های دولت‌ها برای مقابله با تورم چگونه است؟

استراتژی‌های دولت‌ها برای مقابله با تورم چگونه است؟
مهار تورم یکی از عمده مسئولیت‌های بانک مرکزی کشورهاست؛ اقدامات ضد تورمی باید به اندازه‌ای تهاجمی باشند که در عین کُند کردن رشد اقتصادی، آن را به ورطه رکود نکشانند اما کشورها چطور با این پدیده مقابله می‌کنند؟
کد خبر : ۲۹۴۶۰۱
نویسنده :
مینا علیزاده

به گزارش بورس‌نیوز، وب‌سایت «اینوِستوپیدیا» در مطلبی جامع به بررسی اقداماتی پرداخته است که بانک‌های مرکزی، به ویژه بانک مرکزی ایالات متحده (فدرال‌رزرو)، برای کنترل تورم به کار می‌برند.

تورم زمانی به وجود می‌آید که میزان هزینه برای کالاها و خدمات از تولید آن‌ها فراتر می‌رود. افزایش قیمت‌ها می‌تواند به دو دلیل اصلی اتفاق بیفتد:

۱- محدودیت‌های عرضه که منجر به افزایش هزینه تولید کالا یا خدمات می‌شود.

۲- مصرف‌کنندگان به خاطر رونق اقتصادی، نقدینگی اضافی خود را سریع‌تر از افزایش تولید خرج می‌کنند.

تورم معمولاً در نتیجه ترکیبی از این دو عامل رخ می‌دهد. دولت‌ها معمولاً تلاش می‌کنند تا تورم را در سطح بهینه‌ای نگه‌دارند که بدون کاهش محسوس قدرت خرید، به رشد اقتصادی کمک کند.

در ایالات متحده، مسئولیت عمده کنترل تورم بر عهده کمیته فدرال بازار باز (FOMC) است؛ نهادی زیرمجموعه فدرال‌رزرو که به طور منظم سیاست‌های پولی دولت را به‌منظور دستیابی به دو هدف اصلی فدرال‌رزرو، یعنی ثبات قیمت‌ها و حداکثر اشتغال، اصلاح می‌کند.

 

نکات کلیدی

 در زمان بروز تورم، بانک مرکزی اقداماتی برای کاهش عرضه نقدینگی در کشور اتخاذ می‌کند.

 سیاست پولی انقباضی با افزایش نرخ بهره و تغییر در عملیات‌های بازار باز قابل اجراست.

 دولت ایالات متحده در گذشته سیاست کنترل قیمت و درآمد را آزمایش کرده است، اما این اقدامات با موفقیت محدودی همراه بوده و به فراموشی سپرده شده است.

 

کنترل قیمت‌ها

 

کنترل قیمت‌ها به معنای تعیین حداقل یا حداکثر قیمت‌ها توسط دولت است و بر روی کالاهای خاصی اجرا می‌شود. کنترل دستمزد نیز به منظور مقابله با تورم ناشی از دستمزدها همزمان با کنترل قیمت‌ها به کار گرفته می‌شود.

ریچارد نیکسون، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده در سال ۱۹۷۱، به منظور مقابله با تورم فزاینده، دستوری برای ثابت نگه داشتن دستمزد و قیمت‌ها به مدت ۹۰ روز صادر کرد. این اقدام در ابتدا مورد استقبال قرار گرفت، اما زمانی که در سال ۱۹۷۳ تورم به اوج خود رسید، قادر به کنترل قیمت‌ها نبود.

با وجود عوامل مؤثر مختلف مانند پایان «سیستم برتون وودز»، برداشت ضعیف محصول، تحریم نفتی اوپک و پیچیدگی‌های سیستم کنترل قیمت‌ها در دهه ۱۹۷۰، اکثریت اقتصاددانان این دهه را شاهد عدم تأثیرگذاری سیاست کنترل قیمت‌ها به عنوان ابزاری برای مدیریت تورم می‌دانند.

 

سیاست پولی انقباضی

 

امروزه سیاست پولی انقباضی به عنوان ابزاری مؤثرتر در کنترل تورم شناخته می‌شود. هدف این سیاست، کاهش عرضه نقدینگی در اقتصاد از طریق افزایش نرخ بهره است. این امر با افزایش هزینه استقراض، رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد که در نهایت منجر به کاهش هزینه‌های مصرف‌کننده و کسب‌وکار می‌شود.

نرخ بهره بالاتر برای اوراق بهادار دولتی، با تشویق بانک‌ها و سرمایه‌گذاران به خرید اوراق خزانه‌داری، باعث کاهش رشد اقتصادی می‌شود. خرید این اوراق در مقایسه با سرمایه‌گذاری در سهام (بازار بورس) که معمولاً ریسک بیشتری دارد، سود مشخص و تضمین‌شده‌ای را فراهم می‌آورد.

در ادامه به برخی از ابزارهایی که فدرال‌رزرو برای مقابله با تورم به کار می‌گیرد، اشاره می‌شود.

 

نرخ بهره بین بانکی

 

نرخ بهره بین بانکی، هزینه‌ای است که بانک‌ها و مؤسسات مالی در ازای استقراض یک‌شبه از یکدیگر دریافت یا پرداخت می‌کنند. این سیستم به بانک‌ها این امکان را می‌دهد که از نقدینگی مازاد خود بهره‌برداری کنند یا برای تراکنش‌های روزانه خود نقدینگی کافی داشته باشند.

فدرال‌رزرو به طور مستقیم این نرخ را تعیین نمی‌کند، بلکه کمیته فدرال بازار باز، بازه مطلوب برای نرخ بهره فدرال‌رزرو را مشخص کرده و سپس دو نرخ بهره دیگر (نرخ بهره ذخایر و نرخ قرارداد بازخرید معکوس) را تنظیم می‌کند. 

نرخ بهره ذخایر به نرخی اطلاق می‌شود که بانک‌ها از قبل سپرده‌های خود از فدرال‌رزرو دریافت می‌کنند و به عنوان کم‌ریسک‌ترین نرخ بهره شناخته می‌شود.

 

نرخ بهره ۴.۲۵ تا ۴.۵ درصد

 

کمیته فدرال بازار باز این نرخ را در ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ تعیین کرد که نسبت به ماه قبل ۰.۲۵ درصد کاهش یافته است. هدف این کمیته، حداکثر اشتغال و کنترل تورم در سطح ۲ درصد در بلندمدت است.

قرارداد بازخرید معکوس برای مؤسسات مالی که نزد فدرال‌رزرو سپرده ندارند، عملکردی مشابه دارد. این قراردادها به مؤسسات مالی اجازه می‌دهد تا یکی از اوراق بهادار فدرال را برای یک شب خریداری کرده و روز بعد آن را به فدرال‌رزرو بفروشند.

 

عملیات‌های بازار باز

 

قراردادهای بازخرید معکوس نمونه‌ای از عملیات‌های بازار باز هستند که به خرید و فروش اوراق وزارت خزانه‌داری اشاره دارند. این ابزار به فدرال‌رزرو اجازه می‌دهد تا حجم نقدینگی را از طریق خرید یا فروش اوراق مدیریت کند.

 

نسبت نقدینگی

 

فدرال‌رزرو همچنین تا ۲۶ مارس ۲۰۲۰، از طریق نسبت نقدینگی، حجم نقدینگی را کنترل می‌کرد. نسبت نقدینگی به میزان پولی اشاره دارد که بانک‌ها موظف به نگه‌داری برای پوشش برداشت‌ها هستند.

 

نرخ تنزیل

 

نرخ تنزیل به نرخ بهره‌ای گفته می‌شود که فدرال‌رزرو برای وام‌های کوتاه‌مدت به بانک‌های تجاری یا دیگر مؤسسات مالی اعمال می‌کند. هدف این پنجره تأمین نیازهای نقدینگی کوتاه‌مدت بانک‌ها و حفظ ثبات در سیستم بانکی است.

 

چرا مهار تورم دشوار است؟

 

زمانی که قیمت‌ها افزایش می‌یابند، کارگران خواهان افزایش دستمزد می‌شوند و این موضوع به افزایش تقاضا و در نهایت به افزایش قیمت‌ها می‌انجامد. این روند به مارپیچ دستمزد-قیمت منتهی می‌شود و مهار تورم زمان‌بر است.

مدت زمان لازم برای مهار تورم به عوامل متعددی بستگی دارد و معمولاً اصلاحات در سیاست پولی برای تغییر روند تورم به بازه‌ای دو ساله نیاز دارد.

 

وظیفه کنترل تورم بر عهده کدام نهاد است؟

 

پیشگیری از ایجاد تورم بر عهده بانک مرکزی هر کشور است. تغییرات در سیاست‌های پولی، به ویژه تغییر نرخ بهره، از جمله اقدامات اصلی به شمار می‌رود.

در دنیای معاصر، سیاست‌های پولی انقباضی به عنوان روش اصلی برای کنترل تورم شناخته می‌شوند، در حالی که تعیین سقف قیمت‌ها معمولاً موفقیت چندانی ندارد.

در نهایت، «فرود نرم» به سختی به موفقیت می‌انجامد و اقدامات ضد تورمی باید به اندازه‌ای قوی باشند که ضمن کاهش رشد اقتصادی، به رکود منجر نشوند.

 

 

انتهای پیام/

اشتراک گذاری :
گزارش خطا
ارسال نظر
خبرنامه
برای دریافت خبرنامه بورس نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: