بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
دوشنبه ۰۴ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۲
کد خبر : ۱۰۴۳۴۶
احسان بخشنده دکترای دانشگاه وست مینستر و استاد مدعو در دانشگاه «علامه طباطبایی» امروز طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:

در روزهای اخیر اخباری درباره جذب 102 نفر به‌عنوان هیات‌علمی توسط دانشگاه علامه‌طباطبایی خارج از چارچوب‌های قانونی منتشر شد که واکنش‌های رییس آن دانشگاه و برخی از افراد ذی‌نفع و غیر ذی‌نفع از جمله رسانه‌ها را برانگیخت. مهم‌ترین و شاید بحث‌برانگیزترین این واکنش‌ها را رییس دانشگاه علامه‌طباطبایی حجت‌الاسلام شریعتی نشان داد. 

وی اعلام کرد این اخبار «دروغ» است و«افرادی که این مطالب را بیان می‌کنند چه دشمنی‌ای با شخص من، روحانیت من، مبانی اعتقادی من یا توسعه دانشگاه یا با همه این‌ها دارند را نمی‌دانم. این ظلم است. من سرباز نظام هستم. وظیفه‌ام است که توسعه کمی ایجاد کنم.» 

آقای شریعتی همچنین به دستاوردهای خود در هفت‌سال گذشته به‌عنوان رییس یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور در زمینه علوم‌انسانی اشاره کرد و گفت طی دوره مدیریت ایشان نه‌تنها دانشکده‌های جدید تاسیس شده و بسیاری از اقدامات مثبت دیگر انجام شده است، بلکه درخت‌های زیتون نیز در محوطه این دانشگاه کاشته شده و شمشاد‌های آن کوتاه شده‌اند. 

این «دستاوردها» بعدا توسط یک تشکل دانشجویی با عنوان«انجمن اسلامی دانشگاه علامه» که به نوشته سایت فرارو وجود خارجی ندارد و در دوران مدیریت آقای شریعتی منحل شده بود مورد تکرار و تایید قرار گرفت.  

جملات آقای شریعتی در واکنش به خبر جذب 102 نفر به‌عنوان هیات علمی- خبری که با انتشار نامه و اسناد آن مورد تایید افکار عمومی قرار گرفت - از جنبه‌هایی حایز اهمیت و واکاوی و قابل تامل است و نیاز است به آن پرداخته شود.

همانطور که در بیانات آقای شریعتی (بالا) آمده است ایشان یکی از افتخارات خود را «توسعه کمی» دانشگاه علامه‌طباطبایی در قالب تاسیس پنج دانشکده جدید اعلام کرده است (افتخاری که ممکن است طرح اصلی آن از سال‌ها قبل از ریاست ایشان ارائه شده باشد کما اینکه بر اساس اطلاع بنده، دانشکده ارتباطات (روزنامه‌نگاری) مدت‌ها پیش از ریاست آقای شریعتی طراحی شده بود). بله کاملا درست است. 

یکی از افتخارات آقای شریعتی توسعه کمی دانشگاه علامه است اما آیا ماموریت و دستاورد ایشان طی هفت‌سال ریاست بر یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های علوم انسانی کشور تنها توسعه کمی این دانشگاه بوده است؟ آقای شریعتی جزو معدود روسای دانشگاهی است که با وجود گذشت حدود چهارسال از پایان حکم ماموریت چهار ساله‌اش به‌عنوان رییس دانشگاه علامه‌طباطبایی هنوز بر مسند ریاست آن نشسته است. 

در این یادداشت بر آن نیستم تا از لحاظ حقوقی، قانونی‌بودن یا غیرقانونی‌بودن تصمیمات ایشان به‌عنوان رییس دانشگاه علامه را در نبود حکم ریاست معتبر بررسی کنم، بلکه در تلاشم تحلیلی غیرمغرضانه ارائه دهم تا افکار عمومی تحت‌تاثیر سیاه‌نمایی‌ها و مظلوم‌نمایی‌هایی که از سوی بعضی تشکل‌های ساختگی و برخی خبرگزاری‌های حامی آقای شریعتی در چند روز اخیر انجام شده و حتی واکنش یکی از مراجع را به همراه داشته است، قرار نگیرند.  بر اساس فهرست منتشرشده از سوی وزارت علوم، دانشگاه علامه‌طباطبایی در جایگاه 87 در میان دانشگاه‌های برتر ایران قرار دارد. البته آقای شریعتی اعلام کرده است که این رتبه‌بندی را قبول ندارد.   
    
اما بر اساس یک رتبه‌بندی دیگر که خارج از کشور و توسط نظام رتبه‌بندیURAP (رتبه‌بندی دانشگاه بر اساس عملکرد آکادمیک) انجام شده است، دانشگاه علامه‌طباطبایی حتی جزو 20 دانشگاه برتر ایران قرار ندارد. در این رتبه‌بندی که توسط وزارت علوم نیز تایید شده است، دانشگاه تهران در رتبه اول دانشگاه‌های ایران قرار گرفته است. 

معیارهای انتخاب دانشگاه تهران و رتبه‌بندیURAP بر اساس تعداد مقالات، استناد، تولید علمی، مجلات علمی، کیفیت تدریس و برونداد پژوهشی است. همانگونه که اینجا مشاهده می‌شود،«توسعه کمی» در این معیارها جایی ندارد. بنابراین می‌توان برداشت کرد (و در عمل هم این‌گونه است) که توسعه کمی اساسا به‌عنوان شاخصی برای انتخاب دانشگاه‌های برتر مطرح نیست و توسعه کیفی یا همان«عملکرد آکادمیک» است که رتبه دانشگاه‌های برتر را تعیین می‌کند. 

این دیدگاه دیدگاه درستی به نظر می‌رسد زیرا به‌طور اصولی در دیگر فعالیت‌ها نیز «کیفیت» بر«کمیت» پیشی دارد. اگر نگاهی گذرا به مدیریت دانشگاه تهران به‌عنوان رقیب دیرینه دانشگاه علامه‌طباطبایی در زمینه علوم‌انسانی داشته باشیم، مشاهده می‌کنیم که دانشگاه تهران تحت مدیریت آقای دکتر فرهاد رهبر توانسته است رتبه اول دانشگاه‌های ایران و رتبه 170 دانشگاه‌های جهان را کسب کند که این افتخاری بزرگ برای جناب آقای رهبر محسوب می‌شود. آیا عملکرد آکادمیک آقای رهبر مدیون توسعه کمی دانشگاه تهران است یا توسعه کیفی؟ آشکار است که توسعه کیفی دلیل اصلی انتخاب دانشگاه تهران به‌عنوان دانشگاه برتر ایران بوده است. 

توسعه کیفی نیز تابعی از نیروی انسانی کارآمد یا هیات‌علمی متخصص است،  موضوعی که طی هفت‌سال گذشته مورد غفلت آقای شریعتی قرار گرفته است. 

این موضوع به نظر می‌رسد اساسا مورد تایید و قبول رییس دانشگاه علامه نباشد و همین، دلیل عقب‌افتادگی دانشگاه علامه از لحاظ عملکرد آکادمیک بوده است. این موضوع در نامه ایشان به وزیر وقت علوم (مورخه 1392/4/15) درباره جذب 102 نفر به‌عنوان هیات‌علمی به وضوح مشهود است. 

نگاهی گذرا به این فهرست نشان می‌دهد که اکثر افرادی که جذب شده‌اند دارای مدرک دکترا نیستند و با عنوان مربی استخدام شده‌اند (و تعدادی از آنها یا خود دارای پست کشوری هستند یا رابطه فامیلی نزدیک با برخی از کشوریان دارند). جدای از ممنوعیت جذب مربی در دانشگاه‌های تهران، آیا در رشته‌هایی که در فهرست دانشگاه علامه آمده است، افرادی در ایران وجود ندارند که دارای مدرک دکترای مورد نیاز باشند (و نه دانشجوی دکترا)؟ آیا جذب دانشجویان دکترا در شرایطی که افراد دارای شایستگی‌های برتر از آنها وجود داشته‌اند اما جذب نشده‌اند منجر به ارتقای عملکرد آکادمیک می‌شود؟ 

آیا می‌توان در سال‌های نزدیک انتظار بهبود عملکرد آکادمیک دانشگاه علامه‌طباطبایی را داشت؟ در شرایطی که اعضای هیات علمی آن حداقل تا سه‌سال آینده درگیر پایان‌نامه‌های دکتراي خود خواهند بود و اساسا فرصتی برای نشر مقاله و انجام پژوهش نخواهند داشت؟ 

هفته گذشته فرهنگستان علوم ایران پیشنهادهای اصلاحی خود را در آموزش‌عالی و نظام دانشگاهی کشور منتشر کرد. یکی از این پیشنهادات، «سامان‌بخشیدن به وضع بحرانی حاکم بر آموزش‌عالی کشور» بود. 

آیا اگر تعدادی از روسای دانشگاه همچون آقای شریعتی در هشت‌سال گذشته تمرکز خود را بر توسعه کیفی و عملکرد آکادمیک آموزش‌عالی به‌جای توسعه کمی و کاشت درخت زیتون و حاشیه‌های فراوان می‌گذاشتند، ما امروز شاهد آن بودیم که یکی از معتبرترین نهاد‌های علمی کشور وضع آموزش‌عالی را به‌ویژه در علوم‌انسانی «بحرانی» توصیف کند؟ این سوالی است که آقای شریعتی و وجدان ایشان باید به آن پاسخ دهد. 

جناب آقای شریعتی! ممکن است جنابعالی به دستاورد خود طی هفت‌سال گذشته در توسعه کمی دانشگاه علامه ببالید (که البته خوانندگان محترم مستحضر هستند که توسعه کمی با بودجه سرشار دولتی نیازی به مهارت‌های مدیریتی آنچنانی همچون مدیریت دانشگاه تهران ندارد)، اما آیا انتقاد از عملکرد شما نه به‌عنوان یک روحانی و سرباز نظام که مبانی اعتقادی قوی دارد، بلکه به‌عنوان رییس یکی از دانشگاه‌های معتبر کشور در زمینه علوم‌انسانی، «ظلم» و«دشمنی» محسوب می‌شود یا عملکرد جنابعالی که دانشگاه علامه را که زمانی زبانزد علوم انسانی بود به دانشگاهی تبدیل کرده است که در رتبه‌بندی‌های معتبر داخلی و خارجی هیچ جایگاه معتبری ندارد؟
اشتراک گذاری :
ارسال نظر