1- سهامداران قدیمی قادر نیستند سهام جدید را با هزینه صرف سهام خریداری کنند و بجای آن حقوقی ها و رانت خواران وابسته به مدیران این سهام را صاحب میشوند
2- اگر افزایش سرمایه با حق تقدم و با جایزه باشد قیمت سهام پائین میآید و بعلت پائین آمدن قیمت سهام و سابقه قیمتی آن ، سهامداران جدیدی به سهامداران سهم اضافه میشود
3- بهترین فرصت برای رانتخواران و نورچشمیها ست که با وام و تسهیلات و اقساط و اعتبارات سهام را چپاول کنند
4- بعد از ماجراهای اصل 44 که باعث شد عده ای خصولتی هزاران هزار میلیارد تومان را چپاول کنند با این قانون جدید صرف سهام مابقی چپاول نشده سرمایه های ملی هم چپاول خواهد شد
5- تعجب است مجلس بجای نظارت بر ارگانها و نهادهای دولتی و شبه دولتی و بجای پیگیری مطالبات بر زمین مانده کارگران و کارمندان و فرهنگیان و بیکاران و رسیدگی به امور مستضعفان و خیل عظیم مردم زیر خط فقر و تبعیض ، رفته سراغ قانونی که نه در تخصصش است و نه توان نظارت بر آن و نه چشم اندازی از آینده این طرح دارند با یک آزمون و خطای دیگر باقیمانده سرمایه مردم را در این دوران سیاه کرونا و بدبختی ما مردم ، سرمایه سوزی کنند .
. شرکتهایی که افزایش سرمایه بدهند و سهامداران فعلی آنها هم از حق تقدم خودشان صرفنظر کنند؛ معادل ۲۰ درصد افزایش سرمایه آنها مشمول مالیات با نرخ صفر میشود.
در این روش که مورد توجه بورس و شرکتها است شرکت این عواید را به اندوخته منتقل میکند؛ که در این حالت، وجه نقد زیاد ناشی از این عواید (بیشتر از آنچه در افزایش سرمایه معمول نصیب شرکت میشود) در شرکت باقی میماند و تشویق مالیاتی هم در نظر گرفته شده در این روش ارزش بازار سهام شرکت نیز کاهش نمییابد. این مبالغ در تامین سرمایه شرکتها در امور جاری و توسعه عمرانی کارخانجات میتواند بکار رود که به نفع رشد شرکت و تولید بیشتر و بهتر و ارزش سهام آن و در نهایت بازده بیشتر سهام برای کلیه سهامداران خواهد بود
ولی با این وجود اکثر سهامداران حق تقدم را به سهم تبدیل میکنند حالا حقیقی یا حقوقی چون در گزارش حق تقدم فروخته نشده شرکتها اکثرا کمتر از ۲۰ یا ۳۰ درصد مشمول فروش حق تقدم استفاده نشده هستند.
بهرحال در افزایش سرمایه جدید گکه برای شرکتها آسانتر و سریعتر است اگر صرف تامین نقدینگی جهت توسعه و یا امور جاری تولید شود در نهایت بعلت سود آوری بیشتر و افزایش داراییهای شرکت بتدریج موجب رشد شرکت و ارزش سهام آن میشود که بنفع سهامدار قدیمی و جدید هر که سهام را نگهدارد است البته ممکن است برای افزایش ارزش ذاتی سهم یکدوره میان مدت لااقل یکساله لازم باشد. ولی اکثرا افزایش انتظاری سهام خیلی زودتر سبب افزایش قیمت سهم میشود
ولی با این وجود اکثر سهامداران حق تقدم را به سهم تبدیل میکنند حالا حقیقی یا حقوقی چون در گزارش حق تقدم فروخته نشده شرکتها اکثرا کمتر از ۲۰ یا ۳۰ درصد مشمول فروش حق تقدم استفاده نشده هستند.
بهرحال در افزایش سرمایه جدید که برای شرکتها آسانتر و سریعتر است قیمت سهام کاهش نمیابد و اگر صرف تامین نقدینگی جهت توسعه و یا امور جاری تولید شود در نهایت بعلت سود آوری بیشتر و افزایش داراییهای شرکت بتدریج موجب رشد شرکت و ارزش سهام آن میشود که بنفع سهامدار قدیمی و جدید هر که سهام را نگهدارد است البته ممکن است برای افزایش ارزش ذاتی سهم یکدوره میان مدت لااقل یکساله لازم باشد. ولی اکثرا افزایش انتظاری سهام خیلی زودتر هم سبب افزایش قیمت سهم و بازده بیشتر برای سهامدارمیشود
الان استفاده از تیم اقتصادانان بی طرف قبل هر سیاست گذاریی برای در نظر گرفتن جوانب اون خیلی ضروریه اقتصاددانان متبحر متعهد و دلسوز و بیطرف
مثلا کسی که خودش یا گروهش یا مجموعه اش ذینفع توی بازار بورس باشه هرگز نمیتونه حقیقی و بیطرفانه نظر بده ....