پدیده سرمایهسوزی
به گزارش بورس نیوز، پدیده شاندیز ابعاد و موضوعات گوناگونی دارد؛ به طور مثال یک بخش آن میتواند به موضوع سرمایههای انباشته شده که عمده آن مردمی است و زندگی ۱۶۰هزار سهامدار را به چالش کشیده، بپردازد و بخش دیگر آن فقط میتواند روی ابعاد تأثیرگذاری این پروژه نیمهکاره در موضوع جذب سرمایهگذار در مشهد دست بگذارد.
از ظهور و بروز پدیدهوار پدیده و مسائل مربوط به آن بیش از یک دهه میگذرد؛ اما گویا فصل انجماد این پروژه هنوز به پایان نرسیده تا بالاخره هم مردم مشهد و خراسان رضوی به وجود و تحقق پروژهای عظیم افتخار کنند و هم سهامداران پس از سالها طعم ارزش واقعی سهام خود را بچشند.
جدا از همه فراز و نشیبهایی که این پروژه در سالهای مختلف به خود دیده و هنوز ارزش واقعی سهام پدیده مشخص نشده، در یکی دو سال اخیر با چرخشی که به واسطه حمایت دستگاه قضا و استاندار خراسان رضوی رخ داد، امیدها برای احیای پدیده قوت گرفت؛ اما هنوز امیدی در گشایش پایدار نیست.
ضرورت ورود جدی مقامات کشوری به حل موضوع ۱۶۰هزار سهامدار
در این راستا عضو علیالبدل هیئت مدیره پدیده شاندیز عنوان کرد: پدیده باید بزرگترین مجموعه گردشگری کشور باشد؛ ولی هنوز نیمهکاره است و با وجود گذشت نزدیک به دو دهه، همچنان این پروژه از نظر نوع طرح قابلیت دارد و با پروژههای مشابه در کشورهای حاشیه خلیجفارس قابل مقایسه است.
حجتالاسلام محمودرضا جواهری گفت: با توجه به تعداد سهامداران در دو شرکت ابنیه و گشان و با در نظر گرفتن خانوادههای آنها بیش از یکمیلیون نفر با این پروژه ارتباط دارند که ضرورت احیای آن را بیش از پیش به رخ میکشد. این پروژه در زمان آغاز حتماً مجوزهایی برای شروع داشته که توانسته آغاز کند؛ اما سنگاندازی در مسیر این پروژه از سمت همان دستگاهها که روزی برای شروع به کار پدیده همراه بودند، جای سؤال دارد. به عنوان مثال پدیده شاندیز یکمیلیون و ۱۱۰هزار مترمربع زیرساخت دارد و تاکنون ۴۰درصد این پروژه ساخته شده است. برای شروع استاندار وقت، نمایندگان مجلس و مقامات کشوری و محلی هم حضور پیدا کردند. آیا میتوان گفت این پروژه بدون مجوز بوده که حالا شهرداری در دادن مجوز، دستانداز میسازد و در نتیجه بهانهای برای ناکارآمدی بانک صادرات میشود؟ این پرسش جدی مطرح است که شهرداری شاندیز اوایل دهه ۹۰ و در آغاز راه ساخت و سازهای پدیده کجا بوده و چرا اخذ مجوزهای پروژه را در همان ابتدا از سازندگان پروژه دنبال نکرده و حتی همکاری داشته؛ اما درست پس از سال ۹۳ و بعد از مشکلاتی که برای پدیده پیش آمد، پیگیر اخذ مجوز شده، ضمن آنکه شهرداری شاندیز برای بخشی از مطالبات خود سهام ابنیه گرفته و پس از بانک صادرات و مؤسسه اعتباری ملل، سهامدار عمده به شمار میرود.
این سهامدار قدیمی با تأکید بر اینکه پدیده باید مجوزهای ساخت خود را بگیرد، تصریح کرد:، اما با توجه به چالشهای مالی که دارد و با وجود تعداد سهامدار بالای آن که در سطح ملی مطرح است، باید با همراهی مقامات و دستگاههای کشوری از جمله رئیسجمهور که بر وفاق و ایجاد همدلی تأکید دارد، حل و فصل شود.
پدیده مولد نیست
نایب رئیس هیئت مدیره سابق پدیده شاندیز درباره منابع درآمدی حال حاضر پدیده توضیح داد: با همه به هم ریختگی که در کلیت پروژه پدیده وجود دارد؛ اما بخشهایی از آن؛ از جمله رستورانهای شاندیز و تهران، مجموعه غرفههای بازار در پدیده شاندیز، ساختمان دانشگاه آزاد شاندیز و مجموعه قلعه پدیده شاندیز درآمدهایی را ایجاد میکنند، ضمن آنکه بخشی از درآمدهای جاری از فروختن اموال پدیده و سهام ارزانقیمت تأمین شده است. از سال ۹۳ تاکنون پدیده ۶ هیئت مدیره را به خود دیده؛ اما همچنان مشکلات پابرجاست و این پروژه به یک پروژه مولد تبدیل نشده؛ یعنی قسمتی از این منابع درآمدی ظرفیت واگذاری با قیمت بالاتر را داشته؛ اما قراردادها به گونهای است که درآمد بالایی به نفع سهامداران و کلیت پروژه ایجاد نکرده است.
جواهری تشریح کرد: کارنابلدی و ناکارآمدی مدیران پدیده در این سالها موجب شد آجری روی آجر گذاشته نشود و عملاً ۳۸۰میلیارد کنسرسیوم بانکی پدیده که با گذشت ۵ تا ۶ سال، در حال حاضر چندین برابر شده و از بدهیهای کلان این پروژه محسوب میشود، قوز بالای قوز پدیده باشد و بدهیهای سنگینی را بر مردم تحمیل کند. آمدن و رفتن هیئت مدیرههای مختلف بانکی و غیربانکی که رزومهای قوی در ساخت و ساز ندارند، نتوانست مشکلات پدیده را کم کند و در عمر هیئت مدیرههای مختلف این بدهیها نه تنها کم نشد؛ بلکه بخش زیادی از بدهیهای پدیده در قالب واگذاری سهام تسویه شده و هیچگاه مولدسازی برای افزایش ارزش سهام یا داراییهایی پدیده اتفاق نیفتاده است.
وی در پاسخ به این پرسش که «محسن پهلوان با این رویکرد به پدیده برگشت که این پروژه را احیا کند. آیا این امر محقق شد یا خیر؟» توضیح داد: پهلوان با تقاضای هیئت مدیرههای اواخر دهه ۹۰ با یک دوره مرخصی به پدیده بازگشت تا کار را انجام دهد و این موضوع تا هیئت مدیره دوره پیش دنبال شد؛ اما در نهایت دیدیم وی دیگر رویکرد ساخت و سازهای بزرگمقیاس را ندارد و نه تنها نتوانست در فرصت داده شده بخشهایی از پدیده را احیا کند؛ بلکه هدررفت سرمایههای مردم نیز بار دیگر رقم خورد.
قرارداد کیش به زیان مردم تمام شد
عضو علیالبدل هیئت مدیره پدیده شاندیز گفت: گفته میشود قرارداد کیش که با شرکت افسانهسازان و متعلق به پهلوان بسته شد، انگار یک قرارداد مثل ترکمنچای است؛ اما باید توضیح داد در این قرار داد ۸۰درصد سهم سازنده و ۲۰درصد سهم سهامداران بود که در آن موقعیت اگر پیمانکار یا شرکت سازندهای ورود میکرد، پیشنهادش ۹۰ به ۱۰ بود و با توجه به سهم مشخص شده، قرارداد با افسانهسازان به نفع پدیده بود. در مجموع خود قرارداد خوب بود؛ اما به قرارداد عمل نشد.
حجتالاسلام جواهری با اشاره به مفاد قرارداد پدیده کیش عنوان کرد: پهلوان یا افسانهسازان باید آوردهای به پروژه تزریق میکردند که با وعده تکمیل و ساخت بخشهایی، پدیده کیش آن را به آینده موکول کرد و هیچگاه اتفاق نیفتاد و در مقابل سرمایه مردمی که طبق قرارداد باید تأمین میشد، فراهم آمد و بر اساس قرارداد ۲۰ درصد سهم پدیده شاندیز ۳هزار میلیارد تومان بود که حدود هزار میلیارد تومان در قالب زمینهای بسیار بسیار ارزشمند یا سهام تهاتر شد و یکی از زمینهای ارزشمند، زمینی در قصرالدشت شیراز بود که به ۵۵ میلیارد تومان به افسانهسازان واگذار شد و پهلوان در نهایت آن را حدود ۱۰۰میلیارد تومان فروخت. ضمن آنکه زمینی در چهارراه لشکر مشهد، زمینیهایی در خود شاندیز، زمینی در دولتآباد و چند نقطه دیگر از جمله مواردی بود که در قالب قرارداد کیش به پهلوان انتقال یافت؛ اما او در مقابل، کاری برای پدیده کیش انجام نداد.
وی افزود: سهامهای واگذار شده در قالب این قرارداد با قیمتهایی حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ تومان به پهلوان یا شرکتش یعنی افسانهسازان داده شد و او در نهایت تا قیمت ۲ هزار و ۹۰۰ تومان این سهامها را فروخت در حالی که او باید در مقابل، برجهای پدیده کیش و بازارها را میساخت و مجوز ساخت پروژه را از مناطق آزاد میگرفت که هیچ کاری انجام نشد. به هر حال هدررفت سرمایه مردمی شامل اموال و املاک ارزشمند پدیده پس از سال ۹۳ اثبات شده و باید گفت تکمیل همه ابعاد پروژه پدیده نیاز به مدیران و سازندگانی قدرتمند و توانمند مانند قرارگاه خاتمالانبیا (ص) دارد که از بدنه مردم است و پروژههای موفق عمرانی بزرگی را در کارنامه کاری خود دارد. در مجموع تجربه ۱۱ سال گذشته نشان داده مدیران با تجربه محدود نمیتوانند به احیای این پروژه کمک کنند و گرهی از سرمایه نابود شده مردم بگشایند. پدیده نیاز به توجه مقامات کشوری دارد تا تعیین تکلیف شود و سهامداران از همه جا ناامید بدانند دلسوزی در این نظام دارند که گره از کار آنها باز میکند.