در واقع به جای آنکه تحلیل تکنیکال برآیند نظرات و رفتار بازار را شناسایی کند خود تبدیل به یک فرایند رفتارساز در بازار گردیده که مصداق بارز نعل وارونه زدن است.
تکنیکال مبتنی بر شناخت الگوها و روندهایی هست که در گذشته رخ داده اند و پس از شکل گیری آنها روندهای خاصی از قبیل صعودی، نزولی، خنثی در قالب تحرکات قیمتی خاصی مشاهده شده است، لذا انتظار می رود که در صورت شکل گیری مجدد این الگوها، انتظار حرکتی مشابه قبل را با لحاظ درصدهای متفاوتی از خطا داشته باشیم.
تحلیل تکنیکال در زمره قدرتمندترین ابزار تحلیل در بازارهای مالی دنیاست که قادر به شناسایی و تخمین برآیند حجم انبوهی از اخبار بنیادین مرتبط با کالا، ارز و سهام مورد تحلیل و نیز برایند رفتار و واکنش سرمایه گذاران به این اخبار به منظور شناسایی روندهای قیمتی محتمل در آینده است اما یکی از پیش فرض های اصلی اعتباردهی به این الگوها آن است که تمامی این الگوها می بایست در بازاری با عرضه و تقاضای واقعی، بدون دستکاری و با حجم قابل قبول صورت گیرد که البته در مورد بسیاری از سهام حاضر در بورس ایران تا حدود زیادی قابلیت اتکا دارد.
اما در مورد تحیل تکنیکال شاخص کل با چند مشکل حاد مواجهیم:
مشکل اول:
ما با شاخصی سر و کار داریم که سود نقدی را در خودش انبار کرده است. این امر منجر به آن شده است که عدد شاخص در عددی بسیار فراتر از آن چیزی که می باید باشد قرار گیرد که این امر سطوح واقعی و مناطق پرپتانسیل بازگشتی و .... را کاملا خدشه دار می کند.
مشکل دوم:
ما با سهامی در شاخص مواجه هستیم که در زمان خود اثرشان را بر شاخص گذاشته و سپس متوقف یا اخراج گردیده اند و اثر آنها با همان قیمت بسته شدن در شاخص باقی مانده است. به عنوان مثال شرکت های پالایشگاهی در نزول شاخص همراه آن نبوده اند حال آنکه در صعود شاخص نقش داشته اند.
مشکل سوم:
ما در شاخص کل اثر برخی از سهام را شاهدیم که در عرضه اولیه به شکل صحیح قیمت گذاری نگردیده اند و پس از عرضه اولیه با رشدی عجیب بخش بزرگی از رشد شاخص را رقم زده اند. به عنوان مثال سهام شرکت پالایشگاه بندرعباس به گواه بسیاری از تحلیلگران در قیمتهایی کمتر از یک پنجم ارزش ذاتی خود عرضه گردید و به دلیل وزن قابل توجه آن در شاخص کل، بخش مهمی از رشد شاخص را به نام خود ثبت کرد.
مشکل چهارم:
برای جلوگیری از ریزش شاخص، 10ها بار بر روی سهام مختلف، معاملات بلوک در بازار عادی و در درصدهای مثبت انجام گرفته است. به عنوان مثال شخص حقیقی یا حقوقی الف در 4 درصد مثبت بازه روز سهمی را به شخص حقیقی یا حقوقی ب واگذار نموده و در قبال آن سهمی دیگر را در مثبت 4 خریداری نموده است. از آنجایی که اکثر سهامی که اینگونه معاملات بر روی آنها صورت گرفته در زمره سهام بزرگ بازار سرمایه هستند لذا متناسب با وزنشان شاخص را مثبت نموده یا از منفی شدن آن به شدت کاسته اند.
مشکل پنجم:
حجم مبنا به خصوص در سهام بزرگ در شرایط قفل شدن در صف خرید یا فروش، قیمت واقعی سهم و به تبع آن، اثرگذاری این سهم بر شاخص کل در روز مذکور را بارها و بارها نشان نداده و فیلتر نموده است که این امر نیز تحلیل قیمتی و به ویژه تحلیل زمانی تکنیکال را دچار خدشه می سازد.
در موارد ذکر شده فوق عرضه و تقاضای واقعی دچار اختلال شدید است. حال این سوال مطرح است که تحلیلگران و علاقه مندان تکنیکال چگونه بدون در نظرگیری پیش فرضهای اصلی تحلیل تکنیکال، بر روی این ناشاخص فعلی اقدام به شناسایی روندهای آتی، موج شماری، رسم الگوهای هارمونیک، الگوهای کلاسیک و غیره نموده و عددهای به دست آمده را به عنوان حمایت، مقاومت و .... به وفور در رسانه های مختلف بازتاب می دهند.
این گونه عدد دهی ناشی از تحلیل های بی پشتوانه منجر به بر هم خوردن ذهن و روان بازار، شرطی نمودن آن، بی اعتمادی به تحلیل به ویژه تحلیل تکنیکال و نهایتاً بر هم خوردن تعادل بازار خواهد شد.
اندکی تامل کنیم.
محمد صابونچی
مدیر سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی کشوری
کاملا درسته
فقط یک نکته کوچیک دیگه هم وجود داره و اونم اینه که اگه شاخص قابلیت خرید و فروش داشت قابلیت اتکای بیشتری داشت .
بالاخره یکی باید برا حل این مشکل آستین بالا بزه یعنی تو مملکتی با 80 ملیون جمعیت همچی کسی نیست.
فکر کردی تا حالا کسی چیزی نگفته . اگه بودن بهت میگفتن که گفتن !!!!
مخصوص اینجاست
سیستم مترقی علی اصغری (بکش زیرش)
مواظب باشید!!!!!!!!!!
همین تکنیکال اینجوری داغون کرد بازارو
زنده باید....
زنده باید....
زنده باید....
زنده باید....
زنده باید....
حرف دل ما رو زدید
بررسی تکنیکال در بازاری با عرضه و تقاضای واقعی به با بلوک و ملوک و ننه قمر و......
همه چیز دستکاری شده
وگرنه هر سهم روند بخصوص خود را دارد و می تواند حتی خلاف شاخص عمل کند.
یکی از موارد دیگر دارای اشکال در تحلیل تکنیکال شاخص کل، تغییر روش محاسبه شاخص کل از سال 1387 است و در نمودارهای نرم افزارهای مختلف این دو مورد نامتجانس را به هم چسبانده اند. یعنی شما اگر بخواهی شاخص را از سال 70 تحلیل کنی ارقامی در اختیار داری که 17 سال با یک فرمول و 6 سال اخیر با فرمول جدید محاسبه شده اند !!!! این اعداد نامتجانس اند و نمی توان ان اها را به عنوان سری اعداد در نظر گرفت
D-:
به نظر من کلا شاخص کل باید حذف بشه
به جاش چندین شاخص داشته باشیم مختص
هر گروه
با این تکنیکال هر روز کف اعلام میکنن و ترس انداختن جون مردم، 50 درصد این افت بنظرم همین افراد که نقدن با نقاشیاشون کف جدید اعلام کردن و شکار برا خرید. الان 64 هزارو نشونه گرفتن بعد 60 و ... . فقط ترس و هیجان فروش از بازار برچیده شه بازار آروم برمیگرده
بسیاری از ایرانی ها حتی علم پزشکی را هم تا 40 سال پیش قبول نمی کردند و سریال تلویزیونی دکتر قریب موید آنست .
علم تحلیل بنیادی را به زور قبول کرده ایم .
در مقابل علم تحلیل تکنیکال مقاومت می کنیم.
ولی یادمان باشد علم تحلیل تکنیکال اگر در 80 درصد موارد درست نبود که بوجود نمی آمد و علم تحلیل تکنیکال خوب است ولی تکنسین خوب و بد داریم و تکنسین های بد را به پای علم تحلیل تکنیکال حساب نکنیم همانطور که پزشک خوب و بد داریم ولی علم پزشکی لازم و خوب و مفید است.
آقای صابونچی شناخت کاملی از علم تحلیل تکنیکال اگر داشتند ، هرگز چنین مسائلی را در مورد این علم بیان نمی کردند.
همه می توانند در مورد علم پزشکی انتقادهایی را مطرح کنند ولی صرفاً انتقاد و نظریات یک پزشک مطرح می تواند قابل بحث باشد و چون آقای صابونچی شناختی نسبت به علم تحلیل تکنیکال بصورت کامل و به عنوان یک صاحب نظر ندارند ، براحتی با همان رفتار ایرانی که پیشتر ذکر شد ، دستور می دهند که علم تحلیل تکنیکال را جمع کنید ولی ما می گوییم مودبانه این است که ایشان بگویند : بی نظر می رسه که تحلیل تکنیکال شاخص دچار ابهام باشد و بعد اشکالات خود را مطرح نماید .
در مورد صحبت های ایشان دو دیدگاه وجود دارد :
گروهی که بر اساس صحبت های ایشان شاخص کل را تحلیل نمی کنند و گروهی که همه این عوامل را جزء ذات شاخص کل و بلا اشکال می دانند و اختلاف سلیقه وجود دارد.
در مورد حرف بعدی ایشان که بورس ایران را تکنیکال زده می دانند باید به فلسفه تحلیل تکنیکال مراجعه نمایند تا متوجه شوند که تکنسین در بازار هیچ کاره است و در جهت غول بازار حرکت می کند ، نه اینکه غول بازار در جهت تکنسین. حال اگر زمانی هم دلالان و غول بازار بر اساس علم تحلیل تکنیکال در یک سطح قیمتی خرید زدند باز هم ناشی از اتحاد غول بازار می باشد نه اینکه بگوییم تکنسین ها با نمودارها به بازار جهت می دهند.
آیا وقت آن فرا نرسیده است که دست از رفتارهای غیر علمی ، احساساتی و بی ادبانه خود برداریم ؟
1. اساس تکنیکال رفتار شناسی هست که بر روی شاخص به خوبی دیده میشود
2. چون افراد زیادی بر روی شاخص تحلیل میکنند و معامله انجام میدهند .
حتی اگر تکنیکال غلط هم باشه روند نزولی کنونی ربطی به تکنیکال نداره . اما تشدید روند ارتباط داره
قطعا هر نادانی نمیتواند ان را پیشبینی کند
نه فقط دیگران هودمن هم نمیتوانم به این راحتی علم حرکت خلقت را پیشبینی کنم
این حرف دقیقا مانند کسانی است که زمین را صاف میدانستند و به هر دلیلی بنا به تجربه خودشان میتاختند
شاخص 64000 را حتما شاید 57000 را هم ببیند
1- حجم مبنا به یک کاهش پیدا کنه
2- محدوده قیمتی برداشته بشه
قطعا هر نادانی نمیتواند ان را پیشبینی کند
نه فقط دیگران هودمن هم نمیتوانم به این راحتی علم حرکت خلقت را پیشبینی کنم
این حرف دقیقا مانند کسانی است که زمین را صاف میدانستند و به هر دلیلی بنا به تجربه خودشان میتاختند
شاخص 64000 را حتما شاید 57000 را هم ببیند
--------------------------------------------------------------
دقیقا حرف ایشون درسته ......
1.اولا واقعا برای شما متاسفم که گیر دادین به اینکه حالا شاخص رو تحلیل کنیم یا نه به جای اینکه برین دنبال مسائل بنیادی تر
2.بیشتر براتون متاسفم به خاطر اینکه هنوز درک صحیحی از تکنیکال ندارید این علم زیبا
3.هرکسی نمیتونه تحلیل کنه
میدونی بورس نیوز مشکل بورس چیه؟؟هرکسی 1 کلاس تحلیل رفته فکر کرده تکنیکالیست شده و به خودش جرات بگه من تحلیلگرم
اگر دقت می کردید ایشون گفتن که تحلیل تکنیکال از مدرن ترین ابزارهای تحلیله که بر روی بسیاری از سهام حاضر در بورس ایران هم قابل استفاده است و بعد دلایلی که نباید این تحلیل بر روی ((شاخص کل من درآوردی)) استفاده بشه رو گفتن
شما مطلب رو متاسفانه درست نخوندین
نکته بعدی هم اینکه ایشون ضد تکنیکال نیستن
و جالبه بدونین جزو قدیمی ترین و برترین مدرسین تکنیکال ایران هستن که دوستان من سر کلاسهاشون حضور داشتن