علی عصاری، کارشناس بازار سرمایه تشریح کرد: باید گفت که صندوقهای سهامی بهطور خاص صندوقهای اهرمی که در هفته گذشته حجمهای بهمراتب بزرگتر از سهام و هلدینگهای بزرگ بورسی را نشان دادهاند بهنوعی چندان مطلوب بازار نیست. این پدیده نشان از حرکت سهامداران به سمت نوسان گیری یا بازدهی سریع است. مزیت این صندوقها پایین بودن کارمزد و حرکت با تشخیص درست روند شاخص است، اما نقطهضعف آن اینطور شناسایی میشود، که حجم عظیمی از سرمایه به سمت صندوقهای رفته که از جانب کارگزار تأسیسشده است. یک شرکت کارگزاری با تشکیل صندوق جذب نقدینگی بسیاری را ایجاد کرده است و معتقدم که این اتفاق منفعل بودن سازمان بورس را نشان میدهد. چراکه سازمان بورس این امکان را داشت که چنین صندوقها و نمادهای را ایجاد کند حتی بهصورت دوطرفه با ابزارهای جدید (که رئیس سازمان هم مطرح کرده است) به نظر میرسد چنین سازوکار بهشدت برای دوطرفه شدن بازار راهگشاست.
وی ادامه داد: یعنی اگر صندوق یا شبیه آن ایجاد، حتی ابزاری که تحت نظارت خود سازمان باشد طراحی شود مخصوصاً صندوقهای بخشی، تا سهامداران هم در جهت خرید و هم فروش درواقع بازاری دوطرفه شروع به فعالیت کنند؛ شاید هم حداقل ۲-۳ نماد از جانب خود سازمان ایجاد شود بسیار موفق خواهد بود. متأسفانه سازمان بورس به دلیل انتقادات زیادی که متحمل شده است و تجربیات تلخ ۹۸ و ۹۹ و اتفاقات مشابه هیچ اقدام خلاقانهای انجام نمیدهد، این منفعل بودن برای بازار بد است.
این فعال بورسی اظهار داشت: دلیل سواسفاده از چنین موقعیتی و ایجاد این صندوقها جهت جذب نقدینگی از جانب افراد یا گروهها، منفعل بودن سازمان بورس است. باید گفت که سازمان از انتقاد هراس دارد تا انتقاد از عملکرد آن رخ ندهد یا اینکه تصمیمات را بعد از رخ دادن موضوع یا اتفاقی بیان میکند. این رفتارها از جانب سازمان برای سال آتی بد است. بورسی که میتوانست مستعد رشد در سال ۱۴۰۱ باشد با ۲۲ درصد بازدهی، بدترین بازار در میان بازارها بود. البته شخصی که توانایی نوسان از محلی به جایی میان صندوق و سهام را داشت سود خوبی را کسب کرد. موضوع اینچنینی برای سازمان هم مزیت و هم نقطهضعف بهحساب میآید؛ حسن بهواسطه اینکه، با مقداری خلاقیت ظرفیتی بسیار بالا برای جذب نقدینگی در سال ۱۴۰۲ ایجاد میشود و نقطهضعف هم که نمایانگر منفعل بودن سازمان است. معتقدم که ترس از انتقاد باعث ناکارآمدی شده است و همین ترس بازار سرمایه را بهمرور به حاشیه میبرد. ابتکار عمل باید در دست خود سازمان باشد نه اینکه کارگزاران این خلاقیت را داشته باشند تا صندوقها تشکیل شود و نقدینگی سمتوسوی خاص بگیرد.
عصاری با تأکید بر خلاقیت و نوآوری از جانب سازمان بیان کرد: اقدامات خلاقانه به هر شکلی خواهد بود یا بهصورت اوراق گواهی سپرده نفتی که شاهد آن بودیم، ابزارهای نوین مالی هم میتواند در این لیست قرار بگیرد. البته خلاقیتها و نوآوریهای صورت گرفته، اما موجب جذب نقدینگی برای بورس نبوده است. خلاقیت وجود دارد، اما باعث جذب سرمایه نمیشود، به نظر میرسد که نیاز به جسارت بیشتری دارد. باید گفت که املایی ننوشته غلطی ندارد، اما انجام دادن کار باوجود انتقادات قدم مثبتی است. بازار سرمایه کشور با تورم ۵۱ درصدی بازدهی بالغبر ۲۲ درصد را داشته است، یعنی رشد آن نصف تورم بود. بورس که بازار مولدی است نباید به عقب رانده شود، دراینبین باید گفت که اقتصاد کشور همواره به سیاست مربوط است و نقطهضعف اقتصاد قرار داشتن نخی از سیاست در آن است.
وی در پایان به بورس نیوز گفت: وعدهووعیدهای بسیاری در سال ۱۴۰۱ بیان شد، اما هیچیک عملی نشد که این دست موضوعات برای بازار سرمایه آسیبزننده است. این وعدهها محقق نشده است و موضوع دوطرفه شدن بازار مطرح میشود، بیشک این مطلب به سود بورس است، اما انگار مشکل اصلی همین ورود نقدینگی است و شاید سیاستی برای جذب نقدینگی به بورس وجود ندارد. برای کنترل نقدینگی در بازارهای طرحهای مطرح شد که تفاوت چندانی با سال ۹۹ نداشت، درصورتیکه بهترین بستر برای جذب سرمایه همین بورس است. البته نه با هیجان سال ۹۹ باسیاست آهسته و پیوسته، ولی در سیاستهای کلان چنین چیزی دیده نمیشود. بیشک طبق قانون برابری بازارهای بورس هم به دیگر بازارها خواهد رسید، معتقدم که اگر سیاست بر بورس آهسته و پیوسته رو به بالا باشد بسیار به وضع آشفته اقتصاد کمک میکند و به نظر متولیان اقتصادی هم به همین نتیجه خواهند رسید که بازار سرمایه بهترین روش برای کنترل جریان نقدینگی است.