بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
شنبه ۰۷ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۲
وقتی همه‌چیز قفل می‌شود؛

درس‌هایی از یک بحران غیرمنتظره

درس‌هایی از یک بحران غیرمنتظره
برنامه‌ریزی برای لحظه بحران، بخشی از مدیریت ریسک است، نه واکنشی به آن. این یعنی آماده‌سازی زیرساخت‌ها باید قبل از وقوع بحران انجام شود؛ چرا که در لحظه‌ حادثه، دیگر فرصت تنظیم مسیر‌ها و تصمیم‌گیری از نو وجود ندارد.
کد خبر : ۲۹۶۶۳۳
نویسنده :
محمد رضا بیک وردی

به گزارش بورس نیوز، در نیمه‌ خرداد ۱۴۰۴، وقوع یک درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل، که حدود دو هفته به طول انجامید، نشان داد سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران تنها با ریسک نوسان قیمت مواجه نیست؛ بلکه ریسک بسیار بنیادی‌تری هم وجود دارد: قفل‌شدن دارایی‌ها یا عدم نقدشوندگی کافی.

در کمتر از ۴۸ ساعت پس از آغاز حملات، بازار‌های مالی یکی پس از دیگری از کار افتادند. بورس بسته شد، بازار طلا و ارز به حالت نیمه‌تعطیل درآمد و حتی فعالیت برخی بانک‌ها، صرافی‌های فیزیکی و دیجیتال نیز به‌شدت محدود شد. اگر تا پیش از آن، سرمایه‌گذار ایرانی به نقدشوندگی بالای دارایی‌هایش امیدوار بود، حالا با واقعیتی روبه‌رو شد که در آن، نه می‌توانست بفروشد، نه بخرد، نه حتی از حسابش برداشت کند.


جامپ قیمت بدون نقدشوندگی


با اولین سیگنال‌های تنش نظامی، نرخ دلار در بازار آزاد به‌شدت افزایش یافت. طلا و سکه نیز جهش قیمتی شدید را تجربه کردند. اما برخلاف تصور رایج، این رشد قیمت‌ها به‌معنای امکان بهره‌برداری سرمایه‌گذاران از سود نبود. حجم معاملات واقعی ناگهان افت کرد. صرافی‌ها یا تعطیل شدند یا با محدودیت‌های شدید فروش همراه بودند. بانک مرکزی نیز در اقدامی محافظه‌کارانه، واریز و برداشت در پلتفرم‌های آنلاین طلا انتقال به صرافی‌های رمزارزی را محدود کرد. این یعنی حتی آنهایی که از قبل استراتژی جابه‌جایی سریع بین کلاس‌های دارایی داشتند، نتوانستند چابک عمل کنند.


کاهش انعطاف پذیری؛ وقتی جابه‌جایی دارایی ممکن نیست


در شرایط عادی، یکی از ابزار‌های کنترل ریسک برای سرمایه‌گذار، امکان جابه‌جایی سریع بین کلاس‌های دارایی است؛ خروج از سهام و ورود به ارز، تبدیل طلا به ریال یا حرکت به سمت سپرده‌های بانکی. اما این بحران به‌وضوح نشان داد که در وضعیت جنگی، تمام این مسیر‌ها ممکن است به‌طور هم‌زمان مسدود شوند. «چابکی در تصمیم‌گیری» تنها در صورتی ارزشمند است که «امکان اجرا» وجود داشته باشد. وقتی همه‌چیز قفل است، حتی هوشمندترین استراتژی‌ها هم بی‌اثر می‌شوند.


درس‌هایی که نمی‌شود نادیده گرفت


بحران خرداد، تلنگری جدی برای تمام کسانی بود که مدیریت ثروت را صرفاً در چارچوب بازدهی و تحلیل قیمت‌ها تعریف می‌کنند. تجربه این روز‌ها چند پیام کلیدی برای سرمایه‌گذار ایرانی داشت:


نقدشوندگی، مهم‌ترین ویژگی یک دارایی است


در شرایط بحرانی، آنچه بیش از هر چیز اهمیت پیدا می‌کند نه میزان بازدهی یک دارایی، بلکه امکان دسترسی به آن است. رشد اسمی ارزش دارایی‌ها، وقتی نتوان آنها را نقد یا جابه‌جا کرد، فاقد معنا خواهد بود. تجربه اخیر نشان داد که داشتن بخشی از پرتفوی در دارایی‌های با نقدشوندگی فوری، حتی در بدترین سناریوها، باید یک اصل غیرقابل مصالحه در مدیریت ثروت باشد.


پیش از وقوع جنگ، برخی فعالان بازار بر این باور بودند که در صورت بسته‌شدن بورس، صندوق‌های طلا غیرقابل معامله خواهند شد و بنابراین سرمایه‌گذاری در طلای فیزیکی گزینه‌ی امن‌تری است. اما اتفاقات پس از بحران نشان داد که در عمل تفاوت چندانی بین این دو وجود ندارد. خرید و فروش طلای فیزیکی نیز با موانع جدی مواجه شد؛ صرافی‌ها یا تعطیل بودند یا از اعلام نرخ واقعی خودداری می‌کردند، و شکاف قیمتی بین نرخ خرید و فروش به‌شدت افزایش یافت. در واقع، بازار عملاً در حالت تعلیق بود و حتی دارایی‌هایی که ماهیتاً نقدشونده محسوب می‌شوند، امکان معامله‌پذیری واقعی خود را از دست دادند.

این تجربه به ما یادآوری کرد که در طراحی سبد دارایی، باید نه‌فقط به نوع دارایی بلکه به بستر عملیاتی آن هم توجه داشت. داشتن برنامه‌ای برای نقد کردن دارایی‌ها در شرایط بحرانی، به‌اندازه‌ی انتخاب درست خود دارایی اهمیت دارد. تنوع پرتفوی کافی نیست؛ تنوع مسیر نقدشوندگی نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

ممکن است سرمایه‌گذاری متنوعی در کلاس‌های مختلف دارایی، از جمله سهام، طلا، ارز و رمزارز داشته باشید. اما اگر در یک بحران فراگیر، دسترسی به همه این بازار‌ها هم‌زمان با محدودیت مواجه شود یا کاملاً قفل شود، تنوع دارایی به‌تنهایی کافی نخواهد بود. در چنین شرایطی، اگر برای نقدکردن هیچ مسیر عملیاتی و سریعی وجود نداشته باشد، پرتفوی متنوع شما عملاً به مجموعه‌ای از دارایی‌های غیرقابل‌استفاده تبدیل خواهد شد.

در مدیریت سرمایه، نباید فقط به تنوع در نوع دارایی‌ها فکر کرد؛ بلکه مسیر‌های نقدشوندگی آنها در شرایط بحرانی نیز باید از پیش طراحی شده باشد. این همان جایی است که نظریه‌های کلاسیکی مثل مدل بهینه‌سازی پرتفوی مارکویتز نیز با چالش جدی مواجه می‌شوند. این مدل‌ها بر پایه همبستگی تاریخی بین دارایی‌ها طراحی شده‌اند و فرض می‌کنند که تنوع، ریسک را کاهش می‌دهد. اما تجربه نشان داده است که در بحران‌های شدید، همبستگی‌ها فرو می‌ریزند و اغلب دارایی‌هایی که پیش‌تر رفتار متضادی داشتند، ناگهان در یک جهت حرکت می‌کنند. نتیجه این است که تنوعی که در شرایط عادی مفید است، در زمان بحران کارایی خود را از دست می‌دهد.


زیرساخت‌های امن را در زمان آرامش آماده کنید، نه در روز بحران


در روز بحران، زمان و امکان آزمون و خطا وجود ندارد. پلتفرم‌ها ممکن است از دسترس خارج شوند، صرافی‌ها محدودیت بگذارند، و مسیر‌های انتقال سرمایه با اختلال یا توقف کامل مواجه شوند. آنچه در چنین شرایطی به کار می‌آید، زیرساخت‌هایی است که از پیش شناسایی، ارزیابی و آماده‌سازی شده‌اند.
سرمایه‌گذار حرفه‌ای باید در دوران ثبات، کانال‌های امن، سریع و قانونی برای تبدیل و انتقال دارایی—چه ریالی و چه ارزی—را شناسایی و فعال کرده باشد. داشتن حساب فعال در پلتفرم‌های مطمئن، شناخت سازوکار تسویه هر بازار و آمادگی برای سوئیچ سریع بین مسیرها، در زمان بحران به معنای حفظ دسترسی و کنترل روی سرمایه است.

برنامه‌ریزی برای لحظه بحران، بخشی از مدیریت ریسک است، نه واکنشی به آن. این یعنی آماده‌سازی زیرساخت‌ها باید قبل از وقوع بحران انجام شود؛ چرا که در لحظه‌ی حادثه، دیگر فرصت تنظیم مسیر‌ها و تصمیم‌گیری از نو وجود ندارد.


به‌جای واکنش‌های هیجانی، سناریونویسی کنید

 

سرمایه‌گذارانی که تنها به دنبال فرار سریع از بازار بودند، در این بحران بیشترین آسیب را دیدند. در مقابل، آنهایی که سناریو‌های مختلف را از قبل طراحی کرده بودند و به‌جای «فروش اضطراری» روی کاهش ریسک تمرکز کردند، توانستند کنترل خود را حفظ کنند. داشتن سناریوی از پیش طراحی‌شده برای موقعیت‌هایی مانند بسته‌شدن بورس، اختلال بانکی یا قطع اینترنت، از الزامات سرمایه‌گذاری در اقتصاد پرریسک است.


جمع‌بندی


اتفاقات خرداد ۱۴۰۴ شاید از نظر شدت و مدت محدود بود، اما پیام‌های آن بسیار گسترده‌تر از ظاهر ماجراست. درسی که این بحران به ما داد این بود که در یک اقتصاد با ریسک‌های ژئوپلیتیک بالا، بیشترین تهدید برای سرمایه‌گذار نه کاهش قیمت دارایی‌ها، بلکه «غیرقابل‌دسترسی شدن» آنهاست. ما یاد گرفتیم که برنامه‌ریزی برای بقا، بخشی جدانشدنی از استراتژی ثروت‌سازی است.

 

اشتراک گذاری :
گزارش خطا
ارسال نظر