بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
پنجشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۲

دخترم هیجان‌زده شد و به لباسش فکر نکرد!

کد خبر : ۱۲۷۱۱۵
صراط:وي در مصاحبه با تماشاگران درباره دوستانش در شبکه هاي اجتماعي و بخصوص فيسبوک مي گويد: من درخواست دوستي کساني را که تقاضاي دوستي داشتند بدون شناخت از آنها و يا هيچ گزينشي مي پذيرفتم. مثلاً از سلطنت طلب ها و سازمان مجاهدين که ما به آنها منافقين مي گوييم در صفحه من حضور داشتند تا داخلي هاي تندرو، اصولگراهاي تندرو و ميانه رو، اصلاح طلب ها و... طيف وسيعي از انواع تفکرها.

وي که مديرعامل شرکت نفت کيش است ادامه مي دهد: حسن آقا [از ماجراي اين کامنت] ناراحت شده بودند. خيلي از اين موضوع ناراحت شدم و نمي فهميدم چه اتفاقي مي افتد [چون گويا کسي آي.دي مرا هک کرده بود] اما يک روز متوجه شدم کار چه کسي است و به اصطلاح مچ اش را گرفتم. متوجه شدم رمز عبور مرا داشت و آن مطالب را مي گذاشت. ايشان از آشنايان بود و به هر حال عذرخواهي کرد، مي گفت فکر نمي کرده کار اشتباهي انجام مي دهد.

اشراقي درباره لباس نامناسب دخترش در خارج اظهار داشت: دختر من از سن 18 سالگي براي ادامه تحصيل از ايران رفت. بچه ها در غربت خيلي سختي مي کشند. مرکزي به نام «مرکز نخبگان ايالت انتاريو» هست که در آنجا طرح دخترم و تيم آنها برنده مي شود. زماني که نعيما را صدا کرده اند که تيم شان مقام اول را کسب کرده بسيار مسرور و هيجان زده شد.خب کانادا هم خيلي سرد است و اکثر مواقع نمي توان بدون پوشش گرم از منزل خارج شد گاهي دما تا منهاي 30 درجه سانتي گراد مي رسد. در آن مقطع زماني نيز هوا سرد بود و نعيما با پالتو به سالن رفته بود و برايم توضيح داد به دليل گرمي هواي داخل سالن و تاريکي فضا (زيرا سن با نور بيشتري روشن بوده) پالتو را درآورده است و زماني که اسمش را صدا زدند، به قدري هيجان زده شده بود که اصلاً ديگر به لباس اش فکر نکرده و براي دريافت جايزه اش روي سن رفته است.

او مي گويد براي اينکه بستگان از آن عکس دلخور نشوند، مجبور شده عکس را فتوشاپ کند.

وي همچنين از تمايل خود براي سفر به خارج در گذشته خبر داده و مي گويد: چهارم نظري که درسم تمام شد، تصميم گرفتم از ايران بروم. اتفاقاً دايي ام هم خيلي کمک کردند. با آقا هم که صحبت کردم، گفتند من مخالف نيستم اما دلواپس مي شوم. اما نمي توانم جلوي تو را بگيرم. همه کارهايم آماده شد که بروم آلمان براي ادامه تحصيل ولي مادرم مخالفت کرد. چون پدرم هم فوت کرده بود و مادرم گفت اگر پدرت زنده بود، نمي گذاشت تنها بروي. در خانواده ما هميشه افکار روشني بوده و راجع به ادامه تحصيل هيچ ممانعتي نبوده. براي دختر من هم ممانعتي وجود نداشت. من فکر مي کنم که فرزند را بايد درست تربيت کرد و بعد خيال آدم راحت است.

اشراقي درباره ارتباط خانواده شان با خانواده رهبرانقلاب مي گويد: ايشان هميشه بعد از فوت امام و تقريباً زماني که مادر بزرگم زنده بودند، سالي دوبار به منزل مادربزرگم تشريف مي آوردند. هميشه بيشتر جو دوستانه اي بوده و از خاطراتشان گفته اند و هميشه نسبت به پدرم اظهار محبت مي کردند و مثلاً خاطراتي از جد پدري ام مي گفتند، وقتي مي آمدند خانه امام، آن حال و هواي امام زنده مي شد و خاطراتشان. خانواده رهبري خانواده خوبي هستند. ساده و بي تکبر و خيلي راحت هستند. در جمع هايي که هستيم معمولاً بحث سياسي نمي شود و خانواده خيلي محترمي هستند. به خصوص يکي از دخترانشان که عروس آقاي محمدي گلپايگاني هستند خيلي دوست داشتني است.
منبع:کیهان

اشتراک گذاری :
گزارش خطا
ارسال نظر