بورس‌نیوز، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
سه‌شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۴:۳۴
کد خبر : ۲۹۵۰۷
سایت الف وابسته به احمد توکلی به قلم محمد حسين زاده نوشت :

یک ایراد ما ایرانیها سیاه و سفید دیدن جهان است. کمتر خاکستری می بینیم. اگر کسی را دوست بداریم دیگر عیب های او را نمی بینیم و اگر از کسی بدمان بیاید دیگر حاضر به قبول بدی هایش نیستیم.

مصاحبه ای می خواندم از رهبر نقلاب در زمان ریاست جمهوریشان، در مورد دکتر شریعتی. گویا در آن زمان طرفداران شریعتی او را به شدت تقدیس می کردند و مخالفانش تا حد کفر و الحاد او را می کوبیدند به همین خاطر مقام معظم رهبری در آن مصاحبه گفتند؛ شریعتی یک چهره ای است که همچنان مظلوم است و این به خاطر تند روی های موافقین و مخالفینش است (نقل به مضمون). واقعیت این است که شریعتی انسانی بود دلسوز اسلام و کشور ولی با این حال در دفاع از آرمان هایش گاه دچار اشتباه هم می شد و آن هم ناشی از عدم آگاهی ایش به اسلام شناسی بود.

غرض از بیان این مثال تاریخی تاکید بر اشتباهی است که ما همیشه دچار آن هستیم. گاه یک نفر را تقدیس می کنیم و گاه او را تکفیر.

اگر این تقدیس و تکفیر و این حب و بغض، بر اساس اعتقادات و آگاهی باشد که نه تنها اشکال ندارد بلکه که معنای عبارت «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» زیارت عاشوراست.

بحث بر سر این است که این حب و بغض ها در فضایی احساسی به وجود می آید و گاه حوادثی رخ می دهد که دیده انسان را بر عیب های کسی را که دوست می دارد می بندد و همین طور است بر حسن های کسی که دوستش ندارد.

ایام انتخابات ریاست جمهوری، به دلیل فشار روانی و احساسی زیادی که به همراه داشت و هجمه ها ی چندماهه قبلش بر عملکرد دولت، این چنین فضایی را به وجود آورده بود...

یکی از ظلم های بزرگی که در چهارسال دولت نهم انجام شد، ظلم به نقد و نقادان دولت بود. گروهی به جای نقد منطقی عملکرد دولت به دروغ تحريف و تهمت علیه اقدامات دولت پرداختند. مصاحبه انجام نشده احمدی نژاد را نقد می کردند، استقبال مردم از سفرهای استانی را حضور دلفین های گرسنه می دانستند و جهت گیری دولت در مقوله عدالت را گدا پروی معرفی می کردند!

در این چنین فضایی که پر از دروغ و تهمت بر علیه دولت بود نقد منتقدان دلسوز دولت و نظام دیگر به جایی راه پیدا نمی کرد. فضا به دلیل آلوده شدن به مناسبات غیر اخلاقی (که رهبر انقلاب در آن دوره از آن تعبیر به بی بند وباری سیاسی کردند) دیگر امکان نقد منطقی و دلسوزانه را نمی داد.

دولت نهم با طی کردن این چنین فضایی وارد انتخابات ریاست جمهوری شد. ایام انتخابات هم به اندازه چهار سال گذشته اش از هجمه و تهمت لبریز بود و متعاقب آن فضا برای نقد دلسوزانه و منطقی بیشتر بسته شد.

آنچه در فضای انتخابات به وجود آمد و هجمه های غیر منصفانه ای که به احمدی نژاد شد باعث شد حامیان دولت هم، نسبت به نقدها و هجمه ها موضع بگیرند و بیشتر به نقاط قوت دولت بپردازند. نتیجه آن می شد که حامیان دولت که قریب به 24 میلیون می شدند کمتر عیب ها و نقص ها را می دیدند.

نگارنده، دولت احمدی نژاد را دولت بی نقصی نمی دانستم و بلکه نسبت به نقدهایی که در آن ایام به دولت وارد می شد نقد های بیشتر و عمیق تری داشتم ولی به دلیل بی انصافی هایی که نسبت به اقدامات خوب دولت می شد بنا بر وظیفه به حمایت از دولت می پرداختم و وی را با تمام نقاط ضعفش بالاتر از دیگر نامزدها می دانسته و البته هنوز هم میدانم.

در فضای بعد انتخابات، انتخاب مشایی به معاون اولی از سوی رییس جمهور شُکی بود که به حامیان دولت وارد شد و جالب آنکه رهبر انقلاب هم نارضایتی مردم دوستدار دولت را دلیل اصلی برای برکناری مشایی می دانستند.

نگارنده این اقدام رییس جمهور را نقطه عطفی در روابط آحاد مردم با دولت می داند. موضع گیری های مردمی نسبت به این انتخاب مخصوصا از سوی حامیان دولت نشان داد اصلی ترین منتقدان دولت خود مردم اند. آنجا که می بینند به ناحق عملکرد دولت به زیر سئوال می رود با رای خود از دولت حمایت می کنند و آنجا که شاهد عملکرد اشتباهی از دولتند خود به نقد آن می پردازند.

اشتباه احمدی نژاد در انتخاب مشایی باعث شد که وی در منظر حامیان دولت قدیس نشود. و این چنین به وی بنگرند که احمدی نژاد هم به مانند دیگر مردمان این دیار است. هم خصوصیات مثبت دارد و هم منفی. همه را باید در کنار هم دید. اگر مشایی به عنوان یکی از اصلی ترین نقدها به رییس جمهور مطرح می شود ، عملکرد و تلاش های مجموعه دولت و سیاست خارجه فعال و قدرتمند دولت و خیلی از عوامل مثبت دیگر هم دیده شود.

فضایی که کشور نیاز دارد، نقد عملکرد دولت به دور از حب و بغض های حزبی و سیاسی است. احمدی نژاد باید نقد شود به این معنا که از نقاط قوتش حمایت شود و نقاط ضعفش با ارائه راهنمایی و راه حل ها يادآوري گردد. نقد دلسوزانه این چنین است.

نقاد دلسوز به مثابه پزشکی است که اگر مریض به او اعتماد داشته باشد به مریض در جهت رفع بیماریش کمک می کند و بیمار هم از داروها و نظرات دکتر استقبال می کند که این مقوله نیازمند تلاش دو طرفه از سوی دکتر و بیمار است برای جلب اعتماد یکدیگر.

آنها که این نظام و دولت را دوست می دارند، باید خود در نقد آن پیش قدم شوند. نقدی از سر صلاح و دوستی؛ البته باید احمدی نژاد و دولت دهم خود در ایجاد این فضا پیش قدم شده و سعی و تلاش کنند.
اشتراک گذاری :
ارسال نظر