تفکیک وزارت بازرگانی از صمت؛ تکرار خاطرات گذشته

مجید افشاری در پاسخ به این سوال که آیا این تفکیک چه مقدار میتواند موثر باشد بیان داشت: هدف از تمام این تصمیمات، چابک سازی است که اگر به نتیجه برسد به بهبود عملکرد کمک خواهد کرد ؛ وزرات صمت باید متولی و رسیدگی کننده به مباحث صنعت و بازرگانی و معدن به میزان مناسب باشد و توجه لازمه را بر هر سه بخش داشته باشد. نکتهی حائز اهمیت در این مورد سنگینی بدنه دولت و گسترش آن است در صورت تفکیک وزرات بازرگانی و دنبال کردن سیاستهای بازگانی و تجاری باعث توسعه تشیکلات دولت خواهد شد ، البته نمیتوان صراحتا گفت این رشد امری کارامد یا منفی و مسبب کاهش راندمان است زیرا وابسته به دنبال کردن سیاست های تجاری و بازرگانی است.
وی در رابطه با سیاست تخصصی شدن در وزارتخانه ها تصریح کرد: این رخداد به نوعی تخصصی شدن در وزارتخانه است که میخواهد صورت بگیرد، در بحث های اقتصادی برای مثال در مشاغل ما تخصصی شدن را در راستای بهره وری بیشتر و بهبود راندمان دارد ولی همیشه اینطور نیست بلکه ممکن است معکوس واقع شود.
این کارشناس در رابطه با تاثیرات بر تولید و الزاماتی که بایستی رعایت شود تا به صرفا واردات محور بودن این وزارتخانه منجر نشده و همچون تجربیات پیشینکه به وقوع آسیب به بخش تولید اقتصاد دچار شده بود بیان کرد:ما متکی به واردات کالاهای سرمایهای و واردات تکنولوژی مثل دیگر کشورهای در حال توسعه هستیم ؛ پس انتظار بر این است که کالاهای سرمایهای و تکنولوژی های بهروز برای رفع نیازها و همچنین بهرهوری در جهت رشد تولید از آن استفاده نمود. در رابطه با صادرات، باید گفت که پدیده ای است که در گذر زمان رخ میدهد و باید پیش از آن به تولید مطلوب و مازاد تولید رسیده باشیم تا صادرات هم داشته باشیم ، که البته در کشور ما تولید نیازمند واردات است. دولت و وزراتخانههای مربوطه باید به واردات کالاهای سرمایهای و بومی سازی دانش و پیشرفت دانش و تکنولوژی تولید به افزایش آن کمک کند. در این صورت است که میتوان گفت واردات میتواند به تولید ختم شده و یاری رسان آن باشد اما اگر محوریت واردات کالاهای مصرفی و تجملاتی باشد نمیتوان رشد تولید و به دنبال آن صادرات را داشته باشیم.
وزارت صمت باید سیاستهای خود را در ابتدا مشخص کند
در ادامه این کارشناس در رابطه با تجربیات پیشین چون عدم هماهنگی میان وزارتخانه ها و مراجع ذیربط اشاره کرد: در هر صورت مسائل گذشته تحت الشعاع قرار دهنده خواهند بود مثل عدم بکارگیری سیاستهای مناسب و اختلافات میان وزارتخانهها در تجربیات پیشین ، اما اگر بخواهیم عملکردی متفاوت از قبل و مطلوبتر دتاشته باشیم باید سازوکار ها اصطلاح شوند و وظایف وزارت صمت و سیاستهای آن مشخص گردد که آیا به دنبال تقویت و توسعه مسائل زیربنایی و سیاستگذاری در بخش صنعت و معدن است یا نه. اگر این موارد اصطلاح شوند دیگر آن ناکامی های پیشین تکرار نخواهد شد. میتوان در نظر گرفت با تغییر سیاست ها و ماموریت ها و وظایفی که برای وزارت بازرگانی تعیین شده ، بر متغییر های عملکردی اقتصاد تاثیر بگزارد و به تراز تجاری متناسب ، تراز ثابت سرمایه و تراز پرداخت های خوبی برسیم وگرنه تکرار تجربیات قبل خواهد بود .
پایان