بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۲
سیدمحمد اتابک عضو ائتلاف برای فردا در گفتگو با بورس نیوز خبر داد:

با حضور در اتاق بازرگانی رونق را به بازار سرمایه باز می گردانیم

سید محمد اتابک یکی از کاندیداهای انتخابات اتاق بازرگانی ایران است که سابقه فعالیت در 16 شرکت بزرگ داخلی و بین المللی را داشته و دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته راه و ساختمان از دانشگاه میشیگان آمریکا است.
کد خبر : ۱۴۵۰۶۹
نویسنده :
واصله
با حضور در اتاق بازرگانی رونق را به بازار سرمایه باز می گردانیم

سید محمد اتابک یکی از کاندیداهای انتخابات اتاق بازرگانی ایران است که سابقه فعالیت در 16 شرکت بزرگ داخلی و بین المللی را داشته و دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته راه و ساختمان از دانشگاه میشیگان آمریکا است.

وی که یکی از تأثیر گذاران در صنعت سیمان کشور است سابقه فعالیت قابل توجهی نیز در بازار سرمایه دارد و قصد با حضور در اتاق بازرگانی ایران پل ارتباطی باشد میان بخش خصوصی و دولتی برای تأمین سرمایه مورد نیاز جهت انجام سرمایه گذاری های مؤثر.

 سوابق کاری، فعالیت‌ها شما در حوزه تجارت چیست ؟

بنده سوابق زیادی در حوزه تجارت دارم که بخشی از انها عبارتند از ،  فعالیت در ۱۶ شرکت بزرگ داخلی و بین المللی به عنوان رئیس هیأت مدیره، مدیرعامل و عضو هیأت مدیره / رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان کشور/از مؤسسین و عضو هیأت مدیره انجمن انبوه سازان کشور به مدت ۳ سال / رئیس هیأت مدیره شرکت سیمان تهران / مدیرعامل و نایب رئیس هیأت مدیره شرکت اکباتان / عضو شورای مشورتی وزارت صنایع و مجلس شورای اسلامی / عضو کمیته فنی راهبردی مرکز تحقیقات ساختمان وزارت مسکن و شهرسازی / مدیر عامل و نایب رئیس هیأت مدیره شرکت هلدینگ گسترش صنایع معدنی کاوه پارس

 انگیزه شما از حضور در انتخابات اتاق بازرگانی چیست؟

در عصر حاضر با گسترش دانش بشری تحولات شگرف در زمینه های علمی، فنی و مدیریتی پدیدار شد، تغییرات ماهوی در نگرش به جایگاه های فردی و سازمانی در پی آن ایجاد شده، تلاش برای ارتقاء و تعامل انسان تعالی خواه به جستجوی زمینه های تازه ای در عرصه های کسب و کار و احراز شایستگی و ورود به حیطه های جدید فعالیت جمعی بر مبنای سوابق حرفه ای، تخصصی به آرامی شکل گرفته است.

توانایی های ویژه ای که از گرد آمدن این گروه و از برآیند فکری ناشی از علم، تجربه و همگرایی آنان به منصه ظهور رسیده می تواند اتاقی را شکل دهد که متضمن شکوفایی و توسعه پایدار اقتصادی باشد. پس از حدود سی سال تجربه فعال در صنایع مختلف بویژه احداث و تولید و باورهای عمیق، اعتقاد به این مسئله دارم که موانع تحقق بخشی به کار آفرینی در چرخه اقتصاد کشور از مسیر تعامل سازنده بین اتاق و ارکان حاکمیتی با رویکرد ایجاد و افزایش سرمایه اجتماعی به نتیجه میرسد.

سرمایه اجتماعی و اعتماد آحاد کار آفرینان و بازیگران اقتصادی به نگاه حاکمیت اصلی ترین عنصر در رفع فقر و توسعه عدالت اجتماعی است. سرمایه اجتماعی اصلی ترین و کلیدی ترین شاخص مشارکت عمومی و اثر بخش فعالان اقتصادی بخش خصوصی در اتاق واقعی است.

اتاق باید پرچمدار احراز شایستگی جهانی شدن و کانون تفکر برای افزایش سرمایه اجتماعی و ایجاد پیوندی مبارک بین مولفه های توسعه پایدار کشور باشد.

با عنایت به اینکه اینجانب از طرف انجمن صنفی امور کارفرمایان صنعت سیمان در انتخابات اتاق بازرگانی کاندید شده ام و همچنین با توجه به آنچه امروز بر صنایع زیر بنایی کشور بالاخص صنعت سیمان رفته است نشان از آن است که توسعه برنامه ریزی شده وسیعی برابر سند چشم انداز به مقصد رسیده که همگام با آن زیر ساختهای مرتبط رشد نکرده است.

دولت سهم خود را از تغییرات سیاستهای پولی، اقتصادی و محیطی تحمیل شده بر کشور را عمدتاً بر دوش صنعت نهاده اما توسعه تولید و مازاد محصول نیز هنوز موجبات رها کردن تصدی گری را در سازمانهای دولتی ذیربط ایجاد نکرده. حال دقت داشته باشیم آحاد صنعت بین آنچه میگوییم و آنچه عمل می کنیم فقط به دومی توجه دارند لذا کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی در صنعت مانع توسعه های پایدار آتی در سایر صنایع کشور خواهد شد.

باز گردانی این مسیر کاهش اعتماد برای دولت سهل نخواهد بود اما با تکیه بر ارکان بخش خصوصی و فعالان اقتصادی بویژه اتاق و به دور از هر گونه بخشی نگری و نگاه سیاسی با رویکرد فرهنگ حمایتی در کنار اصل رقابت پذیری قادر به توسعه کار آفرینی در حوزه های نوین و بهبود تصمیم گیری بخشهای مختلف بشرط باور واقعی و تکیه بر توانایی های بخش خصوصی خواهیم بود.

 برنامه شما برای پیوند بازار سرمایه و اتاق بازرگانی چگونه تدوین شده است؟

رونق و رکود بازار سرمایه در همه کشورهای پیشرفته و درحال توسعه نشانه های فراز و فرود اقتصاد ملی آن کشور تلقی می شود و از طرفی نیز بازار سرمایه پلی است که پس‌اندازهای بنگاههای اقتصادی را به واحدهای سرمایه‌گذاری که بدان نیازمندند، متصل می کند.

بنابراین بازار سرمایه، مازاد مالی بنگاهها و سرمایه‌گذاران را با یکدیگر ارتباط می‌دهد. از سوی دیگر، سازوکارهای تعبیه شده در این بازار، از طریق رشد حجم پس‌انداز و سرمایه‌گذاری، رشد اقتصادی را تسریع می‌کنند. استفاده از بازار سرمایه برای تأمین مالی مخارج دولت نیز، از جمله قدیمی‌ترین و متداول‌ترین شکل مبادلات مالی است.

بنابراین ارتباط و پیوند مؤثر اتاق بازرگانی و بازار سرمایه می تواند ارتباط بین بخش خصوصی و دولتی را برای تأمین سرمایه مورد نیاز جهت انجام سرمایه گذاری های خود بهبود بخشد. طی 50 سال اخیر، نقش بورس ها به دلیل پیشرفت های عظیم در فن آوری های تبادل اطلاعات، افزایش بی سابقه بنگاه های خصوصی و تغییر فرهنگ پس انداز و سرمایه گذاری دستخوش تحول عظیمی شده است و بورس ها از صرفاً مکانی برای معاملات تجار به بازیگران اصلی اقتصاد بازار تبدیل شده اند. امروزه اطلاعات معاملاتی روزانه بورس ها، بازتاب دهنده لحظه ای همه پیشرفت ها و مشکلات اقتصادی کشورها و رفتار بازار بورس، قابل اعتمادترین سنجه شرایط اقتصادی جوامع به شمار می رود.

مطالعات متعدد از رابطه مثبت توسعه بازارهای مالی و رشد اقتصادی کشورها حکایت دارد. بازارهای سرمایه توسعه یافته، از طریق ارتقای سازوکارهای اقتصادی، روش های تأمین مالی و مدیریت ریسک، خلق ثروت و افزایش رشد اقتصادی را به ارمغان می آورند. به عبارت دیگر، رشد درون­زا و باثبات اقتصاد و جذب حداکثری منابع خارجی مستلزم وجود بازار سرمایه توسعه یافته ای است که بهره وری، تخصیص بهینه منابع و مدیریت ریسک را تسهیل می کند.

در کشور ما تأمین مالی تولید و پروژه های بخش خصوصی، مهمترین دغدغه دولت طی سالیان اخیر بوده است. اگرچه رفع سایر نارسایی های بازار سرمایه در حوزه هایی مانند نقدشوندگی، شفافیت، عدالت و کارایی بازار، به ایفای کامل کارکردهای بازار سرمایه کمک می کند، اما باید در نظر داشت که انتظار بخش عمده ای از اقتصاد از بازار سرمایه، تأمین مالی است. به رغم روند تدریجی افزایش سهم بازار سرمایه در تأمین مالی، اصلی ترین تأمین کننده منابع مالی بنگاه ها در ایران به اذعان آمار، همچنان بانک ها هستند. بانک پایگی اقتصاد ایران که خود معلول دولتی بودن اقتصاد و اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی است که باعث شده تاکنون انگیزه و فرصت چندانی برای توسعه بازار سرمایه ایجاد نشود و از همه قابلیت های بازار سرمایه کشور در تجهیز منابع عمومی و تسری رونق به سایر بخش های اقتصاد استفاده نشود.

هم اکنون شرایط و انگیزه مناسبی برای تغییر رویکرد اقتصاد ایران و حرکت آن از ساختار نامطلوب وابسته به نفت، به سمت اقتصاد بازار فراهم شده است. خلق ثروت از محل ظرفیت های بالقوه اقتصاد، آزادسازی و اصلاح مقررات و هدایت بهینه مازاد منابع و توزیع کاراتر ریسک، شاهراه های اصلی تحقق این هدف به شمار می روند که بی شک بازار سرمایه در همه این حوزه ها می تواند نقش بسیار مؤثری را ایفا کند. بنابراین یکی از مهمترین برنامه های این ائتلاف ایجاد پیوند و ارتباط اثربخش میان اتاق بازرگانی و بازار سرمایه و ایجاد رونق در این بازار از طریق اهرم های مؤثر اتاق می باشد.

 آیا با توجه به حضور چندین مدیر بازار سرمایه در ائتلاف برای فردا و همچنین شخص حضرتعالی می توانید به فعالان بازار سرمایه قول دهید که از حقوق آنها در اتاق بازرگانی دفاع کنید؟

ائتلاف برای فردا با توجه به حضور مدیران زبده بازار سرمایه و با عنایت به حضور اعضای ائتلاف در صدر شرکتهای بورسی که برخی از این شرکتها به عنوان سیمان تهران از باسابقه ترین شرکتهای بورسی می باشند، قادر به انجام این کار و دفاع از حقوق اعضای اتاق و صاحبان این بازار، اگر بصورت گروهی وارد شوند قطعاً هستند و بنده هم در حد بضاعت و در سایه تجارب طولانی ام از تلاش دریغ نخواهم کرد. یکی از مهمترین دغدغه های ائتلاف و بنده به عنوان جزئی از ائتلاف با توجه به دانش و تجربه موجود، ایجاد رونق در بازار سرمایه از طریق پیگیری برنامه ائتلاف با توجه به مانیفست مدون آن برای بازار سرمایه می باشد. در این میان به برخی برنامه های مهم می توان بدین صورت اشاره نمود :

  • کمک به تقویت و اصلاح زیرساخت ها، ارتقای شفافیت اطلاعاتی و توسعه فعالیتهای بین المللی بازار سرمایه و برقراری عدالت مالیاتی؛
  • کمک به خصوصی سازی هرچه بیشتر اقتصاد و حرکت به سمت اقتصاد بازار از طریق تعامل با نهادهای مرتبط به منظور تسریع روند خصوصی سازی بنگاه های دولتی و انعکاس و رفع مشکلات پیش­روی بنگاه­های خصوصی شده؛
  • ارتباط نزدیک و مؤثر با مقامات ناظر بازار پول با هدف انتقال دیدگاه ها، توصیه های سیاستی و انتظارات فعالان اقتصادی در حیطه هایی مانند تدوین سیاستهای پولی یا مقررات تأثیرگذار بر فعالیت اعضا، با هدف مدیریت پیامدهای این سیاست ها بر اعضای اتاق بازرگانی؛
  • نقش آفرینی مؤثر در تدوین برنامه درازمدت اصلاح نظام تأمین مالی که در آن بازار سرمایه، نقش تأمین مالی بنگاه ها و پروژه های بزرگ در افق درازمدت و شبکه بانکی، وظیفه تأمین سرمایه در گردش شرکت های کوچک و متوسط و اشخاص را بر عهده داشته باشد و هر دو بازار، رشد متوازن و باثباتی را تجربه کنند؛
  • کمک به استقرار نظام حقوقی کارآ برای فعالیت بخش خصوصی از طریق همکاری در اصلاح قوانین و مقررات مرتبط، تدوین مقررات رقابت و نظارتی مناسب، اتخاذ سیاستهای مناسب برای آزادسازی اقتصاد و طراحی سازوکارهای مناسب برای کنترل و حذف فساد؛

و به طور کلی هدف ائتلاف ایجاد تغییر و تحول در نگرش اتاق بازرگانی، توسعه در اقتصاد از طریق بازارهای سرمایه و حمایت از تولیدکننده های داخلی از طریق اهرم های مؤثر اتاق و کنترل واردات بی رویه می باشد.

برای پررنگ شدن نقش در اتاق بازرگانی و چلوگیری از واردات بی رویه چه برنامه ای دارید؟

یکی از اصلی ترین و قوی ترین اهرم های اتاق بازرگانی دخالت در روند واردات و سروسامان دادن به مقوله تعرفه ها و که در برخی از صنایع از جمله فولاد پایین بودن تعرفه های واردات محصولات فولادی و همچنین تخصیص ارز مبادله ای برای وارد کردن برخی محصولات در این صنعت، تبدیل به تهدید بزرگی برای تولیدکننده های داخلی این صنایع استراتژیک و زیرساختی کشور شده بود چراکه فرآیند تصمیم گیری برای تعرفه ها در دولت به کندی انجام می شود و باید وضع تعرفه ها به اتاق واگذار شود تا بتوان در بازار پرچالش و و سریع امروزی واکنش بموقع نشان داد.

 به نظر شما مهمترین دغدغه فعلی بازار سرمایه و بهترین راه برون رفت از شرایط فعلی چیست؟

ریسک سرمایه گذاری ها و کاهش آن یکی از مهمترین دغدغه های این بازار می باشد که تصمیم گیرندگان کلان کشوری می توانند لااقل ریسک های سیستماتیکی از جمله بهره مالکانه سنگین معادن، یا مثلا خوراک گران پتروشیمی ها و وضع عوارض صادراتی سنگین بر صنایع، تعرفه پایین واردات برخی محصولات، تخصیص ارز ارزان برای وارد کردن برخی محصولات که از طریق سیستم حاکم تحمیل می شود و همچنین کاهش تأثیرات جوهای روانی فزاینده ای که در نتیجه شوک های اقتصادی و یا عوامل سیاسی و بازار ارز ایجاد می شوند را با مدیریت بهتر کاهش دهند.

 از طرفی دیگر نیز طی 10 سال گذشته دست آوردهایی که با اجرای قانون 60 ماده ای جدید این بازار بوجود آمد که مهمترین آنها ارتقای شفافیت بازار، افزایش سهم بازار سرمایه از تولید ناخالص داخلی، تامین مالی شرکت‌ها از طریق بورس، افزایش تعداد سهامداران و راه‌اندازی نهادهای مالی جدید بود باید تلاش مضاعفی در راستای اجرای کاملتر آن و از همه مهمتر اجرای واقعی اصل 44 به رونق هر چه بهتر این بازار از طریق ورود هر چه بیشتر بخش واقعاً خصوصی به این بازار کمک کرد.

اشتراک گذاری :
ارسال نظر