صنعت فولاد همچون صنعت سیمان در آستانه رکود کامل / چین با دامپینگ در حال قبضه کردن بازارها می باشد / دولت تعرفه مناسب بگذارد
یک کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار بورس نیوز ضمن بیان مطلب فوق اظهار داشت: امروزه صنعت فولاد یکی از صنایع پایه و استراتژیک جهان به شمار میرود تا آنجا که سرانه مصرف فولاد در کشورها به عنوان معیاری برای توسعه یافتگی به کار برده میشود. بنابراین میزان مصرف و تولید این محصول ارتباط تنگاتنگی با ميزان توسعه یافتگی کشورها دارد.
محمد هنرمند قالیباف در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه " به نظر شما مشکلاتی که شرکتهای این گروه با آنها روبرو هستند چیست؟" گفت: در حال حاضر صنعت فولاد با مشکلات زیادی، با منشأ داخلی و خارجی دست و پنجه نرم میکند که تفکیک آنها به تحلیل چشم انداز صنعت کمک زیادی خواهد کرد و همچنین نگاه تک بعدی نیز به بازار داخل موجب انحراف در تحلیلها می شود.
وی در ادامه افزود: وضعیت بازار فولاد در عرصه جهانی پیچیده شده و بیشتر این پیچیدگیها به وضعیت بازار آن در چین گره خورده است. چین بهعنوان بزرگترین مصرف کننده فولاد دنیا با کاهش رشد اقتصادی و کاهش سرمایه گذاری در بخش مسکن مواجه شده که همین امر مصرف این کشور را کاهش داده است.
وقتی گزارش توجیهی طرحهای بزرگ فولاد دنیا که در سالهای اخیر برنامه ریزی شده، مطالعه میشود، همگی دچار بیش برآورد از مصرف فولاد چین بوده و با سرانه مصرف خودرو و نرخ شهرسازی پیش بینی شده دور از واقع، بنای برآورد خود را قرار دادهاند، به همین دلیل با کند شدن تقاضا در چین و از طرف دیگر افزایش تولید، مازاد عرضه در دنیا زیاد شده است.
چین که روزی بزرگترین وارد کننده فولاد بوده، هم اکنون یکی از بزرگترین صادرکنندهها شده و با دامپینگ گسترده در حال قبضه کردن بازارهای مختلف می باشد. بر اساس آمار رسمی، مصرف فولاد خام چین در سه ماهه نخست سال 2015 معادل 6.2 درصد افت داشته و به 177 میلیون تن رسیده و میزان کاهش مصرف در یک سال گذشته 4 درصد بوده و همچنین از سال 2012 میزان خالص صادرات چین مثبت شده و در سال 2014 به 94 میلیون تن رسیده و در سه ماهه نخست سال 2015 صادرات نسبت به سال گذشته 41 درصد افزایش یافته است.
وی ادامه داد: بر اساس پیش بینیهای مؤسسات معتبر جهانی در کوتاه مدت کاهش صادرات چین دور از انتظار بوده و یکی از مهمترین مسائلی که میتواند تولید چین را کاهش دهد، مباحث زیست محیطی است که با توجه به زیان سنگین تولیدکنندگان چینی با این قیمتها کاهش تولید در آینده نزدیک دور از انتظار می باشد. همچنین تولیدکنندههای بزرگ دنیا نیز در آخرین پیش بینیهای خود سود برآورد شده خود و نرخ رشد مصرف فولاد دنیا را کاهشی در نظر گرفته اند.
درنتیجه بهطور خلاصه میتوان گفت مازاد عرضه در چین، کاهش سرمایه گذاری در بخش ساختمان چین، رشد کند تقاضا در سطح دنیا، کاهش نرخ رشد اقتصادی در کشورهای مهم و فشار رقابت صادراتی در سطح منطقه؛ باعث شده قیمتها کاهش یابد و صادرات برای شرکتهای ایرانی سختتر از گذشته شود.
هنرمند با اشاره به عواملی که باعث رکود در این صنعت شده بیان کرد: علاوه بر مشکلات ساختاری بازار در سطح بینالملل، کاهش بودجه عمرانی، رکود عمیق در بازار مسکن، مازاد عرضه مسکن در بازار داخل و کاهش سرمایه گذاری در این بخش و کاهش تولیدات صنعتی باعث رکود مصرف در داخل شده است.
از طرفی سیاستهای تعرفهای دولت به داد تولیدکنندگان نرسیده و بر اساس آمار غیررسمی در سال 93 حدود 5.9 میلیون تن واردات فولاد در کشور داشتهایم. به عبارتی بازار داخلی فضای رقابت فولاد ارزان وارداتی و تولیدکنندگان داخلی شده است و همچنین بازار صادراتی به دلایل مطرح شده توان جذب فولاد مازاد را ندارد.
از طرفی دیگر بهره برداری از خطوط تولید جدید عرضه را نیز افزایش داده است که در مجموع، موجودی انبار فولاد افزایش و درصد تولید از ظرفیت کاهش یافت است. در صورتی که در متغیرهای اساسی اقتصاد تغییر خاصی صورت نگیرد، در سالهای بعد این روند ادامه خواهد داشت.
این تحلیلگر بازار سرمایه در رابطه با نرخهای جهانی و داخلی فولاد اظهار داشت: پیش بینی میشود رکود صنعت فولاد در سال 2015 و 2016 ادامه دار باشد و مازاد عرضه و جنگ قیمت، پیچیدگیهای بازار فولاد را بیشتر کند. به همین دلیل برآورد رشد قیمتها در این دو سال دور از ذهن است، اما به دلیل افزایش زیان شرکتهای بزرگ تولید کننده در قیمتهای فعلی و کاهش سودآوری، به نظر میرسد قیمتهای کنونی فولاد، منطقی بوده و افت بیشتر موجب خروج برخی کارخانهها از مدار تولید شود و همین عامل کاهش عرضه و برگشت قیمتها را در پی خواهد داشت. به عبارتی نقطه تعادل قیمت تا پایان سال 2016 به میزان قیمتهای کنونی فولاد ارزیابی میشود.
این کارشناس بازار سرمایه با توجه به رکود حاکم بر صنعت فولاد و شرکتهای این گروه،در خصوص عواملی که میتواند باعث رشد و جهش این صنعت و افزایش سودآوری شود، گفت: همانطور که مشخص است در حال حاضر صنعت فولاد با رکود همراه بوده و عوامل مختلفی با منشأ داخلی و خارجی، موجبات این رکود را فراهم کردهاند و انتظار افزایش قیمت در میان مدت وجود ندارد. در نتیجه میزان فروش و نرخ دلار بهعنوان محرکهای بعدی رشد سودآوری مطرح میشود، بهطور کلی هر عاملی که موجبات افزایش تقاضای داخلی و کاهش واردات را فراهم کند، موجب افزایش سودآوری صنعت خواهد شد.
رشد تعرفه واردات باعث کاهش واردات ارزان قیمت شده و توان رقابتی و فروش شرکتها را افزایش خواهد داد. گرچه این عامل عملاً با سیاستهای دولت در ارتباط است اما انتظار نمیرود افزایش تعرفهای که به مدد تولیدکنندگان بیاید، داشته باشیم.
وی در رابطه با وضعیت بازار مسکن اظهار داشت: بازار مسکن نیز دچار مشکلات ساختاری بوده و تحلیل گران این حوزه پیش بینی میکنند تا نیمههای سال بعد تحرک سرمایه گذاری در این بخش نداشته باشیم. اما در حال حاضر مهمترین روزنه امید برای رشد تقاضای فولاد در کشور، توافقات هستهای، در پی آن افزایش سرمایه گذاری خارجی در طرحهای مختلف، صادرات نفت و بودجه عمرانی دولت می باشد.
البته همه اینها به کم و کیف مذاکرات و زمان بندی برداشتن تحریمها بستگی دارد، با این حال درصورتیکه موضوع هستهای در تیر ماه به نتیجه برسد و رشد اقتصادی و بهبود رکود در کشور اتفاق بیافتد، مصرف فولاد در سال 95 با افزایش نسبی همراه خواهد بود که میتواند محرک رشد نسبی سودآوری در صنعت فولاد باشد. اما با توجه به ثبات قیمتها، نمیتوان انتظار رشد چشمگیر سودآوری را داشت.
وی تصریح کرد: اگر موضوع هستهای با نتیجه مناسب همراه شود، با دید سرمایه گذاری باهدف کسب سود در سال 95، سهام این گروه تحرک نسبی خواهند داشت، گرچه در صورت توافق کامل هستهای در کوتاه مدت سهام این گروه همگام با بازار، با رشد مناسبی همراه می شوند اما به دلیل مشکلات ساختاری صنعت در سطح بینالملل، ریسکهای گروه در جای خود باقی است و در صورت عدم توافق انتظار افزایش مصرف فولاد در سال آینده و رشد سودآوری در صنعت وجود ندارد.
این تحلیلگر بازار سرمایه درپایان اظهار داشت: با توجه به طرح های توسعه زیادی که در حال حاضر در کشور برنامه ریزی شده و همچنین کوچک بودن مقیاس این طرحها نسبت به مقیاس جهانی و کامل نبودن زنجیره تولید فولاد کشور و پیش بینی مازاد عرضه آن در سالهای آینده، سرمایه گذاری در این صنعت مناسب ارزیابی نمیشود. به عبارتی وضعیت فعلی صنعت سیمان میتواند مثال خوبی از آینده این صنعت در کشور باشد.
اگه این صنعت در ایران در رکود هست از بی تدبیری مسوولانه و بی لیاقتیشون وگرنه محصولات این گروه مشتری زیادی داره،حالا برعکسش خودرو این همه حمایت میشه ولی چی تولید میکنه
واقعا جای تاسف که از بی تدبیری این صنعت نابود شده،ما سهامدارای سیمانی به هیچ عنوان از تصمیمات دولت راضی نیستیم و همه چی رو به خدا واگذار میکنیم
دولت اگر راست میگه رانت سیمان رو از بین ببره تا سودش به جیب سهامدارا بره نه رانت خواران