ساعت ۲۴- احمد توکلی از چهرههای قدیمی جبهه ضد اصلاحات به حساب میآید که البته در ۴ سال زمامداری حسن روحانی، به دلیل اینکه مسوولیت حکومتی ندارد کمتر با دولت وارد منازعه شده است. این اقتصاددان جبهه اصولگرایان را شاید بتوان در میان جناح یاد شده منصفتر از بقیه در داوریها دانست.
وی در زمستان ۱۳۹۵ در گفتو گو با نشریه تخصصی صنعت برق اعتراف کرد: «مطابق با محاسبههای من، تحریم واردات به ایران را ۲۰ درصد گرانتر میکرد که به نسبت نقش واردات در تولید، قیمت محصولات ایران را ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش میداد. به این مساله تاخیر در زمانبندیها را نیز اضافه کنید که در تولید اخلال ایجاد میکردند.»
احمد توکلی میگوید: «من آقای ظریف را متهم به خلافگویی نمیکنم، بلکه معتقدم او برخی عبارات مندرج در توافق برجام را ندیده است.»
او در پاسخ به این پرسش که «فکر میکنید برای سرمایهگذاری خارجی در ایران چه فرصتهایی داریم گفت: «زمانی که عینیت جامعه برای سرمایهگذاری داخلی مستعد نیست، چرا شرکتهای خارجی باید به سرمایهگذاری در ایران مبادرت ورزند؟ مگر اینکه امتیازهای ویژه به خارجیها بدهیم. اگر محیط را به شکلی مناسبسازی کنیم که شرکتهای داخلی به سرمایهگذاری اشتیاق پیدا کنند به طور طبیعی میتوان انتظار داشت شرکتهای خارجی که دنبال سود معقول هستند به سرمایهگذاری در ایران مایل شوند.»
به گزارش ساعت ۲۴، توکلی ادامه داد: یکی از بزرگترین موانع این موضوع تامین سرمایه است. در شرایط رکود بازار سرمایه چندان مساعد نیست و بنابراین در حال حاضر تامین سرمایه در ایران عمدتا از طریق بانکها صورت میگیرد که متاسفانه اغلب آنها فاسد هستند. ضمنا نرخ سود تسهیلات بانکی بسیار بالا و غیرمنطقی است.
زمانی نرخ تورم بالا بود و قرار شد نرخ سود تسهیلات بالا رود اما اکنون که این نرخ کاشه یافته است، سود بانکی را کاهش نمیدهند. این کار هیچ معنایی ندارد. بانکها در زمان بالا بودن نرخ تورم با این منطق که در صورت عدم افزایش سود تسهیلات، نرخ بهره حقیقی منفی شده و افراد از سپردهگذاری خودداری میکنند، سود تسهیلات بانکی را تا ۲۸ درصد بالا بردند و تازه باز هم گلهمند بودند. حال باید از منطق خود پیروی کنند. آنان که با استدلال منطقی جلو آمدند، حال که نرخ تورم تا حدود ۸ درصد پایین آمده است، چرا باید نرخ سود تسهیلات را تا ۱۸ درصد نگاه دارند؟
وقتی هزینه تامین سرمایه برای تولیدکننده ایرانی در ظاهر ۱۸ درصد است و در باطن با در نظر گرفتن رشوهها و هزینه بیمه و... که از او اخذ میشود بالاتر از ۲۳ درصد میشود، چگونه باید با سرمایهگذار چینی که هزینه تامین سرمایه او ۳ درصد است رقابت کند؟
برخی معتقدند هزینه تامین سرمایه برای تولیدکننده زیاد نیست؛ چرا که بخشی از سرمایه را خود او میآورد و این پول با بخشی از سرمایه که از بانک تامین میشود، سربهسر میشود و بنابراین هزینه تامین سرمایه کاهش مییابد. این افراد در اشتباه هستند؛ وقتی مردم میتوانند با سرمایهگذاری در بانک ۲۸ درصد سود سالانه اخذ کنند و نه با مالیات، نه با بیمه، نه با عوارض و مامور شهرداری و بهداشت و... سروکار داشته باشند، چرا باید به تولید سوق پیدا کنند؟ این در حالی است که اگر سود سرمایهگذاری بیش از نرخ بهره شود، اشتیاق به سرمایهگذاری زیاد میشود. زمانی که سرمایهگذار بخشی از سرمایه خود را خرج میکند، از آنجا که میتواند سپردهگذاری کرده و سود بدون دردسر اخذ کند، برای سرمایه خود هزینه فرصت قایل است و بنابراین نمیتوان آورده سرمایهگذار را در محاسبه هزینه سرمایه نرخ صفر حساب کرد.
در نتیجه بانکها هم به دلیل فساد و هم به علت رفتارهای اقتصادی غیرمنطقی یکی از بزرگترین موانع سرمایهگذاری هستند. بانکها با فساد خود منابع را به جاهای سوق میدهند که حداکثر بازدهی را ندارد؛ بلکه حداکثر دوستی و رفابت در آن است. در چنین شرایطی سرمایهگذاری در ایران کار بسیار دشواری است؛ مگر اینکه انسان دیوانه یا عاشق باشد!