آقایان؛ لطفاً مردم را گول نزنید!/ بورس بلندمدت ندارد
سال گذشته در همین روزها بود که با کاهش شاخص کل بورس و قیمت سهام بر روند صعودی بازار سرمایه خط بطلان کشیده شد تا از نیمه دی ماه سال ۹۲ روندی فرسایشی در بورس شکل گرفته و کسب بازدهی مثبت جای خود را به تحقق زیان و ذوب سرمایه سرمایه گذاران و سهامداران بدهد.
به گزارش بورس نیوز، ۱۵ دی ماه سال قبل بود که طی آن روز شاخص کل روند صعودی خود را در محدوده ۸۹ هزار و ۵۰۰ واحدی پایان داد تا این تاریخ نقطه عطفی شود برای نماگر بازار سهام و برگشت قیمتها به محدودههایی که پیشتر، خرید سهام در آن سطح برای سرمایه گذاران و سهامداران آرزویی دست نیافتنی بود.
آنچنان که در آن روزها به ذهن هیچ فردی خطور هم نمیکرد که قیمت سهام حتی تا حدود ۷۵ درصد نیز کاهش یابد تا از ۴۶۲ نماد فعال در بازار عملکرد ۳۳۰ نماد با تحقق بازدهی منفی مواجه گردد.
اما همواره در چنین شرایطی که بورس دچار رکود و نزول میشود، آنچه که توسط مسئولان بازار سرمایه، کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی و فعالان بورس مطرح میگردد، تأکید بر اتخاذ سرمایه گذاری بلندمدت است تا اثر نوسانات مقطعی و کوتاه مدت بازار که بر اعتقاد این قبیل افراد جزو جذایی ناپذیر ذات بورس هستند، خنثی شود.
بطوریکه شاید همه بارها و بارها این جمله را شنیده باشید که سهام را برای چند روز و حتی چند هفته نخرید؛ بلکه افق سرمایه گذاری بلندمدت داشته باشید.
ما به واقع منظور از این سرمایه گذاری بلندمدت چیست و آیا چنین استراتژی و دیدگاهی آنطور که باید و شاید انتظار سرمایه گذار و عطش سیری ناپذیر وی را برای کسب بازدهی مثبت برآورده میسازد؟
گرچه بازه زمانی بلندمدت نیز خود از نگاه کارشناسان و سرمایه گذاران متفاوت بوده و موضوعی است که همواره بر سر تعیین آن اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد؛ اینکه آیا در حال حاضر که انتشار اخبار و افشای اطلاعات چه به صورت نهانی یا به عبارتی درز اطلاعاتی و چه قانونی به سرعت و در اندک زمان ممکن صورت میگیرد، بایستی بازه زمانی شش ماه را بلندمدت دانست و یا یکسال را؟
از این رو برای آنکه اثر ناشی از تمامی این اختلاف دیدگاهها کنار رود، بازه ۱۰ ساله را برای بورسی که در آستانه ۴۸ سالگی فعالیت خود به سر میبرد، به عنوان بازه بلندمدت انتخاب میکنیم.
در این گزارش میخواهیم به این موضوع بپردازیم که آیا اتخاذ دیدگاه بلندمدت در سرمایه گذاری صحیح بوده و یا برخلاف آنچه که برخی تئوریهای سرمایه گذاری مطرح میکنند، این روش حداقل در بورس ایران نتوانسته بازدهی منطقی را برای سرمایه گذاران محقق کند!
بطوریکه به نظر میرسد دیگر سرمایه گذاری در بازه زمانی بلندمدت نیز توان پاسخگویی به نیاز فعالان بازار سرمایه برای کسب بازدهی منطقی نبوده و در واقعیت اتفاق دیگری رخ داده است.
از این رو به صراحت میتوان گفت اینکه برخی کارشناسان و اقتصاددانان معتقدند بایستی در بورس دیدگاهی بلندمدت داشت، تصوری اشتباه است و به نظر میرسد افرادی که چنین اعتقادی دارند یا ارزش زمانی پول را نمیدانند و یا منافع آنها چنین اقتضاء میکند تا بر سرمایه گذاری در بازه زمانی بلندمدت تأکید کنند. برهمین اساس چنین تفکری از پایه اشتباه است.
علت رد این تفکر را نیز میتوان چنین بیان کرد که با فرض سرمایه گذاری در بازه ۱۰ ساله و نگهداری سهام طی این مدت، به وضوح میتوان مشاهده کرد که بازدهی بورس نه تنها از سایر رقبا بیشتر نبوده، بلکه حتی از بازدهی بدون ریسک سپردههای بانکی بلندمدت نیز کمتر بوده است. بطوریکه با محاسبه نرخ سود مرکب سرمایه گذاری در سهام آنچه به دست میآید تنها نرخی پایینتر از نرخ سود بانکها میباشد.
اما برای امکان مقایسه بین بازدهی واقعی بورس و بانک، نرخ سود مرکب را بدون احتساب هزینه کارمزد معاملاتی فرض میکنیم. ضمن اینکه در وهله دوم بایستی به این نکته هم توجه داشت که در حالی سود تقسیمی شرکتها دقیقاً پس از تصویب در رقم شاخص لحاظ میشود که در اکثر موارد، این سود حداقل هشت ماه پس از تاریخ برگزاری مجمع عادی سالیانه صاحبان سهام به دست سهامدار میرسد؛ حال آنکه در بانک سود سپردهها به صورت ماهانه پرداخت میشود.
از این رو دو نکته بالا را در خصوص سود تقسیمی و هزینه معاملات نادیده میگیریم. حال آنکه اگر پرتفوی فرد سالی دو الی سه بار تغییر کند، پنج تا شش درصد از کل سرمایه فرد نیز بابت هزینه معاملات کم میشود.
برای اینکه واقعیت را در خصوص بازدهی واقعی بورس در بازه زمانی بلندمدت دریابیم، در ابتدا نگاهی به ارزش بازار در ۲۰ نماد مهم که در ابتدای دی ماه سال ۸۳ بالاترین ارزش روز بازار را دارا بودند، میاندازیم و سپس آن را با ابتدای دی ماه سال جاری مقایسه میکنیم تا میزان بازدهی آنها براساس نرخ سود مرکب به دست آید. این روش میتواند به درستی نشان دهد که آیا نگهداری این سهام به نفع سرمایه گذار بوده یا به ضرر وی؟
شایان ذکر است تمامی این دادهها با احتساب سود نقدی سهام، افزایش سرمایه شرکتها و آورده نقدی سهامداران تعدیل شده تا نحوه محاسبه قیمت سهام برمبنای فرمول شاخص کل مشابه سازی شود و پس از آن قیمتها را برمبنای فرمول ارزش آتی تنزیل میکنیم که نتایج آن را در جدول ذیل مشاهده میکنید.
به عنوان مثال طبق آمارها شرکت سرمایه گذاری غدیر با وجود آنکه ۶.۷ درصد از ارزش کل بازار را در تاریخ ۱۳۸۳.۱۰.۱ در اختیار داشته، اما از قیمت تعدیلی ۴۳۷ ریالی خود در ابتدای این دوره زمانی ۱۰ ساله حدود ۷۱۰ درصد رشد کرده که نرخ سود مرکب آن ۲۱.۶۶ درصد به دست میآید.
پس از آن دو نماد "سفارس" و "وبانک" نیز در حالی رتبه دوم و سوم شرکتهای دارای بیشترین ارزش روز را در اختیار داشتند که نرخ سود مرکب ۱۰ ساله آنها به ترتیب حدود ۳ و ۱۲ درصد محاسبه شده است.
اما نکته جالب توجه این است که نرخ سود مرکب ۱۰ ساله این ۲۰ شرکت همگی در محدوده نرخ سود سپردههای بلندمدت بانکی و حتی بسیار پایینتر از آن بوده که نرخ سود آن هیچگاه به زیر ۲۰ درصد نرسیده است. حال آنکه در بازار سرمایه، سرمایه گذاری مترتب با انواع ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک سیاسی و اقتصادی است و برخلاف آنکه طبق نظریههای اقتصادی، بازدهی مورد انتظار برای سرمایه گذاری همراه با ریسک بایستی به مراتب بیشتری از سرمایه گذاری بدون ریسک داشته باشد، اما در واقعیت این اتفاق نیفتاده است.
حتی دو نماد "وپترو" و نیز "خصدرا" طی این مدت نه تنها بازدهی نصیب سهامدارانشان نکرده اند، بلکه به ترتیب ۵.۱۴ و ۳.۲۷ درصد از سرمایه سهامدارانشان را نیز از بین برده اند که در جدول با رنگ قرمز مشخص شده اند.
سایر نمادها نیز وضعیتی مشابه را در اختیار داشتند؛ البته بایستی دقت داشت که شرایط این ۲۰ نماد نیز بیانگر وضعیت کل بازار نیست؛ چراکه طی این ۱۰ سال بسیاری از سهمها به دلیل عدم شفافیت، مشمولیت ماده ۱۴۱ قانون تجارت و اعلام ورشکستگی شرکتها و عدم رعایت شرایط قانونی پذیرش در بازار سرمایه از بورس کنار گذاشته شده اند.
شاخص کل بورس نیز که خود به عنوان نماگر بازار سهام محسوب میشود، از این قضیه مستثنی نبوده؛ بطوریکه این شاخص در حالی از رقم ۱۳ هزار و ۵۵۸ واحدی در دی ماه سال ۸۳ به ۷۰ هزار و ۹۴ واحد در اول دی ماه سال جاری رسیده که نرخ سود مرکب آن حدود ۱۸ درصد میشود که به طور قطع اگر در همین بازه زمانی ۱۰ ساله افراد سرمایههای خود را در بانک سپرده میکردند، سود واقعی آن بیش از این میزان میشد.
چراکه در برخی سالها نرخ سود سپردههای بانکی حتی به بیش از ۲۴ درصد نیز رسیده و در مقابل این رقم هیچگاه زیر ۱۸ درصد نیز نبوده است.
پس در مجموع آنچه مسلم به نظر میرسد این است که در بازه زمانی بلندمدت در بورس تحلیلهای مالی چندان درست از آب در نمیآید و این ارقام در حالی برای بازدهی واقعی سهام در بورس به دست آمده که سرمایه گذاری در بورس توأم با ریسک نیز بوده است.
حال آنکه با وجود تحمیل ریسک، سرمایه گذار حتی بازدهی مورد انتظار متناسب با آن را نیز کسب نکرده است. ضمن اینکه در خصوص شاخص کل شک و شبهه زیادی نیز وجود دارد. نکته اول که پیشتر به آن اشاره شد، لحاظ کردن سود نقدی سنوات گذشته به صورت انباشته در رقم شاخص است. دوم از بابت عرضه اولیه سهام مشول اصل ۴۴ قانون اساسی است که بسیار پایینتر از ارزش آنها وارد بورس شده و با رشد چشمگیر در قیمت خود، اثر زیادی بر رشد شاخص بورس در پی داشته اند.
انجام معاملات بلوکی آن هم در درصدهای مثبت نیز از دیگر مواردی است که موجب گردیده این معاملات متناسب با وزن سهم مربوطه شاخص بورس را به سمت بالا پرتاب کنند و براساس آن میتوان گفت شاخص بورس نشان دهنده واقعیت بازار سهام نیست.
در مجموع گواه این مطلب که بورس در بلندمدت سودآور نیست را میتوان در نبود رشد اقتصادی و عدم بهره وری در صنایع عنوان کرد که تا وضعیت کلان اقتصادی کشور به همین منوال پیش برود، بازار سهام چشم انداز بلندمدتی نخواهد داشت و هر فردی که اعتقاد دارد بایستی در بورس دیدگاه بلندمدت داشت یا به ارزش زمانی پول پی نبرده است و یا منافع وی چنین اقتضاء میکند تا سرمایه گذاران را به این دیدگاه سرمایه گذاری دعوت کند. از این رو بایستی از مسئولان و مدیران بازار سرمایه و کارشناسان و تحلیلگران خواست تا با بیان چنین تفکراتی، امکان کسب بازدهی بیشتر از سایر بازارها در بورس را در بوق و کرنا نکنند و با طرح چنین دیدگاههایی مردم را گول نزنند. چراکه برمبنای استدلال فوق و مطالب عنوان شده در بازار سرمایه ایران بلندمدت معنا ندارد!
تحليل فوق داراي دو ايراد است يكي افزايش سرمايه شركت ها را اعمال نكرده مثلا افزايش سرمايه شخارك و شاراك و... دوم سود ساليانه پرداختي شركت ها را نيز محاسبه نكرده است
هم افزایش سرمایه رو در نظر گرفته و هم سود تقسیمی رو
مگه نمیبنی قیمت سغدیر زیر 100 تومن در سال 83 اعلام کرده
مشکل شاید از نیتشون نیست !! احتمال این رو بده که از سوادشون باشه
تازه کدوم مسوولی میره این همه راهو !! بره محاسبه کنه بازده بورس رو !!
از ماست که بر ماست
1-حمایت جدی دولت و مجلس از بورس و عدم تصویب قوانین و مصوبات نسنجیده و نا کارشناسانه حضرات مثل افزایش نامعقول نرخ سود سپرده بانکی"خوراک پتروشیمی ها"بهره مالکانه"و....که ضربه مهلک بر پیکره بورس وارد ساخت و محرک ریزش و شروع روند نزولی یکساله شد.
2ـتوافق هسته ای با غرب و بر چیده شدن تحریمات
3ـکاهش عاجل نرخ سود سپرده های بانکی
4ـکاهش عاجل نرخ خوراک پتروشیمی ها و بهره مالکانه
5ـتسهیل و تسریع در صادرات محصولات صنایع با پتانسیل و ارز آور
6ـتعویق کیفی سازی پالایشگاهها حد اقل تا سال 1395
مشکل شاید از نیتشون نیست !! احتمال این رو بده که از سوادشون باشه
تازه کدوم مسوولی میره این همه راهو !! بره محاسبه کنه بازده بورس رو !!
از ماست که بر ماست
1. در نظر نگرفتن افزایش سرمایه
2. در نظر نگرفتن محل تامین افزایش سرمایه
3. در نظر نگرفتن سود یالیانه. که برای این مورد باید سود سالیانه هر سهم بقیمت روز مجمع تبدیل به سهم شده تا سود در کاهش یا افزایش قیمت سهم نقش بازی کنه.
در مجموع مجاسبه فوق خوبه اما به این سادگی نیست.
4. هر چند خود شاخص کل هم بیانگر رشد یا کاهش قیمت سهام بصورت دقیق نیست
میخواستم همینارو بنویسم دیدم شما نوشتید
سرمایه ها بروز نشدن .
قیمت سرمایه غدیر سال 83 تا 160 هم اومد اونم با سرمایه ای که تو جدوله
حالا سرمایش چند برابر شده و البته قیمتش.
سود سهامداریش فوق العاده بوده
همه قیمتها دست خودشونه.
اخبار خوب هم بازار منفیه و اخبار بد هم همینطور
اصلا استدلال بورس نیوز درست نیست
1- بر مبناي قيمت پائين ااين روزها قيمت خروج را حساب كرده و قيمت ورود را نمي دانم كه بالا بوده يا پايين.
2- سرمايه گذاري بهتر اين اين است كه در پي بر اي پايين شركتهاي خوب را بخريد و آنقدر نگه داريد تا پي بر اي آن بالا برود و سپس بفروشيد و آنوقت از بازار بيرون برويد و پول خود را در بانك بگذاريد.
3- سود بانكي دوره احمدي نژاد به 7 درصد رسيده بود و 5 ساله آن 15 درصد بود. چرا همه مي گويند سود 20 درصد بود.
4- سرمايه گذاري در مسكن پول شما هر وقت بخواهيد نقد نيست.
ضمن سلام و خسنه نباشید جادارد کارشناس و تحلیل گر خبر فوق را تشکر و قدردانی کرده و
مهمترین و مهمترین نکته خرید سهام به قیمت مناسب است
هفته بعد دوباره به روستا ميره و قيمت الاغ را صد و سي تومان اعلام ميکنه، اين دفعه هم سي درصد مردم الاغهاشون را مي فروشند
هفته بعد خريدار قيمت الاغ را 200 تومان اعلام ميکنه، و چهل درصد مردم ميفروشند
خريدار موقع رفتن ميگه قيمت الاغ همينطور داره ميره بالا، هفته ديگه هم ميام،
مردم براي فروش هفته بعد به تکاپو مي افتند و در صدد خريد الاغ به اميد فروش به قيمت بيشتر تلاش ميکنند. اما با کمبود الاغ مواجه ميشند چراکه بيش از نود درصد الاغها فروخته شده بود.
در اين حال رفيق دومي وارد ماجرا ميشود و يک سوم الاغهاي خريداري شده توسط رفيق اولي را به قيمت 250 تومان به خود روستاييان ميفروشد و آنها نيز با کمال ميل ميخرند و فرداي آنروز يک سوم ديگر را به قيمت 300 تومان و روز ديگر يک سوم بقيه را به قيمت 350 تومان،
نتيجه اينکه مردم نگون بخت روستا الاغهاي خودشان را به چندين برابر قيمت خريده بودند و غافل از اينکه در هفته بعد نه خريداري خواهد بود و نه سودي- امضا:سهامداران بورس
این ترفند پانزی فقط برای شرکت هایی صدق می کنه که هر روز در آگهی های همشهری زیاد میبینیم که به ازای فلان مبلغ فلان در صد سود می دن ولی هیچ سرمایه گذاری فیزیکی انجام نمیدن.هر روز میگن فردا. پول مردم رو گرفتن بدون ریالی سود بلوکه کردن کسی هم صداش در نمیاد. کدوم کشور اینجوری میکنه؟!!!!!!! 1 ساله هر روز ملتو با دروغ نگه داشتن در بورس. قمارباز اینقدر ضرر نمی کنه که سهامدار در اینجا کرد. نماد شصفها (پتروشیمی اصفهان ) 3ساله بستست. حتاید 1 سال و 1 ماه یسته بود و ... . سیستم کشور ما یک سیستم عَوامگرایی یا پوپولیسم هست که فقط با حرف امروز و فردا می کنن ولی هیچ وقت چیزی درست نمیشه.
به یکی از اهالی خارج از کشور گفتند بورس ایران گفت مگه ایران بورس هم داره!!!!!!!!!!!!!
این شبکه مدعی شد: بسیاری از ناظران درباره توافق ابراز تردید میکنند، زیرا پیچیدگیهای بسیاری در این پرونده وجود دارد و پرونده هستهای ایران با مشکلات و معضلات سیاسی دیگری در منطقه در ارتباط است
اینها تا همه را دیوانه نکنند ول کن نیستند
سهم های بورسی همه دروغ است که میگویند بلند مدت سرمایه گزاری کنید ....
دروغ محض
این تحلیل برای بازه 10 ساله در نظر گرفته شده است .
دقیقا از سال 83 تا 88 بازدهی بورس در حد صفر بوده است .
در نتیجه بازدهی 10 ساله کم شده است.
بازدهی بورس در این دوره 10 ساله 21 درصد بوده است.
اما اگر بازه را 5 ساله یا 15 ساله در نظر بگیریم بازدهی به ترتیب 42 درصد و 35 درصد است.
***********************************
وسوال دوم مگه بانکها کجا سرمایه گذاری میکنند که اینقدر سود میکنند؟
مردم فقط ضرر کردند اونهم با 70 تا 80 % ضرر از اصل سرمایه آورده نقدی مردمی