خروج بانک ها از بنگاه داری فقط تئوری است/بخش خصوصی پول خرید این شرکت ها را ندارد

آیا در واقع این امر به واقعیت می پیوند؟ آیا در عمل قابل اجرا می باشد؟ یا این نظریه نیز همانند نقص های قبلی در دولت های بعد گفته خواهد شد.

به نظر بنده این خبرسازی برای افکار عموم جامعه و ایجاد جنجال در اقتصاد لازم نیست باید براساس تحقیقات و تجربیات گذشته پیش برویم، کشور داری جای خطا و آزمایش نیست، ببینیم دیگران چه کار کرده اند و آیا جواب داده یا با شکست مواجه خواهد شد.

آیا بانک ها در عرض یکی دو سال اقدام به سرمایه گذاری نموده اند، که حال بتوانند در عرض 3 سال زیر مجموعه های خود را بفروش برسانند، آن هم به کدام بخش خصوصی، ما در حال حاضر در امر خصوصی سازی خود مانده ایم و درست اجرا نکرده ایم، مخابرات را به کدام بخش خصوصی فروختیم، آیا در حال حاضر با این وضعیت بخش خصوصی حاضر به سرمایه گذاری می باشد یا قدرت خرید این بنگاه ها را دارد، بیایید کمی با حساب و کتاب حرف بزنیم، واقعاً قیمت بنگاه های بانک ها براساس ریال چه رقمی خواهد شد؟ بازار سرمایه در حال حاضر دچار رکود و کمبود نقدینگی است و با حمایت بانک ها شاخص در عرض شش ماه باز هم20000 واحد افت کرده، همین چند هفته پیش با بانک ها جلسه می گذاریم و به آنها دستور می دهیم که از بازار حمایت کنند و نقدینگی لازم را تزریق کنند و سهام بخرند.

بیایید گذشته را بررسی کنیم، در حال حاضر از سرمایه گذاری بانکها انتقاد می شود و حرف از تحقیق و تفحص از بانک ها مطرح است، آیا بانکها از سه سال پیش شروع به بنگاه داری کرده اند، یا که این امر از سال های 67 و 68 آغاز شده، بله در گذشته با فضای دیگری مواجه بودیم و هم اکنون فضا تغییر یافته است و بسیاری از شرکت های متعلق به بانکها بابت رد دیون به آنها داده شده است و با توجه به اینکه پس از جنگ تحمیلی اوضاع طوری بود که اگر بانک ها در اقتصاد سرمایه گذاری نمی کردند، بخش خصوصی بودجه و تخصص لازم را نداشت و با توجه به تورم سال های قبل اگر بانک ها سرمایه گذاری نمی کردند با ریسک شدید و با بحران مالی مواجه می شدند، بطوریکه با کاهش اطمینان در توانایی بانک ها برای مدیریت دارایی ها و بدهی هایشان همراه می شد، حال با توجه به موقعیت فعلی بانکها نباید شرکت داشته باشند این امر باید با مطالعه و بدون جنجال صورت گیرد و با نظارت قاطعانه برای آینده و در جهت چشم انداز 20ساله پیش برویم. مگر نباید بانک مرکزی نظارت می کرد،به نظر شما مقصرکیست؟

بله بانک ها آمدند و در تولید، صنعت، کشاورزی، نفت، گاز، پتروشمی، سیمان، معدن، فولاد، ساختمان، الکترونیک و غیره سرمایه گذاری کرده اند و به نوعی مولد بوده اند، بطور مثال شرکت هلدینگ توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه (میدکو) از زیر مجموعه های بانک پاسارگاد که دارای ارزش بازار 77.860 میلیارد ریال است و سرمایه گذاری امید از زیر مجموعه های بانک سپه که ارزش بازارآن در حدود 76.893 میلیارد ریال می باشد، آیا واقعا بخش خصوصی توان سرمایه گذاری در این اندازه را دارد، آیا این تئوری مسئولین با این شدت قابل اجرا می باشد؟

برخی از بانک ها از میزان بنگاه داری مجاز 40 درصد تجاوز نموده اند ،و به طور کلی میانگین بانک ها در حدود 51 درصد می باشد و اگر کمی با انصاف نگاه کنیم این بنگاه داری با توجه به شرایط زمان بوجود آمده و به میزانی که می گویند بزرگ نیست و این سرمایه گذاری های مستقیم و غیر مستقیم باید با برنامه ریزی به عموم مردم سپرده شود و از تخلفات احتمالی جلوگیری شود.

و اما راهکاری برای این مشکلات قائل هستیم که:

در پایان باید گفت: یکپارچه کردن نظام بانکی به افزایش میزان تسهیلات دهی

و اجرای اقتصاد مقاومتی کمک می نماید چرا که اقتصاد مقاومتی بهترین نوع رفتار در شرایطی است که وضعیت اقتصادی در مرحله بین المللی عادی نیست و با توجه به محدویت های اعمال شده توسط غربیه ها به نظام بانکی که بیشترین خسارت را به اقتصاد وارد نموده و موجب کاهش کارایی شده است .

کارشناس بازار سرمایه-داودمحمدی