یک کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه کاسبان تحریم باید خیلی زود از تجارت خارجی ایران خداحافظی کنند، معتقد است: لغو تحریمها روی پارامترهای کلیدی اقتصاد کلان همچون رشد اقتصادی، تورم، بیکاری و همچنین بازارهای مختلف مانند بازار ارز، مسکن، کالاهای ضروری و ... تأثیر میگذارد.
محمد ماهیدشتی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا در کرمانشاه، به بررسی آثار توافق هستهای احتمالی و لغو تحریمها بر اقتصاد ایران پرداخت و اظهار کرد: توافق هستهای ایران با امریکا و 3 کشور اروپایی، در درجه اول تأثیراتی بر ساختار اقتصاد سیاسی جهان دارد و در درجه دوم بر اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران و منطقه اثرگذار خواهد بود.
وی گفت: آمریکا با اعمال تحریمهای اقتصادی قصد داشت ایران را در انتخابی بین صنعت هستهای و تجارت خارجی قرار دهد، در حالیکه هر دوی اینها برای توسعه ایران ضروری است. امروز تحلیلگران سیاسی معتقدند با امضای توافق هستهای، ایران بدون آنکه یکی از این دو را از دست بدهد، در هر دو موضوع وارد همکاری بینالمللی خواهد شد.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه اگرچه توافقی که حقوق هستهای ایران را حفظ و تحریمها را حذف کند، "توافق خوب" است، اما ملت و دولت نباید این فرصت فوقالعاده را برای توسعه به سادگی از دست بدهند، ادامه داد: جدای از فرصتهای سیاست خارجی و داخلی، حوزههای فرصت و چالش اقتصادی این توافق را میتوان در پنج سرفصل استخراج، تولید و فروش نفت و گاز، توسعه صادرات، واردات کالاهای سرمایهای، سیاستهای اقتصادی دولت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بررسی کرد که بالطبع روی پارامترهای کلیدی اقتصاد کلان یعنی رشد اقتصادی، توزیع درآمد و فقر، بهداشت و تأمین اجتماعی، زیرساختهای اقتصادی، تراز پرداختهای خارجی، تورم، بیکاری و بازارهای مختلف مانند بازار ارز، مسکن، کالاهای ضروری و ... تأثیر میگذارد.بنابراین به طور کلی فرصتها و چالشهای توافق هستهای در دو حوزهی مدیریت اقتصادی دولت و همکاری خارجی قرار میگیرند.
وی افزود: به نظر میرسد در ایران بعد از لغو تحریمها، همچنان درآمد نفتی متغیر مسلط اقتصادی خواهد بود. این امکان وجود دارد که با سرمایهگذاریهای خارجی، استخراج و تولید نفت ایران افزایش یابد. از سمت قیمتهای جهانی نیز اگرچه پیشبینیها مبتنی بر رشد قیمت نفت در پنج سال آینده هستند، اما حتی اگر قیمت نفت رشد نکند، احتمالاً کاهش آنچنانی هم نخواهد داشت و افزایش تولید ایران به اضافه نفتهایی که روی دریا انبار شده، منجر به افزایش درآمد ارزی خواهد شد. اگر به این درآمدها، بدهکاران نفتی و دارایی صد میلیارد دلاری بلوکهشده ایران را اضافه کنیم، حجم عظیمی از دلار به سمت ایران روانه خواهد شد.
وی گفت: تجربه نشان داده که کشور را اگرچه سخت، اما میتوان با درآمد ارزی کمتر یا همین سطح درآمد فعلی اداره کرد، بنابراین بهترین راه برخورد با این داراییها ذخیره،سرمایهگذاری مشترک خارجی یا واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای است.
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: اینکه برخی گمان کنند با افزایش درآمد نفتی، دولت پولدار میشود و دوباره پایه پولی را افزایش بدهد و سیاستهای پولی و مالی بیانضباط را به اجرا دربیاورد، فکر کاملاً غلطی است. دولت نباید به فکر خرج کردن باشد و ملت هم نباید چنین انتظاری داشته باشد. بنابراین اگر دولت مدیریت صحیح اقتصادی داشته باشد، باید هیچ کس منتظر روزهای گرانی مسکن و دلار، واردات کالاهای مصرفی، وامهای کلان بیضابطه و رانت نباشد، بلکه همه باید منتظر فصلی از کار و رقابت باشیم و دولت باید این فضا را آماده کند.
ماهیدشتی گفت: در صورت یک مدیریت اقتصادی صحیح، با استفاده از فرصتهای ناشی از لغو تحریم سوییفت و همچنین تورم پایین در داخل، میتوان حتی به سرعت اثرات ناشی از این توافق را در داخل احساس کرد. کاسبان تحریم باید خیلی زود از تجارت خارجی ایران خداحافظی کنند. چنین نمونههایی در تاریخ اقتصادی جهان وجود داشته، مثلاً بولیوی توانسته در یک ماه تورم خود را از ارقام بسیار بالا به صفر برساند.
وی عنوان کرد: در بازار ارز نیز به طور طبیعی به دلیل ورود سرمایه به کشور باید نرخ ارز کاهش یابد، مگر آنکه دولت ارزها را در بانک مرکزی تبدیل به ریال کند و این یعنی افزایش پایه پولی، بالا رفتن حجم نقدینگی و بیشتر شدن تورم یعنی ابتلای دوباره به بیماری هلندی و پنبه شدن هر چه که در مذاکرات هستهای ریستهایم. برای دولت فرقی نمیکند که دلار کمتر با نرخ بیشتر بفروشد یا دلار بیشتر با نرخ کمتر، بنابراین دولت باید مستقیماً دلار را در بازار رقابتی بفروشد تا به دست بخش خصوصی برسد. ضمن اینکه دلار به عنوان یک دارایی مالی هنوز حباب قیمتی دارد و به نظر میرسد حتی اگر تحریمها ادامه یابد، باید نرخ بازار آزاد به نرخ مبادلهای نزدیک یا حتی از آن کمتر شود. چرا که نرخ دلار قطعاً با سفتهبازی به 3800تومان رسید.
این کارشناس ارشد توسعه اقتصادی و برنامه ریزی افزود: ممکن است برخی بگویند کاهش قیمت دلار درآمد صادراتی و انگیزه تولید را کاهش میدهد، البته این گروه به افزایش واردات مصرفی ناشی از تورم هیچ اشارهای نمیکنند. باید گفت صادرات، یک تولید دانشبنیان، رقابتی و باکیفیت است نه یک فروش مادهی نیمهخام دلارمحور. کاهش نرخ ارز، واردات تکنولوژی، مواد خام و کالاهای سرمایهای را ارزان و به تولید کمک میکند.
وی به تاثیر لغو تحریم ها بر بازار مسکن نیز اشاره کرد و گفت: در بازار مسکن نیز فارغ از لغو تحریمها هنوز حباب قیمتی وجود دارد، اما علیرغم مازاد عرضه در این بخش به ویژه در ساختمانهای مسکونی، ممکن است رونق اقتصادی زودهنگام، ساختوسازهای تجاری را با وجود اصلاح نشدن قیمتها گسترش دهد. رکود مسکن نباید نگرانی سنتی نسبت به صنایع وابسته آن را حفظ کند، چون امروز بهای تمامشده مسکن از زمین و مصالح به دکوراسیون و کالای بادوام خانگی منتقل شده است. پس با توجه به رفع نیاز در بخش مسکن با طرحهایی مانند مسکن مهر، رونق آینده مسکن –چه با رفع تحریمها چه بدون آن- سنتی و همراه با تورم نخواهد بود.
وی گفت: حباب قیمتی مسکن هنوز نترکیده و البته باید بترکد. افزایش مبلغ وام مسکن فقط ترکیدن حباب را به تأخیر میاندازد و حباب بزرگی را خواهد ترکاند. درست است که رکود مسکن، صنعت کاشی و سرامیک و به طور نسبی صنعت سیمان و فولاد را راکد کرده است، اما به جای تزریق پول به این بخش، بهتر است فعالان این صنعت به فکر اصلاح محصول باشند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: در حوزه صادرات و سرمایهگذاری مستقیم خارجی دولت باید به طور جدی فعال باشد. طی دهه گذشته سرمایه ثابت زیادی مانند خطوط تولید و ساختمان، نیروی انسانی جوان، تحصیلکرده و آماده به کار، منابع طبیعی و داراییهای مالی قابل توجهی در ایران انباشته شده است. اینها شرکتهای خارجی را برای سرمایهگذاری در ایران به صف کرده است. البته سرمایهگذار خارجی در یک فضای امن و شفاف فعالیت خواهد کرد که ایجاد این فضا وظیفه دولت است.
ماهیدشتی گفت: در زمینه صادرات هم باید در تحقیق و توسعه، هم در گردشگری تفریحی و درمانی و هم در صادرات نیروی کار متخصص فعالیت جدی داشت، چرا که اینها بازدهیهای بسیار بلندمدت خواهند داشت.
وی افزود: همه مواردی که گفته شد به دلیل تنگناهای مالی و تجاری کشور ناشی از تحریمها محدود شده بودند و اگر نتوانیم در فضای جدید از این فرصت استفاده کنیم، قطعاً زیان بزرگی کردهایم.
وی در پایان عنوان کرد: به طور کلی دولت باید درآمدهای ارزی را در صندوق توسعه ملی قرار دهد، برای مشارکتهای اقتصادی خارجی برنامهی مدون داشته باشد و از سیاستهای اقتصادی انبساطی در داخل پرهیز کند.