سر بریدن با یک وایت پیپر توخالی!

بورس نیوز:
فکر میکنید با تامین مالی یکشبه از سهامداران مظلوم و همیشه در ضرر میتوانید مجتمع پتروشیمی احداث کنید؟ باور بفرمایید بهرهبرداری از آن هم اراده قوی میخواهد که شما ندارید! تا کی قرار است با روح و روان سهامدار بازی کنید؟ ۱۸ سال است با برنامههای بیاساس و یکشبه میخواهید واحد پتروشیمی احداث کنید، آن هم معلوم نیست خرید تجهیزات و پذیرایی مدیریت و افتتاح مراسم کلنگزنی را به چه مبلغی برای مردم و سهامداران فاکتور خواهید کرد... پتروشیمی زنجان در ۳۰ کیلومتری جاده زنجان-بیجار واقع شده و سالانه به ۱۶ میلیون متر مکعب آب (حدودا ۲.۵ برابر پروژه شکستخورده پتروشیمی جهرم) نیاز دارد که خدا میداند چند حلقه چاه عمیق حفاری کردهاند!
لطفا تمام کنید این بازی را. اگر توان و تخصصی برای انجام این کار ندارید، سهام شرکت (شما فرض کنید زمین خشک و خالی که دورش یک حصار کشیدهاند) را بازخرید و خسارت سهامداران را پرداخت نمایید تا بیش از این شرمنده خودشان و خانوادههایشان نشوید. سهامداری که با نرخ بیش از ۵۰ درصدی تورم، هزینه فرصتهای از دست رفته (از رشد ۱۴۴ درصدی طلا در یک سال بگیرید تا حداقل سود ۳۵ درصدی کف بازاری و بدون ریسک اوراق بدهی)، نرخ ۱۰ درصدی بیکاری و هزینه ۲۴ میلیون تومانی سبد معیشت، امیدوار است بتواند سهام خود را به یک سوم ارزش خرید و بدون صف فروش نقد کند! ریسکهای غیرسیستماتیک خود سهام بماند که چه بیرحمانه پرتفوی همه را غرق در زیان سنگین کرده است.
هجده سال مگر شوخی است؟ در این مدت میتوان چند نیروگاه برق احداث کرد. عربستانی که آن را عرب ملخخوار میدانیم، طی ۳ سال دومین آبشیرینکن بزرگ دنیا را به ارزش ۷ میلیارد دلار، آن هم در منطقهای گرم و خشک به بهرهبرداری رساند. لطفا راجع به عظمت و خروجیهای چندبُعدی این پروژه تحقیق کنید تا به جدیت کشورهای دیگر پی برده و متوجه شوید در ایران چقدر آهسته مانند یک مرده متحرک، اقتصاد کشور و توسعه شرکت را پیش میبرند! حتی تصورش هم سخت است؛ اینکه ۱۸ سال وقت و بی وقت از سهامدار تامین مالی کنند و همزمان با سقوط قیمت سهام و سفتهبازی برخی از نورچشمی ها، سهامداری نامطلوب برخی از نهادها، هر روز در نشستهای خبری به مردم وعده سرخرمن بدهند.
این را از ما نخواهید که قبول کنیم این زمینِ پر از آه و نفرین بالاخره پتروشیمی خواهد شد و به بهرهبرداری خواهد رسید؛ چراکه اگر به نقشه راه زیبایی که ترسیم شده واقعا عمل میکردند، حال و روز سهامدار این نبود! کسی که واقعا بخواهد، کوه را هم جا به جا میکند؛ بهرهبرداری از یک مجتمع کوچک پتروشیمی با خزانه پر که دیگر کاری ندارد. اصلا چرا باید شرکتی که هیچگونه فعالیت اقتصادی و سودآوری ندارد، وارد بورس شده و با شکلگیری حباب قیمتی بزرگ، سهامداران را خانه خراب کند؟ این را یک فرد بیسواد هم میداند که ابتدا پروژه را تکمیل میکنند، سپس وارد بورس یا فرابورس میکنند، نه اینکه ۱۸ سال با وعده امروز و فردا از سهامداران تامین مالی شود و هیچ تولیدی صورت نگیرد!
۱۰۲ هکتار علف زار به چه درد سهامدار میخورد؟!
به کجا چنین شتابان؟ توان راهاندازی یک مجتمع پتروشیمی کوچک را ندارید، آن وقت ۱۰۲ هکتار زمین را برای چه عملیاتی قرار است استفاده کنید؟ شرکتهای زراعتی و دامپروری به این اندازه زمین ندارند که مدیران و مسئولان ۱۰۲ هکتار زمین به این پروژه اختصاص دادهاند! شما تصمیمات بیاساس و بیبرنامه به چه میگویید؟ در شرکتی که هیچ تولیدی ندارد، تعداد ۹۳ نفر نیروی انسانی در ساختمان ۴ هزار متری و زمین ۱۰۲ هکتاری دقیقا چه کاری انجام میدهند؟ از ما نخواهید که باور کنیم این ۹۳ نفر تا زمانی که پتروشیمی به بهرهبرداری برسد، در حال کاشت یونجه، عدس و لوبیا هستند تا خرج خود را در بیاورند!
حقیقتا هضم اینکه یک طرحی با ۱۸ سال سابقه و بدون هیچ درآمدی ۹۳ نفر پرسنل داشته باشد، کمی سخت است؛ یا از شرکتهای بزرگ و شاخصساز انتظار کمی داریم یا پتروشیمی زنجان پا را از گلیم خود درازتر کرده است. عقل سلیم میگوید برای یک مجتمع پتروشیمی بسیار کوچک که هنوز یک تن هم محصول تولید نکرده و تازه اول راه است، نهایتا ۱۰ هکتار کفایت میکند، نه ۱۰۲ هکتار! این دوستان زرنگ تشریف دارند؛ پول سهامدار را صرف ریختوپاش و هزینههای اضافی (از تشریفات و پذیرایی گرفته تا حقوق نیروی بیکار) میکنند و برای تکمیل کارخانه هم دست به دامن بانک و بورس میشوند. آیا ۷.۴ همت تسهیلات، جوابگوی هزینههای راهاندازی نیست که در گزارشات هیئت مدیره، تاریخ تکمیل کل پروژه را ۱۴۱۰ نوشتهاید؟
احداث پتروشیمی زنجان، کلاهبرداری یا سهل انگاری؟
شما بگویید؛ احداث یک کارخانه پتروشیمی با صدها میلیارد تومان تامین مالی از مردم که سالانه به ۱۶ میلیون متر مکعب آب نیاز دارد، هنوز هم تجهیزاتش کامل نیست و ۱۸ سال است به مبلغ کلان هزینههای اداری و مالی ایجاد میکند، سهلانگاری است یا کلاهبرداری؟ نمیدانستیم به زمینی که ۳۶۰ میلیون تومان در ۹ ماهه ۱۴۰۳ از محل کاشت یونجه و گندم درآمد غیرعملیاتی داشته هم شرکت پتروشیمی میگویند! اگر این زمین یک شرکت پتروشیمی است، پس آریا ساسول، نوری و فنآوران دقیقا چه جایگاهی دارند؟ واقعا عجیب است که سازمان بورس، وزارت صنعت، معدن و تجارت و مدیران دولتی همگی سکوت کرده و برخی از افراد ۱۸ سال است سهام این زمین را به سهامداران قالب کردهاند.
۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان هزینه اداری، آن هم فقط در ۹ ماهه ۱۴۰۳ دقیقا برای چه فعالیتی؟ سهام پروژهای که فقط در نه ماه ۴.۴ میلیارد تومان هزینه اداری ایجاد میکند و ۱۸ سال است بدون هیچ درآمدی خرید و فروش میشود و از همه مهمتر، در همین ۹ماه ۴ میلیارد تومان زیان خالص میسازد، یک طرح پوچ و بدون توجیه میباشد. هر زمان اسم پتروشیمی زنجان به گوشمان میخورد، یاد شت کوینبازی کانالهای تلگرامی میافتیم که با پول اعضا یک کندل فول بادی تشکیل میدهند و در سقف قیمت به همان اعضا میفروشند! شتکوینی که هیچگونه پشتوانه، ارزش بازار و Liquidity Pool ندارد.
از شرکت هجده سالهای که فقط ۶۳۵ میلیارد تومان ارزش ویژه دارد، چه انتظاری دارید؟ شرکتی که ۱۸ سال پیش باید انواع اقسام کارخانجات تولیدی پتروشیمی راهاندازی میکرد و یکی از غولهای دلاری و صادراتی زنجان میشد! در اساسنامه آمده احداث، راهاندازی و بهرهبرداری شهرکها و کارخانجات صنـعتی به منظور تولید، بازاریابی، فروش و صـدور محصولات صنـعتی و پتروشیمی موضوع فعالیت شرکت است. کدام محصولات؟ کدام صادرات؟ این زمین حتی به مرحله خرید کامل تجهیزات نرسیده، چه برسد به تولید و فروش و هزار دستاورد جهانی!
سهامداران زنجان، بازنده نهایی بورس و کل بازارهای مالی!
فعلا شرکتی به نام پتروشیمی زنجان وجود ندارد؛ فقط یک زمین با وایتپیپر توخالی است که برای سهامدار داستانهای خیالی بافته و باغ و بستان کاشتهاند! آیا به کامنتهای سهامداران در سایتهای پردازش اطلاعات مالی و سوشالمدیا توجه کردهاید؟ همه ناراضی! مگر چنین چیزی امکان دارد؟ بله؛ سهامی که ۸۴ درصد سقوط قیمت را از سال ننگین ۹۹ تجربه میکند، سرمایهگذاران را ناراضی نخواهد کرد؟ نزدیک به ۵ سال است قیمت سهام یک زمین بیارزش ۸۴ درصد کاهش یافته و دوران کاپیتولاسیون عجیب و غریبی را رقم زده است. اطلاع دارید قیمت تمام سکه از سال ۱۳۸۵ چند برابر شده است؟ ۱۰۳ هزار و ۳۰۰ درصد! جای دوری نرویم؛ همین پتروشیمیهای بورسی خودمان که با وجود ریزشهای عمیق و روند فرسایشی بورس، یک رشد قیمت و DPS حداقلی داشتند، اما از پتروشیمی زنجان هیچ سودی ندیدیم.
اگر ۸۴ درصد سقوط قیمت، هزینه سنگین فرصتهای از دست رفته و نرخ تورم را در کنار یکدیگر در نظر بگیرید، ارزش پول سهامداران تقریبا صفر شده و صرف تشریفات و دستمزد پرسنل بیکار میشود. حداقل رمزارزها بعد از سقوط، دوباره یک رشدی میکنند؛ ما ایرانیها چه بگوییم که سهام یک زمینی را خریدهایم که در این شرایط تورمی ۸۴ درصد ریزش قیمت داشته و ۵ سال است به میزان یک پنجم ATH سال ۹۹ معامله میشود. همان طلا را که یک دارایی ریسکگریز و رو به رشد میدانیم، یک درصد بالا و پایین میشود مضطرب میشویم، وای به حال سهامدارانی که حاضرند سهام خود را به قیمت ۱۱ سال پیش بفروشند، تازه اگر صف فروش نباشد!
آقایان مسئول، پاسخگو باشید!
ضرر و زیان سهامداران را چه کسی گردن میگیرد؟ مگر این همه صحبت از سختگیریها در اعطای مجوز به شرکتها برای ورود به بورس و تامین مالی از سهامداران بیچاره نمیشود؟ چرا باید افرادی به خود اجازه بدهند که یک زمین خشک و خالی را با اندک تیر و تخته به عنوان پتروشیمی زنجان به مبلغ کلان به مردم قالب کنند؟ این سازمان بورس و فرابورس صاحب ندارد؟ آقایان مسئول لطفا پاسخگو باشید! شما که دیگر در جریان این شرکتها بودید، چرا بدون هیچگونه قانون و دستورالعملی به یک شرکت کاغذی مجوز پذیرش دادید؟ پس فرآیند ارزشگذاری دقیقا به چه دردی میخورد؟ همین زیرمیزیها اقتصاد کشور را به فلاکت کشیده و تولیدکنندگان و سهامداران را خانه خراب کرده است؛ البته که روزهای اول شیرین است، اما گذر زمان گرفتاریها را آشکار میسازد!
رانتخواری دستهای پشت پرده
زمینی که هنوز پتروشیمی نشده و فعالیت نمیکند، چه توجیهی برای سرمایهگذاری دارد؟ خب معلوم است سهامداران عمده و دستهای پشت پرده این زمین نفرین شده به جیب ۹۸ هزار سهامدار خرد چشم دوختهاند! وگرنه چه دلیلی دارد که یک سرمایهگذار، پول بیزبان را بدون انتظار هیچگونه سودی وارد سهام یک طرحی کند که اصلا توجیه اقتصادی ندارد و هیچ ارزشی برای اقتصاد کشور خلق نمیکند؟
برخی از سهامداران و سیگنالفروشان فلش را به سمت شمال شرق مانیتور گرفته و با سطوح PRZ فیبوناچی تارگتهای فضایی اعلام میکنند؛ باید به این عزیزان گفت که بانکها و فولادیها با آن همه عظمت و تعریف و تمجید نتوانستند به اندازه نرخ ۳۵ درصدی بدون ریسک اوراق درآمد ثابت به سهامدار سود بدهند، آن وقت صحبت از خرید و ارزش بالای سهمی میکنند که نه فعالیتی دارد و نه سود خالصی که بخواهد بین سهامداران تقسیم کند! اگر هم به اندک دارایی و تجهیزات دلخوش کردهاید که باید بدانید NAV با چند میلیارد تومان معنایی ندارد؛ در ضمن همان داراییها با تسهیلات و کمکهای مردمی خریداری شده ...
با این شرایط اقتصادی و تورم به کم قانع نباشید؛ غولهای بورسی ما با آن همه فروش و ارزش افزوده جذابیت خود را از دست دادهاند، آن وقت هنوز هم هستند کسانی که حرف از آباد شدن پتروشیمی زنجان میزنند! تا کی خودمان و بقیه را گول خواهیم زد؟ اگر قرار بود پتروشیمی راهاندازی کنند، تا الان کرده بودند.
هادی بهرامی_ پژوهشگر بازار سرمایه



