محمد هنرمند
شركت مشاور سرمايهگذاري معيار
مدتي است كه سرمايهگذاران در بازار سهام با اين واقعيت تلخ روبهرو شدهاند كه با خريد و فروش در بازار ديگر سود نميكنند. در واقع شاخصها و قيمت سهام در بورس نيز نشان ميدهد كه فعالان بورسي دير زماني است كه پيوسته در حال زيان هستند.
براي نمونه در ماه فروردين و ارديبهشت، شاخص اعلامي بورس با نزول مواجه بوده است. برخي مانند هميشه براي اين ضرر و زيان در جستوجوي مقصر، انگشت اتهام را به سوي مقصران احتمالي متوجه ميكنند و در اين مسير از سازمان بورس، صندوق توسعه بازار، وزير اقتصاد، درصد نوسان؛ حجم مبنا؛ شيوههاي قديمي انتشار اطلاعات در بازار و... بسياري ديگر به عنوان دلايل زيان خويش ياد ميكنند. هرچند تا حدودي ميتوان دلايل بالا را به عنوان بخشي از علت زيان سرمايهگذاران ياد كرد، اما بخش اعظم دليل نزول بازار را بايد در جاي ديگر واكاوي كرد. راستي دليل اين همه زيان چيست؟ آيا سرمايهگذاران كم صبر شدهاند؛ آيا شركتها دچار مشكل شدهاند و تعديلهاي منفي در راه است و چرا روح فعاليت در بورس كمتر به چشم ميآيد؟
دلايل متعددي را ميتوان به عنوان علت اين رخدادها برشمرد، اما گمان ميرود كه دليل اصلي در جاي ديگري باشد. در واقع شايد بتوان گفت كه تغيير ريل اقتصاد با تغيير سياستها در دولت سبب تغييراتي در نحوه تصميم گيري سرمايهگذاري در بورس شده است، اين در حالي است كه هنوز سرمايهگذاران بر مدار سياستهاي دولت قبلي و مدلهاي مبتني بر سياستهاي پيشين تصميمگيري ميكنند؛ بنابراين سود نميكنند. براي نمونه و به نقل از خبرگزاري فارس؛ رئيسجمهور در ديداري با اشاره با دشواريهاي اجرايي كشور، گفت: قبل از رياستجمهوري فكر ميكردم اوضاع كشور خراب باشد اما هرگز گمان نميكردم اوضاع تا اين اندازه خراب باشد، چند روز بعد از آغاز دوره رياست جمهوري، نيروي انتظامي به دولت خبر داد كه در بعضي استانها فقط براي سه روز ذخيره گندم وجود دارد. در فاصله تحويل دولت هم گزارشها تكاندهنده بود. روحاني افزود: حتي گزارشهاي وزراي دولت سابق كه به رئيسجمهور جديد داده ميشد، شگفتانگيز و اعجابآور بود و همزمان هم مجلس قانون دو برابر كردن قيمت ارز را تصويب كرده بود كه در صورت اجرا به دو برابر شدن تورم منتهي ميشد و متاسفانه برخي هم در مجلس بر انجام آن اصرار داشتند. رئيسجمهور با بيان اينكه بدهكاري عجيب و غريبي در كشور وجود داشت، يادآور شد: فقط بخش برق 22هزار ميليارد تومان بدهكار بود در درآمدها دچار بحران بوديم و فقط حدود يك ميليون بشكه نفت ميفروختيم حتي چين حاضر نبود از ايران نفت بخرد چون از موج تحريمها ميترسيد و تحريم كنگره آمريكا در راه بود و در سياست خارجي اوضاع بحراني داشتيم.
اين به آن معني است كه سياستهاي دولت كاملا در تفاوت با سياستهاي پيشين است؛ بنابر اين براي فعاليت بهتر در بازار سهام بايد به تغيير ريل اقتصادي و رويكردهاي دولت جديد عنايت بيشتري داشت.
براي مثال نگاه به ميزان جذب بودجههاي عمراني در هشت سال گذشته نشان ميدهد كه بيشتر بودجه عمراني جذب نشده باقي مانده يا به بودجه جاري تبديل شده كه همين امر سبب بدهكاري دولت به پيمانكاران شده است يا اجراي پروژههاي زود بازده سبب ايجاد مطالبات و معوقات گسترده بانكها از دولت و مشتريان شده است. در يك كلام، دولت قبلي عنايت ويژهاي به سياستهاي اقتصادي قيمتي داشته و تنها از طريق رشد قيمتها در اقتصاد، سعي در افزايش درآمد ناخالص اسمي كشور داشته است. افزايش نرخ ارز؛ جهش نرخ كالاها و خدمات توليدي شركتها، آزادسازي ها؛ رشد قيمت حاملهاي انرژي و بسياري ديگر از سياستهاي قيمتي دولت قبلي طي هشت سال گذشته سبب شده كه درآمد بخش اعظم شركتهاي حاضر در بورس بدون افزايش مقداري توليد و تنها با رشد قيمتهاي فروش با جهش خارقالعادهاي همراه شده باشد. همين موضوع باعث شده كه با سياست موقت تثبيت قيمت در دولت فعلي؛ بخشي از انرژي سهام براي رشد قيمتها گرفته شود. اين به آن معني است كه اكنون ديگر سهام تنها به دليل رشد قيمت فروش محصولات بالا نميروند، بلكه بايد روند توليد با تغيير همراه شود. بر اين پايه شايد بتوان اذعان داشت كه فضاي بازار سرمايه اكنون با 8 سال گذشته متفاوت شده است و به تبع سياستهاي اقتصادي دولت جديد؛ سرمايهگذاران نيز بايد استراتژيهاي سودسازي خويش را تغيير دهند. سرمايهگذاران به ياد ميآورند كه در دولت پيش، سهمي با يك خبر تغيير قيمت نرخ فروش يا افزايش نرخ محصول، چند ده درصد رشد قيمت را شاهد بود؛ اما در بازار فعلي، سرمايهگذاران حتي به تغييرات واقعي توليدات نيز واكنش نشان نميدهند. دليل بي اعتنايي سرمايهگذاران شايد اين مهم باشد كه آنان هنوز باور به تغيير ريل سياستهاي اقتصادي و ضرورت تغيير استراتژي و مدلهاي سرمايهگذاري در بورس ندارند.
احتمال ميدهيم كه به جهت تغيير استراتژيها، سرمايهگذاران نيازمند زمان باشند و پس از مدتي تن به چرخشهاي جديد بدهند. انتظار داريم كه پس از توجه به رويكرد تغييرات در نحوه سرمايهگذاري و مدلهاي آن، بايد شاهد رشد ملايم بازار بود. در مدلهاي جديد، رويكردها عنايت به توليدات واقعي به جاي اهميت دادن به افزايش نرخهاي اسمي فروشها خواهد بود. در اين مسير همراه با تغيير رويه سرمايهگذاري فعالان بورسي به جهت كسب سود از بازار، ضرورت تجديد نظر در شيوههاي اداره بازار و نگاههاي تازه به اداره بورس تهران مانند تغيير نحوه محاسبه شاخص؛ عنايت به استانداردهاي بينالمللي افشاي اطلاعات شركتها به همراه نگاههايي فراتر از حسابرسي صرف و... نيز اجتنابناپذير است.
شركت مشاور سرمايهگذاري معيار
مدتي است كه سرمايهگذاران در بازار سهام با اين واقعيت تلخ روبهرو شدهاند كه با خريد و فروش در بازار ديگر سود نميكنند. در واقع شاخصها و قيمت سهام در بورس نيز نشان ميدهد كه فعالان بورسي دير زماني است كه پيوسته در حال زيان هستند.
براي نمونه در ماه فروردين و ارديبهشت، شاخص اعلامي بورس با نزول مواجه بوده است. برخي مانند هميشه براي اين ضرر و زيان در جستوجوي مقصر، انگشت اتهام را به سوي مقصران احتمالي متوجه ميكنند و در اين مسير از سازمان بورس، صندوق توسعه بازار، وزير اقتصاد، درصد نوسان؛ حجم مبنا؛ شيوههاي قديمي انتشار اطلاعات در بازار و... بسياري ديگر به عنوان دلايل زيان خويش ياد ميكنند. هرچند تا حدودي ميتوان دلايل بالا را به عنوان بخشي از علت زيان سرمايهگذاران ياد كرد، اما بخش اعظم دليل نزول بازار را بايد در جاي ديگر واكاوي كرد. راستي دليل اين همه زيان چيست؟ آيا سرمايهگذاران كم صبر شدهاند؛ آيا شركتها دچار مشكل شدهاند و تعديلهاي منفي در راه است و چرا روح فعاليت در بورس كمتر به چشم ميآيد؟
دلايل متعددي را ميتوان به عنوان علت اين رخدادها برشمرد، اما گمان ميرود كه دليل اصلي در جاي ديگري باشد. در واقع شايد بتوان گفت كه تغيير ريل اقتصاد با تغيير سياستها در دولت سبب تغييراتي در نحوه تصميم گيري سرمايهگذاري در بورس شده است، اين در حالي است كه هنوز سرمايهگذاران بر مدار سياستهاي دولت قبلي و مدلهاي مبتني بر سياستهاي پيشين تصميمگيري ميكنند؛ بنابراين سود نميكنند. براي نمونه و به نقل از خبرگزاري فارس؛ رئيسجمهور در ديداري با اشاره با دشواريهاي اجرايي كشور، گفت: قبل از رياستجمهوري فكر ميكردم اوضاع كشور خراب باشد اما هرگز گمان نميكردم اوضاع تا اين اندازه خراب باشد، چند روز بعد از آغاز دوره رياست جمهوري، نيروي انتظامي به دولت خبر داد كه در بعضي استانها فقط براي سه روز ذخيره گندم وجود دارد. در فاصله تحويل دولت هم گزارشها تكاندهنده بود. روحاني افزود: حتي گزارشهاي وزراي دولت سابق كه به رئيسجمهور جديد داده ميشد، شگفتانگيز و اعجابآور بود و همزمان هم مجلس قانون دو برابر كردن قيمت ارز را تصويب كرده بود كه در صورت اجرا به دو برابر شدن تورم منتهي ميشد و متاسفانه برخي هم در مجلس بر انجام آن اصرار داشتند. رئيسجمهور با بيان اينكه بدهكاري عجيب و غريبي در كشور وجود داشت، يادآور شد: فقط بخش برق 22هزار ميليارد تومان بدهكار بود در درآمدها دچار بحران بوديم و فقط حدود يك ميليون بشكه نفت ميفروختيم حتي چين حاضر نبود از ايران نفت بخرد چون از موج تحريمها ميترسيد و تحريم كنگره آمريكا در راه بود و در سياست خارجي اوضاع بحراني داشتيم.
اين به آن معني است كه سياستهاي دولت كاملا در تفاوت با سياستهاي پيشين است؛ بنابر اين براي فعاليت بهتر در بازار سهام بايد به تغيير ريل اقتصادي و رويكردهاي دولت جديد عنايت بيشتري داشت.
براي مثال نگاه به ميزان جذب بودجههاي عمراني در هشت سال گذشته نشان ميدهد كه بيشتر بودجه عمراني جذب نشده باقي مانده يا به بودجه جاري تبديل شده كه همين امر سبب بدهكاري دولت به پيمانكاران شده است يا اجراي پروژههاي زود بازده سبب ايجاد مطالبات و معوقات گسترده بانكها از دولت و مشتريان شده است. در يك كلام، دولت قبلي عنايت ويژهاي به سياستهاي اقتصادي قيمتي داشته و تنها از طريق رشد قيمتها در اقتصاد، سعي در افزايش درآمد ناخالص اسمي كشور داشته است. افزايش نرخ ارز؛ جهش نرخ كالاها و خدمات توليدي شركتها، آزادسازي ها؛ رشد قيمت حاملهاي انرژي و بسياري ديگر از سياستهاي قيمتي دولت قبلي طي هشت سال گذشته سبب شده كه درآمد بخش اعظم شركتهاي حاضر در بورس بدون افزايش مقداري توليد و تنها با رشد قيمتهاي فروش با جهش خارقالعادهاي همراه شده باشد. همين موضوع باعث شده كه با سياست موقت تثبيت قيمت در دولت فعلي؛ بخشي از انرژي سهام براي رشد قيمتها گرفته شود. اين به آن معني است كه اكنون ديگر سهام تنها به دليل رشد قيمت فروش محصولات بالا نميروند، بلكه بايد روند توليد با تغيير همراه شود. بر اين پايه شايد بتوان اذعان داشت كه فضاي بازار سرمايه اكنون با 8 سال گذشته متفاوت شده است و به تبع سياستهاي اقتصادي دولت جديد؛ سرمايهگذاران نيز بايد استراتژيهاي سودسازي خويش را تغيير دهند. سرمايهگذاران به ياد ميآورند كه در دولت پيش، سهمي با يك خبر تغيير قيمت نرخ فروش يا افزايش نرخ محصول، چند ده درصد رشد قيمت را شاهد بود؛ اما در بازار فعلي، سرمايهگذاران حتي به تغييرات واقعي توليدات نيز واكنش نشان نميدهند. دليل بي اعتنايي سرمايهگذاران شايد اين مهم باشد كه آنان هنوز باور به تغيير ريل سياستهاي اقتصادي و ضرورت تغيير استراتژي و مدلهاي سرمايهگذاري در بورس ندارند.
احتمال ميدهيم كه به جهت تغيير استراتژيها، سرمايهگذاران نيازمند زمان باشند و پس از مدتي تن به چرخشهاي جديد بدهند. انتظار داريم كه پس از توجه به رويكرد تغييرات در نحوه سرمايهگذاري و مدلهاي آن، بايد شاهد رشد ملايم بازار بود. در مدلهاي جديد، رويكردها عنايت به توليدات واقعي به جاي اهميت دادن به افزايش نرخهاي اسمي فروشها خواهد بود. در اين مسير همراه با تغيير رويه سرمايهگذاري فعالان بورسي به جهت كسب سود از بازار، ضرورت تجديد نظر در شيوههاي اداره بازار و نگاههاي تازه به اداره بورس تهران مانند تغيير نحوه محاسبه شاخص؛ عنايت به استانداردهاي بينالمللي افشاي اطلاعات شركتها به همراه نگاههايي فراتر از حسابرسي صرف و... نيز اجتنابناپذير است.
ارسال نظر
اخبار روز
خبرنامه
نظرسنجی
آیا با خرید اوراق گواهی سپرده بانکی جهش تولید عملی خواهد شد؟