جنگ کبریتی بر انبار کاه/ ریشه بحران بورس در ضعفهای ساختاری است

سعید حسینیپناه کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با بورسنیوز با اشاره به شرایط اخیر بازار سرمایه اظهار کرد: افت اخیر بورس را میتوان یک شوک مقطعی دانست؛ چرا که این افت باعث شد برخی از ضعفهای قدیمی بازار با وضوح بیشتری نمایان شود.
وی با بیان اینکه نشانههای ساختاری بازار از مدتها قبل وجود داشته، توضیح داد: عمق کم بازار، تمرکز مالکیت، وابستگی سود شرکتها به سیاستهای ارزی و همچنین ابهام در حوزه سیاستگذاری و قیمتگذاری دستوری در برخی صنایع از جمله مواردی هستند که ضعفهای بنیادین بازار را نشان میدهند و اثرات جنگ تنها این مشکلات را پررنگتر کرده است.
حسینیپناه با اشاره به نقش جنگ در تحولات اخیر بازار اظهار کرد: در شرایط فعلی، جنگ تأثیر خود را بر افزایش ریسک، خروج نقدینگی حقیقی، رشد نرخ تنزیل و دلار گذاشته است. اما باید توجه داشت که در یک ساختار سالم، چنین شوکهایی معمولاً به سرعت خنثی میشوند. مشکل اصلی بازار ما، ساختاری ناپایدار است و همین ضعفهاست که اثرگذاری این نوع بحرانها را تشدید میکند.
وی با تأکید بر اهمیت ثبات در سیاستگذاری افزود: یکی از بحرانهای جدی بازار سرمایه، بحران اعتماد است. وقتی قواعد بازی مدام تغییر میکند؛ از تغییر دامنه نوسان و توقفهای طولانی گرفته تا وعدههای حمایتی ناپایدار، نتیجه این میشود که سرمایهگذاری در بورس بهعنوان یک فعالیت پرریسک تلقی شود. این شرایط نه تنها اعتماد فعالان بازار را کاهش میدهد، بلکه خروج سرمایه و نقدینگی را به همراه دارد و هر حرکت مثبت بازار نیز با افزایش ریسک و فراهم شدن شرایط خروج سرمایهگذاران روبهرو میشود.
جنگ کبریتی بود بر انبار کاه؛ بحرانهای ساختاری بازار سرمایه پابرجاست
حسینیپناه کارشناس بازار سرمایه با اشاره به ریشههای عمیق مشکلات بورس گفت: برای توضیح ساده باید بگویم جنگ مانند یک کبریت بود؛ اما انبار کاه را سالها خودمان روی هم چیده بودیم. تا زمانی که قواعد پایدار نشود، پول هوشمند به سمت بازار بازنخواهد گشت؛ مگر آنکه خبرهای سیاسی بسیار مثبتی منتشر شود که من نسبت به آن چندان خوشبین نیستم.
وی در ادامه راهکارهای اصلاح شرایط بازار را شفافسازی مقررات دانست و افزود: بازار نیازمند نقش راه مشخص درخصوص دامنه نوسان، قوانین توقف و بازگشایی نمادها و همچنین تقویم افشای اطلاعات است. عرضهها باید قابل پیشبینی باشند و از مداخلات موردی و غیرسیستماتیک اجتناب شود. تنها در چنین شرایطی میتوان به بازگشت اعتماد و ورود دوباره سرمایههای هوشمند امیدوار بود.
بازار سرمایه نباید به «کازینو» تبدیل شود؛ راهکارهای پیوند بورس با اقتصاد واقعی
سعید حسینیپناه در گفتوگو با بورسنیوز درباره ریسک تبدیل بورس به «کازینو» توضیح داد و تاکید کرد: وقتی مسیر جذب پول تازه به پروژههای مولد بسته باشد، بورس عملاً کارکرد اصلی خود را از دست میدهد و مشابه بازیهای شانس میشود.
بیشتر بخوانید: اعتماد ازدسترفته سرمایهگذاران/ بورس بدون پشتیبانی در برابر شوکهای سیاسی
او برای اصلاح این وضعیت و پیوند بازار سرمایه با اقتصاد واقعی پیشنهاد کرد:
• توسعه و استانداردسازی ابزارهای تأمین مالی پروژهمحور مانند سلف موازی، صکوک و مناقصههای شفاف برای پروژههای نیمهتمام.
• تقویت حاکمیت شرکتی از طریق مستقلسازی هیئتمدیرهها و الزام گزارش KPI عملیاتی نه صرفاً سود حسابداری.
• ارائه معافیتها و مشوقهای هدفمند برای عرضههای اولیه تولیدی و افزایش سرمایه از محل آورده جهت پروژههای مشخص، با ریلگذاری نظارتی دقیق.
• ایجاد زنجیره داده باز برای دسترسی یکسان به دادههای عملیاتی صنایع مختلف مانند فولاد، پتروشیمی، پالایش و بانکها به منظور کاهش عدم تقارن اطلاعات.
حسینیپناه افزود: عدم توجه به این موارد موجب گرایش سرمایهگذاران به بازارهای غیرمولد مانند طلا، ارز و ملک میشود که نتیجه آن قفل شدن اعتبارات، تشدید تورم داراییها، کاهش سرمایهگذاری ثابت و افت بهرهوری کل عوامل خواهد بود.
سیاست انقباضی دو تیغه دارد و اثر آن بر بازار سهام متفاوت است
این کارشناس بازار سرمایه درباره اثرات سیاست انقباضی بر بازار سهام توضیح داد و گفت: کنترل رشد پایه پولی، فروش اوراق و انضباط بودجه از ابزارهای اصلی سیاست انقباضی است که در عمل دو تیغه دارد.
وی درباره اثر فروش اوراق توضیح داد: این اقدام نقدینگی بازار را به سمت ابزارهای بدون ریسک هدایت میکند، نرخ بهره افزایش مییابد و نسبتهای P/E فشرده میشوند. اگر منابع حاصل از فروش اوراق به شکل درست مصرف شود، کاهش نااطمینانی تورمی رخ میدهد و در میانمدت به نفع سهام ارزنده خواهد بود.
حسینیپناه همچنین به ظرفیت بازار بدهی اشاره کرد و گفت: این ظرفیت وابسته به عمق سرمایهگذاران نهادی مانند صندوقهای با درآمد ثابت و بیمهها و همچنین سقف نرخ مؤثر است. اگر فروش اوراق از توان جذب بازار فراتر رود، اثر مزاحمت برای بورس تشدید خواهد شد.
وی نکته عملی برای فعالان بازار سرمایه را چنین بیان کرد: در فاز انقباضی، کیفیت ترازنامه و جریان نقد آزاد اهمیت دوچندان پیدا میکند. صنایع دفاعی با کشش قیمتی پایین و قراردادهای شاخصشده و همچنین شرکتهای ارزآور معمولاً تابآورتر از سایر بخشها هستند.
تکنرخی شدن ارز با موانع جدی روبهروست
سعید حسینیپناه با اشاره به بحث تکنرخی شدن ارز گفت: به نظر میرسد دولت در شرایط کنونی امکان اجرای سیاست ارز تکنرخی را نداشته باشد؛ چرا که ذخایر ارزی کافی برای ارزپاشی در اختیار ندارد و از سوی دیگر تحریمها مانع بزرگی در این مسیر هستند.
وی افزود: با توجه به فعال شدن مکانیزم ماشه در شهریور و احتمال تشدید تحریمها، عملی شدن این تصمیم دشوار خواهد بود. البته اگر چنین اتفاقی رخ دهد، میتواند آثار مثبتی برای بازار سرمایه به همراه داشته باشد و جرقهای برای رشد آن باشد، اما با توجه به منافع گروههایی که از رانت ارزی بهرهمند هستند و نفوذ قابل توجهی دارند، به نظر میرسد این سیاست به سادگی تعیین تکلیف نخواهد شد.
پایان مطلب







