چه کسی مقصر افت بورس است؟
به هر حال وظیفه حرفهای ما ایجاب میکند، در کنار انتقاد به جا و منطقی، اگر تلاشی در جهت اصلاح بازار و همچنین حمایت و ورود منطقی به بازار صورت میگیرد، آن را هم در جای خود بازگو کرده و منعکس کنیم. تلاش برای دریافت مصوبه فروش محصولات پتروشیمیها در بورس کالا بر مبنای ارز آزاد یکی از این اقدامات است.
از ملاقات رئیس مجلس با رئیس سازمان بورس گرفته تا جلسات خوبی که با کمیسیونهای اقتصادی و اصل 44 و حتی در سطوح مختلف دولت برگزار شده، همه نتایج خوبی در پی داشته که یکی از آنها مطرح شدن احتمال خروج موارد نوسان زایی همچون نرخ خوراک پتروشیمیها و بهره مالکانه معادن از بودجه سالانه و دائمی شدن آنها در قانون است تا به این ترتیب یکی از دغدغههای همیشگی بازار سرمایهایها در آستانه تعدیل قرار گیرد.
از جمله اقدامات دیگر انجام شده برگزاری جلسات مستمر با حقوقیها برای حمایت از بازار سرمایه است. ضمن اینکه ظاهرا در لایحه حمایت از تولید ملی که احتمالا در سال 94 قابلیت اجرایی پیدا خواهد کرد نیز سازمان بورس و اوراق بهادار پیشنهادهای خوبی برای رونق تولید مطرح کرده که البته انتظار میرود این پیشنهادها با رسانهای شدن در معرض قضاوت کارشناسان هم قرار بگیرد تا دولت بتواند لایحه کارشناسانهتر و دقیقتری را روانه خانه ملت کند.
باری، در پس همه این اقدامات که تلاشهایی قابل اعتنا و در خور توجه برای تعادل بخشی به بازار سهام محسوب میشود که البته توسط ناظران و مجریان بازار سرمایه و همچنین وزیر امور اقتصادی و دارایی صورت گرفته است، این روزها تا حد قابل اعتنایی از سطح نگرانیها و دغدغههای بازار سرمایهایها کاسته شده است، اما حکایت ابهام و تردید هنوز به قوت خود باقی است. در کنار همه تحولات این روزها، اخبار و تحولات و اظهار نظرهای افرادی که با ماهیت بازار سرمایه چندان آشنا نیستند و اساسا سرد و گرم این بازار را نچشیدهاند هم درباره بورس جالب و خواندنی و البته قابل تامل است.
بهویژه آنکه این روزها برخی از کارشناسان و البته برخی از نمایندگان برای مقصر جلوه دادن دولت در سقوط اخیر بورس داعیه حمایت از بازار سهام را سر میدهند و به تجزیه و تحلیلهای عدد و رقمی هم در مورد بورس روی آورده اند، حال آنکه بازار سرمایهایها به خوبی میدانند که سقوط بورس از کجا آغاز شد. درست از زمانی که دولت و مجلس در اقدامی مشترک برای افزایش شدید نرخ خوراک پتروشیمیها پا فشاری کردند.
پس فقط دولت در این جریان مقصر نیست، بلکه مجلس هم در ایجاد نگرانیها، در فضای سرمایهگذاری اثر گذار بود. صرفنظر از تحلیلهای آمار و ارقامی که بهدلیل روشهای محاسباتی متعدد و همچنین آمارهای غیر قابل اتکایی که در این حوزه وجود دارد و چندان نمیتوان به آنها اعتماد کرد، فعالان بازار سرمایه میدانند که سقوط بورس در 6 ماهه گذشته دلایل متعددی دارد. اینکه بگوییم بورس صعود غیرموجه و نزول منتظر داشته، به لحاظ کارشناسی پذیرفتنی نیست. برای نادرست بودن این تحلیل یک مثال ساده کافی است و نیازی به ارائه آمار و ارقام غیرقابل اتکا نیست؟ مثلا ارزش جایگزینی یک کارخانه سیمان در نیمه اول سال 91 معادل عدد 100 میلیارد تومان بوده است، یعنی اگر شما 100 میلیارد تومان در سال 91 پول داشتید میتوانستید یک کارخانه سیمان احداث کنید، البته با دلار 1200 تومان آن سال. اما حالا قیمت دلار 3 برابر شده و شما برای احداث آن کارخانه سیمان به حداقل 300 میلیارد تومان پول نقد نیاز دارید.
منبع: دنیای اقتصاد