بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
يکشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۴
کد خبر : ۱۵۴۶۴۹
فارین پالسی نوشت: اکنون که نگرانی اوباما در مورد کنگره و ممانعت از آن از اجرای توافق ایران رفع شد، تصمیم گیران بر روی این مسئله تمرکز کرده اند که آیا ساکن فعلی کاخ سفید این توافقنامه را در چارچوب یک راهبرد بزرگتر منطقه ای به منظور رسیدگی به دیگر مسائل مورد اختلاف ایران و آمریکا اجرا خواهد کرد.

به گزارش «انتخاب»، این نشریه آمریکایی آورده است: باوجد سخنان اوباما و اطمینان دهی های او، کاخ سفید تاکنون هیچ استراتژی متقاعد کننده ای در این رابطه نداشته است. دلیل نخست آن شاید این باشد که اتخاذ چنین راهبردی با توجه به تضاد اساسی در رویکرد اوباما در قبال توافقنامه هسته ای ایران قبل و بعد از دستیابی به توافق، دشوارتر است.

اوباما و مشاوران وی در تلاش برای دستیابی به توافق هسته ای و جلب حمایت کنگره از آن بارها تصریح کردند که حمایت بین المللی از رژیم تحریم های اعمال شده علیه ایران از بین خواهد رفت. علاوه بر این، دولت تصریح کرد - بدون حمایت ائتلاف بین المللی- قادر به اعمال فشار کافی یک جانبه بر ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور نخواهد بود.

اما هم اکنون که توافقنامه هسته ای ایران امضا شده است، دولت برای جلب حمایت کنگره و افکار عمومی از توافقنامه هسته ای ایران ادعایی کاملاً متفاوت و مغایر با استدلال قبلی را مطرح کرده اند: ادعا مبنی بر اینکه می تواند از طریق اعمال تحریم های باقی مانده علیه ایران که مربوط به تروریسم و سابقه حقوق بشر این کشور است، موجب محدودیت و ممانعت از فعالیت های ایران شود. علاوه بر این، بسیاری از این تحریم ها را می توان بدون همکاری متحدانمان اعمال کرد. برای مثال، آمریکا با وجود امضای توافقنامه هسته ای، هنوز می تواند تحت بسیاری شرایط نهادهای مالی اروپا و آسیا را که با ایران معاملات تجاری دارند، مجازات کند، حتی اگر «تحریم های ثانویه» دیگر اجرا نشود.

این تناقض کاملاً آشکار است. استدلال دولت اوباما پیش از امضای توافق هسته ای این بود که رژیم تحریم ها به قدری شکننده بود که ما مجبور بودیم پیش از نابودی رژیم تحریم ها با ایران توافقنامه امضا کنیم. اما استدلال دولت هم اکنون که توافقنامه هسته ای امضا شده است، این است که نباید از استفاده ایران از وجوه حاصل از رفع تحریم ها برای اجرای دستورکار بی ثبات کننده این کشور نگران باشیم، زیرا آمریکا می تواند با فشار ناشی از رژیم تحریم ها مانع از فعالیت های بی ثبات کننده این کشور شود.

از رویکرد اوباما قبل و بعد از دستیابی به توافق چنین برداشتی می شود که: با توجه به دور زدن و نقض تحریم های چندجانبه توسط ایران، این تحریم ها به اندازه ای مؤثر نبوده است که منجر به دستیابی به توافقنامه ای بهتر شود، اما تحریم های یک جانبه برای جلوگیری از سرپیچی های ایران در همه مسائل دیگری که زیر نظر است، به اندازه کافی قوی است.

حامیان توافقنامه هسته ای ممکن است بخواهند این تناقض را با این توجیه رد کنند که آن جنبه از رژیم تحریم ها که بیش از همه شکننده بود، مربوط به تحریم های چندجانبه بود. تمایل شرکای ما در گروه پنج به علاوه یک و کشورهای دیگری که معاملات تجاری گسترده ای با ایران داشتند، برای تداوم اعمال تحریم ها از بین رفته است. 

اگر دولت آمریکا تحریم های یک جانبه را با میلی اجرا کند - که احتمال آن بسیار زیاد است- احتمالاً تاثیر این تحریم ها کمتر از تحریم های چندجانبه خواهد بود.

در حالی که مقامات وزارت خزانه داری آمریکا -از جمله آدام ژوبین Adam Szubin ، معاون امور ضد تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانه داری آمریکا- در اعمال تحریم های سختگیرانه علیه ایران در سال های اخیر نقش کلیدی ایفا کرده اند، بسیاری از مقامات کاخ سفید به تحمیل این هزینه ها علیه ایران تمایل کمتری نشان داده اند؛ از زمان تصویب قانون CISADA در سال 2010، دولت همواره مانع از طرح های کنگره برای اعمال فشار بر ایران شده است، با این استدلال که چنین اقداماتی موجب کاهش انعطاف پذیری ایران می شود. با توجه به اینکه در متن برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) تصریح شده است آمریکا و اتحادیه اروپا باید از اعمال تحریم های جدید مرتبط با هسته ای علیه ایران خودداری کنند - و ایران تاکید کرده است که هر گونه تحریم های جدید، مرتبط با غیرمرتبط با موضوع هسته ای، ممکن است موجب بر هم زدن توافق شود- دولت آمریکا از بیم از دست دادن توافقنامه ای که آن را دستاورد مهم خود در زمینه سیاست خارجی می داند، بعید است به اعمال تحریم ها علیه ایران ادامه دهد.

بی میلی دولت به اعمال فشار بر ایران - و رویکرد قاطعانه تر کنگره- نسبت به قبل از امضای توافقنامه تغییری نکرده است. درست است که دولت پیش از دستیابی به توافق با ایران در خصوص سختگیرانه بودن تحریم ها به خود مباهات می کرد، اما در واقع کاخ سفید تلاش می کرد مانع از تشدید تحریم ها علیه ایران در کنگره شود. کنگره با بی اعتنایی به اوباما، رژیم تحریم هایی را تصویب کرد که بسیار سختگیرانه تر از تحریم های مورد درخواست اوباما بود: قانون CISADA ، بخش 1245 قانون اختیارات دفاع ملی، قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه در سال 2012، و قانون آزادی ایران و مقابله با تولید و گسترش تسلیحات هسته ای.

منتقدان توافقنامه هسته ای ایران بارها از شکست اوباما در گنجاندن توافقنامه هسته ای در چارچوب راهبردی بزرگتر و قاطعانه تر برای رسیدگی به دیگر مسائل مورد مناقشه با این کشور ابراز تاسف کرده اند. در هفته های اخیر، تحولاتی همچون سفر سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مسکو که با افزایش حمایت نظامی روسیه از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه دنبال شد، این احتمال را تقویت کرده است که راهبرد منطقه ای ایران بسیار قاطعانه تر و قوی تر از راهبرد منطقه ای اوباما اجرا شده است. شاید بخشی از علت شکست رویکرد اوباما در قبال ایران تاکنون این باشد که دولت گرفتار استدلال های متناقضی شده که برای دستیابی به توافق هسته ای و جلب حمایت از آن ارائه کرده است.

اشتراک گذاری :
ارسال نظر