بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۱
کد خبر : ۲۴۲۲۹۴

 

حسین سلاح‌ورزی، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران نوشت:

متاسفانه در طول سال‌های اخیر بخشی از سیاسیون و طیفی از فعالان اقتصادی، قطعا با انگیزه‌های خیرخواهانه، اما در اشتباهی جدی، مروج و تئوری‌پرداز این تصویر شده‌اند که استفاده شایسته از ظرفیت‌های تجارت بین‌المللی کشور، به‌رغم مخالفت و مانع‌تراشی آمریکا امکان‌پذیر است؛ گزاره‌ای که تناسب چندانی با واقعیت‌های جاری اقتصاد و تجارت ندارد.

واقعیت میدانی در حوزه اقتصاد و تجارت بین‌المللی این است که ایالات‌متحده در طول 70 سال گذشته صاحب موقعیتی استثنایی و تاریخی در زنجیره ارزش اقتصاد جهانی شده است و چشم‌اندازی برای تغییر این شرایط حداقل در یک تا دو دهه آتی نیز به چشم نمی‌خورد. ایالات‌متحده آمریکا به صورت همزمان، ثروتمندترین و پویاترین بازار مصرف جهان، مرکز ساختار تک‌قطبی بازارهای مالی و پولی بین‌المللی و مرکز ثقل بازار بین‌المللی فناوری و سرمایه‌گذاری خطرپذیر است.

از منظر اقتصاد و تجارت می‌توان با تقریب خوبی گفت، دست کشیدن آمریکا از فشار مستمر بر جامعه جهانی برای قطع روابط تجاری با ایران، شرط لازم برای بازگشت شایسته ما به زنجیره ارزش اقتصاد بین‌المللی است. این شرط لازم، اما به هیچ عنوان کافی نیست.

بر سر راه بازگشت ایران به استفاده کامل و شایسته از ظرفیت‌های تجارت بین‌المللی و نقش‌آفرینی موثر در زنجیره ارزش اقتصاد جهانی موانع بسیار جدی دیگری نیز وجود دارد. از مهم‌ترین این موانع می‌توان به موضوع اتصال ایران به شبکه بانکی بین‌المللی اشاره کرد؛ موضوعی که به درستی نام FATF را در اذهان تداعی می‌کند.

در این میان یک پرسش دیگر هم مطرح است؛ در صورت بروز گشایش اولیه، آیا دولت بعدی با تکیه بر منابع ارزی به‌دست آمده مسیر اصلاح ساختار اقتصادی کشور با هدف توسعه و تقویت صنایع صادرات‌محور را خواهد پیمود؟ یا این منابع نیز صرف تعقیب سیاست سرکوب ارزی برای تامین رفاه کوتاه‌مدت مردم خواهد شد و در سال‌های آتی بهای آن را تمام جامعه، به‌ویژه اقشار کمتر برخوردار از کانال مالیات تورمی پرداخت خواهند کرد؟

اگر بخواهیم آینده را با توجه به گذشته پیش‌بینی کنیم، لاجرم باید نتیجه بگیریم، شکل‌گیری توافق میان ایران و آمریکا در وین نیز، مانند بسیاری از فرصت‌هایی که در طول دو دهه گذشته در زمین بازی اقتصاد کشور ظهور کرده است، با بی‌توجهی بدنه بوروکراتیک به اصول و سیاست‌های بهبود مستمر فضای کسب‌وکار و اقتصاد مقاومتی، تبدیل به تهدیدهایی بزرگ‌تر در آینده‌ای نه چندان دور می‌شوند و از آتش این توافق نیز آبی برای فعالیت‌های مولد صادرات‌محور کشور گرم نخواهد شد.

اما چه می‌توان کرد که آدمی به امید زنده است. وظیفه فعالان و صاحب‌نظران اقتصاد و کسب‌وکار، تذکر مسیر اصولی استفاده از این فرصت‌ها، در چارچوب سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، برای ساختن اقتصادی درون‌زا و برون‌گراست. 

اشتراک گذاری :
اخبار مرتبط
ارسال نظر