فعالین بازار سرمایه تنها نیستند، کل اقتصاد ایران تعطیل است

به گزارش بورس نیوز، در پی تحولات سیاسی و امنیتی اخیر و بهویژه جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، واقعیات تلخ و خجالتآور اقتصاد ایران با ثبت رکودی عمیق و کمسابقه بیشازپیش آشکار گردید. این رکود و ناامیدی ۴۵ روزه بهقدری چشمگیر و محسوس است که حتی منجر به استیصال و درماندگی عجیبی در میان مسئولین حکومتی و فعالین اقتصادی گردیده است.
وضعیت بغرنج بازار سرمایه کشور، بهت و انفعال تاریخی فعالان بازار مسکن، نایاب شدن دلالهای خودرو، تعطیلیهای گسترده شرکتها و کارگاههای تولیدی، تعدیلهای گسترده نیروهای کار و کاهش محسوس قدرت خرید مصرفکنندگان، بسته شدن مغازهها و از بین رفتن کسبوکارهای خرد و ...، همه و همه حکایت از یک فروپاشی اقتصادی عظیم و تبعاتی گریزناپذیر دارد.
خوشبختانه یا بدبختانه کمتر مسئول و مدیر حکومتی این روزها لب به تقدیر و فتح قلههای موفقیت در حوزههای مختلف میگشاید. کمتر وزیر و نماینده مجلسی را میبینید که در باب ارائه خدمات غرورآفرین و افتخارآمیز خود پای میز خطابههای رایگان صداوسیما بروند. شوربختانه سطح دغدغههای جامعه در هفتههای گذشته از رسیدگی به فسادهای سیستماتیک و آزادی افرادی، چون بابک زنجانی، عرضههای قطرهچکانی و گرانی خودروهای داخلی و پاسخگو کردن رئیسجمهور کمفروغمان بابت وعدههای دستنیافتنیاش، به مراجعه به وبسایت برق من و مشاهده ساعات خاموشی برق، خرید آفتابه و دبههای آب ارزانقیمت و یافتن بهترین نقطه آنتندهی سیمکارتهای همراه اول و ایرانسل تقلیل یافته است.
بازار سرمایه کشور نیز که همواره بهعنوان " دماسنج " اقتصاد عمل میکرد، این روزها به " آمپول یادآوری درد" اقتصاد مبدل شده تا به سرمایهگذاران یادآور شود که سرمایهگذاری در اقتصاد ورشکسته ایران، دردناکتر از آن چیزی است که تصور میکنند.
اما این رکود تنها منحصر به بازار سرمایه نیست، بلکه بازار مسکن، خودرو، تولید و حتی بازار پول کشور را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. متأسفانه نشانههای موجود حاکی از آن است که این وضعیت موقت نبوده و میتواند به یک بحران ساختاری و طولانیمدت تبدیل شود.
سوژه این هفته را به تعطیلی گسترده در اقتصاد ایران اختصاص میدهیم تا تصویری بهتر از شرایط عجیب کشور را برای شما مخاطبان و همراهان همیشگی بورس نیوز ترسیم کنیم.
بازار سرمایه: تا اطلاع ثانوی تعطیل است
بازار سرمایه کشور که پیشتر بهعنوان یکی از مهمترین مسیرهای سرمایهگذاری شناخته میشد، طی دو ماه گذشته شاهد کاهش چشمگیر حجم معاملات و افت قابلتوجه قیمت سهام بوده است. فشار عرضه بهمراتب بیشتر از تقاضا بوده و هیچ چشمانداز مثبتی از سوی سرمایهگذاران برای خرید سهام وجود ندارد.
بسیاری از نمادهای بزرگ و پرطرفدار بورس، افتی بیش از ۲۰ تا ۳۰ درصد را تجربه کردهاند و حتی حمایتهای صندوق تثبیت بازار نیز در این شرایط نتوانسته روند نزولی را مهار کند. به نظر میرسد بازار سرمایه در حال حرکت به سمت یک رکود عمیق و بیاعتمادی دائمی است.
به این شرایط، به وضعیت نامساعد و تعدیلهای وسیع نیروی انسانی در نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه نظیر کارگزاریها، سبد گردانیها و ...، را هم اضافه کنید تا نمایی بهتر از شرایط ناامیدکننده این بازار مشاهده کنید.
بازار مسکن: کاهش تاریخی قیمتها و توقف معاملات
برای نخستین بار در ۵۰ سال اخیر، بازار مسکن ایران شاهد کاهش اسمی ۲۵ تا ۳۰ درصدی ارزش املاک مسکونی، اداری و تجاری در تهران بوده است. حجم معاملات به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده و خریداران بالقوه بهطور گسترده از بازار عقبنشینی کردهاند. شاخص شامخ بخش مسکن به حداقلهای چند دهه اخیر رسیده و خرید ملک دیگر بهعنوان یک گزینه مطمئن سرمایهگذاری در نظر گرفته نمیشود.
احتمالاً شاهد حضور چشمگیر و محسوس اشتغال دلالها و فعالین بنگاههای املاک در تاکسیهای آنلاین و یا سایر بازارهای خدماتی در ماههای آینده خواهیم بود. برای این دوستان عزیز متأسفیم، اما ظاهراً قرار نیست در این اقتصاد مرده، کسی ملک خریداری نمیکند.
آیا شما ترجیح میدهید ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان از سرمایه خود را صرف خرید خانهای ۱۰۰ متری و چندساله در منطقه ۳ تهران کنید یا آن را به خرید طلا، دلار و یا سایر داراییهای مطمئن اختصاص دهید.
بازار خودرو: لگن فروشها هم بیکار شدند
بازار خودرو نیز که در سالهای اخیر همواره یکی از جذابترین عرصههای سرمایهگذاری و سفتهبازی بود، این روزها با رکودی شدید مواجه شده است. کاهش قدرت خرید مردم، بحران واردات قطعات بهویژه در خودروهای مونتاژی چینی و افزایش هزینه تولید، باعث شده حتی برندهای وارداتی معتبر نیز با افت شدید تقاضا روبهرو شوند.
یک تا ۱.۲ میلیارد تومان هزینه خرید خودروی ۲۰۷ یا دنا؟ شوخی میفرمایید؟ به نظر میرسد شرایط و زمینبازی در بازار خودرو همتغییر کرده است. راستی چه خبر از قرعهکشیهای تاریخی خودروسازان؟ چه اخبار از افزایش نرخهای متوالی؟ آیا ارزی برای واردات قطعات به این شرکتها تخصیص داده خواهد شد؟ آیا قطعهای برای تولید وارد خواهد شد؟
بخش تولید: کاهش چشمگیر تولید، دپوی محصولات و تعدیل نیروی گسترده
بیتردید، متضررترین فعالین اقتصادی در این کشور همان تولیدکنندگانی هستند که چرخهای اقتصاد را میچرخانند و نیروی محرک سایر بازارهای سرمایهگذاری میباشند.
متأسفانه در بخش تولید، شرایط بحرانیتر از سایر حوزههاست. بسیاری از شرکتهای تولیدی به دلیل نبود تقاضا و افزایش موجودی انبار، فعالیت خود را متوقف یا با حداقل ظرفیت ادامه میدهند. شاید در نگاه نخست این موضوع بااهمیت نباشد، اما با ادامه این روند شاهد تعدیل گسترده نیرو، سررسید تسهیلات، افزایش هزینههای جانبی، عدم ایفای تعهدات مالی و ...، خواهیم بود.
نا ترازیهای خجالتآور انرژی منجر به تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی کوچک و بزرگ گردیده و ادامه این وضع تبدیل به بحرانی ملموس در عرضه کالا خواهد شد. عدم تخصیص ارز به صنایعی نظیر داروسازی و خودروسازی، را هم به این عوامل بیفزایید تا بیشازپیش متوجه اختلالات روند تولید در ماههای آتی شوید.
از طرفی عدم انتشار آمار شفاف از میزان صادرات واقعی کشور و درآمدهای نفتی، ارزیابی وضعیت تجارت خارجی را دشوار کرده است. بااینحال شواهد غیررسمی نشان میدهد که افت درآمدهای ارزی، فشار بر صنایع وارداتمحور را دوچندان کرده است.
بیتردید تنها بخشی از این مشکلات منجر به تعدیل گسترده نیروی کار متخصص و غیرمتخصص شده و چشمانداز اشتغال در واحدهای تولیدی را بهشدت تیره کرده است.
اکنون دیگر اوضاع بهقدری خراب است که حتی در بورس کالا، که پیشتر شاهد رقابت شدید برای خرید محصولات صنعتی بودیم، شاهد کاهش محسوس تقاضا برای کالاهای کلیدی همچون ورق گالوانیزه و محصولات پتروشیمی کلید خورده است. عملاً کالایی نهایی خریداری ندارد که محصولات میانی تولیدشده مشتری داشته باشد.
بازار پول: خطر رکود اعتباری
از طرفی انتشار حداقل یکمیلیون میلیارد تومان اوراق دولتی در بودجه ۱۴۰۴ با نرخهای پیشنهادی بالا (۴۵ درصد یا بیشتر) میتواند ضربهای بزرگ به بازار سرمایه و تولید کشور باشد و در صورت عدم پیشنهاد نرخهای بالا، تنها خریدار این اوراق، بانکها خواهند بود.
بانکهایی که اگر سودهای محقق نشده تسعیر ارز را از دل صورتهای مالی عمدتاً فشل آنها خارج کنید، چیزی جز زیانهای سنگین باقی نخواهد ماند؛ بنابراین آنچه مسلم است، این است که در صورت فشار دولت بر بانکها برای خرید این اوراق، منابع نقد بانکها کاهشیافته و تأمین سرمایه در گردش بنگاهها بهشدت مختل خواهد شد و این مسئله به معنای قفل شدن جریان اعتبارات و کاهش مجدد تولید در کل اقتصاد خواهد بود.
سخن آخر:
مجموعه شواهد نشان میدهد اقتصاد ایران نهتنها در رکود، بلکه در وضعیتی شبهتعطیل قرارگرفته است. همزمانی رکود در بازار سرمایه، مسکن، خودرو، تولید و پول، نشانه یک بحران سیستماتیک است که بدون اصلاحات ساختاری و تصمیمات قاطع، میتواند آثار اجتماعی و اقتصادی گستردهتری به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی، امید به بازگشت سریع رونق اقتصادی بسیار محدود است و چشمانداز کوتاهمدت و میانمدت اقتصاد کشور، تیره و مبهم باقیمانده است.
نمیدانیم این اقتصاد مفلوک تا چه زمانی تاب خواهد آورد، اما آنچه تردیدی در آن نیست، وخیمتر شدن شرایط اجتماعی، اتمام صبر افراد از کار بیکار شده و اعتراضات گریزناپذیر طیف بزرگی از مردم در ماههای آتی خواهد بود.
باور بفرمایید نه فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق میتواند درد این اقتصاد را دوا کند و نه فارغالتحصیلان دانشگاههای شیکاگو و برکلی. این اقتصاد نیازمند تحولات کلان سیاسی است و نه تغییرات نمادینی که تنها زمان بیشتری را تلف کند.
راستی این روزها خبری از جناب مدنی زاده دارید؟ شنیدهایم همچنان در حال تغییر افراد در بدنه وزارتخانه متبوع میباشد.





